•
در سالنِ سخنرانی
صندلی هایِ خالی منتظر بودند
از لایِ در سوز میآمد
و آب سماور جوش نیآمده بود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۴ اسفند ۱٣۹۰ -
۴ مارس ۲۰۱۲
در سالنِ سخنرانی
صندلی هایِ خالی منتظر بودند
از لایِ در سوز میآمد
و آب سماور جوش نیآمده بود
وقتی که سالن پر شد
و چائی دم کشید
سخنران با لباسِ سیاه
دنبال متنِ صحبتش میگشت
و صندوقچه را پیدا نمیکرد
حاضران رو به هم گفتند:
بله! بهتر است
بخار در هوا اوج میگرفت
و آنان سر در گوشِ هم به گفتگو می پرداختند
کیف چهارگوشِ سخنران را
گوزنی در قصه ی تنها کودکِ جمع
به مرغزارانِ دوردست برده
و ما جز کلمه ی هاج و واج نشنیدیم
آنشب
از پشتِ میز سخنرانی
بعکس، اینطرف
پایِ تکه ای از ایران زمین
حکایت تازه ای دوختیم
از راه و رسمِ آرش کمانگیر
در روایتی کودکانه
وقت رفتن که شد
وقت رفتن ها
سخنران را دیدیم
با صندوقچه ای چهل تکه
که از عابری
راه خیابان بزبزقندی را می پرسید
|