یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

هنر و مبارزه‌
هنر مبارزه‌ و مبارزه‌ی هنرمندان


ریبوار معروف زاده


• اگر افرادی از جامعه‌ی کوردستان مخاطب اثار داریوش و شاملوها هستند این امر نه‌ بدلیل ان است که‌ این افراد بر زبان فارسی تسلط دارند بلکه‌ به دلیل‌ زبان هنری این هنرمندان است که‌ کوردها و فارسها را بصورت برابر و یکسان مخاطب قرار می‌دهند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۱ خرداد ۱٣۹۱ -  ۱۰ ژوئن ۲۰۱۲


پیوند هنر و انسان، هنر و سیاست، هنر و جامعه‌ در مقطعی از تاریخ معنا پیدا می‌کند که‌ انسان از اسارت قدرتهای اسمانی و متافیزیکی رهایی می‌یابد و بر سرنوشت خویش مسلط می‌شود. البته‌ پیش از این دوران نیز زیبایی وجود داشته،‌ لکن این زیبایی نه‌‌ بنام افرینش افراد و انسانها بلکه‌ بنام طبیعت و امپراتوریها و دوره‌هایی از تاریخ شناخته‌ شده‌‌ است. پس از قرار گرفتن انسان در مرکز جهان، پس از برپایی حکومت قانون و گرفتن حق رای، پس از پیدایش حق مالکیت خصوصی و اتونومی فرد، "هنر هنرمند" نیز متولد می‌شود. هنر انتقال معنا در قالبی زیباست. هنر عبارت از نشان دادن و برجسته‌ نمودن ایده‌ و ارمان بر روی واقع است. قلمرو هنر ما بین فانتازیا (subjective) و واقع (objective) قرار گرفته‌ و از فلکلور تا نقاشی و مجسمه‌سازی و...، از رمان و شعر و سرود و ...تا موسیقی و فیلم و سینما را در بر می‌گیرد، ولی هنر بصورتی رها نه‌ در‌ دنیای فانتازیا و نه‌ در دنیای واقع جای می‌گیرد. سرچشمه‌ استقلال و فرامرزی هنر نیز از همین ویژگی هنر سرچشمه‌ میگیرد که‌ قادر است در بحبوحه‌ی جنگی خانمانسوز سرود زندگی و اشتی را سر دهد و در اسودگی روزمره‌گی انسان تابلویی تاریک به‌ نمایش بگذارد. با تغییر نگرش و شرایط زندگی انسان، هنر نیز تا حدی دگرگون گشته‌ است. هنر با پیشرفت انسان پیشرفت نموده‌‌ و با گسست انسانها در جهان مدرن نیز، با تقسیم انسانها به‌ ایدئولوژی، طبقه‌ و گروه‌های مختلف، هنر نیز براساس خواست و هنر هنرمندان تقسیم می‌شود. همچنین بدنبال مواجهه‌ انسان با پیچدگی و پدیده‌های جهان مدرن، با گسترش قدرت بازار و ماشینی شدن و حتی کالایی شدن انسان، هنر نیز تحت تاثیر صنعتی شدن قرار می‌گیرد. نهایت بدی جهان تکنولوژی و سرمایه‌داری نیز همین امر است که‌ از راه‌ تبدیل هنر به‌ کالایی برای فروش، از طریق تصاحب اخرین ایستگاه‌ درک و احساس انسان، انسان را با یک سردی و خودکشی بزرگ اجتماعی و سیاسی روبرو ساخته‌ است. تسلط رهای علم بر جهان همه‌ی سنتها، مقدسات و حقیقتها را خار و کوچک نموده‌ است، عقلانیت سود را بر روابط انسانی مسلط نموده‌ و انسان در دریایی از پرسش و گمان رها ساخته‌ است. به‌ همین جهت هنر در دنیای امروز نقش اخرین سرچشمه‌ی روحیی به‌ فروش نرسیده‌، نقش اخرین پناهگاه‌ امید و زیبایی بشر را بازی می‌کند.

برای اینکه‌ پیوند هنر کوردی را با شرایط سیاسی، اجتماعی و تاریخی کورد نشان دهیم و از جامعه‌شناسی هنر کوردی، از هنر مبارزه‌ و مبارزه‌ هنرمندان، سخن بگوییم پرسشهایی را پیرامون هنر مبارزاتی ملت کورد از پنچ جوان شرق کوردستان مطرح نموده‌ایم. از این پنج جوان، که‌ سن انها بین ۲٣ تا ٣۵ سال است، خواسته‌ایم تا سرود و ترانه‌های مبارزاتی مورد علاقه‌شان را همراه‌ با نام خوانندگان این اثار ذکر کنند. برای پاسخ گویی به‌ این پرسش هیچ تعریف مشخصی از مبارزه‌ و هنر را در اختیار انها قرار نداده‌ایم، تا بر مبنای این تعاریف پاسخ دهند، زیرا می‌خواهیم از راه‌ پاسخ‌های انها‌ به‌ ویژگی های مبارزه‌ و هنر کوردی اشاره‌ نماییم. پاسخهای این افراد را در جدولی قرار داده‌ایم تا از طریق این جدول پیرامون سرود و ترانه‌ی کوردی، به‌ عنوان بخشی از هنر کوردی، صحبت بنماییم.



پیش از انکه‌ به‌ تشریح ویژگی جدول و تصویری که‌ این جدول تشکیل می‌دهد بپردازیم این نکته‌ را باید عنوان کنیم که‌ فرم یا چارچوبی که‌ تصویر، تصویری از اثار مبارزاتی، در ان تشکیل می‌شود محصول نگرش و دیدگاه‌ ان عده‌ از جوانان شرق کوردستان است که‌ در فاصله‌ی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ به‌ ترانه‌های کوردی گوش فرا داده‌اند. بدلیل انکه اگر به‌ میانگین سنی این افراد توجه‌ کنیم (۲٣ تا ٣۵) و فرض را بر این بگذاریم که‌ این جوانان از سن ۱۴ یا ۱۵ سالگی به‌ بعد توانسته‌اند بصورتی اگاهانه‌ به‌ ترانه‌ها گوش فرا دهند، بدان معنا که‌ قادر باشند تفاوت میان اثار هنری را تشخیص داده‌ و اثار دلپسند خود را برگزینند، این جدول گزیده‌ای از اثار مبارزاتی تاثیرگذار در فاصله‌ سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ را نشان می‌دهد. بدین جهت ویژگی داخل جدول بیشتر دلالت به‌ ویژگی‌های هنر و مبارزه‌ی ملت کورد در این برهه‌ی زمانی دارد.

۱- سوررئالیست بودن (surrealist) هنر کوردی:
اگر به‌ پاسخ این جوانان دقت کنیم متوجه‌ می‌شویم که‌ انان نام هنرمندانی از همه‌ی بخشهای کوردستان را ذکر نموده‌اند. این در حالی است که‌ در ان مقطع و البته‌ هم اکنون نیز سیاست کوردی بین هر یک از بخشهای کوردستان به‌ ادبیات و سیاست منفک یک یا چند حزب تقسیم گشته‌‌ است. در اینجا تفاوت میان هنر مبارزاتی و سیاست کوردی را در می‌ابیم که‌ سرود و ترانه‌های مبارزاتی کوردی توانسته‌ در جغرافیایی وسیعتر مخاطب پیدا کنند. اساسا این ویژگی هنر کوردی بدلیل ان نیست که‌ این اثار در ان دوران توانسته‌اند از راه‌ سی دی، رادیو و ... از مرزهای مصنوع عبور کنند، بلکه‌ این زبان این اثار است که‌ مرزها را در می‌نوردد. ویژگی هنر مبارزاتی کوردی اینست که‌ زبان سرود و ترانه‌ها کوردستانی است بدان معنا که‌ مکان، موضوع، نماد و پیامهایی که‌ در این اثار بکار رفته‌اند به‌ بخشی از کوردستان تعلق ندارد و در تمام بخشها مشترک است. لازم است به‌ این امر توجه‌ کنیم که‌ اگر در ترانه‌ای مکان، نماد، موضوع و پیام بکار رفته‌ همگانی و عمومی نباشد توان تاثیرگذاری و جغرافیای دیالوگ کردن اثر نیز محدود خواهد بود. به‌ عنوان مثال افراد زیادی برای مراسم ازدواجشان، خوانندگان یا افراد خوش صدایی را دعوت می‌کنند تا اینکار هم مراسم را مزین کند و هم اینکه‌ این مراسم، از راه‌ ثبت صدا و فیلم، ماندگار بشود لکن در اینجا هیچ هنر ملی یا مبارزاتی پدید نمی‌اید چونکه‌ افرادی از همین ملت و زبان نمی‌توانند با این اثر پیوند و رابطه‌ برقرار کنند و در نقش شنونده‌ یا مخاطب قرار گیرند. بدین ترتیب زبان هنری کورد در مقایسه‌ با زبان سیاسی کورد سوررئالیست است‌ یا اینکه‌ زبان سیاسی کوردی بسیار رئالیست است بدان معنا که‌ همچنان که‌ کو‌ردستان میان چهار کشور تقسیم شده‌، در هر یک از این بخشها ادبیات و زبان سیاسیی مجزا و متفاوتی از بخشهای دیگر وجود دارد نه‌ اینکه‌ یک زبان سیاسی مشترک برای تمام بخش‌ها موجود باشد. این در حالی است که‌ یک زبان هنری کوردی، برخلاف واقعیت امر و تقسیم کوردستان در چهار کشور، در سراسر کوردستان وجود دارد.

۲- رئالیستی بودن (realist) هنر کوردی
اگر نگاهی دوباره‌ به‌ جدول بیاندازیم متوجه‌ میشویم که‌ جدول دارای ظاهری مردانه‌ است یعنی اینکه‌ شمار هنرمندان زن در کمترین حد ممکن است و از میان ۱۰ نفر موجود تنها ۲ نفر از انان زن می‌باشد. در اینجا سیمای هنر کوردی تشابه بسیاری با سیمای مبارزه‌ی ملی کورد دارد. همچنانکه‌ مشارکت زنان در مبارزه‌ کمتر از مردان بوده‌، سیمای جنبش ملی کورد سیمایی مردانه‌ بوده،‌ به‌ همان ترتیب مشارکت زنان در افرینش اثار هنری مبارزاتی نیز کمرنگ بوده‌ است. این جوانان در اغلب موارد حتی نام سرود را بخاطر نداشته‌اند اما بخشی از انرا که‌ در یادشان مانده نوشته‌اند. اگر به‌ کلمات‌ و اصطلاحات داخل جدول نگاه‌ کنیم متوجه‌ کلمات و مفاهیمی همچون پیشمرگ، جنگ، اسلحه‌، شهید، قندیل و ... می‌شویم. این کلمات و اصطلاحات دقیقا فضای مبارزه‌ی مسلحانه‌ را بازتولید می‌نمایند. برای نسلی که‌ در عصر کنونی به‌ دنیا امده‌ این پرسش مطرح خواهد شد که‌ مابین پیشمرگ و هنر مبارزاتی کوردی کدام یک قبل از دیگری جنگ را اغاز کرد؟ در حقیقت محتوای هنر مبارزاتی کوردی تکرار همان فضای مبارزه‌ی مسلحانه‌ بوده‌ است. هرچند که‌ زبان هنر مبارزاتی کوردی در مقایسه‌ با زبان سیاسی کوردی از وسعت و وحدت بیشتری برخوردار بوده‌ لکن جوهر این زبان اکنده‌ از همان معانی و مفاهیم و فضای مبارزه‌ی مسلحانه بوده‌‌‌ است. در حقیقت عقلانیت هنر کوردی نه‌ تنها متفاوت از عقلانیت سیاسی کوردی نیست بلکه‌ هنر کوردی وسیله‌ای در خدمت عقلانیت سیاسی بوده‌ است که‌ خارج از ان از هیچ وجود و اراده‌ای برخوردار نبوده‌ است. بدین ترتیب هنر کوردی انقدر رئالیست است که‌ خون و اسلحه‌ و نارنجک را نیز وارد شعر و سرود می‌نماید. ایا هنر و ترانه‌ای که‌ پر از اسلحه‌ و خون باشد می‌تواند میان ملتهای دیگر و جهان شنونده‌ و مخاطب و دوست پیدا بکند؟
در اینجا برای اینکه‌ نشان دهیم که‌ هنر مبارزاتی کوردی هنر تماما رئالیستی بوده‌ است سال ضبط سرود و ترانه‌ها را در جدول دیگری نمایش می‌دهیم.



