یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

با عصای الهیات در راه هنر


مارال سعید


• دوست گرامی، چرا هر موضوعی را بلافاصله به عرصه ی سیاست میبری؟ در هنر چیزی بعنوان "مقدسات" وجود ندارد. هنر ذاتا ً معترض و عاصیست و نمیتوان آنرا در چارچوبهای تعریف شده مخصوصا ً چارچوبهای دینی قرار داد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۱ -  ۱٣ می ۲۰۱۲


در پی دو "حکم شرعی" ٢٥ ضربه ی شلاق برای محمود شکرایه (کاریکاتوریست نشریه نامه امیر) و ارتداد و مرگ برای شاهین نجفی (خواننده ی رپ) جنب و جوشی در میان نواندشان اسلامی ایران درگرفته که هر کدام به شیوه ی خویش با آسمان ریسمان بافتنهای الکن میکوشند تا بر اصل خشونت در دین اسلام پرده ی ساطر فکنند و یا در بهترین حالت، همچون آقای علی افشاری مدعی میگردند که اینگونه احکام "... بزرگترین خطر برای مردم، فرهنگ و دین است." و باعث خدشه دار شدن چهره ی اسلام رحمانی میگردد.
هیچیک از این کاشفان، اسلام رحمانی را تبیین نمی نماید تا بر خواننده عیان گردد که این حضرات از کدام اسلام سخن میرانند، از اسلام های عملا ً موجود یا یک ورزیون جدید از "اسلام ناب محمدی".   
اینکه آیا شدنیست از درون ادیان یک ورزیونی بیرون کشید که با حقوق انسان قرن بیست و یکمی سازگاری داشته باشد، موضوعیست که فلسفیدن از سوی فلاسفه و باورمندان به دین را میطلبد. اما از آنجا که دین اسلام و بخصوص شاخه ی شیعه ی آن، پای را به عرصه ی اجتماع نهاده و ادعای جامع الشرایطی برای اداره ی جامعه دارد، در نتیجه نمی تواند مصون از پرسش و چالش آحاد جامعه باشد، در نتیجه برخورد با این موضوع را نمی توان موکول به تحصیلات حوزوی یا آکادمیک نمود.   
دوستان نواندیش اسلامی که دغدغه ی اصلیشان همانا حفظ و حراست از "بیضه اسلام" است، سعی داشته و دارند تا از دل دوران بیست و سه سالی که آنها صدر اسلامش میخوانند، اسلام یک آب شسته ی صلح طلب، صلحدوست، عدالت گستر، حق پناه و بالاخره مهربانتر از مادر بیرون بکشند که نه هفتاد و دو جنگ کوچک و بزرگ داشته و نه حق و حقوق دیگر ملل را پایمال نموده است.
اینکه دوستان چقدر در این وادی موفق بوده وهستند از بحث من خارج است. لیک تمام هم و غم عرفی مسلکانی همچون من، این بوده و هست که به این دوستان یادآوری کنیم: دوستان مسائل عرفی را از زاویه قوانین عرفی بر برسید نه از زاویه الهیات.
برای آنکه خوانندگان را بیش از این با ناگفته ها و ناشنیده ها نیازارم از میان انبوه نوشته ها و گفته ها، یکی از بهترینها که متعلق به آقای علی افشاریست را انتخاب نمودم.
او در مقاله « ترانه جنجالی و نفی توهین و خشونت» مندرج در سایت روز شماره ١٦٤١ مینویسد "... حکومت... بخشی از جامعه روشنفکری را در پنداری غلط به سمت ارزش تلقی کردن دین ستیزی کشانده است."
سوآل بلاواسطه این خواهد بود، دوست عزیز، وقتی یک ایدئولوژی (در ایران، اسلام ناب محمدی) به هر صورت در قدرت قرار میگیرد، چرا ستیز با آن یک پندار غلط است؟ آیا در دوران فاشیزم هیتلری، ستیز با ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم یک پندار غلط بود؟ آیا در دوران سوسیالیسم استالینی، مقابله با تفکر کمونیسم روسی یک پندار غلط بود؟ اتفاقا ً در هر دو مورد، اکثریت بالائی از آحاد جامعه طرفدار ایدئولوژی حاکم بودند. آما آیا این ایده ی شما گونه ای فرافکنی و مصون نگهداشتن هسته اصلی از تعرض نیست؟ ایده شما چیز نوئی نیست، همان است که درچندین قرن پیش ابو سعید ابوالخیر در شعر معروفش گفته بود:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی / هر عیب که هست از مسلمانی ماست               
او میگوید: "ترانه ... توهین مستقیمی به امام هادی ندارد... اما سیاق و فضایی که او در این اهنگ امام را خطاب قرار می دهد در عرف دینداران قابل پذیرش نیست. "
سوآل بلاواسطه، دوست عزیز، خب نباشد! خرد نقاد اگر قرار باشد موسمی نقد کند که نقد نیست. حتما ً خواهی گفت: "پیامد آن دامن زدن به فضای تخاصم و ستیز و تنش در جامعه است و از منظر کارکرد گرایی آرامش جامعه را مختل می سازد."
دوست گرامی، حتما ً بی خبری که اینان از کشته، پشته ساخته اند. آنهم نه بخاطر توهین به مقدسات، بل بخاطر آنکه ظلم را به زیر سوآل برده بودند. باورت نمی شود؟ سری به خاورانها در جای جای شهرهای بزرگ و کوچک ایران بزن. در ثانی، خبر حکم ٢٥ ضربه شلاق برای محمود شکرایه را نشنیده ای؟ آیا او هم آرامش جامعه را مختل کرده بود؟
البته آنجا که میگوئی: "مسلمانان واقعی و علماء روشن بین باید اراده جدی برای پایان دادن به مسئله ارتداد نشان دهند."، میفهمم که خود نیز در تنگنائی، لیک عصای الهیات بیش از این تو را رهنمون نیست.
می گوئی: "... پرهیز از رفتارها و گفتارهایی که جو بدبینی و خصومت را تشدید می کند اولویت کنونی ماست. جامعه مدنی ایران می تواند با مشارکت نیروهای آگاه بر این بحران فائق شود و مرزهای آزادی بیان و رعایت احترام به مقدسات را تعریف نماید."
دوست گرامی، چرا هر موضوعی را بلافاصله به عرصه ی سیاست میبری؟ در هنر چیزی بعنوان "مقدسات" وجود ندارد. هنر ذاتا ً معترض و عاصیست و نمیتوان آنرا در چارچوبهای تعریف شده مخصوصا ً چارچوبهای دینی قرار داد.

مارال سعید  


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست