یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ترانه نقی دین مردم را نشانه گرفته یا حکومت دینی را؟ - لوا متحده



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۱ -  ۱۵ می ۲۰۱۲


طی روزهای اخیرانتشار اینترنتی ترانه جدید شاهین نجفی خواننده ایرانی مهاجر در اروپا موسوم به "نقی" واکنشهای مختلفی را برانگیخت. گروهی با برافروختگی مدعی مخالفت با این اثر و دسته ای دیگر به تائید و پشتیبانی از آن پرداختند. مخالفین آن را توهین به ائمه و امام دهم شیعیان دانستند و به این بهانه فتوای قتل خواننده آن را صادر کردند و جایزه صد میلیون دلاری برای سرش تعیین کردند ولی در مقابل ایشان، موافقین به صف کشیده شده قرار داشتند که به دفاع از این ترانه پرداختند جلوداران این صف، ترانه مزبور را بالکل بی ارتباط با امام نقی می دانستند و معتقد بودند در ترانه مزبور هیچ توهینی به امام دهم شیعیان نشده است و در انتهای صف هم کسانی بودند که مخالفتها در برابر این ترانه را مغایر اصل آزادی بیان و اندیشه اعلام می کردند و به دفاع از آن که در واقع دفاع از آزادی بیان و اندیشه بود می پرداختند. اما خود شاهین نجفی نیز طی روزهای گذشته بارها با رسانه های مختلف مصاحبه کرده و علنا اعلام کرد که با خواندن ترانه "نقی" به هیچ وجه قصد توهین به ائمه شیعه و امام دهم ایشان را نداشته است.
اما چه نکته ای در ترانه جدید شاهین نجفی وجود دارد که اینچنین موجب برافروختگی و وامصیبت گویی شیعیان دوازده امامی ولایت مدار شده است که فتوای قتل خواننده آن را صادر کرده اند در حالیکه طی سالهای اخیر شاهد نشر مقالات و کتب انتقادی بسیاری در خارج از کشور ایران هستیم از کتاب علی نماد شیعه گری گرفته تا کتابهای مرحوم شفا، دکتر انصاری، سیامک ستوده و بسیاری دیگر که همگی شامل نظریات منتقدانه سختی نسبت به آئین اسلام و مذهب شیعه هستند که اگر قرار بر توهین می بود مطمئنا این آثار بسیار اهانت آمیزتر از ترانه "نقی" شاهین نجفی محسوب می شوند.
از طرف دیگر آیا یک باورمذهبی مانند مذهب شیعه با قدمتی بیش از یک هزارسال آنقدر سست بنیان است که خواندن ترانه ای موجب تزلزل وبهم ریختن پایه های آن می گردد؟ همین آقایان تکفیرگو طی سه دهه اخیر بیشترین توهینها را به شکلهای مختلف در رسانه هایشان به ادیان یهودی، مسیحی و بهایی مجری داشته اند و هیچ ایرادی هم براین عمل خود مترتب نمی دانند. در همین آخرین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران غرفه ای با بیش از ۶۰۰ عنوان کتاب را اختصاص به آئین بهایی دادند که هدف از انتشاراین تعداد کثیر کتاب فقط اهانت به مقدسات آئین بهایی می توان دانست. سرویس خبری جامعه بهایی در مهر ماه سال گذشته اعلام کرد کمپینی توسط حکومت ایران راه اندازی شده که با چاپ کتب، تصاویر تحقیرآمیز و ساختن ویدئوها و فیلمهای اهانت آمیز سعی درایجاد نفرت و توهین به دیانت بهایی دارند (جامعه بهایی به عنوان نمونه به بیش از ۴۰۰ مورد در طی ۱۶ ماهه اخیر در این گزارش اشاره کرده است). در خبرهای هر روزه شاهد بازداشت تعداد زیادی از نوکیشان مسیحی و بهایی هستیم که همگی ایشان پس از طی مراحل بازداشت و بازجویی در ادارات اطلاعات به دامن اسلام و مذهب شیعه برمی گردند! همچنین در طی چند ساله اخیر شاهد آن هستیم که بسیاری از شهروندان بهایی و مسیحی به اتهام تبلیغ، دستگیر و به حبس محکوم می شوند ولی دستاورد همه این اعمال فشارها و رفتارهای توهین آمیز، ازدیاد علاقه و توجه ایرانیان بخصوص جوانان به این دو باور مذهبی شده است در واقع این توهینها دقیقا برعکس ترانه "نقی" که آن را ضربه ای به مذهب شیعه برشمرده اند، در مورد مسیحیت و بهائیت نتیجه ای معکوس داشته بطوریکه موجب گسترش و محکم شدن پایه های ایمانی معتقدانش شده است.
از طرف دیگر شاهد رفتار متناقضی هم در عملکرد مخالفین ترانه "نقی" که خود را مومنان راستین آئین اسلام و مذهب تشیع می دانند هستیم. ایشان از طرفی حکم به قتل خواننده ترانه مزبور می دهند چون به یکی از پیشوایان مذهبشان توهین کرده است و از طرف دیگر مبلغ این هستند که اسلام و مذهب حقه شیعه دوازده امامی ناشر رایحه دوستی و محبت بین بشریت می باشد!
و باز در رفتاری متناقض دیگری اعلام می کنند مذهب شیعه بر پایه برابری و مساوات انسانها بنا شده است و همه در برابر خداوند یکسان و برابرند ولی ناگهان فردی فقط به واسطه آنکه چند سال از عمرش را صرف مطالعه کتب دینی کرده است (مانند فردی که عمر خود را صرف علم ریاضی کرده باشد) و در آن به مقام آیت اللهی رسیده است مقامی معادل پی اچ دی و دکترا در علوم دیگر، اصل مساوات را درمی نوردد و در جایگاه خدایی تصمیم می گیرد که فرد دیگری که طبق باور شیعه با این آیت الله در برابر خالق برابراست دیگر حق زنده بودن ندارد، صادرکنندگان چنین فتواهایی از جایگاه خداوند (خالق انسانها به زعم شیعیان) هم پا را فراتر می گذارند چه که خالق، مخلوق را شایسته زندگی دانسته و به وی زندگی را هدیه داده ولی حضرت آیت الله با فتوایش حکم قطع این زندگی را صادر می کند هر چند به زعم نگارنده این حضرات اصلا ترانه مزبور را نشنیده اند و فقط به استناد تعاریف دیگران چنین فتوایی را صادر کرده اند.
به نظر در چنین شرایطی تنها توصیه ای که می توان به این حضرات علمای اعلام! کرد اینستکه حال که اهل گفتگو و دیالوگ تفاهم آمیز نیستید حداقل کمی مانند ادیان دیگر رفتاری عقلانی از خود بروز دهید چرا که صدور فتوای قتل خواننده ای بیش از ترانه آن خواننده به باورهای مذهبی شیعیان لطمه می زند چه که با اتخاذ چنین روشهایی، دیانت اسلام بخصوص مکتب شیعه اثنی عشری در نگاه جهانیان به باوری متعصابانه که مروج خشونت می باشد بدل می گردد نه آئینی برای پایه گذاری محبت و دوستی. و اما آنچه در چنین شرایطی (توهین به باور مذهبی) در ادیان دیگر بوقوع می پیوندد کاملا متنافر با فتواهای قتل حضرات علمای اعلام می باشد بطور مثال کلیسای کاتولیک توجه و نگاه کردن آثاری که مضمونشان به زعم ایشان توهین به مقدسات مسیحیت است را برای مسیحیان ممنوع اعلام می کند ولی هیچ نوع برخورد فیزیکی با صاحب اثر روا نمی دارد یا در آیین بهایی اگر فرد مزبور بهایی باشد این فرد از جامعه بهایی "طرد" (خارج) می شود ولی هیچگاه انسان بودن چنین فردی زیر سوال برده نمی شود و حکم نابودیش صادر نمی گردد حتی سعی می شود با گفتگو با فرد مزبوردیدگاه وی را تعدیل و به بهائیت نزدیک کنند.
آنچه از تمام گفته های فوق مستفاد میشود اینستکه با وجود همه این مخالفتها یا به عبارتی دیگر هوچیگریها، صدور فتوای قتل و جایزه گذاشتن برای کشتن شاهین نجفی - از سوی فردی مجهول الهویه – فقط یک بیانیه سیاسی است تا خواننده رپی به نام شاهین نجفی که چند سالی است به عنوان یک خواننده سیاسی و معترض به برنامه های حکومت ایران شناخته شده و طرفدارانی هم برای خود دست و پا کرده مجبور به انزوا و سکوت شود و البته در کنه آن، این اخطاریه هم به سایر هنرمندان خارج از کشورداده می شود تا دست از هنر اعتراضی – سیاسی خود بردارند چرا که در غیر اینصورت با سرنوشتی مشابه شاهین نجفی مواجه خواهند شد (در واقع اینگونه آثار پایه های حکومت ایران را که با پسوند دینی بر مردم حاکم است را متزلزل می کنند نه پایه های دین مردم را و البته برای پابرجاماندن، این حکومت کارگزاران و مزد بگیرانی هم دارد که حاضرند برای کسب درآمد و شهرت بیشتر حکم به قتل انسان دیگری هم بدهند چه که بقای این کارگزاران هم در گرو وجود همین حکومت دینی است پس باید به هر طریق ممکن آن را حفظ کرد) چه که خود این آقایان بهتر از هر کس میدانند که اگر بنا بر توهین و اعاده حیثیت در مورد این ترانه بود خانم گلشیفته فراهانی بیش از امام دهم شیعیان در این امر محق بود. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست