سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

خواب عمیق حکومت ایران در آغوش روس‌ها


محمدرضا فطروس


• روس‌ها خوب می‌دانند که ثبات سیاسی در ایران، زمینه‌ی صادرات گاز این کشور را به اروپای منتظر فراهم می‌کند و هرچقدر کشمکش ایران و غرب بالا بگیرد، جایگاه روس‌ها برای اروپایی‌ها مستحکم‌تر می‌شود. از این جهت، شرایط فعلی ایران، موقعیت ایده‌ال آنهاست. تا بدون رقیب، گازشان را صادر‌ کنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۶ بهمن ۱٣۹۰ -  ۵ فوريه ۲۰۱۲


غرب می‌خواهد روسیه را در همان کمای ساخته‌گی پایان جنگ سرد نگه دارد. زمانی که دیوارها ریخت و اتحادجماهیر شوروی در مرکزیت روسیه خلاصه شد. بیمار اما با آمدن پوتین، انگشتانش را تکان داد و تا به امروز، نشانه‌های حیاتی، بیش‌تر و بیش‌تر در او پدیدار می‌شود. پوتین در زمان ریاست‌جمهوری‌اش، سنگ بنای ارتباط با اروپا را بنا نهاد و از سوسیال-دموکرات‌های اروپا بهره‌ها برد. صمیمیت گرهارد شرودر و ولادیمیر پوتین، چنان بالا گرفته بود که صدراعظم در سفری به سن‌پترزبورگ، دختری سه ساله به‌نام ویکتوریا را به فرزندی قبول کرد. همین ارتباط باعث شد تا پوتین موفق شود در سال ۲۰۰۵ عظیم‌ترین پروژه‌ی انتقال گاز را به اروپا با شرودر منعقد کند. پروژه‌ی خط لوله‌ی دریای شمال، قرارداد ۲۰ ساله‌ای‌ست که روسیه را موظف می‌کند، سالانه، ۲۰۰ میلیارد مترمکعب، بیش‌تر به اروپا صادر کند. سهم عمده‌ی این قرارداد بر عهده‌ی شرکت گازپروم روسیه است که استخراج چهار پنجم گاز روسیه را برعهده دارد.
اتحادیه‌ی اروپا اما، هم‌چنان به سیاست صادرات سوخت روسیه اطمینان ندارد و این نااطمینانی از سال ۲۰۰۶ تشدید شد که روسیه از طریق بازی با قیمت صادرات انرژی‌اش به اوکراین، سیاست داخلی این کشور را تحت تاثیر قرار داد. چند روزی از اظهار نظر ویکتور یانوکوویچ، رییس‌جمهوری اوکراین در این‌باره نمی‌گذرد که اعلام کرد:"روسیه از طریق بازی با قیمت سوخت صادراتی‌اش، امنیت ملی اوکراین را به‌خطر انداخته". این سوء استفاده‌ی روس‌ها، آنها را در کنار چینی‌ها قرارداده که در سوء استفاده‌ی سیاسی از صادرات‌اشان شهره هستند. این باعث شد، کمیسیون سوخت اتحادیه‌ی اروپا تصمیم بگیرد تا مولفه‌های دیگر واردات سوخت را از شمال آفریقا و آسیا از دست ندهد. به همین منظور، پروژه‌ی سرسام‌آور دیگری در دستور کار اتحادیه قرار گرفت. پروژه‌ی خط لوله‌ی نابوک‌کو، گاز آذربایجان را از طریق ترکیه به کشورهای اروپای شرقی می‌رساند. موضوعی که مورد مخالفت شدید روسیه قرارگرفت و از دو جهت برای مقابله با آن اقدام کرد؛ روسیه در سال ۲۰۰۹، بزرگ‌ترین منبع گازی آذربایجان، شاه دنیز، را خریداری کرد تا توان صادراتی این کشور را کاهش دهد. از سوی دیگر، روس ها بر این عقیده‌اند که منابع گازی آذربایجان که در دریای خزر قرار دارد، متعلق به روسیه و ایران است و هر از گاهی با تحریک ایران، بحث استخراج گاز در این منطقه را پیش می کشد.حالا دیگر روس ها دست‌اشان را روکرده‌اند. همه‌ی شواهد نشان می‌دهد که آنها، برنامه‌ریزی اقتصادی‌اشان را علاوه‌بر صادرات تجهیزات نظامی، حول گازپروم و صادرات سوخت فسیلی چیده‌اند و پرپیداست که در این میان، وجود بزرگ‌ترین منابع گازی جهان در ایران، آنها را نگران می‌کند.
اگرچه انتخابات ریاست‌جمهوری در روسیه نزدیک است ولی هنوز کسی موفق نشده، از رشد فزاینده‌ی بحران اقتصادی در این کشور جلوگیری کند. بسیاری از شرکت‌های معظم صادراتی روسیه، منتقد اصلی سکوت دیپلوماتیک دولت در برابر حمله‌ی کشورهای غربی به لیبی هستند. معمر قذافی، خریدار اصلی تجهیزات نظامی روسیه بود و بعد از سرنگونی وی، بسیاری از تولیدکننده‌گان روس، مجبور به کاهش موقعیت‌های شغلی شده‌اند. دامنه‌ی ‌این نگرانی‌ها این‌بار به دمشق رسیده است، جایی که بزرگ‌ترین خریدار لوازم خانه‌گی و تولیدات صنعتی روسیه است. آخرین قرارداد سنگین نظامی میان روس‌ها و سوری‌ها، معامله‌ی ٣۹ فروند جنگنده‌ی استراتژیک یاک-۱٣۰ روسی بود. از سوی دیگر، بزرگ‌ترین پایگاه نظامی روس‌ها در دریای مدیترانه، در بندر تارتوس سوریه واقع شده. به همین‌روی، کرملین به‌طور مستقیم پا به میدان دمشق گذاشته است، بلکه بتواند از سقوط مشتری خاورمیانه‌اش جلوگیری کند. آنها به طرف‌های متخاصم سوریه اعلام کرده‌اند که بر سر میز مذاکره بنشینند. موضوعی که دل‌گیری اتحادیه‌ی اعراب را به‌دنبال داشته. روس‌ها خوب می‌دانند که با از دست‌دادن سوریه، نفوذشان را در حساس‌ترین منطقه‌ی جهانی از دست خواهند داد، ولی همه‌ی امیدشان به حق وتویی‌ست که دارند تا بتوانند به‌راحتی در برابر تصمیمات سازمان ملل علیه سوریه از آن استفاده کنند.
حالا دیگر، تز آمریکایی‌ها در مورد تصاحب کشورهای اسلامی برای روس‌ها آشکارشده و کرملین تصمیم گرفته تا دو کشور اسلامی سوریه و ایران را برای خود حفظ کند. ناگفته پیداست که ایران، به‌دلیل داشتن ذخایر سوخت‌های فسیلی و تاثیرش بر اوضاع نفت جهان، نقطه‌ای استراتژیک برای آنهاست و از اهمیت بیش‌تری برخوردار است. به همین دلیل است که سرگئی لاوروف از جانب کرملین اعلام کرد:"هرگونه حمله‌ی نظامی علیه ایران ممکن است به واکنش روسیه منتهی شود". روس‌ها خوب می‌دانند که ثبات سیاسی در ایران، زمینه‌ی صادرات گاز این کشور را به اروپای منتظر فراهم می‌کند و هرچقدر کشمکش ایران و غرب بالا بگیرد، جایگاه روس‌ها برای اروپایی‌ها مستحکم‌تر می‌شود؛ از این جهت، شرایط فعلی ایران، موقعیت ایده‌ال آنهاست تا بدون رقیب، گازشان را صادر کنند. تحریم نفت ایران هم توسط اروپا، بر شعف روس‌ها افزود. آنها برای قدرت‌داران ایران، خاطرات ۵۰ سال تحریم کوبایی‌ها را تعریف کرده‌اند که به‌دستور جان اف کندی اجرا شد ولی از طریق کمک‌های روسیه، چین، ونزوئلا، کانادا و اسپانیا تا به امروز دوام آورده‌اند. قابل پیش‌بینی‌ست که آنها هرگز به سخنان برونو رودریگز، وزیر خارجه‌ی کوبا اشاره نخواهند کرد که گفت:"تحریم‌ها برای ما ۹۷۵ میلیارد دلار خسارت برجای گذاشته است".
سیاست خارجی روسیه در سال جدید، دچار تغییرات جدی خواهد شد. آنها از دیپلوماسی غیرفعال به فعال روی خواهند آورد. همان‌گونه که در روسیه‌ی سفید و قرقیزستان وارد عمل شدند و یا درگیری مستقیم در جنگ با گرجستان. با همه‌ی اینها، روسیه چشم‌انداز روشنی در پیش رو دارد. کشوری مدرن که بر جذابیت‌های اقتصادی‌اش افزوده شده و اتحادیه‌های کهنه را با همسایه‌گان‌اش تقلیل داده. اما رسیدن به این چشم‌انداز یک شرط دارد و آن اینکه روسیه بپذیرد که دوره‌ی استبداد و مستعمره‌بازی به‌سر رسیده است.  


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست