اعلامیه کمیته مرکزی راه کارگر پیرامون "ایران تریبونال"
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
٣ تير ۱٣۹۱ -
۲٣ ژوئن ۲۰۱۲
اعلامیه کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
پیرامون "ایران تریبونال" و اتهام زنی های "راه کارگر – هیات اجرایی"
پس از سالها تلاش بی وقفه خانواده های قربانیان و زندانیان سیاسی از بند رسته ، سرانجام پروژه کارزار بین المللی محاکمه سران جمهوری اسلامی در قالب یک دادگاه نمادین مردمی به نتیجه رسید. برگزاری این تریبونال بین المللی برای رسیدگی به جنایات رژیم اسلامی به حق یکی از آرزوهای دیرین ایرانیان آزادیخواه بوده است.
"ایران تریبونال" این امکان را فراهم آورده که طیف گسترده ی از بستگان قربانیان سیاسی بتوانند از آنچه بر آنها گذاشته صحبت کنند و بخشی دیگر از گوشه های تاریک جنایات رژیم را روشن نمایند.
در تاریخ ۱٨ ژوئن ودرست در اولین روز تریبونال بین المللی در محکومیت رژیم اسلامی "راه کارگر – هیات اجرایی" طی اطلاعیه ای این کارزار و فعالین آنرا محکوم کرد و اتهامات سخیفی را علیه بخش قابل توجهی از طیف چپ انقلابی از، جمله سازمان ما، که فعالین آنها به صفت فردی چه به عنوان شاهد و چه به عنوان پشتیبان با کارزار ایران تریبونال همکاری کرده اند، اقامه کرده است. "راه کارگر – هیات اجرایی" در این اطلاعیه با بی اخلاقی و بی مسئولیتی کامل و در حالی که در دوران تدارک پنج ساله گذشته سکوت کرده بود مجموعه اهداف، اقدامات و زحمات چند ساله فعالین این حرکت و خانواده های جگرسوخته را به حضور یک فرد در این کارزار خلاصه کرده و از این منظر نه تنها کل حرکت را تخطئه کرد بلکه آنرا به محافل امپریالیستی نیز وصل نمود. این رفقا که سالها از این پروژه دور بوده اند، قبل از قضاوت و ردیف کردن اتهامات، حتی به خود این زحمت را ندادند که با دست اندرکاران کارزار تماس گرفته و سئوالات و نگرانیهای خود را مطرح کنند و بعد به موضع گیری بپردازند. اطلاعیه شدیدالحن و غیرمسئولانه "راه کارگر- هیئت اجرائی" تاثیری بسیار منفی بر فعالین کارزار، خانواده های قربانیان و بسیاری از فعالین چپ گذاشت. نگاهی به استدلالهای مطرح شده در اطلاعیه بخوبی روشن می کند که نه تنها درک سازمان مذکور از کارزار ایران تریبونال و اساسأ تشکلهای تک مضمونی نادرست است بلکه همچنین نشان می دهد که این سازمان از مبارزه ضدامپریالیستی درک غلطی دارد، همان درکی که بعد از انقلاب بر بخشی از چپ حاکم بود. حال ببینیم استدلالهای ان رفقای منزه طلب چیست:
الف: یکی از شاه بیتهای آنها این است که چرا ایران تریبونال علیه جنگ و تحریمها موضع نگرفته است. قبل از هر چیز باید متذکر شد که ایران ترببونال تشکل و پروژه ای تک مضمونی و مستقل از سازمانهای سیاسی است و سیاست سازمان ما در قبال چنین تشکلاتی، نفوذ در آنها و زیرگرفتن استقلال آنها نیست، هر چند بدیهی است که در صورتی که در راستای اهدافمان باشد، هر جا تشخیص دهیم در آن مداخله و همکاری میکنیم. "راه کارگر – هیات اجرایی" کارزار ایران تریبونال را با ائتلافات سیاسی عوضی گرفته است. این روشن است که در هر ائتلاف سیاسی علیه جمهوری اسلامی و در راستای مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی و دفاع از حقوق بنیادین مردم ایران، مخالفت با هرگونه دخالت کشورهای خارجی در تغییر سرنوشت مردم ایران و به تبع آن مخالفت با هر گونه تهاجم نظامی و تحریم اقتصادی می بایست یکی از پیش شرطها و مبناهای همکاری با دیگران باشد. اما این اغتشاش فکری بزرگی است که این اصل را به همه حوزه ها و هر سطحی از فعالیت تسری دهیم. مثلأ در تشکلهای تک مضمونی که آماج معین و مشخصی را پیش روی خود قرار داده و صرف نظر از اینکه در چه حوزه ای فعالیت میکنند آیا باید مخالفت با جنگ و تحریمها یکی از شعارها و مبناهای فعالیتشان باشد؟ اگر جان بدر بردگان از جهنم جمهوری اسلامی بخواهند در خارج از کشور تشکلی پناهندگی برای دفاع از حق پناهندگی کلیه مخالفین و ناراضیان رژیم بر پا کنند، این گیج سری نخواهد بود که کسی بگوید یکی از شروط همکاری، مخالفت با حمله نظامی و تحریم اقتصادی است؟
ایران تریبونال تشکلی تک مضمونی و مستقل از احزاب و گروههای سیاسی است که هدف آن رسیدگی به جنایات جمهوری اسلامی در خونین ترین دهه تاریخ معاصر ایران بدون توجه به نوع باور قربانیان آن دوره است، حتی اگراز نظر ما باورهای سیاسی اکثریت این قربانیان قابل دفاع نباشد.
با کدام منطق و استدلالی تریبونال با آماج معین گفته شده میبایست شرط همکاری خود را مخالفت با جنگ و تحریمها و مبارزه با امپریالیسم قرار دهد، همچنانکه بدیهی است چنین تشکلی به هیچ وجه مجاز نیست که به دفاع از جنگ یا تحریمها سخنی به میان آورد.
ب: در ادامه استدلال بالا، این دلیل تخطئه آمیز آورده میشود که چون کارزار بر علیه جنگ و تحریم موضع نگرفت است چپهای انقلابی که بخش وسیعی از فعالین ایران تریبونال را تشکیل میدهند عملأ به زائده امپریالیسم تبدیل میشوند. برای بی پایگی این استدلال خوبستکه به مورد کانون نویسندگان توجه کنیم. این کانون که تشکلی تک مضمونی است، پرنسیب اساسی خود را دفاع از آزادی اندیشه، بیان و قلم بدون هیچ حدو وحصرو استثنا قرار داده است. آیا چنین تشکلی میتواند مانع از عضویت نویسندگان لیبرال، راست و یا مدافع سرمایه شود؟ مسلم است که اگر این کار را بکند به کانون نویسندگان با یک باور معین تبدیل میشود و در این صورت دیگر کانون نویسندگان نیست. اگر ادعای "راه کارگر – هیات اجرایی" در مورد ایران تریبونال درست باشد باید کانون نویسندگان را نیز ائتلافی از نویسندگان سوسیالیست، لیبرال سوسیال دموکرات، ... دانست و به این بهانه نویسندگان چپ را به همکاری و اتحاد با امپریالیستها و نظام جهانی سرمایه متهم کرد.
ج: سومین استدلال این سازمان مربوط به حضور پیام اخوان در نقش دادستان و یکی از حقوق دانان بین المللی ایران تریبونال است و نتیجه گرفتن از این نقش برای وابسته کردن کل پروژه و حامیان آن به امپریالیسم جهانی. چرا وابسته؟ به این خاطر که حقوق دان مذکور عضو نهادی به اسم "مرکز اسناد حقوق بشر" است که از برخی کشورهای خارجی کمک مالی دریافت می کند. اما این چه ربطی دارد به نهاد ایران تریبونال؟ رفقا حتی بخود زحمت نداده اند قبل از صدور اعلامیه "افشاگرانه" سری به سایت رسمی ایران تریبونال بزنند تا در بخش مالی آن به صراحت ببینند که دست اندرکاران این کارزار دریافت هر نوع کمک مالی از دولتها و نهادهای دولتی را رد کرده و اتکای خود را کمکهای داوطلبانه مردمی میدانند و در همین راستا لیست کامل کمک کنندگان نیز با ذکر اسامی و مبلغ آورده شده است.
