مردم باید انتخاب کنند
گفتگوی الاهرام با احمد شفیق نامزد ریاست جمهوری در مصر
•
گرچه بسیاری انتخاب او را ضعیف میدانند اما او سخت امیدوار است... کسی که روزی نخستوزیر بود و جریان انقلاب او را از عرش به فرش رساند و اینک احساس میکند با انتخابات میتواند دوباره از فرش به عرش بازگردد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۵ خرداد ۱٣۹۱ -
۱۴ ژوئن ۲۰۱۲
شرق - محمدعلی عسگری: آنچه میخوانید ترجمه مصاحبهای از «احمد شفیق» نامزد جنجالی انتخابات ریاستجمهوری مصر است؛ فردی که تقریبا هیچکس انتظارش را نداشت، بتواند رقبای سرسختی را پشت سرگذاشته و به دور دوم راه یابد. گرچه بسیاری انتخاب او را ضعیف میدانند اما او سخت امیدوار است و از آن گذشته احساس میکند در جبههای به گستردگی مصر با کسانی درحال مبارزه است که میخواهند این کشور را به قهقرا سوق دهند؛ کسی که روزی نخستوزیر بود و جریان انقلاب او را از عرش به فرش رساند و اینک احساس میکند با انتخابات میتواند دوباره از فرش به عرش بازگردد.
روزنامه «الاهرام» در معرفی او نکات جالب توجهی را بیان میکند که حیف است ترجمه نشود: «شفیق همان کسی که او را میشناسی و در تلویزیون میبینی... بدون کراوات یا پیراهنی یقهسفید با تیشرتی پنبهای و شلواری که برای راه رفتن راحت است جلویت نشسته است. طبق معمول ساعتی شیک به دست دارد و در سالنی از ما پذیرایی میکند. در همه احوال فرصت را برای خنده و شوخی از دست نمیدهد. در خانهاش سه پیانو دارد. یکی به رنگ قرمز که هدیهای خانوادگی است. دوم پیانوی کلاسیک سیاه که همسر مرحومش خریده و دوست داشت دخترانش با آن بنوازند. اما دختران به جای موسیقی به ورزش علاقهمند شده و زبانهای خارجی خواندند. پیانوی سوم تنها تابلویی است بر دیوار که گویی انتظار خانمی را میکشد تا در مقابلش بنشیند و بنوازد. کسی که معلوم نیست که خواهد بود و کی خواهد آمد.
بعد از به آتش کشیده شدن دفتر تبلیغاتی شما در «الدقی» چه شد؟
تظاهرات مسالمتآمیز مقبول است. اما تخریب عمدی مسالهای کاملا متفاوت است. با این حال من از حق خودم علیه جوانانی که ثابت شد در این ماجرا دست داشتهاند، گذشتم. اما اگر یکبار دیگر تکرار شود از حق قانونی خودم تا پایان استفاده خواهم کرد. بدانید من میتوانم از خودم حفاظت کنم و ایجاد امنیت برای هر فرد و هر ساختمانی مسوولیت آینده من است.
حکومت برآینده مصر را در مرحله کنونی چگونه میبینید. آیا این یک فرصت تاریخی است یا یک بار سنگین یا یک نقش موقت؟
یک بار سنگین و در همان حال یک فرصت تاریخی. من الحمدلله مشاغل مهمی داشتهام بنابراین به دنبال شغل نیستم بلکه برای کشورم میخواهم بهترین چیزهایی را که دارم تقدیم کنم. من کسی هستم که میتوانم به مردم آن چیزهایی را بدهم که به دلیل آن انقلاب کردند: رفاه، آزادی و کرامت انسانی و عدالت اجتماعی و سطح بهتر زندگی و افزایش حقوق و دستمزدها. اعتقاد دارم کسی هستم که میتوانم این چیزها را تحقق بخشم. برای همگان، حتی کسانی که با من مخالف هستند.
نمیترسی که درصورت رییسجمهورشدن ترور سیاسی شوی؟ بهخصوص پس از اقدامات متوالی که اخیرا از جهات مختلف علیه شما شکل گرفت (جوانان وابسته به جریان شش آوریل و برخی از اعضای اخوان)؟
ممکن است تروری صورت بگیرد اما من به مواجه شدن با خطرها عادت کردهام. من یک رزمنده هستم و اگر تابع احساسات و نگرانیهایم بودم، نمیتوانستم در زندگی دستاوردی داشته باشم. اگر از تهدیدها میترسیدیم اصلا انقلابی به وجود نمیآمد. شجاعت و مقابله کلمه رمز ما در شرایط کنونی تاریخ مصر است.
تکرار این حوادث شما را دچار احساس سرخوردگی نمیکند؟
به عنوان یک انسان طبیعی من هم گاهی مانند بقیه مردم احساس سرخوردگی میکنم. اما یک فرقی اینجا وجود دارد و آن اینکه من فورا خودم را بازسازی میکنم و هرگز تسلیم نمیشوم.
این توانایی را از کجا به دست میآورید. منبع انرژی شما در این نبرد سخت چیست؟
من سالها به عنوان یک رزمنده کار کردهام. اما جنگ تنها یک وظیفه نیست بلکه خصلت ذاتی من است. معمولا چیزهایی را که آسان به دست میآورم دوست ندارم.
مناظرههایی را که کانالهای مختلف تلویزیونی بین نامزدها برگزار کردند، چگونه میبینید؟
رک بگویم، مرا قانع و راضی نمیکند. در ظاهر مثل مناظرههای نامزدهای رقیب است که در غرب یا آمریکا برگزار میشود. این طور وانمود میشود که این عین دموکراسی است. اما در حقیقت ما داریم شکل را تقلید میکنیم. آن محتوای واقعی را نداریم که بتواند حقایق پنهان را روشن کند یا به صورتی امانتدارانه به رایدهندگان کمک کند تا بهترین انتخاب را داشته باشند. حتی به ضرر برخی از مناظرهکنندگان هم هست چون یادشان میرود که به انسان یک دهان و دو گوش دادهاند تا بیش از آنچه حرف میزند، بشنود.
مردم در مصر نسبت به مسایلی چون امنیت و اقتصاد و قانون اساسی جدید و... دغدغه دارند. دغدغه شما چیست؟
دغدغه من زیاد نیست. یقین دارم که خداوند بهترین حافظ و بخشنده است. از این رو به خودم و توانمندیهایم
اعتماد دارم و مطمئن هستم که خدا مرا در ماموریتم یاری میکند، مادام که در این راه اخلاص و صداقت باشد. البته من هم مثل بسیاری از مردم عادی هستم. نسبت به آینده کشور نگرانم. نسبت به مرزهایش، اقتصادش. من نسبت به این دوران سختی که پشت سر میگذاریم نگرانم و احساس میکنم که نمیتوانیم به صورتی امن و آسوده از آن عبور کنیم.
کسانی که در ستادهای شما کار میکردند در معرض حملات سختی از سوی رسانهها قرار گرفتند. بر چه اساسی شما افراد ستادها و مشاوران و همکاران خود را انتخاب میکنید؟
من بودجه زیادی ندارم تا همه آنها را از بین حرفهایها گزینش کنم. از این رو تعداد زیادی از آنها دوستان و طرفداران و هواداران هستند که به من علاقهمند بوده و برنامه سیاسی مرا قبول دارند. اعتراف میکنیم که در جاهایی اشتباه کردیم ولی این اشتباهات از روی عمد و قصد نبوده است و سوءنیتی در کار نیست.
روزنامهها را خودتان میخوانید؟ وقت لازم برای پیگیری فیسبوک و نوشتههایی را که آنجا هست، دارید؟
روزنامهها را تا آنجا که میتوانم خودم میخوانم. یعنی تا آنجا که وقت اقتضا کند. اما طبعا نمیتوانم همه خبرها را پیگیری کنم. ازاین رو دخترانم خیلی کمکم میکنند. آنها واکنشهای مردمی و افکار عمومی جامعه را به من منتقل میکنند. حتی مسایلی را که در «فیسبوک» هست لحظه به لحظه در اختیار من میگذارند. گاه از نوشتههای جوانان در فیسبوک خوشحال میشوم. اما گاهی هم چیزهایی میخوانم که خوشحالکننده نیست. اینها به هرحال ویژگیهای مرحلهای است که در آن بهسر میبریم. همه از آزادی بیان برخوردارند و میتوانند افکارشان را بیان کنند.
از این همه تعرض ناراحت نیستید؟ شاید هم با من موافق باشید زیرا این حملات بر میزان محبوبیت شما افزوده و باعث شده تا مردم بیشتری به سمت شما گرایش پیدا کنند.
اگر بخواهم صریح باشم باید بگویم اگر پست ریاستجمهوری بدون ارج و قرب باشد من آن را نمیخواهم. من حاضر نیستم از اصولی که به آنها یقین دارم کوتاه بیایم تا اینکه بتوانم تعداد رای بیشتری کسب کنم. با این حال اتفاق عجیبی که به لطف خدا رخ داده این است که دشمنانم هرچه میکنند نتیجه معکوس میدهد. هر تیری که به طرف من پرتاب میکنند به خودشان برمیگردد. من به خدا ایمان دارم و مردم مصر باهوش هستند. احساس صادقانهای دارند و میفهمند و میتوانند حقایق را از شایعات تشخیص دهند و این دقیقا دلیل افزایش محبوبیت من بوده است. هربار که دیگران سعی کردهاند برای من دامی بگذارند یا مصیبتی به وجود آورند، دودش به چشم خودشان رفته است.
در یک جمله کوتاه کلمات زیر را برای ما معنا کنید و بگویید چه جایگاهی دارند؟ اخوان؟
سازمانی دینی که همواره سعی میکند از دین برای دست یافتن به قدرت سوءاستفاده کند.
البرادعی؟
شخصیتی ملی و دانشمندی بزرگوار. اخیرا با هم گفتوگویی نداشتهایم.
حلبیآبادها؟
توصیفی که شایسته اماکنی نیست که میلیونها مصری در آن بهسر میبرند. من ترجیح میدهم آنها را اماکنی بنامم که حکومت برنامهای برای آنها نداشته است؛ مناطقی که نیازمند توجه بیشتر و همهجانبهای است. به شرط اینکه خانهای را خراب نکنیم یا شهروندی را به زندان نیندازیم. شهروندانی که تلاش میکنند تا رزقی به دست آورند یا فرصتی برای زندگی کردن داشته باشند.
پلیس؟
دستگاهی ملی و مدنی. باید دوباره احترام و اعتماد به نفساش را به دست آورد. حتی اگر برخی از قدرت سوءاستفاده کردند باید محاسبه شود. اما نمیتوان اگر پزشکی خطا کرد یک بیمارستان را به صورت کامل به آتش بکشید.
ارتش؟
بازوی قدرتمند مصر. بعضیها به سابقه نظامی من حمله میکنند. گویا این نقطه ضعف من است. من برعکس به این سابقه نظامی افتخار میکنم. چرچیل و آیزنهاور و دوگل روسایی بودند که کشورشان را ساختند. آنها هم سابقهای نظامی داشتند ولی توانستند رهبران بزرگی شوند. حال آنکه موسولینی و هیتلر غیرنظامی بودند اما کشورشان را به ویرانی بردند. مهم این است که ساختار دولت غیرنظامی باشد. این چیزی است که انقلاب ما میخواهد؛ انقلابی که مدنی بود نه دینی و نه نظامی.
انقلاب مستمر؟
انقلاب زمانی مستمر خواهد بود که امید را در دلها نگه دارد و به معنای استمرار در عمل و سازندگی و تحکیم دموکراسی باشد. نه اینکه در حد استمرار تظاهرات خیابانی باشد که هر روز و به هر دلیلی برگزار میشود.
رسانههای دولتی (رادیو و تلویزیون و روزنامهها)؟
رسانههای دولتی با تمام امکانات تلاش خودشان را میکنند و جای تشکر دارد. اما باید در مراحل آینده کاری کرد که مرجعیت آنها رسانههای عربی باشد و بعد پوششهای خارجی نه برعکس.
دستگاه قضایی؟
قدرتی مافوق. دخالت در امور دستگاه قضایی بازی کردن با آتش است و به تعلیق درآوردن احکامش موجب هرجومرج میشود. نباید فراموش کنیم که دستگاه قضایی مصر سالم است و همین دستگاه بود که از انتخابات پارلمانی حراست کرد؛ انتخاباتی که اخوانیها در آن به پیروزی رسیدند.
اگر طیف ساکتها (که ۵۰ درصد آرا را در اختیار دارند) تصمیم بگیرند در خانه بمانند و در انتخابات شرکت نکنند چه خواهد شد؟
هر کس که خودش را نه با شفیق و نه با مرسی میداند در واقع از مسوولیت فرار میکند. برو و به هرکسی که بهتر میدانی رای بده. یا یک دولت مدنی روی کار میآید یا یک دولت دینی. نتیجه هریک از این دو انتخاب را خواهید چشید.
|