بیانیه شماره ی ۱۰ کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱ خرداد ۱٣۹۱ -
۲۱ می ۲۰۱۲
ملی گرایان افراطی و هیستری ضد عربی
(بیانیه کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران)
مقدمه: بار دیگر اختلاف میان رژیم ایران وحاکمان کشورهای عربی جنوب ایران بر سر نام خلیج و جزایر سه گانه مورد اختلاف، به سوژه ای دندانگیر برای ملی گرایان افراطی بدیل شده است. آنان با استفاده از فضایی که بر اثر سفر رییس جمهور برخاسته از تقلب و خون و سرکوب به جزیره ابو موسی پدید آمده، کوشیده اند احساسات ناسیونالیستی بخش هایی از مردم فارس زبان را به تحریک آورند. در این کارزار سیاسی و رسانه ای از پژوهش بی طرفانه یا دفاع حقوقی یا تاریخی بی تعصب در باره موضوع های مورد منازعه نیست، بلکه بخش عمده آن را پیشداوری راسیستی، دشنام، فحش و اهانت علیه عرب ها تشکیل می دهد. توده های ملیونی عرب در ایران که دهه هاست از گفتمان نژاد گرایانه محافل ناسیونالیستی فارس محور رنج می برند اکنون شاهد همنوایی این گفتمان با گفتمان حکومتی است که با شعارهای پان اسلامی به روی کار آمد اما بر اثر ورشکستگی آن شعارها، به گفتمان پان ایرانیستی روی آورده است. پیوندی نامبارک میان ناسیونالیست های باستانگرای دگر ستیز و حاکمان اسلامگرای توسعه طلب پدید آمده است. اینان هر دو در عرب ستیزی و ضدیت با مردمان غیر فارس در ایران هم اندیشه و هم آوازند. ما، در این جا بخش هایی از سخنان یا بیانیه هایی را بررسی می کنیم که از سوی محافل یاد شده صادر گشته است.
۱- حزب موسوم به "ملت ایران" در بیانیه ای که در تاریخ ۴ اردیبهشت ۹۱ منتشر کرده است همه "عرب ها" را بی هیچ تمایزی، "نوکر" توصیف می کند: "قدرت های جهانی برای اعمال فشار بیشتروامتیاز گیری،هراز چند گاهی اعراب، این نوکران دست به سینه خویش را به میدان گسیل داشته تا بتوانند با دو چندان نمودن فشارهای وارده پیش برنده اهداف خاص خود باشند". بگذریم از این که چندین بار یک کشور مستقل وهمسایه را با غرور و نخوت نژاد گرایانه، "کشورک جعلی" خطاب می کند. جایی که هزاران ایرانی در آن جا زندگی می کنند و به کار و داد وستد مشغول اند واین سخن می تواند برای آنان زیانمند باشد. این حزب که خودرا آزادیخواه می نامد در واقع حزب چماقداران بوده و همواره پرونده سیاهی در این زمینه داشته است، از مبارزه خونین علیه نیروهای چپ و مترقی گرفته تا انکار وجود ملیت های غیر فارس و مخالفت با حقوق دموکراتیک آنان وبرخورد نژاد پرستانه با دیگرانی که "انیران" می نامد. البته در عرف چنین حزبی، "انیران" همان عرب ها و ترک ها هستند که ملیون ها تن از آنان شهروند ایران اند. سایر بخش های این بیانیه هم چیزی جز خود بزرگ بینی و تشویق حاکمیت به تجاوز و توسعه طلبی و مسایلی از این دست نیست.
۲- محمود احمدی نژاد رییس قوه مجریه ایران در ۲٣ فروردین ۹۱ در جزیره ابوموسی گفته است "جعل کنندگان نام خلیج فارس هیچ فرهنگ وتمدنی ندارند". وما از ایشان می پرسیم: آیا جعل کنندگان وتغییر دهندگان نام های استان ها و شهرهای غیر فارسی ایران "فرهنگ و تمدن" دارند که نام های تاریخی "عربستان، محمره، عبادان، قصبه، خفاجیه، فلاحیه، خلف آباد، معشور، صلبوخ وشط العرب" وده ها نام بومی دیگر را در مناطق عرب نشین و ترک نشین ایران و علیرغم میل مردمان این مناطق تغییر داده اند؟ در اینجا نیز همه اسناد تاریخی بر وجود این نام های بومی دلالت می کنند پس چرا در این حالت نعل وارونه می زنید و رفتار دوگانه دارید؟ واین البته شامل همه کسانی است که از این گونه استدلال ها بهره می گیرند. احمدی نژاد همچون دیگر ناسیونالیست های وطنی ادعا می کند که "فرهنگ و تمدن" گویا فقط خاص آنان است. اگر این گونه است که می گویید و از این تمدن مشعشع برخوردارید پس چرا بیش از شصت در صد جمعیت ایران را از حقوق فرهنگی، زبانی واجتماعی شان محروم کرده اید و با آنان و زنان همچون شهروندان درجه دو وسه برخورد می کنید؟ شما و همپالگی های ناسیونالیست دینی و غیر دینی تان با این سخنان سخیف و با به راه انداختن گاه به گاه کارزارهای راسیستی عرب ستیز، ایران را به جهنمی برای شهروندان عرب تبدیل کرده اید. در صورتی که هم تباران همین عرب ها – که شما و همپالگی هایتان تحقیرشان می کنید - حقوق زبانی وفرهنگی هموطنان بربر خودرا در مراکش تامین کرده اند، در عراق با برپایی نظام فدرال، حقوق کامل مردم کرد را محقق ساخته اند ودر سودان، حق تعیین سرنوشت زنگیان جنوب را به رسمیت شناخته اند تا بتوانند کشور مستقل خودرا برپا دارند. شما چه کرده اید جز کشتن و اعدام وزندان هزاران کرد و عرب و بلوچ و ترک وترکمن، آن هم به جرم در خواست حقوق برابر ملی با ملیتی که سنگش را به سینه می زنید. بی گمان کشورهای عربی مدینه فاضله نیستند اما تبختر و فخر فروشی فرهنگی و سیاسی را کسانی می توانند بکنند که در جامعه خود یک جامعه متعادل داشته باشند نه جامعه تبعیض آمیزی مثل ایران با شکاف های ژرف و غیر انسانی قومی، سیاسی، طبقاتی وفرهنگی. شما رهبران و ملی گرایان جامعه عقب افتاده ای هستید که از نژاد پرستی ضد عربی، ضد ترکی وضد افغانی رنج می برد ومعتقدان به ادیان دیگر و اهل تصوفش در معرض قلع و قمع اند و زنانش بی حقوق اند و بی مقدار. دزدان ثروت هایش – که عمده اش از دیار همین عرب هاست - رهایند و مبارزان راه حق وآزادی در بند. آیا این فرهنگ عقب مانده ضد انسانی سزاوار فخرفروشی به دیگران است؟
٣- این کارزار نژاد پرستانه از حزب ملت ایران و جبهه ملی و حزب پان ایرانیست و رسانه های فارسی زبان فراتر رفت و به دربار آقای خامنه ای هم رسید. دژخیمان، شاعر شدند و محمدی گیلانی رییس دفتر ایشان شعرگونه ای سروده اند که سرشار از احساسات زشت برتری طلبانه است. ایشان می گوید:
به مکر و خدعه کجا میشود، ز مام جدا
که پارس، پهنه دریادلان و شیران است
خلیج فارس چگونه شود خلیج عرب
که هر که گفت چنین، مبتلا به هذیان است
بگو به سِفله نادان، که عِرضِ خویش مَبَر
که شیرِ شرزه، کجا بیمش از شغالان است
چگونه منکر نام بلند فارس شود
بر این خجسته لقب، صد دلیل و برهان است
مگر نمیشنود بانگ فارس از موجش
به بخت دولت ایرانیاش، خروشان است
تلاطمی که به پهنای خود برانگیزد
نشانِ خشم وی از مکر بدسگالان است
کسی که خانه و خوانش، طفیل بیگانه است
خیالِ خامِ وی از فکرت پریشان است
به پاسداری از او، ارتش و سپاه و بسیج
به مرز پرگهرش، جملگی به فرمان است
به یک اشارت رهبر، امیرلشکر عشق
بنای کاخ ستم از اساس ویران است
اگر که سخت بُوَد عبرت از قرون سَلَف
مرور قصه صَدّامیان که آسان است
نبوده است ز نسل عجم ابوسفیان
مسلّم است که فرزند آل قحطان است
نبوده است ز ایرانیان یکی بوجهل
شناسنامه ما بوعلی و سلمان است
مباد خالی از این نام "علو یا" هرگز
خلیج فارس که فرزند مام ایران است
بوی ناخوشایند ناسیونالیسم نژاد گرا از جای جای این به اصطلاح شعر به مشام می رسد. خاک این "مرکز پرگهر" توسط این مقدس مآبان تقدیس می شود ونه انسان همه رنگ و همه قوم آن. در اینجا می بینیم کسانی که تا چندی پیش دم از "امت اسلامی" می زدند چگونه مار گونه پوست می اندازند و به "فارس" و"پارس" و"نسل عجم" توسل می جویند تا "فرهنگ و تمدن" بی مایه خودرا رواج بخشند و روزی چند به فرمانروایی ستمباره خویش ادامه دهند .
در پایان کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران با محکوم کردن موج جدید عرب ستیزی در ایران که به بهانه نام خلیج و مالکیت سه جزیره مورد اختلاف ایران وامارات انجام می گیرد اعلام می دارد که این حق دموکراتیک هر کسی است تا با دلایل تاریخی، حقوقی و غیر آن، از نام "خلیج فارس" یا مالکیت ایرانی بر سه جزیره دفاع کند. اما در همان حال ما مخالف تبدیل این مساله به جاده یک طرفه هستیم. ما مخالف تابو سازی از یک نام هستیم. ما مخالف این هستیم که هر زندانی سیاسی عرب در ایران را با هر اتهامی در سیاه چال های رژیم مجبور کنند تا در این زمینه موضعگیری کند. ما بر آنیم که باید به دور از دشنام و توهین و اتهام وافترا به دیگران نیز اجازه داده شود تا نظرشان را در باره "خلیج" و سه جزیره ابراز دارند حتی اگر اینان معتقد باشند نام این "خلیج ایران"، "خلیج بصره" یا "خلیج عربی " است یا در باره سه جزیره، دیدگاه دیگری داشته باشند. این عین آزادی و دموکراسی است.
|