۱۹ اردیبهشت سندی معتبر بر ماهیت ضد کارگری خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱٨ ارديبهشت ۱٣۹۱ -
۷ می ۲۰۱۲
روز ۱۹اردیبهشت ماه سال۱٣٨۴ساعت ۱۰صبح .عده ای چماقدار با دهها اتوبوس شرکت واحد بطور سازماندهی شده در میدان حسن آباد تهران مسقر شدند.اکبر عیوضی که بعدها به عنوان نماینده کارگران جمهوری اسلامی ایران به ژنو رفت در جمع چماقدارها گفت یکساعت فرصت دارید و هر کاری میخواهید بکنید. دستور حمله به سندیکای کارگران شرکت واحد راصادر کرد.
بلافاصله چماقدارها با سر دادن شعار به محل سنیکای کارگران شرکت واحد در محل خبازان واقع در حسن اباد تهران حمله ور شدند . منصور اسالو و ابراهیم مددی و تعدادی از اعضای حاضر در سندیکا را مورد ضرب و شتم قرار دادند . هر چه را توانستنند بردند انچه را که نتوانستند ببرند خرد کردندو شکستند. البته در حضور نیروهای انتظامی و امنیتی. منصور اسالو رییس هیئت مدیره این سندیکا از ناحیه گلو و زبان دچار جراحات شدیدی شد . ابراهیم مددی هم در اثر ضربات چماقدارها دچار صدمات جسمی گردید. کیف دستی مددی را هم به سرقت بردند.این حمله توسط عوامل خانه کارگربه سرکردگی حسن صادقی و اکبر عیوضی وتعدادی از بنیان گذاران شوراهای اسلامی کار و برخی افراد کانون عالی شوراها حراست و مدیریت وقت شرکت واحد سازماندهی و طراحی شده بود تا بلکه بدون دخالت عوامل امنیتی ریشه سندیکای کارگران شرکت واحد را بخشکانند .هدف از این حمله به انحراف بردن افکار عمومی و مجامع بین الملی مثل سازمان جهانی کار بوده تا ادعا کنند که دعوای کارگران ناشی از اختلافات گروهی بوده و نقض مقاوله نامه های ۷٨ و ۹٨ نبوده تا بلکه جایگاه خودشان در سازمان جهانی کار خدشه دار نشود.
نشریه ماهنامه صنعت و معدن اولین نشریه ای بودکه بعد از حمله به سندیکا مصاحبه ای با اعضای هیئت موسسین سندیکای کارگران شرکت واحد انجام داد.همان نشریه از اقای محجوب در مورد این حمله وحشیانه به کارگران سوال کرد.ایشان اظهار داشتند اطلاعی ندارند. ولی عنوان کردند. اگر مطلع بودند خودشان هم در این حمله شرکت میکردند.آقای محجوب شما چطور خودتان را نماینده کارگران میدانید که در بیست سال گذشته نه تنها هیچ تلاشی برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری نکرده اید بلکه طبق اظهارات خودتان اگر میتوانستید جهت سرکوب سندیکای مستقل کارگران شرکت واحد با چماقدارهاهمکاری هم میکردید .هر چند ماهییت ضد کارگری خانه کارگر و کانون عالی شوراهای کار و شوراهای اسلامی کار نیازی به اثبات ندارد. اما به چند مورد کوچک لازم میدانم اشاره کنم . بطور مثال اکبر عیوضی در همان سال رییس شوراهای اسلامی کار شرکت واحد بود هر چند عنوانهای دیگر ی هم در خانه کارگر داشت .ایشان بطور رسمی به اصطلاح نماینده کارگران شرکت واحد بودند و در وزرات کار و ادارات کار دارای نفوذ زیادی بود.ولی از نفوذ خود در ادارات کار جهت اخراج رانندگان شرکت واحد استفاده میکرد .البته نامبرده بعدا سمت هائی در شورای عالی کار و کمیته دستمزد هم داشته اند و در زمانی که جهرمی وزیر کار بود به عنوان نماینده کارگران ایران به ژنو رفتند . اما هیچ اعتباری حتی در کارگاه خودشان شرکت واحد در بین کارگران هم نداشتند. چه رسد نمایندگی کارگران ایران .؟حال ببینید چطور به عنوان نماینده کارگران کشور انتخاب میشود؟. در حمله به سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی عوامل بلند پایه خانه کارگر عوامل موسسین شوراهای اسلامی کار و شوراهای اسلامی کاردهگانه شرکت واحد .عوامل مدیریت وقت شرکت واحد و حراست . در روز روشن با چوب و چماق تظاهرات کردند و به محل سندیکای کارگران شرکت حمله ور شدند . نیروهای انتظامی و امنیتی با توجه به اطلاعی که از قبل داشتند در زمان حمله فقط نظاره گر بودند هر چند که میتوانستند از نظر قانونی دخالت کنند و جلوی چماقدارها را بگیرند .نه تنها دخالتی نکردند بلکه اعضای زخمی سندیکا را مورد باز خواست قرار دادند . لذا ما در دادگاه انقلاب شکایتی را علیه عوامل امنیتی و حمله کنندگان مطرح کردیم که در شعبه یک امنیت مورد بررسی قرار گرفت و درست زمانی که قرار بازداشت برای عوامل سرکوب میخواست صادر شود گویا با دخالت از ما بهترون پرونده را مختومه اعلام کردند.
سوال این است که سندیکای کارگران شرکت واحد مگر چه میخواست که شما همه بسیج شدید برای سرکوب این تشکل مستقل؟ از چه چیزی دفاع میکردید؟ البته خانه کارگر و عوامل ان سالهاست ظاهرا ژست دفاع از حقوق کارگران را میگیرند ولی در عمل منافع جناحی و حزبی خودشان را دنبال میکنند . بهترین شهود همین وضعیت فلاکت بار ما کارگران است که حقوقمان چند ین برابر زیر خط فقر است .ایا در مجلس شورای اسلامی که طبق اظهارات نماینده گان در شش سال گذشته کشور ۶۵۰میلیارد دلار درآمد داشته چطور میشود که تولید میخوابد ؟ صدها هزار نفر در سال گذشته بیکار میشوند؟کارفرما ها حتی در قبال کار کارگران حقوق آنها را پرداخت نمی کنند .همانطور که شاهد هستیم هر چند وقت تعدادی از کارگران به خاطر پرداخت نشدن حقوق دست به تحصن میزنند .فکر میکنم اگر بگویم بیشترین صدمه را همین تشکل های غیر واقعی کارگری به جامعه کارگری زدند مغرضانه نباشد .چرا که وجود اینها نگذاشت کارگران اگاهی پیدا کنند وجود وحضور اینها از شکل گیری تشکل های مستقل کارگری جلوگیری کرد .لذا چون وابستگی دولتی داشتند و مستقل نبودند در انتخابشان کارگران هیچ نقشی نداشتند. به همین دلایل همیشه خودشان جلوی اعتراضات کارگران را گرفته و حتی اگر تشکلی مستقل هم مثل سندیکای شرکت واحد اعتراضاتی جهت حق و حقوقشان داشتند انها با تمام امکانات که در اختیار داشتند جهت سرکوب این سندیکا تلاش کردند .خوشبختانه موفقیتی نداشتند و این سندیکا در خرداد ٨۴انتخابات خود را برگزار کرد وبا تلاش اعضای هیئت مدیره و فعالین سندیکا توانست دستاوردهای زیادی برای رانندگان شرکت واحد بدست اورد فقط برگی ننگین در کارنامه شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر و عوامل ان به ثبت رسید .باور من این است که تنها راه نجات کارگران ایجاد تشکل های مستقل کارگری چون سندیکاها و تشکل های ازاد کارگری است که نه تنها جامعه کارگری را سر سامان میدهد بلکه باعث بوجود امدن و شکل گیری نهادهای مدنی در جامعه میشود . به امید آزادی تمامی کارگران در بند و پایداری صلح و دوستی در جهان.
داود رضوی
|