سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نجات کفشدوزک


طاهره بارئی


• چون دوستت دارم
و میخواهم باشی
می بینی که همیشه کسی هست که ترا ببیند
همانطور که من دیدم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۶ اسفند ۱٣۹۰ -  ۱۶ مارس ۲۰۱۲


 
امروز کفشدوزکی را نجات دادم
درست از وسط پیاده رو
با آن خالهای سیاه
و بالا پوش نارنجی
مغرور و مطمئن
باد در سر
میرفت

او را با گوشه‍ی پاکت
به دندان گرفته
پای پنجره ی خانه ای
روی قرنیز رها کردم
عصبانی بود و دست وپا میزد
شایدهم در دل ناسزا میگفت
اما ببین دوست عزیز
ناچار بودم
نمیدانم به کجا میرفتی
و حالا
سر از کجا درخواهی آورد
اما نیت من نجات تو بود
میخواستی با گشودن راهی
از میان رژه ی خشونت
ضربه ناپذیر بودنت را نشان دهی
اما من مزه له شدن را از تو میگیرم
چون دوستت دارم
و میخواهم باشی
می بینی که همیشه کسی هست که ترا ببیند
همانطور که من دیدم
و تو به تجربه‍ی ساقهای بی صبری
که لگد کوبان
در یک نمایش جمعی
از روی حادثه‍ی کوچکی چون تو
بدون دیدنت خواهند گذشت
نیازی نداری

تا هر جا که روی تیره ی پشتت
گرمی آفتاب را حس میکنی
راه خودت را برو


 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست