سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آیا جنگ در راه است؟


کوروش عنایت


• در شش ماه آینده حمله ای جدی به ایران صورت نخواهد گرفت. این جنگ منافع بسیاری را در دو طرف درگیری به خطر خواهد انداخت. نه فرماندهان سپاه پاسداران و نه بحران اقتصادی امریکا متمایل به آغاز جنگی بلند مدت نیستند. چین و روسیه نیز تمایلی به نفوذ بیشتر امریکا در خلیج فارس ندارند و به هر طریق ممکنی سنگ راه ان خواهند شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱٨ بهمن ۱٣۹۰ -  ۷ فوريه ۲۰۱۲


این روزها بسیاری دلنگران امکان حمله به ایران از سوی امریکا و اسرائیل هستند. سردمداران جمهوری اسلامی نیز مانند همیشه رجز میخوانند و دشمن را ناچیز و ناتوان میشمارند. آنها اعلام کرده اند که در صورت حمله به ایران، دست به جنگ نامتراقنی (جنگی که رو در رو نیست: assymetric war) در تمام منطقه بر علیه نیروهای مهاجم خواهند زد. حدس و گمانهای بسیاری زده میشود. برژینسکی احتمال جنگ را میدهد. شایعات حمله اسرائیل در ماههای آتی در همه جا پخش شده است. بسیاری بر این باورند که اگر جنگی در بگیرد، به سرعت تمام نشده و سالیان بسیاری تمام منطقه را در آشوب فرو خواهد برد. عربستان سعودی آمادگی خود را برای جبران نفت ایران در بازار جهانی اعلام کرده است. خلاصه، بازار شایعات و پیشبینی ها گرم است. مانند بسیاری از حوادث مهم تاریخی باید منتظر باشیم که گردش حوادث ما را غافل گیر کنند. تعداد بازیگران بسیار است و شرایط به سرعت میتواند دگرگون شود.
به نظر من چند نکته مهم را نباید فراموش کرد. جنگ یک پدیده سیاسی است، و آبشخور سیاست ساختارهای اجتماعی و اقتصادی میباشند.   

۱- بسیاری از فرماندهان میانپایه و بلند پایه سپاه پاسداران در سنین میان ۵۰ تا ۶۰ سالگی هستند. بسیاری از آنها تجربه سخت جنگ هشت ساله ایران با عراق را پشت سر گذاشته اند، جنگی که به پیروزی هیچ یک از آنها منتهی نشد، و جز خسران انسانی و اقتصادی ثمری نداشت (و البته تحکیم پایه های سیاسی جمهوری اسلامی). اکنون که بیش از بیست و دو سال از جنگ گذشته، بسیاری از این فرماندهان از خیرات اقتصادی و آسایش و موقعیت اجتماعی برخوردارند. جنگ با امریکا تمام این خیرات و برکات را از ایشان خواهد گرفت، و موقعیت ایشان را به خطر خواهد انداخت. آنها به سختیهای جنگ آشنایی دارند و در این باره دچار هیچ گونه توهمی نیستند.

۲- ولی فقیه اما موقعیتش در خطر است. هر نوع اظهار ضعفی از سوی او در برابر امریکا و اسرائیل نیروهای اطراف او را خواهد پراکند و به گسستگی میان هوادارانش خواهد انجامید. هر عقب نشنی، به معنی شکست سیاستها و فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی تلقی خواهد شد و از تعداد پشتیبانان جمهوری اسلامی خواهد کاست. روزی که جمهوری اسلامی آغاز به عقب نشینی کند، روز آغاز پایان ان خواهد بود.

۳- پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، امریکا بزرگترین نیروی نظامی جهان شده است. بودجه نظامی امریکا برابر است با بودجه نظامی شش کشور نیرومند پس از ان در سلسله مراتب قدرت نظامی. نیروی نظامی امریکا دیگر رقیبی در جهان ندارد. اما در توان اقتصادی امریکا فتور راه پیدا کرده است. و در جنگهای بلندمدت، باید همیشه نقش هزینه و اقتصاد منظور شود. به نظر نمیرسد که امریکا تمایلی برای درگیری در جنگی درازمدت را داشته باشد.

۴- دولت اوباما مسئولیت بزرگ سامان دهی به اقتصاد بحرانی امریکا را به دوش میکشد. بدون جلب اعتماد مردم، سرمایه گذاران و نهادهای اقتصادی، مدیریت بحران میسر نخواهد بود. دولت اوباما باید نشان دهد که در سیاست داخلی و خارجی از قدرت، استحکام و درایت برخوردار است. دوران رفتار محتاطانه و نرم خویانه در سیاست خارجی به سر آماده است. امریکا باید نشان دهد که توان حل مسائل خود را با درایت و قدرت دارد. اکنون امریکا بیش از هر زمان دیگری باید نشان دهد که قدرتمند و توانا است. اعتبار امریکا در گرو قدرت و استحکام ان است. کشورهای خلیج فارس و خاورمیانه باید به پشتیبانی امریکا دلگرم باشند.

۵- اما از توان امریکا هر روز کاسته میشود. کشور چین اگر چه رقیب است، اما به این زودی ها جای امریکا را در سیاست جهانی پر نخواهد کرد. بدون قدرت مسلط امریکا در صحنه سیاست جهانی، ما به زودی شاهد اوج گیری بینظمی و کشاکشهای منطقه ای بیشتری درنقاط مختلف جهان خواهیم بود.

۶- بدون کسب رضایت و یا سکوت چین و روسیه درگیری نظامی با ایران مشکلات بسیاری را دامن خواهد زد. چین و روسیه تمایلی به سیاستهای امریکا در خلیج فارس نشان نداده اند.

۷- اسرائیل، اتمی شدن جمهوری اسلامی را خطری بزرگ برای خود محسوب میکند. اما هزینه حمله هوایی به ایران بسیار است و چه بسا که تنها پروژه ساختن بمب های اتمی را یکی دو سال به عقب خواهد انداخت و نه بیشتر.

۸- درصورتی که ناگهان ایران اعلام کند که به بمب اتمی دست یافته است و ان را به آزمایش بگذارد، تمام صحنه سیاسی به یک باره دگرگون خواهد شد. امکان حمله نظامی امریکا و اسرائیل منتفی خواهد شد و جمهوری اسلامی متحدینی جدید در ایران و منطقه پیدا خواهد کرد. (امکان ان تا یک سال آینده بسیار کم است)

با توجه به مقدمات بالا، گمان من بر این است که در شش ماه آینده حمله ای جدی به ایران صورت نخواهد گرفت. این جنگ منافع بسیاری را در دو طرف درگیری به خطر خواهد انداخت. نه فرماندهان سپاه پاسداران و نه بحران اقتصادی امریکا متمایل به آغاز جنگی بلند مدت نیستند. چین و روسیه نیز تمایلی به نفوذ بیشتر امریکا در خلیج فارس ندارند و به هر طریق ممکنی سنگ راه ان خواهند شد. درگیریهای کوچک و رجز خوانی ها اما ممکن و در راه هستند. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست