اخبار و گزارشات کارگری - ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۰
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۰ بهمن ۱٣۹۰ -
۹ فوريه ۲۰۱۲
- علی نجاتی مشکلات جدید جسمی پیدا کرده اما هنوز به مرخصی فرستاده نشده!
- کارگران زیر تیغ بیکاری و گرانی، فعالان کارگری در حبس
- نگاهی گذرا به فشارهای وارد آمده بر کارگران وفعالین کارگری در چهارپنج سال گذشته
- ساسان واهبی وش خود را به زندان تبریز معرفی کرد
- اخراج کارگران کارخانه قند مکریان مهاباد
- عدم پرداخت دستمزد کارگران نیروگاه برق نکاء در مازندران
- سوختگی شدید۶کارگردرانفجار و حریق کارگاه رنگ کاری
- مصدومیت یک کارگر کارخانه سنگبری آزغ مهاباد
- درباره خبرخودکشی کارگرکارخانه مزدا
- فارسینویسی واژگان پرستاری به حاشیه کشاندن مشکلات است
- مطالبات و استعفای پرستاران سوسنگرد
- وزارت نفت وطرح جدیدش دررابطه باکارکنان پیمانکاری
علی نجاتی مشکلات جدید جسمی پیدا کرده اما هنوز به مرخصی فرستاده نشده!
بر اساس خبر ارسالی به کمیته هماهنگی، علی نجاتی کارگر زندانی و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، که با یک اتهام تکراری که پیشتر بابت آن ۶ ماه حبس کشیده و اکنون محکوم به تحمل یک سال حبس میباشد، علاوه بر اینکه از نظر مشکلات قلبی روز به روز بدتر میشود اکنون نیز دچار عفونت در کلیهی چپ شده است.
این وضعیت در حالی اتفاق میافتد که مطابق قانون و با تایید دادستان شوش و پزشکی قانونی برای نجاتی مرخصی پزشکی صادر شده است.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن محکومیت این اقدام خواهان اعطای استراحت پزشکی و اعلام آزادی بی قید و شرط برای علی نجاتی میباشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری۱۹ بهمن ماه ۱٣۹۰
کارگران زیر تیغ بیکاری و گرانی، فعالان کارگری در حبس
کارگران و مردم زحمتکش، زمستان نود را زیر تیغ بیکاری و گرانی، به میانه رساندند. تحریم اقتصادی و سایه شوم جنگ برای مردم ایران، تنها کابوسی همچون وضعیت فعلی عراق و افغانستان و لیبی، در آینده ای نامعلوم، نیست. مدت هاست کارگران و مردم زحمتکش، این کابوس را زندگی می کنند. بیکاری های گسترده ای که موج جدید تعطیلی موقت و دائم واحدهای تولیدی، به ارمغان آورده است، دامنگیر کارخانه های خودروسازی سایپا و پارس خودرو هم شده است. نیروی کار شاغل در صنعت خودروسازی، که به نسبت نیروی کار واحدهای تولیدی و خدماتی کوچکتر، امنیت شغلی و دستمزد بالاتری داشتند، آخرین قربانیان تحریم اقتصادی بوده اند.
تا میانه زمستان امسال هم، همچون فصول سیاه گذشته، عدم رعایت استاندارد های ایمنی در محیط کار به منظور "صرفه جویی در هزینه ها و افزایش سود" و انفجار های کارخانه فولاد غدیر یزد و ایستگاه تقویت فشار گاز رشت، جان کارگران بسیاری را گرفت. البته راه های دیگری هم برای ستاندن جان کارگران هست. شنیدیم که:
"گروه خودروسازی بهمن، که مزدا تولید می کند، کارگران خود را با پرداخت حداقل حقوق تا ۱۵ فروردین ۱٣۹۱ بیکار کرده است. این گروه در هفته اخیر، تعدادی از کارگران را به سر کار فراخواند و اسامی شماری دیگر را به عنوان اخراجی، در تابلو اعلانات اعلام کرد. همزمان با اعلام این لیست، یکی از کارگران سالن رنگ گروه بهمن به نام مصطفی علیزاده، دست به خودکشی زد و فوت کرد."
یکی از نتایج افزایش ساعت به ساعت قیمت ارز و طلا و هجوم سرمایه داران ریز و درشت به بازار دلالی مجاز و غیر مجاز داخلی و خارجی (واردات)، تعطیلی واحدهای تولیدی و خدماتی بوده است. نتیجه دیگر متورم شدن بازار دلالی، افزایش نرخ تورم و گرانی های ساعت به ساعت بوده است. در حالیکه دستمزد نیروی کار، سال به سال و با نرخ پایین و دروغین حدود ۹ درصد، افزایش می یابد؛ افزایش قیمت کالاها و خدمات اساسی همچون اجاره مسکن و خوراک و پوشاک و درمان و آموزش و حمل و نقل، روزانه و چند ده درصدی است. به لطف سیاست اقتصادی خصوصی سازی و اهدای سرمایه های عمومی مردم در بخش های آموزش و درمان و حمل و نقل و انرژی و ... به سرمایه داران خصوصی و دولتی، هزینه های زندگی نیروی کار، به طور منظم، افزایش می یافت و بیکاری، گسترده تر می شد. تحریم اقتصادی اما، جهشی بزرگ در این افزایش بیکاری و تورم، ایجاد کرد.
در این وانفسا، کسانی از نیروی کار هم هستند که راه زندگی را، به مانند "مصطفی علیزاده" ها، سیاه و به پایان رسیده ندانند:
مگر نه اینکه ثروت های جامعه را دسته جمعی تولید می کنیم؟ مگر نه اینکه تورم و گرانی روزمره، سفره های مان را عین هم، لاغرتر می کند؟ مگر نه اینکه بیکاری، همه ما را به نوبت تهدید می کند؟ پس چرا راه علاج و مقاومت را، از دریچه تنگ تلاش انفرادی بجوییم؟ که آخر راه، یاس و خودکشی انتظار مان را بکشد به نوبت؟ ایستادن و مقاومت و چه بسا پیشروی، در گروی تلاش دسته جمعی و متشکل نیروی کار است.
***
ایستاده اند هنوز و می ایستند و به پیش می روند تا همراه مان کنند. حبس و حکم و بیماری و آسیب های دوران بازجویی هم، جلودار شان نیست. بنگریدشان:
- علی اخوان، از یاران کانون مدافعان حقوق کارگر، شب ٨ بهمن، در منزلش بازداشت شد. اخوان هم اکنون برای گذراندن یک سال و نیم حبس تعزیری، در بند ٣۵۰ زندان اوین به سر می برد.
- محمد جراحی، فعال کارگری شهر تبریز، ۲۷ دی در خانه اش بازداشت شد.
- شاهرخ زمانی، از اعضای هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش ساختمان، ۲۵ دی در محل کارش در تبریز و در حین نقاشی ساختمان، بازداشت شد. ماموران امنیتی، جراحی و زمانی را جهت اجرای حکم حبس تعزیری، بازداشت کرده اند. دادگاه تبریز، حکم پنج سال حبس برای محمد جراحی و یازده سال حبس برای شاهرخ زمانی، صادر کرده بود. هم اکنون، زمانی و جراحی، بدون دسترسی به لباس گرم و تحت فشارهای جسمی و روانی، در قرنطینه زندان تبریز به سر می برند.
- ساسان واهبی وش، فعال چپ دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز، ۲۵ دی ماه جهت گذراندن باقی مانده حکم شش ماه حبس تعزیری، طی یک تماس تلفنی، به اتاق ٣۷ وزارت اطلاعات جنب زندان تبریز، احضار شد. واهبی وش، دو روز را در قرنطینه زندان گذراند و از ۱٣ بهمن، در بند مالی- سیاسی زندان تبریز به سر می برد.
- مهدی فراحی شاندیز، معلم و فعال کارگری، از هفته دوم دی ماه، برای گذراندن حکم سه سال حبس تعزیری، در بند ٣۵۰ زندان اوین، محبوس شده است.
- میثم نجاتی عارف، فعال کارگری و دانشجوی دانشگاه آزاد کرج، ۱٣ دی هنگام خروج از محل کارش در کارخانه سایپا، به دست ماموران امنیتی بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد.
- صدیق کریمی، از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران، ۱۱ بهمن در پی مراجعه به دادگاه سنندج، بازداشت شد. دادگاه سنندج، حقوق ماهیانه ضامن کریمی را مسدود کرده بود.
- شیث امانی، از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران، ۲۶ دی، هنگامی که برای پی گیری آزادی شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا، به دادگاه سنندج مراجعه کرده بود، بازداشت شد. امانی، به دنبال انجام عمل جراحی ناموفق دیسک کمر، همچنان دچار درد در ناحیه کمر است. امانی و کریمی، هم اکنون برای گذراندن حکم شش ماه حبس تعزیری، در زندان مرکزی سنندج به سر می برند. قابل ذکر است که این حکم، که برای اتهام برگزاری مراسم روز جهانی کارگر سال ۱٣٨۶ در سنندج صادر شده بود، توسط رییس وقت قوه قضاییه، لغو شده بود.
- شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا، از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران، ۲۹ دی، پس از دو هفته بازداشت در زندان مرکزی شهر سنندج، با قرار وثیقه ٨۰ میلیون تومانی آزاد شدند.
- رضا شهابی، از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، که پس از بیست ماه بازداشت موقت و بلاتکلیفی در زندان و دو بار اعتصاب غذا، به بیمارستان منتقل شده بود، برای جراحی ستون فقرات و جایگزینی مهره گردن، به اتاق عمل برده شد، اما به علت عدم آمادگی جسمی شهابی و ریسک بالای عمل و خطر فلج شدن، عمل جراحی وی انجام نشد. شهابی که قبل از بازداشت در خرداد ۱٣٨۹، از سلامتی کامل برخوردار بود، طی دوره بازداشت موقت، دچار آسیب در ناحیه ستون فقرات شد. وی علاوه بر انجام عمل جراحی، نیاز به استراحت مطلق در منزل و فیزیوتراپی و کنترل منظم پزشک متخصص دارد.
