خامنه ای گزینه ی جنگ را ترجیح میدهد! - سالار آشناگر
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۶ بهمن ۱٣۹۰ -
۵ فوريه ۲۰۱۲
خامنه ای در نماز روز جمعه ١٤ بهمن سخنانی مبنی بر حمایت خود از حزب الله و حماس و هر گروهی که در جهت منافع حکومت اسلامی ایران گام بردارد، ابراز داشت. او بیمحابا اعلام کرد که آری به همهی آنان که علیه اسرائیل عمل نمایند، کمک کرده و میکند. او سعی کرد که بگوید مردم کشورهای عربی که بپاخاستهاند مشکلشان نه دیکتاتوری و استبداد و زندگی و رفاهشان، بلکه اسرائیل است. کوشید آنانرا متوجه دشمن خارجی سازد و خطبهاش را نیز برای خوشایند آنان به عربی خواند!
او از این تهدیدات و اعترافات چه هدفی داشت؟
خامنه ای نیک میداند که چه اعتراف بکند و یا نکند همه میدانند که این او و حکومتش، مسبب وضع نابسامان بسیاری از کشورهای خاورمیانه است و این حکومت اسلامی ایران است که با حمایت آشکار از حماس و حزب الله و عواملش، مانع صلح در منطقه است. این اعترافات، اطلاعاتی سوخته بیش نیست که بر همگان عیان است. اما او با این سخنان میخواهد جا پای از دست رفتهاش را در کشورهای عربی بازیابد و باز با محوری کردن دشمنی اعراب و اسرائیل، نگاهها را از مسائل داخلی کشورهای عربی منحرف سازد. از طرفی با ترکیه به رقابت بپردازد و نگذارد ترکیه و مدل اسلام معتدلش، سرمشق کشورهای عربی گردد. باز میخواهد امالقرائ اسلامی خوانده شود و ازطریق سوریه و عراق و لبنان بر منطقه چیره گردد.
اما دیگر بنظر میرسد برای او و حکومت و نظام بحران زدهاش زمان سپری شده است و حنایش دیگر رنگی ندارد و مردم این کشورها نیز صدای این طبل آزاردهنده را از نزدیک شنیدهاند و برایشان نه تنها خوشایند نیست، بلکه میخواهند به شیوههای مختلف نشان دهند که آنچه آنان میخواهند بسیار متفاوت از امیال حکومت منزوی شدهی ایران است. این را حتی سران اخوانالمسلمین در همهی کشورهای عربی بصراحت ابراز داشتهاند. با این وجود خامنهای چارهای جز این ندارد که هم بحران عمیق درون نظامش را و هم اعتبار از دست رفتهاش را انکار کند. او ناچار است با عینک خود همه چیز را وصف کند به آن امید که روحی در کالبد نظام در حال احتضارش بدمد!
او ایران را کشوری بدون بحران و مردمی بانشاط توصیف میکند. این گفتهها حتی برای خودشان هم به مزاحی بیش، شبیه نیست. تنها آمار این همه اعدامها و دستگیریها کافی است که به اقای امام گفته شود، خودمانیم با ما هم! این چه کشور با نشاطی است که جوانانش دسته دسته به عناوین مختلف اعدام و یا در زندانها تحت شکنجه کشته میشونند که تازهترینش جوانی اهوازی است که همین دیروز در بازداشتگاه، زیرشکنجه به قتلش رساندید و یا ندا و دختر و پسرانی دیگر را که در دانشگاهها و خیابانها به رگبار گلوله بستید و یا ستارهدارشان ساختید و در کردستان جنازهی سید شوانه جوان مهابادی را به پشت ماشین بستید و اعتراض مردم به قول شما با نشاط را چه سان سرکوب کردید! و شاید همهی این سرکوبهای قیام مردم در دو سال اخیر در تهران و شهرهای دیگر کارنوالهای شادی مردم با نشاط دور از بحران بودند! در اینجا از یاد آوری اعدامهای هزران نفر در دههی ٦٠ و بسی جنایات بی شمار خلخالی ها و شکنجهگران کشور مردم بانشاط و آرام ایران را زیر سلطهی حکومت اسلامی برای طولانی نشدن متن نیز میگذاریم. این چه کشور با نشاطی است که گرانی کمر اکثریت مردم را شکسته و کارگران بسیاری از صنایع، چندین ماه است که دستمزد بخور نمیرشان، نیز به تعویق افتاده است! شاید بگویید اگر گرانی و اقتصاد نابسامان است اینها را که نمی توان بحران نامید!
اما ظاهرا ایشان به اینکه مردم این سخنان را باور کنند یا نه، اهمیتی نمیدهند، بهر حال میباید با سیلی گونهی خویش را سرخ نگهدارد. از طرفی او این سخنان را خطاب به مردم رنجدیدهی ایران که نمیزند، هدف، مردم کشورهای دور دست است که از الطاف ایشان هر از چند گاهی بهرمند میشوند.
از طرفی میپندارند که خطر جنگ واقعی، شاید این چنین نزدیک نیست،پس ایجاد فضای تهدید جنگی بسیار مورد استفاده نیز خواهد بود و با فیل در هوا کردن و تهدید کردن شاید بتوان این مردم با نشاط دور از بحران را آنچنان مرعوب ساخت که فضای انتخابات را به نفع رژیم تغییر داد و در چنین فضایی که کشورهای اروپایی و امریکا و کشورهای عربی و اسرائیل مورد حمله قرار میگیرند دیگر جایی برای جیک زدن کسی باقی نخواهند گذارد و در فضای نظامی درصددند همه چیز را به سبک و دلخواه خویش مهندسی بکنند، پس در چنین موقعیتی فضای جنگی چه نعمتی است !
بخشی دیگر از فرمایشات ایشان در رابطه با عدم عقب نشینی از برنامه اتمی شان هست. که با چنین تاکید و اصراری میتوان به آسانی دریافت، برنامهای که به هیچ قیمت حتی برباد دادن سراسر ایران. حاضر به عقب نشینی از آن نیستند، همانا دستیابی به سلاح اتمی است که، ماندگاری و رویایشان را در آن میبینند. اگر آنچه ایشان با وجود آمدن بازرسان اتمی و لبخندهای ظاهری طرفین، بر زبان راندند را، راست بپنداریم! بدین معنی است که خامنهای، گزینهی جنگ را، به آن امید که به این زودی اتفاق نیفتد، برگزیده است. تا آنوقت شاید بپندارد بسیاری از نواقص کنونی را حل و فصل کرده و به اندازهی کافی اورانیوم غنی شده را بدست آورده که جهان را در مقابل عمل انجام شده قرار داده باشد. ولی آیا با توجه به آنچه مقامات اسرائیلی و امریکایی اظهار میدارند این فرصت به ایران داده خواهد شد، و کماکان چین و روسیه سرگرم بهرهبرداری و دوشیدن ایران باقی میمانند یا حکومت اسلامی ایران جنگ را باهزینههای گزافش به مردم بانشاط ایران آرام، تحمیل خواهد کرد. در چنین صورتی برای مردم ایران، برای بپا خاستن و برچیدن این نظام مستبد و جنگافروز زمانی زیادی در دست نیست!
سالار آشناگر ٣ فوریه ٢٠١٢
|