کوچ ستارههای سینما به شبکه نمایش خانگی
•
برنامههای مدیریت سینما جهت سامان دادن به سینمای ایران در مسیری پیش رفته که افت سینما جدی شده و نگرانی برای ادامه حیات آن به معنای واقعی کلمه خودنمایی میکند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۶ خرداد ۱٣۹۱ -
۵ ژوئن ۲۰۱۲
اعتماد - سمیه علیپور: برنامههای مدیریت سینما جهت سامان دادن به سینمای ایران همه در مسیری پیش رفته که افت سینما کاملا جدی شده و نگرانی برای ادامه حیات آن اینبار به معنای واقعی کلمه خودنمایی میکند
تغییر مسیر بازیگران ستاره از روی پرده سینما به شبکه نمایش خانگی یکی از واضحترین نتایج کمرونقی تولید و اکران در سینمای ایران است. کاهش رونق تولید فیلم در سینما و شرایط سخت اکران فیلمها از یک سو و از سوی دیگر افزایش هزینههای تولید، توزیع و نمایش فیلم در سینما همگی موجب شده ستارههایی که سالها موجب جذب تماشاگران به سالنها و پرفروش شدن فیلمها میشدند به سمت بازی در مجموعههایی که در شبکه نمایش خانگی عرضه میشود راغب شوند و در این میان آنچه به وضوح از سینما دریغ میشود جمع زیادی از مخاطبان هستند که به نظر میرسد مدتی است با سینما قهر کردهاند و سینماها دیگر شاهد حضور پرتعداد و استقبال گسترده آنان نیست. مهران مدیری، هدیه تهرانی، مهناز افشار، رضا کیانیان، هانیه توسلی، پژمان بازغی، حسین یاری، علی قربانزاده، رضا عطاران، امین حیایی و محمدرضا گلزار بازیگرانی هستند که با حضور در دو مجموعه «قلب یخی» و «ساخت ایران» از سینما دور شدهاند و این روزها فعالیت خود را در مدیوم دیگری غیر از سینما دنبال میکنند.
مدیومی جدید برای سریالها
در روزهایی که موج فارسیوان و سریالهای ماهوارهیی اغلب مخاطبان ایرانی را با خود همراه کرده بود و جمعی از سینماگران ایرانی از تهدیدهای این شبکهها برای مخاطبان سخن میگفتند، تولید مجموعههای تلویزیونی برای شبکه نمایش خانگی به عنوان راهکاری مطرح شد و اتفاقا درباره دو مجموعه «قهوه تلخ» ساخته مهران مدیری و «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی به خوبی به نتیجه رسید و برای نخستینبار مخاطبان در ایران بار تماشای سریال هزینه کردند و سوپرمارکتها محل مراجعه علاقهمندان به این دو مجموعه شد. رقابت جدی میان این دو مجموعه بازار را گرمتر و از سوی دیگر تبلیغات برای کپی نکردن نسخهها میزان فروش را بالا برد و همهچیز به خوبی پیش میرفت که بالاخره مشکلاتی از راه رسید تا تولید و عرضه این آثار به صورت مرتب اتفاق نیفتد و فاصلههای ارائه مجموعهها آن تب تند مجموعههای شبکه نمایش خانگی را نسبتا کمتر کرد. چهرههایی که در جریان تولید این مجموعهها مشغول به کار شدند افرادی بودند که نمیتوان چنین جمعبندی کرد که آنان جمعی از مخاطبان گسترده خود را از سینما خارج و در خانهها و پای تلویزیونها مستقر کردند؛ حمید فرخنژاد با وجود بازی در مجموعه «قلب یخی» همچنان چهرهیی پرکار در سینما بود و مهران مدیری همانطور که هر از گاهی در فیلمی بازی میکرد این روند خود را ادامه داد. در این میان حمید گودرزی و الناز شاکردوست بودند که دیگر کمتر سراغ سینما آمدند، هرچند پیش از شروع به کار «قلب یخی» مدتی بود که این دو بازیگر که همکاریهای پرتعدادی در سینما با هم داشتند، کمتر روی پرده سینما ظاهر میشدند. همچنین لطیفی در عین حال که مشغول ساخت این مجموعه شده بود، فیلم سینمایی «پاریس تا پاریس» را نیز آماده نمایش کرد و این فیلم در بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. بر این اساس ساخت «قهوه تلخ» و «قلب یخی» پتانسیلی از مخاطبان سینما را خانهنشین نکرد و ستارهها را به خانهها نبرد تا اندک دلیلها برای حضور در سالن سینما و تماشای فیلم از بین برود، اما تولید مجموعه جدید «قلب یخی» با حضور پرتعداد ستارهها و «ساخت ایران» به کارگردانی محمدحسین لطیفی با حضور امین حیایی و محمدرضا گلزار، دو ستاره محبوب سینما، وضعیت را به شکل دیگری تغییر داد.
ستارههای پرشمار «قلب یخی»
تولید مجموعه «قلب یخی» از نیمه راه با تغییر کارگردان و رفتن محمدحسین لطیفی و جایگزین شدن سامان مقدم همراه شد؛ تغییراتی که تعطیلی موقت تولید این مجموعه و تغییر بازیگران را به همراه داشت. در مجموعه قبلی «قلب یخی» از میان بازیگران شناختهشده سینما حمید فرخنژاد، الناز شاکردوست، حسین یاری و مهراوه شریفینیا حضور داشتند و استقبال از این مجموعه نیز نسبتا قابلقبول بود؛ اما لطیفی از کارگردانی این مجموعه کنار کشید و سراغ «ساخت ایران» رفت تا از آذرماه سال ۱٣۹۰ صحبت از حضور کارگردان دیگری به میان بیاید و بازیگران مجموعه جذب کارهای دیگر شوند و اینبار برای برنده بودن در رقابت مجموعهسازی در شبکه نمایش خانگی نام ستارههای دیگری از سینما به میان آید. مهران مدیری، هدیه تهرانی، رضا کیانیان، هانیه توسلی، پژمان بازغی، حسین یاری، علی قربانزاده، رضا عطاران و مهناز افشار جزو بازیگرانی بودند که در چند وقت اخیر اخباری درباره حضور آنان در مجموعه «قلب یخی» به کارگردانی سامان مقدم مطرح شده است. این در حالی است که مدیری خود «قهوه تلخ» را در دست تولید دارد. جمع شدن این تعداد از ستارههای سینما در محصولی که دسترسی به آن به راحتی مراجعه به یک سوپرمارکت و هزینه آن به مبلغ ۲۵۰۰ تومان است در مقابل میزان سختیهایی که مخاطبان برای رفتن به سینما متحمل میشوند و هزینه ۴۰۰۰ یا ۵۰۰۰ تومانی برای تهیه بلیت یک نفر، به وضوح نابرابر بودن دو رقیب را به نمایش میگذارد. موضوع دستمزد دریافتی بازیگران از این مجموعه نیز در مقطعی خبرساز شد؛ بازیگرانی که در سینمای کمرونق این روزها پیشنهادی قابل توجه و فرصتی برای همکاری با فیلمسازی شناختهشده ندارند، زیرا اغلب پروانههای ساخت یا برای کارگردانان تازهکار یا کارگردانانی که پس از یکی دو تجربه فیلمسازی سالهای دور دوباره سراغ سینما آمدهاند صادر میشود، بازیگران نیز راهکار را در حضور در مجموعهها دیدهاند و طبیعتا جذب این ستارهها و تاثیری که آنها در مجموعهها و میزان استقبال مخاطبان دارد سبب شده موضوع دستمزد به صورت جدی مطرح شود. یکی از دستمزدهای خبرساز به مبلغی مربوط بود که هدیه تهرانی قصد داشت از سازندگان این مجموعه بگیرد. در خبرها آمده بود تهرانی قرار است برای حدود دو ماه کار، رقمی معادل ۴۰۰ میلیون تومان و نیز ۲ درصد از حق فروش ویدئویی این سریال را دریافت کند. این بازیگر در سال ۱٣۹۱ در فیلم «پل چوبی» به کارگردانی مهدی کرمپور هم بازی کرد و ۱۵۰ میلیون تومان برای این فیلم دریافت کرد. او سال قبل «یک روز دیگر» ساخته حسن فتحی را هم در جشنواره فیلم فجر داشت که البته برای حضور کوتاه او در این فیلم رقم دستمزدی اعلام نشد.
کارگردانی مقدم در مجموعه «قلب یخی» از دیگر موضوعات خبرساز بود؛ برخی خبرگزاریها در روزهایی که انتظار میرفت مقدم ساخت مجموعه را شروع کند از توقف تولید و تسویهحساب با عوامل خبر دادند و این اخبار واکنش مقدم را به همراه داشت. او در پاسخ به اخبار منتشرشده در این زمینه اظهار داشت: «از اخبار مختلف که حول و حوش «قلب یخی» منتشر میشوند، تعجب میکنم. درباره نویسندههای این مجموعه باید بگویم که من برای این مجموعه با آقای احمد رفیعزاده صحبتی نکردم. آخرین همکاری ما به سالها پیش و زمان ساخت سریال «پریدخت» برمیگردد. همینطور با نوید توحیدی اصلا آشنایی ندارم و حتی اسم ایشان به گوشم نخورده است. سابقه نویسندگان این مجموعه را باید اینگونه شرح داد: حامد عنقا، نویسنده دو فصل اول و دوم بود که به دلیل اختلاف نگاه و سلیقه نتوانستیم با هم همکاری کنیم. بعد از او با زامیاد سعدوندیان صحبت کردیم که ایشان پیش از سال نو به دلیل حجم کار و مسوولیت سنگین از این پروژه انصراف داد. پیمان عباسی، سومین نویسندهیی بود که با او صحبت کردیم، اما با او هم مثل عنقا به دلیل اختلاف سلیقه و دیدگاه نتوانستیم همکاری داشته باشیم.»او ادامه داد: «درباره این توقف کار، باید بگویم که من از تهیهکننده خواستم اجازه دهد ۲۰ روز تا یک ماه این کار را متوقف کنیم تا تیم جدید نویسندگان، فیلمنامه را آماده کنند. تیم جدید مشغول کار روی فیلمنامه هستند و علیرضا بذرافشان، به عنوان مشاور من در تیم فیلمنامهنویسان فعال است. تا امروز کار به خوبی پیش رفته و من به خروجیاش بسیار امیدوارم. این کار تا یک ماه دیگر کلید میخورد. در اصل ما یک ماه کار را متوقف کردهایم و پروژه «قلب یخی» تعطیل نشده است. انشاءالله تا یک ماه دیگر پروژه در آرامش و قدرت شروع به کار میکند. از تهیهکننده متشکرم که از آذرماه تاکنون صبر کرده است. این پروژه یک پروژه میلیاردی است. در حال حاضر، قصه را به تیم نویسندگان دادهام و مشغول نوشتن هستند. این توضیح را بدهم که این فصل ٣۰ قسمت دارد و به تلخی فصلهای قبل نیست، اما کمدی هم نیست و کاملا جدی و رئال است. در مجموعه سوم، مثل سریالهای خارجی که بر اساس فصلبندی تعریف میشوند، اصلیترین کاراکتر فصل قبل، به عنوان واسطه به این دو فصل حضور دارد که در قلب یخی سوم، شخصیت حامد با بازی حسین یاری این وظیفه را به عهده دارد.»مقدم همچنین درباره بازیگران این مجموعه گفت: «در نهایت باید از همه بازیگرانی که بدون فیلمنامه و صرفا براساس اطمینانی که به من داشتند، با ما همکاری میکنند، تشکر کنم. مهران مدیری، هدیه تهرانی، رضا کیانیان، هانیه توسلی، پژمان بازغی، حسین یاری، علی قربانزاده، رضا عطاران و همگی؛ سرمایهگذار هم سرمایه سنگینی برای این کار گذاشته و همین مسوولیت مرا سنگینتر میکند. من بهشدت به این کار اعتقاد دارم و امیدوارم همه سربلند باشیم.»
دو ستاره پولساز در «ساخت ایران»
ترکیب طلایی امین حیایی و محمدرضا گلزار در فیلمهایی چون «کما» و «شیش و بش» موجب رونق سالنهای نمایشدهنده آثار آنان شده است و این همکاری موفق بعد از سالها در مجموعه «ساخت ایران» ادامه پیدا کرد. چهره آشنای این دو بازیگر در کنار هم تداعیکننده آثاری است که زمانی مخاطبان بسیاری را به سالنهای سینما میآورد و حالا آنان را در خانهها مینشاند تا بازی دو بازیگر محبوب خود را تماشا کنند. حضور امین حیایی در این مجموعه در آغاز راه به مشکلاتی برخورد؛ صحبت از قرارداد همزمان بازی حیایی در این مجموعه و فیلمی سینمایی مطرح شد و اشکال وارد شده از سوی تهیهکنندگان به این موضوع که امکان همکاری همزمان یک بازیگر با دو پروژه وجود ندارد. این مساله بالاخره درباره حیایی برطرف شد و او برای بازی در «ساخت ایران» راهی لبنان شد. گلزار نیز چند سالی است که بنا به دلایلی نامشخص و گاه انتشار خبر ممنوعالفعالیت شدن او حضور کمرنگی در سینما دارد. او سال گذشته بعد از مدتی که کمتر تصویر او روی سردر سینماها نقش میبست، دو فیلم «در امتداد شهر» علی عطشانی و «شیش و بش» بهمن گودرزی را روی پرده داشت که البته حضور کمرنگ او در «در امتداد شهر» نتوانست کمک چندانی به فروش این فیلم بکند، هرچند «شیش و بش» نسبتا خوب فروخت. حالا دو بازیگر فیلمهای پرمخاطب سینمای ایران شهرت خود را در مجموعهیی که برای عرضه در شبکه نمایش خانگی تولید میشود، هزینه میکنند. البته «ساخت ایران» با وجود این دو ستاره و هزینههایی که برای تولید آن صرف شده، در جذب مخاطب چندان موفق عمل نکرده است.
مخاطبان را به سینما بازگردانید
مخاطبان برای دیدن فیلم خوب، بازیگر محبوب خود، جادو شدن به واسطه هنر سینما و تماشای تصاویر روی پرده بزرگ و مشاهده هنر کارگردان به سینما میروند؛ پرسش این است که اکنون فیلمهای سینمای ایران چه میزان از این خواست را برآورده میکنند؟ آیا تماشاگرانی که این روزها میروند میتوانند اثری قابل قبول از کارگردان محبوب خود ببیند؟ میتوانند یک بازی درخشان از بازیگر مورد علاقهشان را روی پرده عریض به تماشا بنشینند؟ میتوانند فیلمی را مشاهده کنند که برای اکران شدن آن روزشماری کردهاند و همه اخبار تولید آن و تبلیغات برای نمایش را پیگیری کردهاند؟ میتوانند با انگیزه از دست ندادن یک اثر هنری سختی راهی شدن از خانه و رسیدن به سالن و پرداخت قیمت بلیت را متحمل شوند؟از سوی دیگر بازیگران شناختهشده سینما با چه هدف و انگیزهیی میتوانند بازی در یک کار را بپذیرند؟ انگیزه هدایت شدن از سوی یک کارگردان مطرح و ثبت اثری موجه در کارنامه کاری خود؟ یا دریافت دستمزدی قابل قبول و توجیه کار متوسط به واسطه مبلغ دریافتی؟سینمایی که بخش خصوصی آن بعد از ناامنیهای ایجادشده در زمینه اکران دیگر بیش از پیش امیدی به بازگشت سرمایه فیلم ندارد و همچنین با هزینههای افزایشیافته تولید مواجه است، چه چیزی برای پرداخت به بازیگر و جلب نظر او و دریافت کاری قابلقبول از او دارد؟برنامههای مدیریت سینما جهت سامان دادن به سینمای ایران همه در مسیری پیش رفته که افت سینما کاملا جدی شده و نگرانی برای ادامه حیات آن اینبار به معنای واقعی کلمه خودنمایی میکند. روزبهروز تعداد مخاطبان کاهش مییابد و هیچ سیاستی برای تولید فیلمهای باکیفیت و پرمخاطب مشاهده نمیشود و چنین است که مجموعههای شبکه نمایش خانگی محلی پردرآمد برای بازیگران و محصولاتی کمهزینه برای تماشاگران محسوب میشود و این یکی از مهمترین دلایلی است که حتما در ماههای آتی تعداد مخاطبان سینما را قطعا بسیار کمتر از تعداد اندک این روزها خواهد کرد و همه اینها زنگ خطری برای کسانی است که از ایجاد تحول در سینما و آوردن خانوادهها به سالنها میگفتند.
|