۱۹ بهمن سمبل مبارزه برای دمکراسی، عدالت و سوسیالیسم
پیرامون اتهامات آقای احمد آزاد به فدائیان خلق (اکثریت)
وهاب انصاری
•
اگر بحث گذشته –سیاست سالهای ۱۳۶۰-۱۳۶۱- است، چرا باید فقط "سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت بدهکار مردم ایران و چپ" باشد؟ جایگاه و عملکرد خود آقای احمد آزاد در کجای این بدهکاری قرار دارد؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۴ اسفند ۱٣۹۰ -
۴ مارس ۲۰۱۲
آقای احمد آزاد مطلبی در باره چرائی دعوت از آقای رجبعلی مزروعی به مراسم سالگرد ١٩ بهمن نوشته است. او بر این نظر هست که "متاسفانه پاسخها هیچیک به موضوع اصلی، یعنی چرائی حضور رجبعلی مزروعی در جشن ۱۹ بهمن نمیپردازند و عمدتا مسائلی را پیش میکشند که حداقل در این لحظه موضوع مورد مناقشه نیستند." از نظر ایشان به دو دلیل نمیبایستی آقای مزروعی به جشن ١٩ بهمن دعوت میشد.
۱- "۱۹بهمن" سمبل مبارزه با دیکتاتوری، سمبل مبارزه برای رهائی، سمبل مبارزه برای آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی و بویژه سمبل مبارزه چپ برای نابودی سرمایه و استقرار سوسیالیسم است. در این شکی نیست که «۱۹ بهمن» به جنبش چپ ایران تعلق دارد و صرفا سمبل مبارزه جنبش فدائی نیست، بلکه سمبل مبارزه جوئی آشتی ناپذیر و ایستادگی تا پا جان در راه تحقق آرمانهای چپ برای بهروزی و سرافرازی انسانها است."
۲- "لازم به یادآوری نیست که مشکل اصلی جامعه ما تلفیق دین و حکومت است و اولین گام برای رهائی از این مخمصه، جدائی دین از حکومت و سامان دادن به یک جمهور مردم است. این به این معنی است که اولین شرط آزادیخواهی و دمکرات منشی در پذیرش جدائی دین از حکومت است."
آقای احمد آزاد در ادامه تاکید درستش بر جدائی دین از حکومت، مینویسد که "رجبعلی مزروعی تا اکنون سخنی در لزوم جدائی دین از حکومت بیان نکرده است و هیچیک از اصلاح طلبان چنین نکردهاند. اصلاح طلبان حکومتی، که به دلیل زیاده خواهیهای جناح خامنهای-سپاه از گردونه قدرت به بیرون پرتاب شدهاند، هرگز هدف خود را که همانا حفظ نظام موجود، اصلاح آن و بازگشت به قدرت است، را پنهان نکردهاند."
ایشان در ادامه مینویسد که "نقد بر این نیست که چرا در روز «۱۹ بهمن» کسی غیر از فدائیان به جشن «فدائی» دعوت شده است. نقد بر این است که چرا یک فرد سیاسی غیر دمکرات، که در ایجاد این حکومت مخوف سهیم و شریک بوده و اکنون نیز در پی بازسازی حکومت اسلامی و در آرزوی بازگشت به دوران «طلائی دهه حکومت خمینی» است، به چشن پاسداشت روز تولد «فدائی» دعوت شده است."
فکر میکنم با آقای احمد آزاد در این مورد اختلافی نداشته باشیم، که ما فدائیان در دوره های مختلف درک و برداشت های متفاوتی از مفاهیم دمکراسی، عدالت اجتماعی و بویژه "نابودی سرمایه داری و استقرار سوسیالیسم" داشته ایم. در دوره تاریخی معین و کوتاهی از حیات سازمان فدائیان خلق (اکثریت) ما و آقای احمد آزاد آنچه که از مفاهیم عدالت اجتماعی و دمکراسی و "نابودی سرمایه داری و استقرار سوسیالیسم" میفهمدیم و برایش مبارزه میکردیم، این بود که جهان را به دو اردوگاه "امپریالیسم" و "سوسیالیسم" تقسیم میکردیم. در این مبارزه خود را در کنار اردوگاه سوسیالیسم و در کنار تمامی نیروهایی که علیه اردوگاه امپریالیسم مبارزه میکردند، میدانستیم. با همین نگاه به جهان و صفبندی نیروها، جایگاه و متحدین خودمان را تعیین میکردیم. بر اساس تئوری ناظر بر این دیدگاه خود را در کنار و متحد "خط امام" یافتیم. بر اساس این دیدگاه دمکراسی و مبارزه برای دمکراسی را نه موضوع اولویت برنامه ایی خودمان، بلکه آنرا به لیبرال ها و بورژوازی نسبت دادیم.
سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در روند نقد مشی "شکوفائی" به نقد بنیانهای فکری و ایدئولوژیک ناظر بر آن مشی رسید. نقد خود را نیز در پلنوم وسیع فروردین سال ١٣٦٥ و در کنگره اول خود در سطح جنبش منتشر کرده است. سازمان فدائیان (اکثریت) امروز خود را بعنوان یک سازمان چپ دمکرات معتقد به سوسیالیسم دمکراتیک و انسانی میداند. این تحولات فکری، نظری، برنامه ایی و سیاسی در اسناد مصوب سازمان منعکس است. عملکرد سازمان در این سالها مبتنی بر این رویکرد بوده است.
اگر منظور آقای احمد آزاد از مبارزه برای سوسیالیسم مبارزه با نابرابریهای سیاسی، اجتماعی، اجحافات نظام سرمایه داری در حق کارگران، زحمتکشان و اقشار فرودست جامعه است، که سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت عمیقا بر آن اعتقاد دارد. در رابطه با استقرار سوسیالیسم اگر منظور، مبارزه برای ارزشهای سوسیالیسم و انتخابی آگاهانه در جریان این مبارزه برای فراروئی از نظام سرمایه داری به نظام سوسیالیستی باشد. سازمان فدائیان اکثریت باورمند به این موضوع است. ایکاش آقای احمد آزاد حداقل تعریفی از نگاهش به "نابودی سرمایه داری و مبارزه برای سوسیالیسم" ارایه میداد، تا میتوانستیم. مشخصتر بحث بکنیم. بیان کلیات از دمکراسی، عدالت اجتماعی و "نابودی سرمایه داری و مبارزه برای سوسیالیسم" بدون آنکه تعریفهای مشخصی از آنها ارایه بدهیم، هیچ کمکی به روشن شدن اختلافات و توافقات نمیکند.
سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت در کنگره دوازدهم خود در سند "سیما، ارزشها و نگاه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)" مخالفت و مرزبندی با نظام سرمایه داری و باورمندی خود به سوسیالیسم را اینگونه فرموله کرده است: "سرمایه داری با گسترش نابرابریهای اجتماعی در عرصه جهانی و ملی، بهرهبرداری غارتگرانه از منابع طبیعی، تولید و انباشت عظیم سلاحهای مخرب و با ایجاد نظام بین المللی متکی بر قدرت نظامی و سرمایه مالی و گسترش مصرف گرائی، شرایط زندگی حیات در کره زمین را به مخاطره افکنده است. سرمایه داری قادر به و خواهان ایجاد هماهنگی و توازن بین آزادی، برابری، دمکراسی، رشد اقتصادی، حفظ محیط زیست و صلح درجهت تامین زندگی مطلوب و مناسب شان و حرمت انسان برای همه انسانها نیست.
ما مخالف و ناقد سرمایه داری هستیم و براین باوریم که نمیتوان سرمایه داری را آخرین فرماسیون اقتصادی ـ اجتماعی تلقی کرد. تاریخ پایان نیافته است و تلاش بشریت برای دستیابی به جامعه مطلوب ادامه دارد."
در باره تحولات بخشی از اصلاح طلبان و شرط آقای احمد آزاد برای همکاری با آنها، مبنی بر اعتقاد آقای مزروعی و بخشی از اصلاح طلبان به "جدائی دین از دولت"، این را آقای مزروعی صراحتا در جشن سازمان بیان کرد. اقای احمد آزاد میبایستی قبل از صادر کردن حکم غیرمستند خود، به فیلم سخنرانی آقای مزروعی در جشن سازمان که منتشر شده، مراجعه میکرد. در آنجا آقای مزروعی به صراحت میگوید که "من معتقد به منشور حقوق بشر هستم و معتقد به جدائی نهاد دین از دولت هستم. عدم این جدائی به استبداد منجر میشود." (نقل به مضمون) اگر آقای احمد آزاد نیروهای سیاسی و بخشی از اصلاح طلبان را نه بر مبنای تحولات فکری و سیاسی امروزشان، بلکه صرفا بر اساس کارنامه سیاسی دیروزشان به ارزیابی مینشیند و بر مبنای آن سیاستگذاری میکند، باید ایشان به این سوال ها پاسخ دهد که آیا یک نیروی سیاسی جدی میتواند، با این متد در مقابل استبداد و دیکتاتوری بیشترین نیرو را بسیج نماید؟ آیا رویدادهای انتخابات ٢٢ خرداد ١٣٨٨ و بعد از آن، معروف به جنبش سبز، که بخشی از اصلاح طلبان در رهبری آن نقش داشتند و دارند و هزینه آن را با زندان، حصر خانگی و مهاجرت داده اند، یک جنبش دمکراسی خواهانه و علیه استبداد بود یا نه؟ آیا میتوان این جنبش دمکراسی خواهانه مردم ایران (جنبش سبز) و نقش اصلاح طلبان در آن را با مشی "شکوفائی و بنیانهای فکری ناظر" بر آن را توضیح داد؟ اینها سوالهایی هستند که هر نیروی جدی سیاسی و سیاست ورز که میخواهد در تحولات کشور نقشی داشته باشد و با جنبش دمکراسی خواهانه مردم ایران ارتباط برقرار کند و حضوری در آن داشته باشد، باید به آنها پاسخ دهد.
اگر آقای احمد آزاد از من بپرسد، که آیا آن برداشتی که اصلاح طلبان از مفاهیمی مانند دمکراسی، عدالت، سکولاریسم و جدائی نهاد دین از دولت دارند، همانی است که ما چپ ها داریم؟ من به صراحت میگویم، نه. چرا که ما بعنوان یک نیروی چپ و سکولار اصلا نمیتوانیم همانی باشم که اصلاح طلبان دینی هستند. اصلا نباید هم تلاش بکنیم که عین هم باشیم، تا بتوانیم با هم علیه استبداد و برای عقب نشاندن دیکتاتوری همکاری و اتحاد عمل داشته باشیم.
ما وجود جامعه پلورالیستی و تنوع در نیروهای سیاسی و اجتماعی و تنوع اندیشه ها را آنچنان که هست، واقعیت جامعه ایران دانسته و آنرا می پذیریم. ما بعنوان یک نیروی چپ اساسا در مبارزه اجتماعی و برنامه ایی امان نمیتوانیم با نحله های سیاسی دیگر یکی باشیم. چشم بستن بر این تنوع و پافشاری نکردن بر این تنوع به جامعه چند صدائی لطمه میزند و گرایشات استبدادی را در نیروها و جامعه تقویت میکند. اولیه ترین اصل پذیرش دمکراسی و پلورالیسم در جامعه، پذیرش تنوع نیروهای سیاسی و اجتماعی گوناگون در جامعه است. تا زمانی که این اصل را نپذیریم، نه خود میتوانیم به یک نیروی باورمند به دمکراسی تبدیل شویم و نه میتوانیم منشا مبارزه برای دمکراسی در کشورمان بشویم.
نظر سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) همواره صراحت داشته است. سازمان فدائیان اکثریت نه بر اساس تئوری های ناظر بر دهه شصت بلکه بر اساس اعتقاد به پلورالیسم، منشور جهانی حقوق بشر، دمکراسی و پیوندیابی و گسست ناپذیری این مبارزه با مبارزه برای عدالت اجتماعی و سوسیالیسم دمکراتیک و انسانی، سیاستهای ائتلافی خود را تعیین میکند. سازمان فدائیان خلق (اکثریت) نه بر اساس تقسیم جهان به دو اردوگاه شر و خیر، مشی سیاسی و برنامه ایی خود را توضیح میدهد، بلکه بر اساس اعتقاد به دمکراسی و پذیرش تنوع در جامعه، متحدین خود را در میان تمامی نیروهایی که تحول دمکراتیک پیدا کرده و در مقابل استبداد و دیکتاتوری و برای دمکراسی و پلورالیسم در جامعه مبارزه میکنند، انتخاب میکند.
آقای احمد آزاد بجای بیان کلیاتی نامعلوم و نامفهوم و غیرمستدل، میبایستی با استدلال و فاکت بیان میکرد که به چه دلیلی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) "چشم بر ماهیت غیردمکراتیک یک جریان سیاسی" بسته است. حداقل در مورد آقای مزروعی که فیلم سخنرانی اش منتشر شده است، آقای احمد آزاد حقیقت را وارونه جلوه داده و نتیجه دلخواه خود را گرفته است. ایشان بر اساس کدامین فاکت سازمان ما را به "فرصت طلبی و بی پرنسیبی سیاسی" متهم میکند. اگر بحث گذشته –سیاست سالهای ١٣٦٠-١٣٦١- است، چرا باید فقط "سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت بدهکار مردم ایران و چپ" باشد؟ جایگاه و عملکرد خود آقای احمد آزاد در کجای این بدهکاری قرار دارد؟ من در تعجبم چگونه آقای احمد آزاد وارد روند وحدت با سازمانی شده که "ترس از آن دارد که این بدهی چنان سنگین شود که کسی را توان بازپرداخت آن نباشد"؟ آقای احمد آزاد بجای "تاسف بسیار"، بعنوان یک نیروی سیاسی مسئول و جدی، انتظار از شما این است که اینگونه غیرمنصفانه و غیردوستانه و نه بر اساس واقعیت ها، بلکه از روی آنچه که در نهان خود دوست دارید، به قضاوت ننشینید. من فکر میکنم، فعلا آقای احمد آزاد بخاطر تهمت و اتهام غیر مستدل و غیر منصفانه و بخاطر وارونه جلوه دادن حقیقت بدهکار سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) هست.
سوم مارس ۲۰۱۲
Wahab_anssari@yahoo.de
|