- ابراهیم مددی، از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، آخرین ماه های حکم سه سال و نیم حبس خود را در بند ٣۵۰ زندان اوین می گذراند. اول دی ماه، دادستان تهران با درخواست چند ساعت مرخصی وی برای شرکت در مراسم خاکسپاری برادرش، مخالفت کرد.
- علی نجاتی، از اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، برای گذراندن حکم یک سال حبس تعزیری، در زندان دزفول محبوس است و علی رغم صدور مرخصی پزشکی که تا دهم بهمن به تایید دادستان شوش، پزشکی قانونی و مقامات زندان رسیده است، همچنان در زندان به سر می برد. مرخصی پزشکی نجاتی، به دلیل وخامت وضعیت قلبی و احتمال سکته مجدد، صادر شده است. قابل ذکر است که نجاتی برای یک اتهام، دو بار محاکمه و محکوم شده است. وی حکم شش ماه حبس قبلی خود را، در زندان گذرانده بود.
- بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری و حقوق کودک، بیستمین ماه از حکم پنج سال حبس تعزیری خود را در بند ٣۵۰ زندان اوین می گذراند. ابراهیم زاده طی دوره بازجویی در سال ۱٣٨۹ از ناحیه پرده گوش دچار آسیب شد و علی رغم درد مزمن در ناحیه گوش و دندان، تا کنون اجازه دسترسی به درمان، نداشته است. ابراهیم زاده، اخیرا پیشنهاد مقامات برای درخواست عفو مشروط را رد کرده است.
- سعید مدنی، پژوهشگر مسائل اجتماعی و استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، ۱٨ دی، در خیابان بازداشت شد. مدنی را به زندان اوین منتقل کرده اند. در چند ماه گذشته، مقامات دانشگاه تحت فشار ماموران امنیتی، حضور سعید مدنی را در دانشگاه، محدود کرده بودند.
- تعدادی از کارگر ، معلمان و فعال کارگری اصفهان به دلیل "اقدام برای برپایی تجمع اعتراضی روز جهانی کارگر سال ۱٣٨۹ در محل کارشان"، در دی ماه ۱٣۹۰ هر کدام به چند سال حبس تعزیری محکوم شدند.
برای تعداد دیگری از فعالان کارگری نیز، احکام سنگین زندان صادر شده است. تعدادی از فعالان کارگری نیز، با قرار وثیقه های سنگین، در انتظار تشکیل دادگاه و صدور حکم، به سر می برند.
کانون مدافعان حقوق کارگر، خواستار لغو احکام ناعادلانه و آزادی بی قید و شرط فعالان کارگری و کارگران زندانی است.
کانون مدافعان حقوق کارگر۱۶ بهمن ۱٣۹۰
نگاهی گذرا به فشارهای وارد آمده بر کارگران وفعالین کارگری در چهارپنج سال گذشته
کارگران شما خود شاهد بوده و هستید که چگونه و بطور مستمر هر روزه چیزی از سفره ی شما کم می شود، سفره ی فقیرانه که آنرا به نیروی بازوی توانای خود و با حقوقهای حداقلی سیصد وسی هزار تومانی چیده اید . سفره ای که حاصل شرافت کاری شما ست بالاخص در یکسال گذشته به بهانه هدفمند کردن یارانه ها در حقیقت حذف یارانه ها که ابتدا با افزایش قیمت بنزین و گاز و حمل و نقل شروع شده و حتی شیر و نان و برق را نیز شامل شده و وعده دوبرابر شدن قیمت آب را نیز در سال آینده داده اند .
شما شاهد بوده اید که حذف یارانه ها چگونه قیمتهای سایر مایحتاج عمومی از قبیل لبنیات و میوه و حبوبات و پوشاک و درمان و غیره را نیز افزایش داده و تنها یک قلم هزینه مسکن و اجاره خانه ها دستمزد ماهیانه کارگران را یکجا می بلعد، برآورده ساختن سایر احتیاجات خانواده کارگری از قبیل تهیه گوشت و میوه و هزینه های درمان و سلامت خانواده بر زمین می ماند و راه پیشرفت تحصیلی فرزندان کارگران مسدود شده و سایر تفریحات از قبیل ورزش و مسافرت و غیره که لازمه ی تجدید قوای روحی کارگر می باشد کلا" از زندگی کارگری حذف می شود .
در نتیجه انواع و اقسام بیماریهای جسمی و روحی و روانی ناخواسته به سراغ خانواده کارگری می آید و باعث تنش های مختلف در خانواده شده و هر یک از اعضاء خانواده به نوعی به دنبال کسب و کار و تأمین معاش و پول تو جیبی خود رفته و سر از هزاران مکان نامناسب در آورده و به خیلی از کارهایی که در شأن یک انسان شرافتمند نیست تن می دهند .
و دقیقا" از همین رو است که ناهنجاریهای اجتماعی خود را نشان داده و به شکل دزدی ها ،نزاع ها ،کلاهبرداری ها و جعل و ارتشاء و خشونت و غیره در جامعه اتفاق می افتد .
طبق آمارهای ارائه شده دولتی موارد فوق رو به افزایش داشته و زندان ها چندین برابر ظرفیت خود زندانی دارد و همچنین بنا به همین آمارها ی دولتی تعداد مبتلایان به ایدز رو به افزایش داشته و همچنین آمار سکته های قلبی و سرطان و بیماریهای روحی رو به فزونی داشته و در همین راستا با بالا رفتن سن ازدواج وبه دلایل مختلف و عمدتا" مشکلات اقتصادی آمار طلاق ها بالا رفته و متقابلا" آمار ازدواج کاهش یافته و سن افراد در ارتکاب به اعمال بزه کاری و خشونت پایین آمده است .
به عبارتی دیگر آستانه ی تحمل افراد پایین آمده و به علت درگیر بودن از درون با هزاران مشکل معیشتی و شغلی و غیره با اندک تنشی کار به جاهای ناخواسته می کشد .
کارگران :
در چنین شرایط معیشتی و شغلی کارگران ،دولتهای سرمایه داری اما راه خود را می روند، دولتهای قبلی از طریق تحمیل و جا انداختن تشکلهای زرد و بی خاصیت خانه کارگر و نهادهای مشابه تلاش نمودند که قراردادهای موقت را به کارگران تحمیل کرده و با ایجاد فضای پلیسی و امنیتی در میان کارگران ضمن جلوگیری از شکل گیری تشکل های واقعی کارگران هر لحظه با تهدید به اخراج،آنان را به تمکین وا داشته و سطح دستمزدها را زیر خط فقر نگهدارند . اما سرمستی و وفور دلارهای نفتی در دولت هشتم ونهم آنان را به طمع واداشته که بار دیگر در فضای تهدید و ارعاب و حبس و زندان ، کارگران و فعالین کارگری را به سکوتی مرگبار بکشانند تا هیچگاه نیروی متشکل آنان به فعل درنیاید .
به گوشه ای از فشارهای وارد آمده به کارگران و فعالین کارگری در سه چهار ساله اخیر می پردازیم : - دستگیری و زندانی کردن حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر در مراسم برگزاری روز کارگر در پارک لاله و دادگاهی کردن عده بسیاری از آنان و دادن حکم های حبس و زندان در دادگاههای تجدید نظر
- دستگیری و زندانی کردن تعدادی از اعضای کمیته پیگیری از جمله بهنام ابراهیم زاده عضو شورای نمایندگان که از اتهامات دیگر وارده به ایشان فعالیت در مورد کودکان کار و خیابان بوده و علیرغم آسیب دیدگی شدید از ناحیه گوش و بناگوش که احتیاج به مداوای بیرون از زندان دارد از این امر تا کنون ممانعت به عمل آمده است .
- دستگیری و زندانی کردن شاهرخ زمانی عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری که با حکم ۱۱ ساله زندان در حال حاضر در زندان به سر می برد .
- دستگیری محمد جراحی که در زندان به سر می برد و مسئولین زندان از تحویل گرفتن لباس گرم از خانواده ایشان امتناع می ورزند و سید بیوک سیدلر و فعالین مرتبط با آنان.
-دستگیری و به زندان انداختن دو ماهه آیت نیافر ،سخنگو و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری و آزادی موقت او به قید وثیقه
- دستگیری و زندانی کردن تعدادی از فعالین کمیته هماهنگی به دفعات .
-دستگیری و زندانی کردن تعدای از اعضاء کانون مدافعان حقوق کارگر از جمله آقای اخوان و ثقفی خراسانی و رئیس دانا .
- دستگیری تعدادی از فعالین هیئت بازگشایی سندیکای فلزکار و مکانیک
- دستگیری های مکرر و به زندان انداختن اعضای هیئت مدیره سندیکای نیشکر هفت تپه و در زندان نگه داشتن علی نجاتی ،عضو هیئت مدیره علیرغم ناراحتی های شدید قلبی ایشان .
- دستگیری های متعدد از اعضای هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد و تحمل زندان های طولانی توسط منصور اصالو و ابراهیم مددی و سایر اعضا از جمله رضا شهابی که در مورد اخیر با عدم تعیین وقت دادگاه و اتهامات واهی بی دلیل در زندان به سر می برد .
و سایرتشکلها و فعالین کارگری از جمله اتحادیه آزاد کارگران و غیره می باشند که به دفعات احضار و بازجویی و بعضا" زندانی شده اند که ذکر تمامی آنها در این مختصر نمی گنجد .
ما به سایر ظلم هایی که در حق کارگران معادن باب نیزو و همچنین شهر بابک شده است نپرداخته ایم که در سالیان گذشته اتفاق افتاده است .
همچنین تعداد زیادی از همین فعالین کارگری علیرغم میل خود مجبور به ترک کار و خانه و کاشانه خود از ایران شده و در مقابل کشیدن حبس های ده،پانزده ساله اجبارا" اقامت در غربت را برگزیده اند که از خیل عظیم مهاجرین اجباری می توان به نمونه هایی اشاره کرد :
محمد اشرفی عضو شورای نمایندگان در چند دوره
بینا داراب زند عضو دو دوره شورای نمایندگان ،رسول عالی نژاد عضو کمیته پیگیری و همچنین سایر فعالین کارگری از جمله برهان دیوارگر ، خانم مریم محسنی ،بهروز خباز ،بهزاد سهرابی ،بهروز کریمی زاده ،پریسا نصرآبادی و... تنها گوشه ای از این مهاجرین اجباری هستند .