اگر به‌ جدول بالا دقت کنیم درمیابیم که‌ تمام این اثار هنری در فواصل سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۰ پدید امده‌اند. به‌ عبارت دیگر از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۲ یا اینکه‌ هیچ اثر هنری مبارزاتیی تولید نشده‌ یا اگر هم اثری پدید امده‌ از سوی جامعه‌ به‌ عنوان یک اثر هنری مبارزاتی پذیرفته‌ نشده‌‌ است. همین رئالیستی بودن بیش از حد هنر مبارزاتی کوردی موجب گردیده‌ که‌ هنر استقلال لازم را از واقع و فضای مبارزه‌ی مسلحانه‌ ان دوران نداشته‌، متفاوت و فرای سیاست کوردی از هیچ اراده‌، بنمایه‌، تفکر و معنایی برخوردار نباشد. استقلال هنر کوردی به‌ معنای نبود ارتباط و قطع پیوند با جامعه‌ نیست بلکه‌ بدان معنا است که‌ هنر به‌ مکان، زمان و جهتگیری مشخصی محدود و منتهی نگردد. استقلال هنر اینست که‌ به‌ تابعی از اراده‌ی سیاسی تبدیل نگردد و از خواست و اراده‌ی هنرمند نشآت بگیرد. اگر خود هنر، دارای اراده‌ی خود نباشد، خود سوژه‌ی خویش نباشد نمی‌تواند به‌ افرینش فضا و معنا بپردازد. مسئولیت اصلی هنر نیز اینست که‌ مابین قدرت (power) و خشونت (force) فضایی برای ازادی باشد. این امر که‌ ترانه‌ی مبارزاتی کوردی نتوانسته‌ میان ملتهای ترک، فارس، عرب و سایر ملتهای منطقه‌ و جهان شنونده‌ و مخاطب پیدا کند دلالت بر ان دارد که‌ پیوند و تصویری که‌ زبان هنری کوردی ایجاد می‌نماید نه‌ تصویری از ملت کورد و ملتهای دیگر نه‌ تصویری از ملت کورد و جهان بلکه‌ پیوند و تصویری میان کورد و کوردستان است. اگر افرادی از جامعه‌ی کوردستان مخاطب اثار داریوش و شاملوها هستند این امر نه‌ بدلیل ان است که‌ این افراد بر زبان فارسی تسلط دارند بلکه‌ به دلیل‌ زبان هنری این هنرمندان است که‌ کوردها و فارسها را بصورت برابر و یکسان مخاطب قرار می‌دهند. زبان هنری کوردی باید از‌ معنا و عقلانیتی برخودار باشد، اگر به‌ هر زبان دیگری دوبله‌ شد، بتواند در میان ان ملت و سرزمین به‌ گفتگو و ایجاد پیوند بپردازد.

منابع :
۱- مانای هونه‌ر، هێربرت رێد، وه‌رگێرانی: سه‌ربه‌ست خوسره‌و عارف
۲- کۆمه‌ڵناسی هونه‌ر، فه‌رزاد حه‌سه‌نزاده‌
٣- ره‌خنه‌ی مارکسیستی، فه‌روخ نێعمه‌تپور، ژماره‌ی دووی گۆڤاری قه‌له‌م
۴- مدرنیته‌، زیبایی شناسی و هنر، رامین جهانبگلو، انجمن فلسفی اگورا
۵- جامعه‌شناسی هنر، انسیه‌ ملکیان  


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست