دموکراسی با طعم کوکایین
مکزیک برای انتخابات ریاستجمهوری آماده میشود
مریم امیری
•
از میان سه نامزد ریاستجمهوری تنها آندره مانوئل لوپز، نامزد حزب چپگرای PRD حرفهای متفاوتی دارد. او معتقد است تنها راه مهار کارتلها مبارزه با فساد دولتی و اداری و کاهش جرم و جنایت از طریق کاهش نابرابریهاست. همچنین معتقد است حضور ارتش در خیابانها بیش از این جایز نیست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۱ خرداد ۱٣۹۱ -
٣۱ می ۲۰۱۲
شاید بزرگترین چالش مکزیک اکنون تصویری باشد که از آن در اذهان جای گرفته است: کشور کارتلهای موادمخدر در حکومتی فاسد و گسسته از مردم. رییسجمهوری بعدی مکزیک هر که باشد به طور فزاینده با مساله سرخوردگی و نارضایتی عمومی مواجه خواهد بود. تنها ٣۰درصد مردم مکزیک اکنون اعتقاد دارند کشور در مسیر درستی هدایت میشود. میزان بیاعتمادی به دولت و مقامات آن و فقدان اعتماد به نفس در میان مردم مکزیک حیرتانگیز است. جانشین کالدرون–رییسجمهوری فعلی- با فهرستی از چالشهای سرسامآور روبهرو خواهد بود که بسیاری از آنها سالهاست که به حال خود رها شدهاند و هریک از آنها میتواند کشور را به باتلاق خشونت و فساد مضاعف بکشاند. یکی از مهمترین این چالشها خشونت روزافزون کارتلها و به بنبست رسیدن همه راهکارهای امنیتی و نظامی علیه آن است. در چنین شرایطی مکزیک خود را برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری اول جولای (۱۲ خرداد) آماده میکند.
سیستم سیاسی مکزیک در جریانگذار دموکراتیک در سال ۲۰۰۰ فلج و ناکارآمد باقی ماند: سه حزب اصلی همچنان از همکاری با یکدیگر در بسیاری جبهههای ضروری سر باز میزنند. یکی از این احزاب PRI (حزب نهادگرای انقلابی) است که بیش از هفت دهه تمام روسای جمهوری مکزیک از اعضای آن بودند. حزب دیگر PAN (حزب ملی) حزبی محافظهکار است که دو انتخابات ریاستجمهوری گذشته را برده و سرانجام حزب PRD (حزب دموکراتیک انقلابی) که چپگراست و نامزد آن همواره نفر دوم بوده است.
حزب PRI (حزب نهادگرای انقلابی) قدرت را به مدت ۷۱ سال در چنگ خود داشت. PRI به همراه حزب رقیبش PRD (حزب دموکراتیک انقلابی) عضو بینالملل سوسیالیستی بود. به هر حال PRI در معنای سنتی یک حزب سوسیالیستی به حساب نمیآید و بهتدریج سیاستهای راستگرایانهتری نیز پیشه کرد. PRI را به طعن «حزب دولت» نیز مینامند؛ واژهای که هم به تاریخ غیررقابتی آن و هم به ارتباط حل ناشدنی حزب با دولت-ملت مکزیک در بیشتر سالهای قرن بیستم اشاره دارد.
فاز مسلحانه انقلاب مکزیک در سال ۱۹۲۰ به پایان رسید ولی ناآرامیهای سیاسی در این تاریخ به پایان نرسید. در سال ۱۹۲٨ با ترور رییسجمهور «آلوارو اوبگان» بحران سیاسی مکزیک را فراگرفت. پاسخ این ناآرامیها تاسیس حزب PNR (حزب انقلابی ملی) توسط «پلوتارکو الیاس کالس» (رییسجمهور سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۲٨) بود. او سالهای طولانی رهبر حزب باقی ماند و تا سال ۱۹٣۶ که «لازارو کاردناس» به قدرت رسید، همه روسای جمهوری مکزیک در حکم عروسکهای خیمهشببازی برای او بودند. اما سیاستهای کاردناس با کالس تفاوتهای اساسی داشت و مانند پیشینیان خود نقش مطیع کالس را نپذیرفت. در همان سال کالس و دهها تن دیگر از رهبران فاسد حزب محاکمه و تبعید شدند. کاردناس شاید محبوبترین رییسجمهور قرن بیستم مکزیک باشد. او در آستانه جنگ جهانی دوم مالکیت ایالات متحده و شرکتهای نفتی اروپایی را از منافع نفتی مکزیک سلب کرد. او که ایدههای چپگرایانه داشت، صنایع بزرگ را ملی کرد و موسسات اجتماعی متعدد به وجود آورد.
حزب PRI میراثدار همین حزب است که از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹٨۱ تمام انتخابات ریاستجمهوری را با بیش از ۷۰درصد آرا تصاحب کرد که به وضوح با تقلب در انتخابات به دست میآمد. PRI علاوه بر ریاستجمهوری روی ارکان دیگر حکومت مانند مجلس سنا نیز تسلط بلامنازعی داشت. پس از دههها حکومت PRI به سمبل فساد و تقلب بدل شد تا اینکه پس از شکلگیری حزب چپگرای PRD در سال ۱۹٨۹ و حزب محافظهکار ملی PAN (که از سال ۱۹۷۶ تلاش میکرد حمایت تاجران بزرگ را جلب کند و موفق هم شد) اقتدار PRI رو به افول گذارد تا سال ۲۰۰۰ که انتخابات را به حزب PAN واگذار کرد. بیشتر اعضای دو حزب نامبرده و بسیاری از کاندیداهای اپوزیسیون زمانی از اعضای PRI بودند. در انتخابات ماه جولای نیز رقابت اصلی را این سه حزب تشکیل میدهند؛ «انریک پنا نیتو» از PRI، ژوزفینا وازکائز موتا از PAN و آندره مانوئل لوپز از PRD.
شیوه مبارزه با کارتلهای موادمخدر و بازگرداندن آرامش و امنیت به کشور مسالهای است که افکار عمومی بیش از هر چیز دیگر درباره آن از نامزدهای ریاستجمهوری پاسخ میطلبد. اخبار جنایات وحشیانه، آدمربایی و شکنجه در مکزیک دیگر شوکهکننده و غیرمعمول نیست واخباری از این دست: «در ماه گذشته در شهر مرزی نوولاردو پلیس ۱۴ جنازه قصابیشده در یک ون خارج از شهر پیدا کرد که قربانیانِ جنگ میان دو کارتل معروف بودند. کمی بعد ۹ جنازه که از پلی در همین شهر آویخته شده بودند، ۱۴ سر بریدهشده در کولرهای شهر، ۱٨ جنازه مثلهشده که در نزدیکی دریاچهای در غرب مکزیک رها شده بودند و ۴۹ بدن بیسر در نزدیکی مرز ایالات متحده کشف شد.»
سیاستهای رییسجمهور کالدرون در مبارزه با کارتلهای موادمخدر تنها خشونت بیشتر به ارمغان آورده است. سیاست او در این زمینه به حضور ارتش در خیابانهای برخی شهرهای خشونتزده مکزیک محدود شده است. در حالی که نتیجه کار نظامیان آنقدر ناچیز است که با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیست. با این حال طبق نظرسنجیها بیش از ۷۰درصد مردم خواهان ماندن ارتش در خیابانها و کنترل خشونتها هستند. همچنین بسیاری میخواهند قانون مجازات اعدام- پس از ۴۵ سال توقف- دوباره به قوانین جزایی کشور بازگردد. چنین خواستهای نشان از وحشت بیش از اندازه از افزایش ترور و خشونت است و بحق هم تصور هر برخورد دیگر غیر از سرکوب خشن با گروهی که به خشونت اعتقاد راسخ دارد، بسیار دشوار است. تخمین زده میشود که درآمد فروش و قاچاق موادمخدر در مکزیک بین ۶/۱٣ تا ۴/۴۹میلیارددلار در سال- حدود سهدرصد تولید ناخالص ملی مکزیک- باشد. مکزیک همواره به لحاظ جغرافیایی نقطهای استراتژیک برای قاچاق موادمخدر، انتقال مهاجران غیرقانونی و قاچاق کالا به ایالات متحده، خود مکزیک و سایر کشورهای آمریکای لاتین بوده است. کارتلهای موادمخدر در مکزیک از اواخر دهه ۱۹۶۰ مقیاس فعالیت خود را افزایش دادهاند. در دهه ۱۹٨۰ و اوایل ۱۹۹۰ کارتل کلمبیایی پابلو اسکوبار بزرگترین قاچاقچی کوکایین با شبکههایی قدرتمند در سراسر جهان بود. پس از مدتی این کارتل با سوداگران مکزیکی برای انتقال کوکایین به ایالات متحده شریک شد. مکزیک زیرساختهای لازم برای قاچاق را طی سالیان به خوبی فراهم آورده بود و کارتلهای مکزیکی در مدت کوتاهی به چنان تبحری رسیدند که اکنون تمام قاچاق کوکایین در دنیا توسط آنها انجام میشود.
هرچند عوامل زیادی در افزایش و تداوم خشونت کارتلهای موادمخدر وجود دارد، ولی بسیاری ریشه آن را در همبازی طولانیمدت و تلویحی میان کارتلهای موادمخدر و دولت میدانند؛ دولتی که سالها چنگال حزب PRI را در گلو داشته است. کارتلها برخی عملیات خود را با استفاده از فساد دولتی پیش میبرند و خیلی معمول است که شهرداری، مقامات محلی و مقامات دولت فدرال به همراه نیروهای پلیس و کارتلهای موادمخدر شبکه تودرتوی فساد راه بیندازند. فساد پلیس بهویژه به حدی است که بسیاری از افسران پلیس بیشتر در استخدام کارتلها هستند تا دولت. در سال ۲۰۰۵، هزارو۵۰۰نفر از هفتهزار افسر پلیس مکزیک مشکوک به ارتکاب اعمال جنایتکارانه و ۴۵۷ نفر دیگر با چنین اتهامی مواجه بودند. پس از سال ۲۰۰۶ که عملیات مبارزه با فساد پلیسی آغاز شد، افسران عالیرتبه بسیاری به اتهام فروش اطلاعات یا حفاظت از کارتلهای موادمخدر دستگیر شدند.
فساد، خشونت و ترور ناشی از وجود کارتلها در مکزیک وضعیت حقوقبشر را نیز بهشدت تحتتاثیر قرار داده است. مسوولیت غیرنظامی برای کنترل موادمخدر به ارتش واگذار شده است که نهتنها در مقابل کارتلها که در مقابل مردم عادی نیز خشونت نشان میدهد و در موارد غیرمرتبط دست به سیاستگذاری میزند. ارتش و پلیس مکزیک به موارد متعدد نقض حقوقبشر حین مبارزه با قاچاق موادمخدر روبهرو هستند.
اما باید دید هر یک از احزاب اصلی مکزیک و نامزدهای انتخابی آنها مسیر آینده مکزیک بدون کارتلها را چگونه میخواهند طی کنند.
«انریک پنا نیتو» کاندیدای حزب PRI که احتمال موفقیت او در انتخابات پیشرو با درصد خوبی بیش از دیگران است، میگوید: مهمترین اولویت امنیتی وی دستگیری سران کارتلها نیست، کارتلهایی که سالانه صدهامیلیون موادمخدر به ایالات متحده قاچاق میکنند، در عوض روی منابع دولتی برای کاهش آدمکشی، آدمربایی و اخاذی، جنایاتی که بیشترین آسیب را به بخش بزرگی از جمعیت مکزیک وارد کرده است، تمرکز خواهد کرد. روش او نیز گسیل نیروهای پلیس و ارتش بیشتر به شهرهایی است که بالاترین نرخ جرم و جنایت را دارند. او میگوید: «این به این معنا نیست که به سایر جرایم توجه نخواهیم کرد بلکه در حال حاضر اولویت ما کاهش خشونتهاست و نه مبارزه با قاچاق موادمخدر.» استراتژی تاکید بر کاهش خشونت شاید به این معنا باشد که تاجران و کارتلهای موادمخدر بیسروصدا به حال خود رها شوند؛ چیزی که در سنت سیاسی PRI سابقه دارد. اعضای این حزب به مماشات و معامله با کارتلها متهم هستند، اما همین مماشات باعث شده بود خشونت به نسبت امروز در بخشهایی از کشور کمتر باشد. در حالی که مبارزه با کارتلها از سال ۲۰۰۶ با روی کار آمدن کالدرون شدت گرفت، کارتلهای بزرگ را تکهتکه کرد و همین خشونت و سبعیت بیسابقهای از جانب کارتلهای بحرانزده به دنبال داشت. شاید به دلیل آرامش نسبی که در دوره طولانیمدت حاکمیت حزب PRI در کشور وجود داشت، اکنون پس از دو دوره مردم مجددا به این حزب روی خوش نشان دادهاند.
در نظرسنجیها مردم از رویارویی نظامی با جرایم سازمانیافته حمایت کردهاند. پنا نیز قول داده این رویارویی را بهگونهای که مورد توافق مکزیک و ایالات متحده باشد، ادامه خواهد داد. در کمپین انتخاباتی خود قول داده شمار افسران پلیس را به ۵۰هزار نفر افزایش دهد. پنا ادعا میکند اکنون بزرگترین مشکل مکزیک خشونت است؛ خشونتی که مردم را مرعوب و مشروعیت دولتی را تضعیف کرده است. او میگوید «جرم و جنایت همواره وجود داشته و خواهد داشت. مساله این است که بتوانیم آن را برای مردم کمخطرتر و تا جایی که امکان دارد از زندگی روزمره آنها دور نگه داریم»
وازکائز موتا کاندیدای حزب PAN در عوض میگوید: «نشان خواهیم داد که مطلقا جرایم سازمانیافته را تحمل نخواهیم کرد.» اما او نیز در عمل سیاستی جز افزایش نیروهای پلیس و نگه داشتن ارتش در خیابانها ندارد. او معتقد است سیاستهای همحزبیاش، کالدرون در مبارزه با کارتلها کمکم دارد نتایج خود را نشان میدهد: این کارتلها ضعیف شدهاند و آمارها نشان میدهد جنایات خشن در سراسر کشور رو به کاهش است.
از میان سه نامزد ریاستجمهوری تنها آندره مانوئل لوپز، نامزد حزب چپگرای PRD حرفهای متفاوتی دارد. او معتقد است تنها راه مهار کارتلها مبارزه با فساد دولتی و اداری و کاهش جرم و جنایت از طریق کاهش نابرابریهاست. همچنین معتقد است حضور ارتش در خیابانها بیش از این جایز نیست. او در نظرسنجیها با فاصله پرناشدنی با پنا در مقام دوم قرار دارد.
هر سه نامزد به دلیل ابهام در برنامه خود در رابطه با جرم و جنایت مورد انتقاد هستند. هیچیک از آنها به طور صریح درباره سیاستهای امنیتی کشور بحث نمیکنند.
سنت تقلب در انتخابات به واسطه سالها حاکمیت حزب PRI چنان در مکزیک ریشه دوانده که به نظر نمیرسد به سرعت و سهولت از آن رخت بربندد. انتخابات سال ۲۰۰۶ که به پیروزی کالدرون از حزب PAN و شکست نامزد چپگرا انجامید، بهشدت مورد تشکیک بود و در همان زمان اعتراضهای وسیعی پیرامون آن شکل گرفت. اکنون نیز بسیاری از دفاع جانبدارانه رسانهها از پنا (نامزد حزب PRI) شکایت دارند که عمدتا از سوی دانشجویان از طیفهای مختلف –چپ، راست و کاتولیک- ابراز میشود. فراتر رفتن از وابستگیهای حزبی در این اعتراضات نشاندهنده وجود مسایل بغرنجی در وضع موجود این کشور است. احساس رهاشدگی و سرخوردگی عمومی ناشی از فساد دیرپای دولتی، همچنین ترس از بازگشت PRI و تصور ناخوشایند بیش از هفت دهه حاکمیت آن، بسیاری از جوانان مکزیکی را به چنین کمپینی کشانده است.
با این همه اقتصاد مکزیک در حال رشد است، گردشگری تقریبا به حال قبل بازگشته و امنیت در برخی بخشهای کشور هرگز به این خوبی نبوده است. طبقه متوسط نیز رو به گسترش است. مساله انتخابات جولای این است: آیا هیچیک از کاندیداها قادر خواهند بود تصویر شکسته و معوج- در جهان و در خود مکزیک- را ترمیم کنند؟
منبع: روزنامه ی شرق
|