بیانیه ی کمیته ی مرکزی راه کارگر به مناسبت اول ماه مه
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۰ ارديبهشت ۱٣۹۱ -
۲۹ آوريل ۲۰۱۲
جهان در آستانه اول ماه مه ۲۰۱۲ (۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱) همچنان در بحران عمیق اقتصادی و اجتماعی قرار دارد که از دسامبر ۲۰۰۷ در ایالات متحده آغاز شد، و به سرعتی چشمگیر کشورهای اروپایی را در بر گرفت و سپس غالب کشورهای سرمایه¬داری را در بحران فرو برد. علیرغم تزریق تریلیونی به نظام بانکی و مالی امریکا و اروپا، بحران نه فقط کاهش نیافته، بلکه شرایط اقتصادی و اجتماعی رو به وخامت بیشتری نهاده است. اجرای برنامه¬های ریاضت اقتصادی به ویژه در کشورهای بحران زده¬ای نظیر یونان، ایرلند، پرتغال، اسپانیا و ایتالیا نه فقط رشد اقتصادی را دچار افت و کسادی کرده، بلکه باعث کاهش تولید ناخالص ملی و افزایش بدهی¬های این کشورها و افزایش شدید نرخ بیکاری و خانه خرابی میلیون¬ها کارگر و مزدبگیر شده است.
بحران در رومانی و مجارستان و دیگر کشورهای اروپای شرقی نیز با اجرای طرح ریاضت اقتصادی عمیق¬تر شده و علایم آن را می¬توان در فقر و بیکاری و خانه خرابی میلیون¬ها نفر از مردم¬، مهاجرت¬های گسترده جوانان به غرب اروپا و خالی شدن شهرها از نیروی جوان و ویرانی ساختارهای اجتماعی در این کشورها دید. امریکا و دیگر کشورهای سرمایه¬داری نیز وضعیتی مشابه دارند و سیاستی ضد اجتماعی و ضد کارگری در حال اجراست. این مسائل چشم¬اندازهای حل بحران و بهبود شرایط اقتصادی را در کوتاه مدت برای این کشورها ناممکن کرده است. واقعیت این ست که برنامه¬های ریاضت افتصادی در تمام کشورهای اروپایی باعث کاهش حقوق کارگران و مزدبگیران، افزایش شدید نرخ بیکاری، حذف بسیاری از خدمات اجتماعی و تشدید نابرابری¬های اجتماعی و گسترش فقر و نداری و خانه¬خرابی مردم شده است. بی سبب نبوده است که سال گذشته یونان، اسپانیا، ایتالیا، بریتانیا و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی شاهد اعتراضات گسترده مردمی بود که نظام بهره¬کشی سرمایه¬داری جهانی را به چالش کشیده بودند. در همه کشورهای سرمایه¬داری این بحران، شبح وحشتناکی از بحران¬های پایان¬ناپذیر اقتصادی و اجتماعی به وجود آورده، و ترس از بیکاری و خانه خرابی بر جامعه سایه افکنده، و طبقات حاکم بی شرمانه هزینه¬های حل بحران را به صورت تشدید برنامه¬های ریاضت اقتصادی به طبقه کارگر و مزدبگیران تحمیل کرده¬اند.
در برابر بی اعتباری راه¬حل¬های ارائه شده توسط سرمایه¬داری حاکم، علیه گسترش همه جانبه بی عدالتی و تعرض گام به گام به همه دست¬آوردهای مثبتی که حاصل پیکار نسل¬ها علیه سرمایه داری بوده است، مبارزه طبقاتی حقوق بگیران و جوانان در سراسرکشورهای اروپایی و امریکایی در عرصه¬های گوناگون در حال اوج گیری است. جنبش ضد سرمایه¬داری جهانی در ابعادی گسترده میلیون¬ها نفر را به خود جلب کرده و "جنبش اشغال" از امریکا تا اسپانیا، از بریتانیا تا استرالیا، از مصر و تونس تا ژاپن و افریقای جنوبی در ابعاد گوناگونی ادامه دارد و نظام نابرابر سرمایه و سیاست¬های غیر انسانی آن را به چالش کشیده¬اند که عامل فقر، بیکاری، فحشا، اعتیاد، فلاکت، سرکوب و جنگ به شمار می¬رود.
در ایران اسلامی¬، ما با شرایطی بس وحشت¬ناک¬تر روبرو هستیم. بحران جهانی سرمایه از یکسو و تحریم بین المللی ایران از سوی قدرت¬های امپریالیستی از سویی دیگر و سیاست¬های فاجعه بار حکومت اسلامی، ابعاد بحران را دو چندان کرده است. طبقه کارگر ایران در شرایطی به استقبال اول ماه مه می¬رود که در اثر هدفمند کردن یارانه¬ها و خصوصی سازی¬ها و تحریم¬های بین¬المللی¬، هستی و معیشت میلیون¬ها خانوار کارگری در معرض اضمحلال و نابودی است. اخراج¬های گسترده، بیکاری چند میلیونی، دستمزدهای زیر خط فقر، عدم پرداخت دستمزدها، قراردادهای موقت و سفید امضا، تورم سرسام آور و گرانی بی حد و حصر زندگی را چنان سخت و سهمگین کرده که بسیاری از خانواده¬ها در معرض فروپاشی اند. آمار خودکشی، اعتیاد و فحشا و بی خانمانی در بالاترین سطح ممکن در تاریخ کشور است. در همین حال سران حکومت اسلامی در سال به اصطلاح تولید ملی و حمایت از سرمایه ایرانی، کارگران را به تحمل استثمار و بردگی بیش¬تر فرامی¬خوانند و در آغاز سال هزاران کارگر به جای آغاز اولین روز کار با حکم اخراج مواجه شده و به خیل عظیم بیکاران رانده شده¬اند. بنا به گزارشات رسمی تنها در سال گذشته بیش از یک صد هزار کارگر از کار اخراج شده¬اند. و این در حالی¬ست که شورای عالی کار با تصویب ۳۹۰ هزارتومانی برای حداقل دستمزدها در سال ۹۱، توده عظیم کارگر و مزدبگیر را به فقر و نیستی محکوم کرده است. این حداقل حقوق، که یک چهارم خط فقر است، حتی میلیون¬ها کارگری را که در چهارچوب قانون کار نیستند را در بر نمی-گیرد. رژیم اسلامی به سادگی میلیون¬ها کارگر و مزد و حقوق بگیررا در برابر تورم و گرانی کمرشکن بیدفاع میگذارد، و زندگی آنان را به نابودی می¬کشاند.
در برابر این سیاست ضد انسانی رژیم و برای بهبود شرایط زندگی و کار کارگران در ایران ما شاهد اعتصابات و اعتراضات گسترده بوده¬ایم. اعتصاباتی نظیر اعتصاب کارگران صنایع پتروشیمی ماهشهر و تبریز و اعتراضاتی که در مقابل دفتر ریاست جمهوری ، مجلس اسلامی، وزارت کار، استانداری¬ها، فرمانداری¬ها و مراکز مختلف شهرها برگزار شده و با تحصن¬ها ، بستن جاده¬ها و خیابان¬ها ، راه پیمائی¬ها ، نوشتن طومارهای اعتراضی، اعتصاب غذا و... همراه بوده است. شدت اعتراضات و خشم تظاهرکنندگان و اقدامات مایوسانه فردی نشانه اوضاع انفجاری است که ممکن است رژیم را به سوی بحران¬های بزرگ سوق دهد. سیاست رژیم در مقابل این اعتراضات سرکوب فعالان و رهبران تشکل¬های کارگری بوده است. رضا شهابی، علی نجاتی، شاهرخ زمانی، علی اخوان، بهنام ابراهیم زاده، محمد جراحی و ... هنوز در زندانند و تشکل¬های مستقل کارگران و مزدبگیران مداوما زیر سرکوب و فشارهای نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و سرکوب هستند. علیرغم همه این فشارها روحیه اعتراض و مبارزه بالاست و هر روز نیروهای تازه¬ای به جمع فعالان و تشکل¬های کارگران و مزدبگیران افزوده می¬شود و همبستگی جهانی با کارگران زندانی و فعالان سندیکایی طنین گسترده¬تری پیدا می¬کند.
در این شرایط است که اول ماه مه فرا می¬رسد جنبش جهانی ضد سرمایه¬داری با اعلام اعتصاب عمومی مردم سراسر جهان را به اعتراض فراخوانده و از ۹۹ درصدی¬ها، آنان که نفعی در حفظ نظام غارتگرانه سرمایه¬داری ندارند دعوت کرده است به اعتصاب عمومی بیپوندند. بگذار چهره اول ماه مه ۲۰۱۲ چهره دیگری از جهان ارائه کند. بگذار ما کارگران در یک روز به جنگ، به نابرابری، به استثمار، به بهره¬کشی ،به زن ستیزی، به تبعیض، به شکلی همبسته نه بگوییم. بگذار کارگران ایران بر این خواست¬ها مُهری دگر باره زنند.
کمیته مرکزی سازمان کارگران ایران- راه کارگر همگان را به شرکت در این جشن همبستگی جهانی در همه کشورها، برای همبستگی بین¬المللی علیه سرمایه و امپریالیسم دعوت می¬کند و در راستای گسترش همبستگی و اتحاد کارگری علیه رژیم اسلامی، علیه تحریم و جنگ ¬طلبی، برای گسترش مبارزات کارگری، بر اجرای مطالبات اساسی که در بیانیه مشترک طرح شده مُهر تاکید می¬زند.
