آموزش به زبان مادری جزء حقوق اولیهء انسانهاست
احد واحدی
•
روز ۲۱ فوریه که مصادف با دوم اسفند هست اولین بار در سال ۱۹۹۹ از طرف یونسکو بعنوان روز جهانی زبان مادری اعلان گردید. هدف از این اقدام، احقاق حقوق پایمال شدهء ملل و اقوام ساکن یک کشور در برخورداری از امکانات استفاده از زبان مادری بود که از طرف دولتها به علل گوناگون نادیده گرفته شده بود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۴ اسفند ۱٣۹۰ -
۲٣ فوريه ۲۰۱۲
روز ۲۱ فوریه که مصادف با دوم اسفند هست اولین بار در سال ۱۹۹۹ از طرف یونسکو بعنوان روز جهانی زبان مادری اعلان گردید. هدف از این اقدام، احقاق حقوق پایمال شدهء ملل و اقوام ساکن یک کشور در برخورداری از امکانات استفاده از زبان مادری بود که از طرف دولتها به علل گوناگون نادیده گرفته شده بود. در واقع برای جلوگیری از تضییقاتی که از طرف دولتها برعلیه زبانهای مادری ملیتهای ساکن یک کشور انجام می گیرد و برای ایجاد تسهیلات لازم برای آموزش زبان مادری، یونسکو اقدام به اختصاص یک روز ویژه کرد. سازمان ملل در مجمع عمومی خود، سال ۲۰۰۸ را “سال جهانی زبان مادری” اعلام کرد.
از آن تاریخ تا امروز همه ساله سازمان ملل و صد البته سازمانها، انجمن ها و سایر تشکل هایی که در راه برسمت شناختن زبانهای مادری در کشورهای گوناگون فعالیت می کنند، مراسم گوناگونی را برای گرامیداشت این روز در اکثر کشورهای جهان برگزار می کنند.
***
منابع مختلف تعداد زبانهای زندهء دنیا را شش هزار زبان اعلام می کنند که بیش از ۹۵ درصد مردم جهان به ۳۰۰ زبان از بین زبانهای فوق تکلم می کنند که از بین این زبانها بین ۷۵ تا ۱۰۰ زبان عنوان زبان رسمی را یدک می کشند؛ بعبارتی دیگر، سه چهارم زبانهای مافوق زندهء دنیا تحت سیطرهء یک چهارم باقیمانده قرار دارند! با این محاسبهء سرانگشتیست که سازمان ملل متحد پیشبینی میکند که با روشی که دولتها در ارتباط با زبانهای بومی اتخاذ کرده اند، بیش از ۴۰ درصد زبان های دنیا را خطر اضمحلال تهدید می کند. سازمان ملل، یونسکو و ارگانهای وابسته، همه ساله برنامه های متعددی را برای نجات و حفظ این زبان ها تدارک دیده و دولت ها را برای پاسداری از زبان های رایج اقلیت های کشور خویش تشویق می کنند.
کشور ایران با وجود رژیم توتالیتر اسلامی که در داشتن مشکلات اجتماعی گوناگون سرآمد جوامع دیگر هست، در ارتباط با تضییق حقوق ملل ساکن ایران در استفاده از زبان مادری ید طولایی دارد. این رژیم در برخورد به ملیتهای غیرفارس ساکن ایران، سیاستی را پیشهء خود کرد که از رژیم شاهنشاهی به ارث برده بود. حکومت پهلوی در ۵۷ سال عمر خود، با توسل به یک نوع ناسیونالیسم افراطی دولتی، به قیمت فربه کردن زبان فارسی، و آسیمیله کردن متکلمین به سایر زبانهای زندهء ملیتهای گوناگون کشور اعم از آذربایجانی (ترکی)، کردی، ترکمنی، عربی و بلوچی زمینه را تا مرز نابودی این زبانها آماده کرد. این سیاست که تا آستانه انقلاب ۱۳۵۷ تا حد زمین گیر کردن این زبانها پیش رفته بود و تا نابودی کامل آنها، فاصلهء چندانی نداشت، با انقلاب بهمن دچار وقفه ای چند ساله گردید. انقلاب بهمن که خود مبشر تغییراتی در تمام عرصه های زندگی اجتماعی در راستای بهبود شرایط موجود بود، مانند تمامی عرصه ها، در عرصه استفاده از زبانهای مادری نیز نتوانست چندان کاری انجام دهد. طی مدت ۳ دهه از حیات جمهوری اسلامی، تدریجا” کارها بر روالی گذشت که علیرغم افزایش روزافزون جذابیتهای استفاده از زبان مادری در درون ملیتهای غیرفارسی زبان، علیرغم تمایل آشکار به آموزش زبان مادری از طرف این نیروها و خواست اصلاحات اجتماعی چشم گیر در این عرصه، خود با شدیدترین تهدیدها و اتهامات از طرف حاکمان اسلامی روبرو گردیده است. بطوریکه امروزه صحبت کردن از زبان مادری مساوی تجزیه طلبی قلمداد می شود. حال آنکه خصوصا”در مناطق زیست ملیتهای غیرفارسی زبان، جوان ها به شکل بسیار ساده، دغدغه ای بغیر از برسمیت شناختن زبان مادری خود ندارند و آنرا جزء حقوق اولیهء انسانی خود حساب می کنند.
با وجود اینکه در قانون اساسی ایران، حق آموزش به زبان مادری اقوام ساکن کشور به رسمیت شناخته شده، اما هنوز با گذشت ۳۳ سال از تصویب آن، این اصل به اجرا درنیامده است. علت آنرا باید تنها در وجود یک اندیشهء بسته، در اختصاص تمامی امکانات آموزشی و فرهنگی کشور در رشد و گسترش یک زبان (زبان فارسی) و در عدم وجود تولرانس در استفاده از امکانات برای شکوفایی سایر زبانهای موجود در کشور جستجو کرد.
وجود زبانهای زندهء گوناگونی مانند فارسی، آذربایجانی (ترکی)، کردی، عربی، ترکمنی، بلوچی و… در کشور ما، آنرا به یک گنجینهء معنوی عظیمی تبدیل کرده است؛ با اینحال، زمامداران اسلامی با اتخاذ سیاست انحصار طلبانه ناسیونالیستی افراطی تک زبانی (زبان فارسی)، هم جامعه را از زیبایی وجود زبانهای گوناگون بمثابه ثروت معنوی کشور محروم کرده و هم زمینه فروپاشی اجتماعی را فراهم آورده اند. رژیم جمهوری اسلامی کار را به جایی رسانده است که بخش عظیم زندانیان مربوط به ملیتها را مدافعین تدریس به زبان مادری تشکیل می دهند. و این در شرایطی هست که هرکدام زبانهای مادری موجود در ایران، در درون متکلمین خود از یک موقعیت جذاب و احترام امیزی برخوردار است! طبیعی است که در روند تحولات آتی، اصلاحات اجتماعی و فرهنگی مناسب در درون ملیتهای گوناگون ساکن ایران، بخش جدایی ناپذیر اصلاحات دموکراتیک عمومی را شامل خواهد شد.
خلق آذربایجان همانگونه که در تمامی حرکتهای مترقی تاریخ معاصر ایران نقش جدی و پیشبرنده ای را بازی کرده است، در این رابطه هم پتانسیل بالایی را در اعتراض به وضع موجود و در احقاق حقوق پایمال شدهء ملی خود، نشان داده است. اعتراضات متفاوت سالهای اخیر که حرکت اعتراضی خرداد ۸۵ چون قله ای سرفراز از پس سالها، از دور نمایان است حاصل تلاشهای شبانه روزی فعالین حرکت ملی و نمای تمام عیاری از خواسته های سرکوب شدهء خلق آذربایجان در یک قرن اخیر هست.
اعلام کردن روزی بعنوان “روز جهانی زبان مادری”، خود نتایج مثبت دیگری را در پی دارد. مهمترین آن مطرح کردن چنین روزی به افکار عمومی جامعه، بعبارتی، ضمن صحه گذاشتن بر وجود چنین مشکل اجتماعی، جستجوی راههای جلوگیری از این تضییقات و همچنین راههای استفادهء بهینه از امکانات ناشناخته ماندهء زبان مادری می باشد. در عین حال باید متذکر شد که این اعلام سبب دلگرمی فعالان این عرصهء زیبای فرهنگی می باشد. بسیار طبیعی هست که بمرور زمان، این روز زیبا، شهرتی جهانی مانند “روز جهانی کارگر” “روز جهانی زن” و… ، نصیب بخش بزرگی از گروههای اجتماعی در سراسر جهان و در کشور ما بنماید. هم اکنون نیز تابوی زبان مادری تا حد زیادی در بین معاندین آن شکسته شده است و امروزه اکثر جریانات سیاسی جامعهء ما (حداقل در حرف هم که شده) رفع تبعیض از آنرا در برنامهء خود دارند. و اینهمه می تواند نشانهء نویدبخشی از سیر حوادث در مسیر احقاق حقوق ملی و برسمیت شناختن زبانهای مادری در جغرافیای ایران در آینده ای نه چندان دور باشد. روز دوم اسفند، روز ارج گذاری به زبان مادری و روز اعتراض به تبعیض ملی ـ زبانی خوش باد.
منبع: سایت آذربایجان
www.azer-online.com
|