از سویی دیگر پشتیانی و پوشش خبری رسانه های ما از این حرکت به معنای تایید همه جزئیات برنامه ریزی و تخصیص نیرو و یا تائید مواضع سیاسی همه دست اندرکاران نیست. هر فعال سیاسی که نخواهد مغرضانه قضاوت کند این اصل ساده را میداند که هر پروژه بزرگی که اولین بار عملی میشود، نمیتواند بدون ضعف و کاستی باشد و ترکیب و تنوع نیروها میتواند درمیزان ضعف و قوت آن موثر باشد در پروژه ای با این اهمیت با چه منطقی میخواند که به صرف اینکه یک نهاد دیگر یعنی مرکز اسناد حقوق بشر که پیام اخوان از گردانندگان آن است و از کشورهای غربی و آمریکا کمک دریافت کرده است پس باید کل پروژه را لجن مالی کرد و وابسته به آمریکا ارزیابی نمود آنهم بدون ارائه هیچ توضیح و مدرکی.
از این زشت تر وابسته جلوه دادن رفقای سابق و بخش اعظم نیروهای چپ انقلابی حامی این حرکت به عوامل امپریالیسم است. واقعیت آنستکه سیاستهای سکتاریستی "راه کارگر- هیئت اجرائی" روز بروز بیشتر این سازمان را در میان نیروهای چپ منزوی میکند. ادامه این سیاستها در شکل جدید آن و اتهام زنی هائی در این ابعاد به دیگران اقدامی حیرت آور است که هیچ سنخیتی با سنتهای راه کارگر ندارد.
د: اعلامیه "راه کارگر- هیئت اجرائی" همچنین مطرح میکند که آمریکا تلاش دارد که بر روی مطالبات و خواسته های مردم سوار شود. آیا به این دلیل می بایست، پیگیری مطالبات و خواسته های برحق را رها کرد؟ آیا در هر اقدامی علیه جمهوری اسلامی مخالفین باید دست و پایشان بلرزد که مورد سو استفاده امپریالیسم قرار گیرند و همواره در وحشت از امپریالیسم جهانخوار در مقابل رژیمهای فاشیستی دچار تزلزل و سستی شوند؟ ما با شکل ناب این بینش در خط مبارزه ضد امپریالیستی حزب توده آشنائیم و نتایج فاجعه بار آنرا تجربه کرده ایم. درست به همین خاطر است که این درک مغشوش از مبارزه ضد امپریالیستی در "راه کارگر- هیئت اجرائی" درحالیکه داعیه دفاع از صدای سوم – صدائی مستقل از نیروهای امپریالیستی ازیک سو و جمهوری اسلامی از سوی دیگر – را دارد، عملأ تیزی مباره با جمهوری اسلامی را کند میکند و طرفداری شان از صدای سوم رنگ می بازد.
یکبار دیگر ضمن تاکید بر مواضع رسمی سازمان ما مبنی بر مبارزه توامان با امپریالیسم و سرمایه داری و جنگ و تحریم و نابرابری از یکسو و مبارزه برای سرنگونی انقلابی کلیت جمهوری اسلامی و استقرار آزادی و سوسیالیسم از سویی دیگر، اعلام می کنیم که "ایران تریبونال" ائتلاف سیاسی نیست و نبوده که ما به مثابه یک سازمان در آن حضور داشته باشیم. فعالین ما همچنان که در دهها تشکل غیرحزبی مترقی دیگر فعال هستند با کارزار ایران تریبونال نیز همکاری می کنند و یا به عنوان شاهد و قربانی در دادگاه نمادین آن شهادت می دهند. آنانکه با وجود این پرنسیپهای تخطی ناپذیر، ما و چپ انقلابی را در بی پرنسیپی کامل، مدافع امپریالیسم و "رژیم چنج امریکایی" معرفی می کنند نه تنها خود را در طیف چپ رادیکال منزوی تر می کنند بلکه جو را برای جلوگیری از همکاریهای وسیع این طیف مسموم می نمایند.
اعلامیه "راه کارگر – هیات اجرایی" آنهم در اولین روز شروع به کار دادگاه نمادین مردمی ایران تریبونال در سالن حقوق بشر سازمان عفو بین الملل لندن، بهترین هدیه ای بود که جمهوری اسلامی و کیهان شریعتمداری می توانست دریافت کند. متاسفیم!
کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر )
۲۱ ژوئن ۲۰۱۲
|