یک: پیکار همبسته کارگری علیه تجاوز روزمره دولت و سرمایه¬داران اصلی ترین اهرم طبقه کارگر در مبارزه برای مطالبات پایه¬ای آن و شکل دادن به آرایش سراسری کار در برابر سرمایه است. ایجاد تشکل¬های مستقل کارگری، برپایی تجمع، تحصن و اعتصاب حق بدیهی و خدشه¬ناپذیر کارگران است و باید بی قید و شرط تامین شود.
دو: عدم پرداخت دستمزد کارگران، مشارکت آگاهانه در سرقت دسترنج نیروی کار کشور است. حقوق معوقه کلیه کارگران باید بدون هیچ بهانه¬ای پرداخت و خسارات ناشی از تاخیر آن جبران گردد.
سه: در نظام سرمایه¬داری، حداقل دستمزد حاصل واقعی ارزش کار کارگر نیست، هزینه بازتولید بخشی از نیروی کار اوست. در شرایطی که رانت¬خواران حکومتی میلیاردها تومان از دارایی¬های مردم را اختلاس می کنند و اقلیتی مفتخور از همه چیز برخوردار است، تعیین حداقل دستمزد زیر خط فقر، توهین به منزلت انسانی و تهدید حق حیات کارگران است. دستمزد باید منطبق با نرخ واقعی تورم و هزینه متوسط یک خانوار، از سوی نمایندگان واقعی خود کارگران تعیین شود.
چهار: شرکت¬های پیمان کاری باید برچیده شده، قراردادهای موقت و سفید امضا ممنوع گردد و امنیت شغلی کارگران از طریق انعقاد قراردادهای مستقیم و دسته جمعی تامین شود. بیکاران باید تحت پوشش بیمه¬های بیکاری قرار گرفته و اخراج از کار متوقف شود.
پنج: حاکمیت سرکوبگر با غارت میلیاردها دلار ثروت¬های نفتی و بالا آوردن بدهی¬های کلان، به جان بیمه های اجتماعی افتاده و به جای پرداخت بدهی¬ها و اجرای تعهدات خود در شرایطی که گرانی بیداد می¬کند و هزینه¬های کمرشکن درمان عامل رانده شدن به زیر خط فقر است، راه تشدید محرومیت کارگران از دسترسی به خدمات بیمه-های تامین اجتماعی را در پیش گرفته است. برخورداری از بیمه¬های تامین اجتماعی حق عموم مردم و کارگران و زحمتکشان کشور است، نه ماشین سود اقلیتی سوداگر و عرصه جولان مدیریتی امتحان پس داده¬های جنایت¬کده کهریزک. سازمان تامین اجتماعی باید در سراسر کشور از سوی نمایندگان واقعی تشکل¬های مستقل کارگری اداره شود.
شش: همه قوانین تبعیض¬آمیز نسبت به زنان باید لغو گردیده، برابری دستمزد زنان و مردان برای کار مساوی تامین گردد. پیوند جنبش کارگری و جنبش زنان مستلزم مقابله با بهره¬کشی بیرحمانه از کار زنان به عنوان محروم¬ترین و بی حقوق¬ترین بخش مزدبگیران و سازماندهی توده زنان کارگر است.
هفت: کار کودکان باید ممنوع شود و هر طرحی برای رسمیت دادن به کار کودکان چه به نام "اصلاحیه قانون کار" و چه غیر آن محکوم است. برخورداری کامل همه کودکان، صرف نظر از ملیت، نژاد، مذهب، جنسیت و مهاجرت از امکانات رفاهی، آموزشی، بهداشتی و خدماتی باید به عنوان یک اولویت اساسی اجتماعی در همه عرصه¬ها به رسمیت شناخته شود.
هشت: حاکمیت، فریادهای کارگران گرسنه معترضی را که ماههاست حقوق نگرفته¬اند با ضرب و شتم و برخورد امنیتی پاسخ می¬دهد، همچنین فعالان جنبش ملیت¬های تحت ستم، جنبش زنان، جوانان و دانشجویان، فعالان جنبش کارگری را نیز تحت پیگرد و سرکوب دائم قرار داده و با برپایی چوبه¬های دار برای قربانیان آسیب¬های اجتماعی در ملاعام، ارعاب و وحشت پراکنی را به شیوه عادی حکومت¬گری تبدیل کرده است. ما خواهان لغو مجازات اعدام، آزادی بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و کارگران زندانی، و برچیده شدن بساط سرکوب و اختناق هستیم. ما ضمن حمایت از مبارزه جنبش¬های اعتراضی علیه رژیم سرمایه داری مذهبی حاکم، همه حامیان آزادی و عدالت اجتماعی را به همسویی گسترده مبارزاتی علیه اعدام، سرکوب و شکنجه فرامی¬خوانیم.
نه: کارگران مهاجر بی حقوق¬ترین بخش نیروی کار را تشکیل می¬دهند که علاوه بر اشتغال به کارهای سخت و دستمزد ناچیز در معرض تعقیب و آزار و اخراج قرار می¬گیرند و ناتوانی حاکمیت در تامین اشتغال به شیوه نژادپرستانه به آنان منتسب می¬شود. اخراج کارگران مهاجر باید پایان یابد و مهاجرین و خانواده¬هایشان باید از حقوق و مزایای سایر کارگران برخوردار باشند.
ده: در شرایطی که بار اصلی گسترش بحران اقتصادی در اثر برچیده شدن یارانه¬ها و تشدید تحریم¬های اقتصادی ایران، بر دوش کارگران و زحمتکشان سنگینی می¬کند، برخورد با فعالین و سازمان¬گران اعتراضات کارگری شدت یافته است. راه مقابله با این تعرض رژیم ضد کارگری حاکم تشکیل کمیته و نهادهای حمایت از اسرای جنبش کارگری در داخل، و گسترش اتحاد عمل میان همه مدافعان جنبش کارگری در داخل و خارج، و جلب هر چه موثرتر همبستگی بین المللی با مبارزات کارگری است.
یازده: کارگران ایران نه تنها از حقوق کارگری که به عنوان اقلیت¬های ملی از حقوق بدیهی ملی خویش هم محروم اند. جنبش کارگری متحد جنبش¬های ملی و خواهان رفع هر نوع ستم ملی و تبعیض از همه ملیت های ایران است و از مبارزات ملیت¬های ایران پشتیبانی می¬کند.
دوازه: تحریم اقتصادی بیش از نظام جمهوری اسلامی، زندگی اکثریت عظیم مردم و کارگران و زحمتکشان را نشانه گرفته و عملا مجازات توده¬ای قربانیان دیکتاتوری حاکم است. تهدید به تجاوز نظامی و فضای جنگی، بهانه گسترش سرکوب مبارزات حق¬طلبانه جنبش¬های مختلف اعتراضی را فراهم می¬کند. ما مخالفت قاطع خود را با ماجراجوئی¬ها هسته¬ای رژیم اسلامی از یک سو و با تحریم اقتصادی، تجاوز نظامی و هر نوع مداخله جویی و سلطه¬طلبی امپریالیستی از سوی دیگر، اعلام می¬داریم.
سیزده: مبارزات آزادیخواهانه در خاورمیانه اوج می¬گیرد و جنبش¬های کارگری در تونس، مصر و سایر کشورهای عربی از پی بیداری دنیای عرب گسترش می¬یابند. ما همبستگی خود را با مبارزات کارگران ترکیه؛ نفتگران و تشکل-های کارگری عراق و مبارزات کارگری در خاورمیانه، مبارزات کارگری اوج یابنده در اروپا، جنبش خشم و تسخیر و همه مبارزات ضدسرمایه داری درسراسر جهان اعلام می¬کنیم و در مبارزه برای دنیایی عاری از بهره کشی و دیکتاتوری در کنار این مبارزان هستیم.
چهارده: اقدام مشترک در طرح مطالبات اساسی کارگران ایران به سنتی مثبت در جنبش کارگری ایران و به شکلی از همبستگی جبهه کار در برابر سرمایه تبدیل شده است. ما از همکاری همه تشکل¬های کارگری داخل کشور در طرح مطالبات مشترک کارگران ایران و همگامی و همکاری مشترک برای دستیابی به آنها حمایت می کنیم
پانزده: کارگران ایران در مبارزه علیه دیکتاتوری حاکم تنها نیستند و نباید تنها بمانند. ما خواهان جلب هر چه گسترده¬تر حمایت بین المللی از جنبش کارگری ایران توسط تشکل¬های مستقل و جنبش های کارگری و گسترش فعالیت¬ها و اقدامات موثر در این مسیر هستیم.
شانزده: ما خواهان پذیرش اول ماه مه به عنوان روز تعطیل رسمی و لغو هر گونه ممنوعیت و محدودیت دربرگزاری مراسم این روز از سوی کارگران و زحمتکشان هستیم.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی – زنده باد سوسیالیسم
زنده باد اول ماه مه روز همبستگی جهانی کارگران
کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران-راه کارگر
اردیبهشت ۱۳۹۱ – آوریل ۲۰۱۲
|