به سیاهه بالا تعداد فراوانی از موارد اخراج از کار و سایر تضییقات را می توان افزود .
آنچه در بالا اشاره شد گوشه هایی از فشارهای وارد آمده به طبقه کارگر و فعالین کارگری می باشد که تلاش می کنند یک زندگی انسانی و شرافتمندانه داشته باشند و باید گفت که عدم پیگیری کافی و مستمر حداقل مطالبات کارگری از جانب کارگران این شبهه را برای دولت و سرمایه داران رنگارنگ حامی آنان بوجود آورده است که طبقه کارگر مرعوب شده و به وضع موجود تمکین کرده است و دولت علیرغم درآمدهای کلان نفتی همواره دم از نداشتن بودجه و کسری بودجه زده است واما این دور تازه حمله ی دولت به حداقل دستاوردهای طبقه کارگر برای بازپس گیری بخشی از حق و حقوق کارگران و سپردن این اختیارات فراوان به کارفرمایان به اسم اصلاح قانون کار شروع شده که تلاش می شود با گذراندن این اصلاحات از مجاری قانون گذاری موجود خودشان ،زندگی در زیر خط مطلق فقر را قانونی جلوه دهند .
به تعدادی از این موارد اشاره می کنیم:
۱- لغو حداقل دستمزد کارگری و موکول نمودن آن به توافق کارگر و کارفرما و بر اساس شرایط اقتصادی کشور تحت نام ((مزد منعطف))
۲- باز گذاشتن دست کمیته های انضباطی کارخانه ها برای اخراج کارگران به عناوین مختلف
٣- کاهش حق اضافه کاریها و محدود کردن پرداخت حق بیمه بیکاری و سنوات کارگری و غیره
۴- عدم بازگشت به کار کارگر بعد از بازداشت و زندانی شدن برای مدتی کوتاه حتی اگر در دادگاه محکوم نشده و تبرئه شده باشد . همچنان نداشتن حق تشکیل سندیکا و تشکل های صنفی که بتواند مطالبات کارگران را پیگیری نماید .
کارگران در مقاطع مختلف و به گونه های متفاوت کارفرمایان و دولتهای حامی آنان را به عقب نشینی واداشته اند و به خواسته ها و مطالبات خود دست پیدا کرده اند که پیروزی کارگران پتروشیمی تبریز و ماهشهر جدیدترین آنها بوده ولی آخرین نخواهد بود .
کارگران باید همگام با سایر اقشار زحمتکش از جمله معلمان ،پرستاران ،دانشجویان و سایر اقشار حقوق بگیر مستمرا" مطالبات خود را پی گیری نموده و برای دستیابی به خواسته های خود دست به ایجاد تشکل خود زده و در این راه از هیچ هزینه ای فروگذار نباشند چون به تجربه دریافته اند که وضعیت امنیت شغلی کارگر شاغل امروز پایدار نبوده و فردا ممکن است به خیل عظیم لشگر بیکاران اضافه شود .
صف دولتهای سرمایه داری و حامیان متفاوت آنان یکپارچه و منسجم است و هر روز با طرح های گوناگون لحظه ای از تهی کردن سفره کارگران غافل نمی مانند .مانیز باید صفوف خود را متشکل کرده و با آگاهی بیشتر از ترفندهای آنان از حقوق خود و تمامی کارگران هم طبقه ای خود دفاع کرده و زندگی شرافتمندانه ای را برای خود و خانواده هایمان استوار نماییم.
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری۱۲/۱۱/۱٣۹۰
ساسان واهبی وش خود را به زندان تبریز معرفی کرد
طبق خبر کمیته حمایت از شاهرخ زمانی ساسان واهبی وش، فعال داشجوییِ چپِ تبریز برای گذراندنِ صد و ده روز باقی مانده از محکومیتش، ۱۱ بهمن ماه خود را به زندانِ تبریز معرفی کرده و ۱٣ بهمن ماه از قرنطینه به بندِ مالی زندانِ تبریز منتقل شده است.
همچنین شاهرخ زمانی و محمد جراحی بیش از دو هفته هست که در اتاقِ شماره ٣ قرنطینهی زندان تبریز به سر می برند و مسولان زندان هم چنان از انتقال آن ها به بند عمومی جلوگیری می کنند.
یادآوری می کنیم شاهرخ زمانی، محمد جراحی، نیما پوریعقوب و ساسان واهبی وش خرداد ماه امسال از طرف اداره ی اطلاعات تبریز بازداشت شده و مرداد ماه از طرف شعبه ی یکم دادگاه انقلاب تبریز مجموعا به بیست و دو سال و نیم حبس تعزیری محکوم شدند.
شاهرخ زمانی و محمد جراحی در تاریخ ۲۵ دی ماه در محل کارشان بازداشت شدند و همان روز نیما پوریعقوب و ساسان واهبی وش از طرف اداره ی اطلاعات برای اجرای حکم احضار شدند.
کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده- چهارشنبه ۱۹ بهمن ماه سال ۱٣۹۰
اخراج کارگران کارخانه قند مکریان مهاباد
بنا به خبر رسیده به کمیته هماهنگی، کارخانه قند مکریان مهاباد پس از آنکه در ماه گذشته از ۹۰کارگر شاغل در آنجا ۶۵ نفر را اخراج نمود، طی چند روز گذشته تمامی کارگران را اخراج و اعلام کرده تا زمانی نامعلوم کار تعطیل میگردد.
این کارگران اخراجی ۴-٣ ماه حقوق معوقه دارند و طی پیگیری های مکرر از طرف کارگران، کارفرمای کارخانه مذبور هیچ زمان مشخصی را جهت پرداخت حقوق معوقه به کارگران اعلام ننموده و به کارگران گفته که ما بدهکاریم و پولی در بساط نداریم. بنا به شایعات در بین کارگران، شاید ٣۰ نفر از کارگران آن هم تنها با ۱۵ روز کار در ماه و حقوق روزانه یازده هزار تومان بتوانند به سرکار برگردند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری۱۹ بهمن ماه ۱٣۹۰
عدم پرداخت دستمزد کارگران نیروگاه برق نکاء در مازندران
دستمزدهای بخشی از کارگران نیروگاه نکاء مازندران که در قالب شرکت صنیر اشتغال دارند، بیش از سه ماه است که پرداخت نشده است.
این کارگران که به نیروگاه های دیگر و برای تعمیرات اساسی اعزام می شوند، به دلیل نیاز کارفرمایان به راه اندازی مجدد واحدهای نیروگاهی مجبور می شوند با شدت و ساعات کار بیشتری در شبانه روز فعالیت کنند و برای هفته ها دور از خانواده هایشان در فصول گرم و سرد به کار با حقوق و دستمزدهای پایین مشغول هستند.
ما ضمن محکوم کردن تعویق پرداخت دستمزدهای کارگران نیروگاهی از دیگر کارگران نیروگاه نکاء می خواهیم که نسبت به این ستم آشکار کارفرمایان اعتراض کنند و به توجیهات و بهانه های کارفرمایان و دولت توجه نکنند و یک صدا خواستار پرداخت همه مطالباتشان شوند. ما کارگران نیروگاهی هوشیار باشیم ؛ زیرا موج بیکارسازی ها و تعویق دستمزدها گریبان همه را نیز می گیرد؛ بنابراین، مقاومت یکپارچه و اعتراض پرقدرت ضامن امنیت شغلی خودمان خواهد بود.
وبلاگ کارگران نیروگاه های ایران-چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱٣۹۰
سوختگی شدید۶کارگردرانفجار و حریق کارگاه رنگ کاری
به گزارش مورخ۱۹بهمن ماه۱۱۵تهران ،عصرسه شنبه ۱٨/۱۱/۹۰ انفجار و آتش سوزی در کارگاه رنگ کاری واقع در خیابان خزانه بخارایی فلکه سوم عباسی رخ داد که ۶کارگرمصدوم بد حال بر جای گذاشت. تکنسینهای اورژانس۱۱۵ تهران پس از رسیدن و انجام اقدامات اولیه پزشکی مصدومین را به بیمارستان شهید مطهری انتقال دادند.
شایان ذکر است مصدومین از ناحیه دست، صورت و بدن آسیب دیده و دچار سوختگی بالای ۵۰ درصد شده بودند.
مصدومیت یک کارگر کارخانه سنگبری آزغ مهاباد
در تاریخ ۱٨/۱۱/۹۰ یک کارگر کارخانه سنگبری آزغ بنام هیمن صفا پور به دلیل افتادن سنگ بر ناحیه کمر به شدت آسیب دیده و به بیمارستان خمینی مهاباد انتقال داده شد. وی در بخش آی سی یو تحت مراقبت قرار گرفته و همچنین قرار بود به دلیل شدت آسیب دیدگی نامبرده به ارومیه اعزام گردد اما پزشکان اعلام داشتهاند به دلیل وخامت نامبرده هیچ مسولیتی را در این رابطه نمی پذیرند.
کمیتهی هماهنگی عدم وجود شرایط ایمنی در محیط های کار را که منجر به چنین حوادثی برای کارگران می شود محکوم کرده و یادآور میگردد که این نمونهای عینی از کارکرد واقعی مناسباتی است که حفظ و تداوم سودآوری، اولویت مهم و دغدغهی اصلی آن است و آن چه در این میان پشیزی ارزش ندارد سلامت هزاران کارگری است که بنا بر آمارهای رسمی، سالیانه بر اثر حوادث ناشی از کار مصدوم میشوند.
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری۱۹ بهمن ماه ۱٣۹۰
درباره خبرخودکشی کارگرکارخانه مزدا
در ارتباط با خبر خودکشی یک کارگر، یکی از شنونده های برنامه کارنامه جزییات بیشتری را برای رادیو فردا بیان کرده است: «در شرکت مزدا ۱۰۰ نفر از کارگران را بیرون کرده اند، یکی از کارگران رفته در اتاق رییس و گفته من زن و بچه دارم و همسرم باردار است مرا اخراج نکنید، اما بعد از این که مقاومت رییس را میبیند که اجازه نمیدهد به سر کار برگردد جلوی در دفتر رییس قرص برنج میخورد و خودش را میکشد. پدر او هم بعد از شنیدن این خبر سکته میکند.»
این شنونده همچنین می افزاید:«میخواستم این مسئله را به مسئولان کشور تبریک بگویم و بگویم همین طور ادامه بدهید که کشور در حال رشد و بقا است.»
منبع:رادیوفردا-کارنامه-۱۹بهمن۱٣۹۰
فارسینویسی واژگان پرستاری به حاشیه کشاندن مشکلات است
نظام پرستاری در بدترین وضعیت خود قرار دارد. قانون تعرفهگذاری که پنچ سال است به تصویب رسیده هنوز به مرحله اجرایی نرسیده است.قرار است تفاهمنامهای برای فارسی نویسی واژگان پرستاری بین سازمان نظام پرستاری و فرهنگستان ادب و زبان فارسی به امضا برسد. حال این موضوع تا چه حد کارشناسی شده و از روی تدبیر از سوی مسئولین ذی ربط صورت گرفته است سوالی است که پاسخ آن را از دبیرکل خانه پرستار جویا شدهایم.
محمد شریفی مقدم دبیر کل خانه پرستار در گفتگو با سینانیوزبتاریخ۱۹بهمن ماه، با اشاره به اینکه نظام پرستاری در بدترین وضعیت تاریخ کشور قرار دارد، گفت: «در حال حاضر پرستاران با مشکلات فراوانی روبرو هستند که این مشکلات را در حضور مسئولین وزارت بهداشت مطرح کردهایم. بحث تازه واژه گزینی جزء مسائل حاشیهای پرستاران است و اینکه پرستار واژهای را انگلیسی یا فارسی عنوان نماید در روند درمان بیماران هیچ تاثیری نخواهد داشت.»
شریفی مقدم مطرح کردن واژه گزینی فارسی را اقدامی جهت انحراف کردن مشکلات پرستاری و به حاشیه کشاندن آن بیان کرد و ادامه داد: «این کار برای گمراه کردن نظر مسئولین و انحرافی مطرح کردن مشکلات پرستاری است.گفتوگوهای بسیاری درباره اینکه نظام پرستاری در بدترین وضعیت خود قرار دارد با مسئولین وزارت بهداشت از جمله وزیر بهداشت در میان گذاشتهایم اما متاسفانه در جلسه شورای عالی نظام پرستاری این موضوع مطرح نشد.»
وی ادامه داد: «سوال پیش آمده این است که چرا قانون تعرفهگذاری که مجلس در حدود پنچ سال است آنرا به تصویب رسانده هنوز به مرحله اجرایی نرساندهاند. در مقابل ذهنیت مردم را به مسائل حاشیهای جلب میکنند. واژه گزینی هیچ خدمتی را به نظام پرستاری و بیمار و نهایتا به نظام پرستاری نمیکند. این اقدام از سوی فرهنگستان و نظام پرستاری باعث میشود پرستاران نسبت به حل مشکلاتشان ناامیدتر شوند.»
وی درباره اینکه طبق این آیین نامه هر ساله باید ۸۰ لغت از سوی پرستاران بازخوانی شود، گفت: «برخی از فعالیتهایی که در بیمارستانها انجام میگیرد، به صورت یک زبان مشترک در دنیا است و ما نمیتوانیم این زبان را تغییر بدهیم. این حرکت نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه باعث مشکلات بیشتر نیز میشود. به طور مثال اصطلاح ن. جی. تییوپ اختصار سه کلمه است که به فارسی میشود لوله داخل معده، ن. جی. تییوپ یک علامت اختصاری است؛ ن به معنای نازال وجی به معنای معده است و تییوپ به معنای لوله است خود کلمه نازال گاستریک تییوپ در کلمه ن. جی. تییوپ مختصر شده است. زمان برای پرستاران بسیار مهم است چون در روند درمان تاثیر به سزایی دارد حال با این اوصاف پرستار زمان زیادی را باید صرف تبدیل واژه و نوشتن همین لفظ ساده کند.»
وی در ادامه به خبرنگار سینا گفت: «بازسازی لغات در تمام زمینهها مفید است زیرا باعث ترویج فرهنگ جامعه میشود. اما در زمینه پرستاری و پزشکی به هیچ وجه کاربرد ندارد و انجام کار را سخت و پیچیدهتر میکند. در بخش اورژانس پرستاری به دلیل کمبود امکانات، پرستاری به بیماری سل مبتلا شد و متوجه شدیم که مادر و خواهر او نیز دچار این بیماری شده اند. همچنین پرستار دیگری دچار ایدز شد. از این نمونهها بسیار وجود دارد. حال بیاییم و تمام این موضوعات را کنار بگذاریم و به فارسی شدن واژگان بپردازیم.این موضوع باعث سرافکندگی مسئولان است.»
مطالبات و استعفای پرستاران سوسنگرد
علیرغم همه هشدارها در خصوص برون رفت پرستاران از مجموعه درمان در بیمارستان شهید چمران سوسنگرد ولیکن این رخداد جدی تلقی نشد و اکنون شاهد خروج و انصراف و استعفای مکرر پرستاران در این بیمارستان هستیم. شاید هنوز این واقعه برای مدیران و مسولان مهم تلقی نگردد اما با نگاه به از دست دادن سرمایه های با ارزش پرستاران دوره دیده و زبده و کارآمد سکوت را نمی توان اختیار کرد که عرصه بر همگان تنگتر و راه دشوارتر می نماید.
به قول یکی از دوستان، همه رفتند کسی با ما نمونده، بلی شنیدیم حکایت رفتن پرستاران، قدر آنان ندانستند و کسی بر همت بلندشان جامه ای ندوخت و بدین سان نگهداشت پرسنل هر روز رونقی نو به خود می گیرد البته در سراشیبی و افول که بسیار تجمع از این سنخ و صنف دیدیم و طرفی بر نیامد و در گوشه ای دگر آن دیگری از مقام خود مستافی می شود البته به خواست خود و آن دیگری می خروشد و مهر خود حلال و جان از بند می رهاند و خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...
در پایان سال ۹۰ قرار داریم و بازار مطالبات پرستاران همچنان گرم و سوزاننده است که خود حکایت از دل پر درد و سوز و گداز این عزیزان دارد. براستی چرا با مشاهده قاطبه تلاشهای مکرر پرستاران در بخشهای مختلف نگاه کم لطف مدیران به مطالبات پرسنل همچنان سایه گستر است.
آنچه در پیش رو داریم فاجعه ای در مقوله مراقبت تلقی می شود و اگر جدی گرفته نشود منتهی به افت قابل توجه در نیروها و نزول کیفیت کارایی افراد و کاهش انگیزه شغلی خواهد بود هر چند در این باب بارها این واقعیات را فریاد زدیم اما ظاهراً هر کس کار خود می کند اما بهر حال هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت!!!
منبع:سایت پایگاه پرستاران دانشگاه بقیه الله-۱۹بهمن۱٣۹۰
وزارت نفت وطرح جدیدش دررابطه باکارکنان پیمانکاری
به گزارش پانا نیوزبتاریخ۱۹بهمن ماه، شرکت نفت مناطق مرکزی ایران به منظور ساماندهی و نظارت و کنترل بر وضعیت نیروهای تحت پوشش پیمانکاری، حقوق و دستمزد آنها و همچنین برگزاری دورههای آموزشی، جابه جایی، ارزش یابی عملکرد سالانه و تعیین وضعیت سازمانی آنها، اقدام به طراحی سیستم جامع نیروی انسانی کرده است.
بنا بهمین گزارش، مهدی فکور درباره این سیستم که بیش از یکسال روی آن مطالعه و کار کارشناسی صورت گرفته است، گفت: بر اساس سیاستهای کلان وزارت نفت و دستور وزیر نفت مبنی بر ساماندهی نیروهای پیمانکاری شاغل در صنعت نفت، این طرح در دهه فجر توسط مدیریت منابع انسانی راه اندازی می شود و به هر یک از کارکنان پیمانکاری، عنوان و شماره سمت سازمانی (مجازی) اختصاص می یابد.
مدیرعامل شرکت نفت مناطق مرکزی ایران، ایجاد پرونده پرسنلی الکترونیکی و متمرکز در سطح شرکت و شرکتهای تابعه به صورت وب برای تمامی کارکنان شاغل به صورت پیمانکاری و نظارت و کنترل بر وضعیت تمام کارکنان در زمینه های مختلف اعم از وضعیت حقوق و دستمزد را از دیگر برنامه های این طرح عنوان کرد و افزود: اگرچه تقویت ساختار سازمانی شرکت ها برای تبدیل وضعیت کارکنان پیمانکار به قرارداد معین، ضرورتی اجتناب ناپذیر است اما تردیدی نیست که هزینه شرکت های تابعه با تبدیل قراردادها کاهش خواهد یافت چراکه پیمانکاران در این میان جداگانه نفعی نخواهند برد؛ ضمن اینکه حق و حقوق کارکنان به صورت جامعتری ادا می شود و حقی کسی ضایع نخواهد شد.
گزارش شرکت نفت مناطق مرکزی ایران نشان می دهد، با اجرای این طرح امکان بررسی نقاط متورم یا دارای خلاء نیروی انسانی در واحدها به منظور تصمیم گیری مناسب برای آن، ایجاد و روزآمد کردن ساختار سازمانی مجازی و سمتهای سازمانی کارکنان شاغل به صورت پیمانکاری، محدود کردن جذب نیروی انسانی جدید به وجود سمت سازمانی مجازی بلاتصدی در ساختار شرکت ها و مدیریت های مربوطه.
قابلیت اقدام فوری در خصوص هرگونه تصمیمات اتخاذ شده درمورد کارکنان پیمانکاری با توجه به دارا بودن کلیه اطلاعات کارکنان به صورت الکترونیکی و امکان تحلیل نتایج ارزشیابی عملکرد کارکنان به صورت سالانه با توجه به وظایف محوله به آنان از دیگر راهکارهای پیش بینی شده برای ساماندهی نیروهای پیمانکاری شاغل در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران است.
|