یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

جواب مادر بزرگ یا پاسخ استاد؟


مارال سعید


• براستی دکتر زیباکلام که خود نیک میداند در نظام موجود ایران، مشکلات مردم با رفتن حسن و آمدن حسین برطرف نمی گردد چون این مشکلات ریشه در ساختار نظام دارد چرا اینگونه تجویزها و فراخوانها را که راه بجائی جز درد مضاعف مردم نمیبرد، پیش میکشد و خاک به چشم مردم می پاشد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٨ خرداد ۱٣۹۱ -  ۷ ژوئن ۲۰۱۲


چند روز پیش مادر بزرگ زندگی را برای ما وانهاد و رفت.
با رفتنش مرا برد به دوران کودکی، زمانی که پدر برای رهایی از شیطنتهای من در فصل تابستان، مرا میبرد به خانه ی او، در روستائی که خود نیز در آنجا زاده شده بود.
خانه ی مادر بزرگ آنقدر سوراخ سنبه و چیزهای جالب داشت که برای کشف تمامی آنها حتی سه ماه تابستان هم برای بچه ی شیطانی چون من، زمانی کم بود.
از جمله در محوطه ی جلوی خانه، چاه آبی بود که بغیر از مادر بزرگ، همسایه ها هم آب شربشان را از آن تأمین میکردند.
یکی از تفریحات من، تماشای پرنده هایی بود که برای حمام و نوشیدن جرعه ای آب در ساعات گرم روز، روانه ی چاله آبهای بجا مانده از سرریز دلو آبکشی می شدند.
در میان این پرنده گان، چند پرنده ی سیاه و سفید، در قد و قواره گنجشک، کمی کشیده تر بودند که من شیفته ی حرکات آنها بودم.
مادر بزرگ آنها را «دم جنبانک» می نامید. چرا که دمشان دائم در جنبش بود.
مادر بزرگ در پاسخ به سوآل نوه اش در علت این جنبش میگفت: آنها با این کار به دنبال جفت میگردند.
بعدها استاد پرنده شناسی، علت را حفظ تعادل در پرنده میدانست.
این بماند.
حتما ً شما نیز چون من، حرفهای دکتر زیبا کلام را دنبال کرده و میکنید. به اغراق نگفته ام اگر بگویم او از طایفه ی نادریست که در ایران به کار اندیشه است.
دکتر! باقیمانده ای از آن مردان و زنانیست که در پس انقلاب ضد شاهی سال ١٣٥٧ در ایران، خالصا ً و مخلصا ً پاشنه ها را ورکشید و بدنبال ساخت حکومت اسلامی روانه ی کوه و دشت و بیابان شد و بسیار ظلمها و زشتیها دید و دم فرو بست. چه که می پنداشت آن ناهنجاریها طبیعت انقلاب است. اما اکنون دست نایافته به آرزو، پیرانه سر، کنجی در دانشگاه گزیده و به دادن پند و اندرز اکتفا میکند، چرا که دیگر همفکران و هم مشربان او امروزه یا در گوشه ی زندانند و یا رانده شده به کنج خانه ها و یا جانشان را از ترس ابلیسیان برداشته اند و آواره ی دیار غربت گشته اند.
او چند صباحیست "چاه"ی کشف نموده بنام سردار قالیباف (شهردار کنونی شهر تهران) که مرتب، جا و بیجا در طواف آن است و سعی مینماید به دیگران نیز بفهماند که گنجی یافته است.
اینکه دکتر روی سخنش در فراخوان های حمایت از سردار قالیباف با کدام بخش از اصلاح طلبان است خود جای سوآل دارد.
اما به دیگر معنی، آیا او بواقع نمی داند حکومت تمامی احزاب و انجمنهایی را که اصلاح طلبان در آنها گرد آمده بودند منحل و فعالیت آنها را غیرقانونی اعلام نموده است؟ آیا او نشنیده در همین پارلمان نیم بند اسلامی، نمایندگان!! شعار میدادند و خواستار اعدام رهبران اصلاح طلب بودند؟!   
در ثانی، آنچه را که او ادعا دارد در انبان سردار یافته، یعنی:
«توسعه سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات، انتخابات آزاد، حاکمیت قانون» ١
که دیریست حنایی رنگ باخته است و بیش از همه، همانها که او آنها را اصلاح طلب می نامد، واقف گشته اند که در نظام برساخته از ولی مطلقه ی فقیه، رئیس جمهور محلی از اعراب نیست که توان عملی غیر از خواسته های ولی فقیه را داشته باشد.
اینکه چرا دکتر، اصلاح طلبان را به گرد سردار قالیباف فرامیخواند، جای تعجب دارد و نشان از نسیان در نزد او. لذا مجبورم به گفته های خودش در مورد سیستم پارلمانی یا ریاستی ارجا دهم:
«به هرحال نظام ما مبتنی بر ولایت فقیه است و سیاستهای کلان کشور باید توسط ایشان مدیریت و نظارت شود. بنابراین نمی تواند هم ولایت فقیه وجود داشته باشد و هم رئیس جمهور هرکاری خواست انجام بدهد. اگر ایشان نظرشان این باشد که نظر من باید باشد، همان مشکلاتی که با هاشمی و خاتمی و احمدی نژاد داشت باردیگر و با رییس جمهور بعدی هم ممکن است تکرار شوند. » ٢
براستی او که خود نیک میداند در نظام موجود ایران، مشکلات مردم با رفتن حسن و آمدن حسین برطرف نمی گردد چون این مشکلات ریشه در ساختار نظام دارد چرا اینگونه تجویزها و فراخوانها را که راه بجائی جز درد مضاعف مردم نمیبرد، پیش میکشد و خاک به چشم مردم می پاشد؟
آری، دکتر زیبا کلام یکی از نادر افرادیست در ایران که سعی در ایجاد فکر داشته و به گونه های مختلف میکوشد کنشگران سیاسی-اجتماعی و اقتصادی را به فکر وادارد و تا این اندازه، تلاش او قابل تقدیر و برای من ارزشمندست، لیک در سرگیجه ی اخیر، او مرا دچار شبه کرده و جا دارد از شما بپرسم؛ جنبش های او برای یافتن جفت است یا بخاطر حفظ تعادل؟

مارال سعید

١- www.ebtekarnews.com
٢- www.khabaronline.ir


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست