کوسوو، حق جدایی اقلیتهای ملی و حق حاکمیت کشورها
ریبوار معروف زاده
•
مواردی همچون حکومت اقلیم کردستان، کوسوو، بوسنی، دارفور و تیمور شرقی و... باعث شده است که جهان امروز تحت هیچ بهانه و توجیهی، نسل کشی و قتل عام مردم را توسط دولتها نپذیرد و دولتها حق سرکوب همهجانبه و قتل عام افراد متعلق به اقلیتها را نداشته باشند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۶ تير ۱٣۹۱ -
۲۶ ژوئن ۲۰۱۲
حکومت خودمختار کوسوو در ۱۷ فوریهی ۲۰۰٨ میلادی بطور یکجانبه اعلام استقلال کرد و از کشورهای جهان خواست تا جدایی و استقلال جمهوری کوسوو را به رسمیت بشناسند. بسیاری از کشورهای جهان همچون آمریکا، بحرین، مالزی، فرانسه و بریتانیا و ... کشور تازه تأسیس کوسوو را به رسمیت شناختند، ولی روسیه و صربستان اعلام استقلال کوزوو را غیر قانونی دانسته و این موضوع را در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح نمودند. مجمع عمومی سازمان ملل این سوال را به دادگاه بینالمللی لاهه ارجاع داد که آیا اعلام یکجانبهی استقلال توسط حکومت خودمختار کوسوو با قوانین بینالمللی در تعارض است یا نه؟
در طول تاریخ همواره مابین حق استقلال کشورها، حق تعیین سرنوشت مردم و اقلیتها، نزاع و کشمکش وجود داشته و این دادگاه نیز یکی از موارد نزاع میان حق تعیین سرنوشت اقلیتها و حق استقلال کشورها بود. تاریخ این نزاعها در سطح بینالمللی به سال ۱۹۲۱ بر میگردد زمانیکه ساکنان سوئدی زبان جزیرهی آلاند فنلاند بطور یکجانبه خواستار جدایی از فنلاند شدند. کشور فنلاند با این جدایی مخالف نموده و کشور سوئد نیز از جدایی آلاند حمایت میکرد. شورای "جامعه ملل" در جریان ارزیابی خواست مردم آلاند بدین نتیجه رسید که به جهت آنکه حقوق اساسی مردم آلاند توسط حاکمیت فنلاند بطور ویژه و چشمگیر نقض نشده است، جدایی امری مشروع نمیباشد، ولی از تحقق حق خودمختاری مردم آلاند حمایت کرد. این در حالی است که دادگاه بینالمللی لاهه در جریان بررسی قضیهی اعلام یکجانبهی استقلال کوسوو، این موضوع را در تناقض با قوانین بینالمللی ندانست.
تجربهی کوسوو در راستای درک تمایز میان حق دخالت و حق استقلال کشورها و همچنین تمایز میان حق جدایی اقلیتها و حق استقلال کشورها، تجربهای ارزشمند است. در روابط جهانی چنانچه ملتی از دولت مستقل خود برخوردار نباشد قادر نخواهد بود از یک سطح برابر حقوق و حاکمیت در مقایسه با کشورهای مستقل دیگر برخوردار گردد، ولی خواست تشکیل دولت نیز، به معنای وجود کیانی سیاسی برای یک ملت، در چارچوب تاریخی از برخوردهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرد. چنانچه دورانی از تبعیض و سرکوب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ملتی توسط ملت یا حاکمیتی دیگر وجود نداشته باشد ضرورت آزادی منفی(Freedom from) یک ملت و همچنین چنانچه هوشیاری و ارادهی مردمانی که از هویتی متمایز برخوردارند موجود نباشند ضرورت آزادی مثبت(Freedom to) یک ملت نیز تجلی پیدا نخواهد کرد.
تاریخ کوسوو
سرزمین کوسوو در منطقهی بالکان قرار گرفته و کشورهای مونتنگرو، صربستان، مقدونیه و آلبانی از همسایگان کوسوو میباشند. جمعیت کوزوو حدود ۵/۲ میلیون نفر است که نود درصد ساکنین آن را آلبانی ها تشکیل میدهند. در سال ۱٣٨۹ میلادی در دشت توکای میان امپراطوری عثمانی و سپاه صربها که آوانگارد سپاه مسیحیان بودند جنگی دشوار رخ داد. در این جنگ سپاه صربها شکست خورد و متعاقب ان کوسوو تحت کنترل امپراطوری عثمانی در آمد. اینکه اکنون اکثریت مردم کوسوو مسلمان بوده و دین رسمی این کشور اسلام است محصول این دوران است.
در جریان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۲، اتحاد یونان، صربستان و مونتنگرو سپاه ترکها را شکست داده و کوسوو نیز میان صربستان و مونتنگرو تقسیم گردید. پس از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۲۹ پادشاهی یوگوسلاوی با مرکزیت صربها شکل گرفت. زمانیکه در جریان جنگ دوم جهانی آلمان نازی پادشاهی یوگوسلاوی را تصرف کرد، ژنرال تیتو موفق شد به شکلی نادمکراتیک و با اتکا به مشروعیت جنگ با نازیها، سراسر منطقهی بالکان را در قالب جمهوری فدرال یوگسلاوی متحد کند. ژنرال تیتو پس از جنگ جهانی دوم تا اواخر دههی هفتاد میلادی همان نقشی را ایفا نمود که مصطفی کمال و رضاخان در دوران جنگ جهانی اول در راستای شکلگیری ترکیه و ایرانی مرکزگرا و نادمکراتیک انجام دادند. جمهوری فدرال یوگسلاوی از ایالتهای فدرال صربستان، مونتنگرو، کرواسی، بوسنی و هرزگووین، مقدونیه، اسلونی و ایالت خودمختار کوسوو تشکیل میشد. البته در این بین دو قطبی بودن جهان نیز تأثیر منفی بزرگی در راستای سرکوب ملتها در جهان و بویژه در درون جمهوری فدرال یوگوسلاوی برجای نهاد. از سویی از دههی هشتاد میلادی به بعد جنبش مدنی قدرتمندی در میان آلبانی تبارهای کوسوو شکل گرفت که خواستار آن بودند که یا مستقل گردند و یا اینکه به کشور آلبانی ملحق گردند. از سوی دیگر ناسیونالیسم صربها نیز به خشونت بیشتر گرایید بطوریکه از در سال ۱۹٨۹ صربها نهتنها اتونومی مصوب سال ۱۹۷۴ کوزوو را منحل کردند، بلکه زبان آلبانی را نیز در مدارس و کانالهای تلویزیونی ممنوع اعلام کردند. در همان سال نیز جمعیت کوسووی دمکراتیک به رهبری ابراهیم راگوا تشکیل شد. پس از سقوط بلوک کمونیستی و دیوار برلین و بویژه پس از اعلام یکجانبهی استقلال توسط جمهوریهای اسلونی، کرواسی، مقدونیه و بوسنی هرزگووین در سال ۱۹۹۱، که موجب بروز جنگی خونین میان صربها و این جمهوریها گردید، هرچه بیشتر خواست جدایی را در جنبش مدنی کوسوو تقویت نمود. آلبانی تبارهای کوسوو که ۹۰ درصد ساکنان کوسوو را تشکیل میدادند، در رفراندومی که در همان سال برگزار گردید، خواستار جدایی و استقلال شدند. این رفراندوم از جانب صربها مورد پذیرش قرار نگرفت و بدلیل تداوم و تشدید روابط ستیزهجویانهی ناسیونالیسم کوسوویی و صربی، در سال ۱۹۹۶ سپاه رهایی بخش کوسوو شکل گرفت و جنگی خونین میان صربها و آلبانی تبارهای کوسوو درگرفت. در نتیجه جنگ ناسیونالیسم انحصارطلب صربی و جنبش حقطلب کوسوو بیش از ٣۰۰ هزار آلبانی به قتل رسیدند و صدها هزار کوسوویی دیگر نیز به کشور آلبانی پناهنده شدند. در سال ۱۹۹٨ و ۱۹۹۹ شورای امنیت سازمان ملل جهت پایان دادن به قتل عام کوسوو، قطعنامههای شماره ۱۱۶۰، ۱۱۹۹ و ۱۲۰٣ را تصویب نمود. شورای امنیت در این قطعنامهها خواستار حل مسالمتآمیز قضیهی کوزوو، ممنوعیت فروش و ارسال سلاح به دو طرف درگیر جنگ، همچنین خواستار تشکیل هیأتی برای تحقیق در رابطه با وضعیت کوسوو و عقبنشینی سپاه صرب از کوسوو شد و بالأخره وضعیت کوسوو را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی قلمداد کرد. در بهار ۱۹۹۹ نیروهای ناتو به بلگراد حمله کرده و امنیت کوسوو را برعهده گرفتند.
بینالمللی شدن قضیهی کوسوو
شورای امنیت سازمان ملل در ۱ ژوئن سال ۱۹۹۹ قطعنامهی شماره ۱۲۴۴ را تصویب کرد که طی آن منطقهی کوسوو، بعنوان منطقهی حفاظت شدهی بینالمللی، تحت حاکمیت سازمان ملل درامد. این قطعنامه سرآغاز مهمی بود زیرا کمک نمود تا اقلیت آلبانیایی تبار یوگسلاوی از سویی فرصت رهایی از سرکوب حاکمیت یوگوسلاوی را بیابد(Freedom from) و از سویی دیگر فرصت تأسیس حاکمیتی قانونی، اداری و اقتصادی در جغرافیای کوسوو را پیدا کند.(Freedom to)
شورای امنیت در این قطعنامه از دو جنبهی مدنی و نظامی، وظیفهی ادارهی کوسوو را به سازمان ملل محول کرد. جنبهی مدنی این مصوبه بر انجام نکاتی تأکید مینمود که مهمترین آنها عبارت بودند از:
۱_ تداوم پروسهی سیاسی در کوسوو تا زمانیکه جایگاه قانونی کوسوو تعیین میگردد.
۲_ حمایت از زیر ساختهای اقتصادی کوسوو
٣_ حفاظت از قانون و همچنین تشکیل پلیس ساحلی با بهرهگیری از پلیس بینالملل
۴_ بازگرداندن پناهندگان اخراج شده به کوسوو و...
جنبهی نظامی این مصوبه نیز بر انجام نکاتی چند تأکید مینمود که عبارت بودند از:
۱_ خلع سلاح سپاه رهایی بخش کوسوو و کلیهی گروههای مسلح آلبانی
۲_ کنترل مرزها
٣_ مسئولیت مینزدایی
۴_ زمینهسازی و حفاظت از سفرهای نمایندگان سازمان ملل و سازمانهای بشری و...
بطور کلی در میان سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰٨، که کوسوو بطور یکجانبه اعلام استقلال کرد، در کوسوو اقداماتی صورت گرفت، که میتوان به برگزاری انتخابات پارلمانی در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۷، تغییر واحد پولی کوسوو به یورو، تأسیس نظام گمرکی و اجازهی ورود نمایندگی دولتها و سازمانهای بینالمللی و تغییر قوانین سابق بلگراد اشاره کرد، این اقدامات موجب شدند که موضوع جدایی و استقلال کوسوو، به موضوعی غیرقابل بازگشت مبدل گردد. در سال ۲۰۰۵ تلاش مارت آهتیساری نمایندهی سازمان ملل برای رسیدن به توافقی در نشستهای میان حکومت صربستان _ مونتنگرو و کوسوو بینتیجه ماند. البته برگزاری رفراندوم در سال ۲۰۰۶ در مونتنگرو موجب شد که مونتنگرو از صربستان جدا شده و از این پس حکومت و کشوری تحت نام یوگسلاوی وجود نداشته باشد. به همین دلیل زمانی که کوسوو در سال ۲۰۰٨ بطور یکجانبه استقلال خود را اعلام نمود، صربستان و روسیه این امر را در تضاد با قوانین بینالمللی و بویژه برخلاف منشور ملل متحد قلمداد کردند.
بایستی به این موضوع توجه نمود که سازمان ملل منشوری دارد که در سال ۱۹۴۵ در سانفرانسیسکو تصویب شده و در سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۶٨ و ۱۹۷٣ اصلاحاتی در آن صورت گرفته است. در این منشور، اهداف، وظایف و سازمانهای مرتبط با سازمان ملل و همچنین دستورالعمل این سازمان گنجانده شده است. در فصل اول مادهی دوم، بخش ۴ این منشور آمده است که:
"کلیهی اعضا در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استفاده از ان علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد خودداری خواهند نمود."
صربستان و روسیه بر طبق همین اصل در منشور سازمان ملل، اعلام استقلال کوسوو را غیر قانونی قلمداد میکردند. سازمان ملل برای بررسی قانونی بودن یا غیر قانونی بودن جدایی کوسوو از دادگاه لاهه درخواست نمود که در این رابطه رأی حقوقی و مشورتی خود را اعلام کند. دادگاه لاهه اعلام نمود که دولتهایی که تمایل دارند میتوانند نظر خود را راجع به موضوع اعلام یکجانبهی استقلال کوسوو عنوان کنند. به همین جهت دولتهایی همچون روسیه، چین اسپانیا و بویژه جمهوری اسلامی ایران علیه این اقدام موضع گرفته و این مسأله را بعنوان نقض "اصل تمامیت ارضی و سیادت کشورها" قلمداد نمودند.
بالأخره دادگاه بینالمللی لاهه در ۲۲ جولای ۲۰۱۰ اعلام نمود که استقلال یکجانبهی کوسوو از صربستان با قوانین بینالمللی در تضاد نیست. به عبارت دیگر دادگاه اعلام نمود که اصل تمامیت ارضی و سیادت کشورها در چارچوب روابط بین دولتها قرار میگیرد، بدین جهت قوانین بینالملل، نقض تمامیت ارضی کشوری از سوی کشور دیگری را ممنوع کرده است ولی جدایی اقلیت و یا مجموعهای از مردم یک کشور را ممنوع نکرده است. بدین ترتیب اگر جنبش اقلیتهای ملی برای خواست جدایی تلاش نماید این امر در تضاد با اصل تمامیت ارضی نیست.
بطور کلی مواردی همچون حکومت اقلیم کردستان، کوسوو، بوسنی، دارفور و تیمور شرقی و... باعث شده است که جهان امروز تحت هیچ بهانه و توجیهی، نسل کشی و قتل عام مردم را توسط دولتها نپذیرد و دولتها حق سرکوب همهجانبه و قتل عام افراد متعلق به اقلیتها را ندارند، بلکه نسبت به آنها مسئولیت دارند به عبارت دیگر حاکمیت بر خاک و مردم برای دولتها امتیاز نیست بلکه یک مسئولیت محسوب میشود. البته قوانین و روابط بینالملل با واقعیت و حقیقت آزادی ملل فاصلهی بسیاری دارد. در رابطه با تعریف ملت و اقلیتهای ملی، دیدگاه سیاسی غیرعادلانهای بر قوانین و روابط بینالملل حاکم است. بعنوان مثال آذریها با جمعیتی کمتر از ۹ میلیون نفر در جغرافیای کشور آذربایجان ملت قلمداد میشوند ولی در جغرافیای ایران با جمعیتی بالغ بر ۱۵ میلیون نفر قوم محسوب شوند، حدود ۵ تا ۶ میلیون کورد در جغرافیای کشور عراق ملت قلمداد می گردند ولی جمعیتی بسیار بیشتر از این در جغرافیای ایران، از منظر قوانین و حاکمیت ایران، قوم اطلاق گردند.
منابع :
۱- پێگهی یاسایی ههرێمه به نێودهوڵهتی کراوهکان، فهرسهت سۆفی عهلی
۲- تحولات ژئوپلیتیک و بحران کوزوو، دکتر بیژن رحمانی
٣- قبض و بسط مفهومی حق تعیین سرنوشت در حقوق بین الملل، دکتر علی امیدی
۴- منشور ملل متحد، ترجمهی محمد علی طالقانی و هوشنگ زندی
۵- مداخلهی بشردوستانه، نقض قاعده یا استثناء سوم، دکتر سید فضل الله موسوی
۶- وردهکارییهکانی بڕیاری دادگای لاهه له بارهی سهربهخۆیی کۆسڤۆوه، ئاسۆ حهسهن زاده، ژمارهی ۵۴۰ رۆژنامهی کوردستان
|