یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

درخواست حمایت یک زن پناهجو ایرانی در ترکیه از مدافعان حقوق بشر



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۱ خرداد ۱٣۹۱ -  ۱۰ ژوئن ۲۰۱۲


اخبار روز - گزارش دریافتی: یک زن پناهجوی ایرانی در کشور ترکیه با نوشتن نامه ای خواستار حمایت مدافعان حقوق بشر از خود شده است.
متن کامل نامه ی این زن پناهجوی ایرانی که هم اکنون ساکن ترکیه است در ذیل می آید؛

من یک زن پناهجوی ایرانی هستم که در کشور ترکیه زندگی می کنم. به دلیل تغییر دین در ایران بازداشت شدم و مورد شکنجه و آزار و اذیت قرارگرفتم. با قرار وثیقه تا مشخص شدن روز دادگاهی ام آزاد شدم. اما به دلیل ترس از بازگشت به زندان و احتمال اینکه دوباره تحت شکنجه قراربگیرم به همراه فرزندانم و از طریق قاچاق به ترکیه آمدم. فرزندانم هنگام فرار از ایران به ترتیب ٨ ساله و ۲ ساله بودند. هنوز هم مسیر سخت فرار از ایران به ترکیه را فراموش نمی کنم و مشکلاتی که به همراه فرزندان خردسالم متحمل شدم. پس از رسیدن به ترکیه از کمیساریای عالی سازمان ملل در شهر وان درخواست پناهندگی کردم و خود را تحت پوشش آنان قراردادم.
متاسفانه سازمان ملل پس از گذشت یک سال و نیم به درخواست پناهندگیم جواب منفی داد. این مسئله باعث نشد که امیدم را از دست بدهم. با خود گفتم احتمالا اشتباه شده و یا شاید در جلسه اول نتوانسته ام مشکلات خود را درست توضیح بدهم و وکلا را قانع کنم. تنها امیدم فرصتی دوباره و مصاحبه مجدد با وکلای سازمان ملل بود که این بار با قاطعیت بیشتر از خودم و فرزندانم دفاع کنم و پناهندگی که حقمان است را از سازمان ملل بگیریم. البته ناگفته نماند که حق پناهندگی دادنی است نه گرفتنی اما متاسفانه در دفتر سازمان ملل در ترکیه به سختی گرفته می شود.
بعد از ۱٨ ماه انتظار برای مصاحبه دوم به من فرصت داده شد که از خودم دفاع کنم. این بار خیلی قاطعانه دفاع کردم اما متاسفانه پس از گذشت یک سال از مصاحبه مجدداً پاسخ رد گرفتم و درخواست پناهندگیم مورد تایید قرارنگرفت. این بار حتی پرونده ام نیز بسته شد و این یعنی حق پناهندگی شامل من نمی شود و باید به کشور خود بازگردم و در آنجا به زندگی ادامه دهم.
طی این سه سال از بدو ورودم تا بسته شدن پرونده ام با مشکلات زیادی مواجه شدم. چون یک زن تنها و مطلقه بودم در ارتباط با مردم ترکیه خصوصاً مردان ترک خیلی سختی کشیدم. از هیچ جایی نیز ساپورت مالی نمی شدم. پلیس ترکیه به پناهنده ها اجازه کار نمی دهد. امرار معاش و تامین مایحتاج خود و فرزندانم برای من خیلی مشکل بود. مجبور شدم با دستمزد بسیار پایینی پیش ترکها آرایشگری کنم. از طرف دیگر هر روز به دفتر سازمان ملل در ترکیه باید مراجعه و برای بررسی پرونده ام به آنها التماس و خواهش می کردم. تمام این سختیها بود و حالا نیز گرفتن پاسخ رد برای من و دوفرزندم شرایط بسیار سختی را به وجودآورده است.
۶ ماه قبل نیز که در شهر وان زلزله آمد، دختر کوچکم را خونی و زخمی از زیرآوار بیرون آوردم. تمام وسایلی که در این مدت جمع کرده بودم در اثر زلزله از بین رفت.
چند ماه مجبور شدیم در چادر زندگی کنیم. سپس دولت ترکیه بدون اینکه از سوی هیچ سازمان و یا ارگانی حمایت بشویم ما را به شهر دیگری انتقال داد. راهی شهری شدم که کسی را در آنجا نمی شناختم. درست مثل روز اولی که وارد کشور ترکیه شدم. هیچ امیدی به کسی یا جایی نداشتم. در این مدت بچه هایم به شدت مریض شدند. شرایط اقتصادی ام به قدری بد بود که نتوانستم آنها را به دکتر ببرم. این برای یک مادر بدترین زجر است که بیماری فرزندانش را ببیند اما نتواند برایشان کاری انجام بدهد. سازمان ملل بعد از گذشت سه ماه اعلام کرد که به تمام پناهندگانِ زلزله زده کمک نقدی می کند. اما این کمک به دلیل بسته شدن پرونده ی من فرزندانم در دفتر سازمان ملل در ترکیه متاسفانه شامل حال ما نشد. یعنی می توانم بگویم اول سازمان ملل و بعد زلزله زندگیم را از من گرفت.
و این روزها دارم از خود می پرسم؛ «آیا مگر من و فرزندانم انسان نبودیم؟!»، «چرا بدون هیچ پشتوانه و امیدی در کشوری غریب باید شاهد بدبختی خود و فرزندانم باشم؟!»، «آیا کسی هست که برای چند لحظه خود را جای من مادر بگذارد؟!» و بالاخره اینکه «آیا این درد دلهای من شنونده ای دارد؟!»
تمام درها به رویم بسته شده. هیچ کار دیگری از دستم بر نمی آید. به خاطر مشکلات و شرایطی که پیشتر در ایران داشتم به این کشور نمی توانم بازگردم. ایران اگر برای من جای مناسبی بود خب همانجا می ماندم و این همه مشکل و سختی را در طول مدت این سه سال به جان نمی خریدم و برخود و فرزندانم تحمیل نمی کردم. درخواست پناهندگیم مورد تایید قرارنگرفته از دیگر سو نمی توانم به همین شکل در ترکیه زندگی کنم. بنابراین خواستم با نوشتن این نامه ضمن شرح وضعیت و شرایطم از مدافعان حقوق بشر تقاضای حمایت کنم. فقط نکته ای را به تمام عزیزان مدافع حقوق بشر در پایان متذکر می شوم و آن هم اینکه خواهش می کنم از من و مشکلاتم به عنوان تبلیغات استفاده نکنید. تقاضای من از شما فقط کمک به مادری دل شکسته است که فرزندانش نیز ناخواسته دارند به پای او و مشکلاتش می سوزند.

با تشکر فراوان
شمسی محمدعلی زاده بدری (مریم) 
شماره ی تلفن برای تماس:
00905376049994


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست