یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ایران در آستانه ی «انتخابات»


• برای کسب رأی به دست و پا افتاده اند و مجتبا به دریوزگی نزد میرحسین رفته. جمعیت اما، چه در سر دارند و چه می کنند. آنها که آتش زیر خاکسترند؟ - گزارشی از تهران ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۹ اسفند ۱٣۹۰ -  ۲٨ فوريه ۲۰۱۲



اخبار روز - گزارش دریافتی: گویا حاکمان کنونی ایران خواب سال های دهه ۴۰ و آغاز دهه ۵۰ را می بینند که رژیم شاه سنتی گذاشته بود که بی اینکه نگران نقد درون و بیرون باشند دمدمای "انتخابات فرمایشی"، کاندیداها بفرموده در حوزه های انتخابیه (که شاید بدون همراهی راهنما مسیر ورود به آنها را نمی دانستند) حاضر شده تریبونها را برپا کرده میتینگ ها را به خیر و خوشی برگزار و سپس بر صندلی رزرو شده مجلس می نشستند. آنگونه که مارکس به نقل از هگل می گوید، رویدادهای تاریخی دوبار رخ می دهند وخود گفته را تکمیل می کند که: بار نخست تراژیک (واقعی) و بار دوم کمدی (غیرواقعی) است. او لویی ناپلئون را که ادای ناپلئون بناپارت را در آورده به سخره می گیرد، چرا که زمانه بسرعت سپری می شود و تاریخ در هر دوره عناصر خاص آن دوره را می سازد و آنها که درس لازم را نگیرند شکست خواهند خورد.
در کوچه ها و خیابان های تهران، مردم، بی نشاط، در رفت و آمدند. با اینکه روز های پایانی سال است و به عید نوروز نزدیک می شویم جنب و جوشی نیست. در روزهای پایانی سال٨۷، سر و صدای انتخابات ریاست جمهوری بود و تردیدهایی که آیا مردم ناراضی و مخالفان در انتخابات سال ٨٨ شرکت می کنند یا نه. زمزمه هایی بود که رقیب احمدی نژاد چه کسی است. صحبت از میرحسین بود ولی جدی نشده بود. گفته می شد اگر او نیاید خاتمی هست، ولی رغبتی دیده نمی شد. همین بگو مگوها زنده بودن فضا و نیز تمایل مشروط مردم را تا حدی نشان می داد ولی اینک...
آیا حاکمیت انحصاری پیش بینی نکرده بود که با این وضع رو به رو می شود؟ آیا بی رونقی فضای انتخابات است که او را به نتیجه مطلوبش می رساند؟ حاکمیتی که از حضور فعال (و گاهی شورانگیز) مردم در انتخابات سودی ندیده است آیا این بی رونقی را بیشتر نمی پسندد؟

از آنسو اما، وقتی جنب و جوشی نیست و صف های پشت صندوق ها پراکنده و کم جمعیت است، فرصت ایجاد هیاهو بر سر حضور پر شور مردم را برای حاکمیت فراهم نمی کند و این برایشان اسباب سرافکندگی می شود. برای چاره سازی، پول مردم ایران را در اختیار کاندیداهای خودی می گذارد تا بلکه بتواند کسانی را «خریده» پای صندوق ها بکشاند. اما این شیوه، تاکنون نشان داده که از آبروریزی حکومت جلوگیری نکرده و نخواهد کرد و رسوایی بیشتری ببار می آورد. براستی این جمعیت شرمنده و معذور به چه کار حاکمیت می آید؟ بقول اهالی جنوب میهن هم خر را می خواهد و هم خرما را. اما دیری ست که این را از دست داده و بیم آنکه دیگری را نیز از کف بدهد راحتش نمی گذارد. برای کسب رأی بقیه جمعیت به دست و پا افتاده اند(و مجتبا خامنه ای به دریوزگی نزد میرحسین رفته). بقیه جمعیت اما، چه در سر دارند و چه می کنند. آنها که آتش زیر خاکسترند بیگمان خواب راحت از چشمان چنین حکومتی ربوده اند. زنده باد چنین مردمی! بی شک دیدن مردمی پر جنب و جوش که برای تأمین آزادی های اجتماعی و از آن جمله انتخابات آزاد، به خیابان ها ریخته اند دلخواه ماست اما این سکوت و بی استقبالی شان از "تشریفات شبه انتخابات" که زخمی ست بر دل حکومت ، خود واکنش دلخواهی ست. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست