یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

هم پیمان شویم! چرا جمهوری؟ چرا پیمان همبستگی؟


م. مصطفوی


• چرا طرفداران این نظر که نوع حکومت باید در آینده تعیین شود، برای سکولار بودن و یا در نزد برخی از آنها فدرال بودن نظام آینده از حال تاکید و تائید دارند و خط قرمز نشان می دهند؟ بدین سئوال آنها باید پاسخ گویند. اما این روش ابهام و دو بام و یک هوایی نه تنها به مشکل اصلی سیاست در ایران پاسخ نمی هد بلکه آن را تشدید نیز میکند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۷ فروردين ۱٣۹۱ -  ۱۵ آوريل ۲۰۱۲


سال ۹۰ با تحریم وسیع انتخابات مهندسی شده نظام ولایت فقیه به پایان رسید. این تحریم تنها نشان از عدم اعتماد به این رژیم نبود زیرا این بی اعتمای در بین اکثریت مدتها وجود داشته و دارد. بلکه تحریم وسیع انتخابات گواهی بر این است که مردم دیگر امیدی به باز شدن این نظام ندارند و بدین ترتیب مردم با تحریم خود قدم اول و مهمی را در ابراز خواست عمومی برای تغییر نظام برداشتند. اما هنوز آینده بعد از این رژیم برای مردم وضوح و شفافیت لازم را ندارد و رژیم نیز بازی با ترسها را ادامه میدهد تا به حیات خود، حتی با وجود بی اعتمادی کامل ادامه دهد. پر واضح است که کم نبودند و نیستند رژیمهایی که توانسته اند سالها به عمر خود ادامه دهند بدون اینکه متکی به مردم باشند. هر چند که در رهگذر حوادث تلخ و شیرین میهنمان، هر روز فکر و اندیشه و منش رهروان استقلال و آزادی و عدالت، توانایی خود را بیش از پیش به عرضه می گذارد، اما افق آینده نزد مردم روشن نیست و آلترناتیو قوی ای که اعتماد عموم را بدست آورد در میدان حضور واضح پیدا نکرده است.

یکی از روشهایی که برای تقویت اپوزیسیون مطرح می شود اتحاد است و تحت شعار اتحاد، تعیین نوع نظام در آینده به مردم ایران ارجاع می شود. هر چند که گاهی بری اینکه نظام سکولار و یا فدرال باشد ابراز نظر می شود اما اصرار بر این است که نوع حکومت در آینده تعیین شود. چرا طرفداران این نظر که نوع حکومت باید در آینده تعیین شود، برای سکولار بودن و یا در نزد برخی از آنها فدرال بودن نظام آینده از حال تاکید و تائید دارند و خط قرمز نشان می دهند؟ بدین سئوال آنها باید پاسخ گویند. اما این روش ابهام و دو بام و یک هوایی نه تنها به مشکل اصلی سیاست در ایران پاسخ نمی هد بلکه آن را تشدید نیز میکند.

در اصل یکی از ترمزهای حرکت مردم مشخص نبودن آینده سیاسی میهن است. یکی از وظایف مبارزین سیاسی شفاف ساختن پروژه ها و تلاش برای کسب اقبال عمومی برای پروژه هایی که به آنها معتقدند می باشد. از این منظر، گفتن اینکه مردم هستند که در آینده نوع نظام را انتخاب می کنند نشان از آن دارد که مبارزین صحنه سیاست یا از خود توانایی ارائه کردن پروژه ای مشخص را ندارند و یا بدلایلی دیگر از زیر اینکار شانه خالی میکنند. مبارزین و کنشگران سیاسی خود جزو مردم هستند و نمی توانند خواسته های خود را بکناری بگذارند و تحت عنوان لزوم اتحاد از آنها سخنی نگویند و اختلافها را برای فردا بگذارند. این اختلافها مسلما وجود دارند و مهم هم هستند. پنهان کردن آنها و وانهادنشان برای فردا کمک کردن به تشدید یکی از ترسهایی است که نظام ولایت فقیه می خواهد بر جامعه غالب کند که در این جمله خلاصه می شود اگر من نباشم ایران بهم خواهد ریخت! البته این ترس بر دروغ استوار است، زیرا تجربه بوضوح نشان داده است که ادامه حیات این رژیم است که وجود ایران را بعنوان یک میهن و ایرانی بعنوان یک ملت را ممکن است بمخاطره جدی اندازد. آنچه باید همه فعالین سیاسی با هم در آن اتحاد داشته باشند نه اتحاد در عمل و هدف، بلکه اتحاد در قبول کردن و پایبند بودن به حاکمیت مردم و پذیرفتن رای آنها در انتخابات شفاف و عادلانه و منصفانه است. از اینرو کسی که هنوز امید به اصلاح این نظام دارد باید از رای و نظر خود دفاع کند، کسی که خواستار بازگشت سلطنت پهلوی است باید از آن دفاع کند، کسی که خواستار یک نظام جمهوری است نیز باید خواسته خود را تبلیغ کند و کسی که ... مسلم است که مردم ایران هستند که در آزادی نوع نظام خود را تعیین خواهند کرد. اما برای این انتخاب نیاز هست که همه گروههای سیاسی واضح و شفاف راه حل های متنوع خود را در اختیار مردم بگذارند و مبلغ نوع نظام مطلوب خود باشد. از اینرو شفافیت در بیان گروههای سیاسی از نیازهای مبرم امروز جامعه سیاسی ایران است.

طی تلاش طولانی ای که از سوی برخی از مبارزین سیاسی صورت گرفت، متنی پیشنهادی تحت عنوان "پیمان همبستگی ملی جمهوریخواهان ایران" تهیه شده است که اخیرا در سایتهای مختلف درج شد و در زیر این مطلب نیز برای یادآوری آورده شده است. کسانی که این متن را تهیه کرده اند بطور کاملا شفاف، تعاریف خود را از اصولی که بعنوان جمهوریخواه به آن اعتقاد دارند بدست داده اند تا مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد و در صورت نیاز تصحیح گردند. این پیمان از این خصوصیت ویژه برخوردار است که برای رسیدن به دمکراسی از یکسو راه خود را با نظام سابق و نظام حاکم جدا کرده است، اتکا خود را بر مردم ایران دانسته و از سوی دیگر هر گونه همکاری با قدرتهای خارجی را برای ساختن آلترناتیو مردود میداند.

پیمان همبستگی افراد مبارز را چه مستقل باشند و یا چه در سازمانی فعالیت داشته باشند بهم پیوند می دهد، زیرا هدف این پیمان ساختن سازمان جدیدی نیست. بلکه درست کردن زنجیره ای از زنان و مردان مبارزی است که می توانند عقاید متفاوتی نیز داشته باشند، اما در یک سری اصول اساسی با هم مشترک باشند. این اصول روشن و واضح طرح شده اند و مسلما در برگیرنده کلیه نظرات و خواسته های همه کنشگران سیاسی نیستند. از اینرو اختلاف بروی بسیاری از نکات ممکن است. اما آنجا که به نوع نظام آینده و روش مبارزاتی مربوط می شود همبستگی تنها بین کسانی ممکن می گردد که استقلال، آزادی، جمهوریت، حکومت قانون، عدم وجود دین و یا ایدئولوژی رسمی، شناخت فرهنگ متنوع ایرانی و اصل عدم تمرکز را پذیرفته باشند. بدینقرار در پیمان تک تک این اصول تعریف شده اند و هدف اصلی نزدیک کردن و پیوند دادن تلاشهایی است که حول این تعریفها صورت می پذیرند. هدف اتحاد همه با هم نیست، زیرا اینگونه اتحاد نه ممکن است و نه مطلوب. بلکه هدف ساختن افقی روشن و شفاف بدست زنان و مردانی است که در مبارزه سیاسی اخلاق و درستکاری و دوری از زد و بندهای رایج برای کسب قدرت را انتخاب کرده اند. هم به خود باور دارند و هم مردم خود را دوست دارند و هم از حضور دگراندیشان در صحنه سیاسی استقبال می کنند. مبارزانی که به استقرار جمهوری شهروندان باورمندند و خواستار استقرار نظام جمهوری با رای مردم در ایران می باشند.

سال ۹۱، را سال دفاع از جمهوریت بکنیم. جمهوری بعنوان نظامی که کلیه شهروندان در آن از حقوق برابر برخوردار باشند، به مفهوم رد هرگونه نظام موروٍثی که در آن مقامات کشور مسئول و پاسخگو هستند و برای مدت محدود و معین از سوی مردم و یا نمایندگان آنها انتخاب و یا گزیده می شوند. درخواست این پیمان را دریابیم: با ارج نهادن به جنبش ها و مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران در صد سال گذشته، ما ایرانیان آزادیخواه و دارای اندیشه های گوناگون که خواهان دگرگونی بنیادین در میهن مان و پایان بخشیدن به رژیم جمهوری اسلامی و هر گونه رژیم استبدادی و دیکتاتوری می باشیم، برای پیشبرد دموکراسی و پشتیبانی از جنبش مردم در راستای دستیابی به این هدف، تلاش و کوشش گسترده و هماهنگ را لازم میدانیم.

هم پیمان شویم! با ایمان به راه مان، یعنی اندیشه استقلال و آزادی و عدالت که جای نیک خود را در تاریخ معاصر ایران دارد. دستهای یکدیگر را برای ساختن ایرانی دیگر بفشاریم و الگوی دیگری از مبارزه سیاسی در اختیار هم میهنانمان قرار دهیم. تلاش کنیم که سیاست معنای نجیب و مناسب خود را در جامعه پیدا کند تا هموطنان به آینده ای روشن امید یابند. بکوشیم تا نشان دهیم، جنگ قدرت و دروغ و تزویر و ریا و خود فروختگی و خیانت و عدم تعهد لازمه دنیای سیاست نیست. الگوی سیاستی دیگر باشیم که در آن ابتکار و تولید ایده و اندیشه و همکاری برای نزدیک شدن به آرمانهای پاک و ایستادگی و تعهد و وفاداری راهکار هستند. تردید نباید کرد که این امر ممکن است و در این لحظات خطیر که جنایت و فقر و فساد و فلاکت و خطر از هم گسیختگی و حتی تلاشی از هر گوشه وطن ما بیداد می کند، ایران نیاز به هم پیمان شدن دارد.

همه کسانی که خود را با اصول پیمان همراه می بینند می توانند همبستگی خود را نه با عده ای دیگر، بلکه با اصولی شفاف که در پیمان همبستگی آمده است بیان کنند. از اینرو این پیمان صاحب ندارد و متعلق به همه کسانی است که خود را به اصول آمده در آن پایبند میدانند و در راه موفقیت و اکمال آنها تلاش میکنند!

م. مصطفوی ۲۵ فروردین ۹۱


پیمان همبستگی ملی جمهوریخواهان
برای استقرار و استمرار آزادی و دمکراسی در ایران


با ارج نهادن به جنبش ها و مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران در صد سال گذشته، ما ایرانیان آزادیخواه و دارای اندیشه های گوناگون که خواهان دگرگونی بنیادین در میهن مان و پایان بخشیدن به رژیم جمهوری اسلامی و هر گونه رژیم استبدادی و دیکتاتوری می باشیم، برای پیشبرد دموکراسی و پشتیبانی از جنبش مردم در راستای دستیابی به این هدف، تلاش و کوشش گسترده و هماهنگ را لازم میدانیم. برای گذر از تنگناها و موانع در راه استقرار دمکراسی در ایران، پایه ها و روشهایی را که محتوی پیمان همبستگی ما هستند، برای نقد و بررسی و گسترش همکاری ها به هممیهنان و جامعه ایرانی به شرح زیر ارائه میدهیم.

اصول پیمان همکاری ما

۱. آزادی
ما برقراری آزادی را هدف مبارزات خود میدانیم. ما همچنین پایبندی خود را به اعلامیه جهانی حقوق بشر وکلیه پیمانهای بین المللی وابسته به آن که در آنها از جمله آزادی عقیده، اندیشه، بیان، قلم و تصویر، آزادی دین و وجدان، آزادیهای مدنی، آزادی احزاب، سندیکاها، کانونها، انجمنها، آزادی تظاهرات و اعتصابات، آزادی پوشش، لغو هرگونه تبعیض جنسی و تأمین برابری حقوق زنان با مردان، عدم مداخله دولت در زندگی خصوصی و شخصی شهروندان. به رسمیت شناختن برابری حقوقی همه شهروندان بدون در نظر گرفتن تفاوتهای نژادی، جنسیتی، قومی، زبانی، مذهبی و شیوه های زندگی فردی تصریح شده است، اعلام می نماییم.

۲. استقلال
سرنوشت ایران توسط مردم ایران و نمایندگان منتخب آنان تعیین میشود وکلیه تدابیراتخاذی و سیاستگذاریها بایستی تابع نظر مردم بوده و ناقض حقوق اساسی و حقوق فردی و عمومی ملت نباشند و هیچ دولت یا قدرت خارجی حق دخالت چه مستقیم و چه غیر مستقیم در حاکمیت مردم را ندارد.

٣. دموکراسی
ما خواهان دموکراسی به این معنی که کلیه قوای مملکت ناشی از اراده ملت و اراده ملت بالاترین قدرت در جامعه است که از طریق آرای آزاد مردم اعمال میشود، هستیم. از شرایط اساسی تحقق حاکمیت ملت تدوین و تصویب یک قانون اساسی دموکراتیک است که در آن حقوق و آزادی های مردم منظور و ضمانتهای اجرائی آن مشخص شده باشد.

۴. برابری در مقابل قانون
همه افراد جدا از جنسیت، قومیت، اصل و نسب، نژاد، زبان، زادگاه و منشاء و عقیده و ایمان ، باورهای مذهبی و سیاسی از حقوق برابر برخوردارند و قانون اساسی و سایر قوانین بایستی این عدم تبعیض را رعایت و تضمین نماید.

۵. جمهوریت
ما خواهان اداره کشور تحت نظام جمهوری هستیم . جمهوری به مفهوم رد هرگونه نظام موروٍثی است که در آن مقامات کشور مسئول و پاسخگو هستند و برای مدت محدود و معین از سوی مردم و یا نمایندگان آنها انتخاب و یا گزیده می شوند.

۶. جدایی نهاد دین و هرگونه ایدئولوژی از دولت (Staat ,État, tateS )
ما خواستار جدایی نهاد دین از دولت به مفهوم انتظام سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه میباشیم. هیچ دین و عقیده ای در قانون اساسی رسمیت نمی یابد. هیچ کس به دلیل داشتن و یا نداشتن دین و یا مسلک یا اندیشه ای از امتیازی ویژه برخوردار یا محروم نمیگردد. ما با تاکید بر مخالفت خود با دین دولتی و دولت دینی، مخالفت خود را با هر گونه دین و عقیده ستیزی نیز اعلام میکنیم.

۷. عدالت اجتماعی:
عدالت اجتماعی میزانی برای رشد و ثبات جامعه است. ما پیگیری سیاست هائی را ضروری میدانیم که عدالت اجتماعی به معنی کاهش شکاف بین قطب های فقر و ثروت، برخورداری اقشار هرچه وسیعتر مردم از فرصت ها و امکانات بیشتر شغلی، مسکن، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و رفع تبعیض در همه عرصه ها از جمله، اقتصاد، حقوق، فرهنگ و هنر را که از شرائط تحقق یک دموکراسی پایدار است، در نظر داشته باشد.


٨. ملت ایران شامل گروههای جمعیتی با مذاهب و اقوام و زبانها و گویشها و فرهنگهای مختلفی است که با هم در ایجاد و غنای فرهنگ، تمدن و تاریخ مشترک سهیم بوده اند. از اینرو همانطور که دولت نمیتواند نماینده دین و یا عقیده ای خاص باشد، نهادهای دولتی نیز نباید در خدمت قوم و یا فرهنگ خاصی قرار گیرند. احترام به حقوق اقوام مختلف ایرانی، حمایت از تنوع فرهنگی، قومی و زبانی، واگذاری تصمیم گیری ها به نهادهای انتخابی محلی و استانی و تلاش برای رشد موزون مناطق مختلف کشور و تمرکز زدایی از جمله اهداف ماست و ضروری میدانیم در دموکراسی آینده فراهم آوردن امکانات لازم برای رشد هویتهای فرهنگی مختلف در برنامه کار مسئولین اجرائی باشد. زبان فارسی زبان رسمی و سراسری کشور است. ما معتقدیم که فراگیری زبان اقوام مختلف ایرانی ازمدارس ابتدائی تا مرحله دانشگاه حق ایرانیان است و رعایت آن را ضروری میدانیم.

۹. تمامیت ارضی و سیاست خارجی
ما خود را پایبند به حفظ تمامیت ارضی میهن و سیاست خارجی مستقلی که بر اساس حفظ حقوق ایران، دفاع از صلح، حسن همجواری، رعایت و گسترش روابط مسالمت آمیز با سایر کشورها و بویژه کشورهای همسایه و پایبندی به میثاق های بین المللی باشد، میدانیم. ما خواهان تنش زدایی در سیاست خارجی هستیم و استفاده از ابزار نظامی برای حل مسائل سیاسی را مردود میدانیم.

۱۰. ما حفظ محیط زیست که نسلهای حاضر و آینده باید در آن حیات رو به رشدی را داشته باشند را وظیفه خود دانسته و خود را متعهد به رعایت ضوابط، اصول و استانداردها و الگوهای رفتاری مربوط به حمایت از محیط زیست و عمران طبیعت میدانیم و بر این باوریم که میراث های طبیعی ایران را باید از آسیبهای مختلف محفوظ داشت.


راه و روش سیاسی ما

۱. ما پایبندان به این پیمان نظام جمهوری اسلامی را در کلیت خود رد کرده، برای آن هیچ گونه مشروعیتی قائل نبوده و خواهان نظام جمهوری در ایران هستیم.

۲. ما هرگونه تغییر رژیم را تنها با نیروی ملت ایران و با مراجعه به آراء مردم میسر میدانیم.

٣. پایبندان به این پیمان پرهیز از خشونت، هم در جامعه و هم در رویاروئی با کلیت نظام جمهوری اسلامی را لازم دانسته و مبارزه سیاسی مسالمت آمیز را به عنوان روش مبارزاتی بر می گزینند.

۴. ما پایبندان به این پیمان، خواهان از بین بردن هر گونه آزار و شکنجه انسان هستیم و معتقدیم که در ایران ، زندانی سیاسی و عقیدتی نباید وجود داشته باشد و لغو مجازات اعدام را از قوانین کشوری ضروری دانسته و برای تحقق این امور تلاش می کنیم.

۵. ما آگاهی مردم و اتکا به جنبش همگانی و همکاری کوشندگان سیاسی آزادیخواه از نحله های مختلف فکری و گسترش همبستگی ملی را لازمه پایان دادن به نظام جمهوری اسلامی و استقرار نظامی مبتنی بر آرا مردم میدانیم.

۶. افراد در همکاری در چارچوب این پیمان از حقوق مساوی برخوردارند و در کلیه اقدامات اصل مشارکت و تصمیم گیری جمعی را مبنای کار قرار میدهند.

۷. با احترام به کار سیاسی و صنفی در احزاب و تشکلها که از لوازم ضروری تحقق و پیشرفت دمکراسی هستند، همکاری ما بر اساس این میثاق به صفت فردی صورت میگیرد و همبستگی بر آمده از این میثاق به هیچ گروه، سازمان سیاسی، یا شخصیت خاصی وابسته نیست.

٨. ما پایبندان به این پیمان در جهت رعایت استقلال در نظر و عمل، هرگونه وابستگی سیاسی، مادی و غیرمادی، فردی یا گروهی به دولتها یا قدرتهای خارجی را مردود می دانیم و مخالف هر گونه زمینه سازی برای دخالت قدرتهای خارجی در ایران هستیم. تاکید میکنیم که این امر شامل وابستگی به جمهوری اسلامی و زمینه سازی های رژیم حاکم نیز میباشد.

۹. پایبندان به این پیمان بر این امر تاکید دارند که اصول و مفاد یاد شده در بالا جدایی ناپذیر و غیر قابل تفکیک از یکدیگر هستند و عدم رعایت هر یک از این اصول و مفاد مانع همکاری در این جمع است.

۱۰. پایبندی به اصول ومفاد این پیمان به معنای نفی ضرورت نقد و تکمیل آن در ادامه کار نیست.

برای تماس:
peymanehambastegiemelli@gmail.com 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست