عبورِ عمر و عطش
رضا مقصدی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۶ تير ۱٣٨٣ -
۶ ژوئيه ۲۰۰۴
نه از سلاله ی نارنج
نه از قبیله ی چای
تو از تبارِ برنجی!
زمان
به سرعتِ آه
ز سرزمینِ بهارینِ چشم هایت رفت
و روحِ ابریشم
به شب نشینیِ گیسوی عارفت آمد.
و آن ترنمِ آتش
که بر سکوتِ زمستانِ سینه ات می ریخت
به خواب ها پیوست.
نه بادهای شمال
ترا به حافظه دارند
نه کوهِ لاهیجان
و نه درختِ اناری
که از نگاهِ تو گل می داد.
درین دریغِ بلند
کجای جانِ تو از انتظار، رنگین است؟
که هیبتِ پائیز
به یک تبسمِ کمرنگِ برگ، می شکند.
غمین مباش نگارا!
زبانِ آینه با تو
هنوز در سخن است.
|