• آن که در خیابان های پر پیچ و خم  ماربورگ قدم زده است و نبض تاریخ میانه را در ساختمان های زیبای آنجا حس کرده است، می تواند شوق الیوت را برای زیستن در این شهر و خیالاتی که او در باره  شعر در سر می پروراند، در یابد. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٨ مرداد ۱٣٨۵ -  ٣۰ ژوئيه ۲۰۰۶

 
الیوت در پاریس با سه شخصیت  مهم ملاقات کرد که براو تأثیر گذاشته اند. اولی هنری برگ سون فیلسوف پارتیزان و برنده جایزه نوبل ۱۹۲۷ بود. ابتدا برگ سون در نظر الیوت شخصیتی  چون فیتزجرالد و اوکن آمد که  فلسفه قدیم را با مذهب یکی می دانستند ، اما بعد ها اظهار کرد که نزد فرانسوی ها اساسأ بینش و خرد مفاهیمی بیگانه است.
دومین الهامبخش الیوت   ماوراس چارلز و اندیشه ضد یهودی و ضد دموکراسی او و جنبش « اکشن فراسیس »  بود. الیوت توسط دوستی با ماوراس و این جنبش آشنا شد. در این زمان الیوت به خود  به چشم ِ شاعری سنتی یا کلاسیک که افکارش مذهبی است ، نگاه می کرد و تا زمان جنگ جهانی دوم  شانه به شانه ماوراس حرکت می کرد .
سومین  الهامبخش  الیوت ریچارد واگنر و  اپرای
  »  اوو رقت انگیزی این اپرا بود. Tristan and Isolde «
 زمستان ۱۹۱۱ – ۱۹۱۲ الیوت با تمام وجود برای گرفتن دکترای فلسفه  اش از دانشگاه آکسفورد در  تلاش بود. می خواست تز دکترایش را در باره  ای اچ برادلی فیلسوف انگلیسی بنویسد. اما در سال ۱۹۱٣ –  سال اوج جنگ جهانی -  به او بورس  کاردر اروپا داده شد و او دکترایش را ناتمام رها کرده  و تصمیم گرفت به دانشگاه ماربورگ (به  احتمال قوی  به خاطر ِ رودولف اوکن)  برود.
آن که در خیابان های پر پیچ و خم   ماربورگ قدم زده است و نبض تاریخ میانه را در ساختمان های زیبای آنجا حس کرده است ، می تواند شوق الیوت را برای زیستن در این شهر و خیالاتی که او در باره  شعر در سر می پرورادند ،  در یابد. الیوت در  ماربورگ نزد کشیشی سکنی گزید که خانواده اش اهل موسیقی بودند . اما  نفس کشیدن او با فلسفه اوکن عمر چندانی نداشت  و او می بایستی هر چه زود ماربورگ را ترک کند، زیرا که  به زودی میلیون ها ارتشی رژه شان را در قاره اروپا آغاز می کردند. پس او تحصیلاتش را ناتمام رها کرده و به عنوان فرد ی از ملتی که نمی جنگید و با احترام هر چه تمامتر ، توسط آلمانی ها با قطار و کشتی به انگلستان رفت.
 
آنچه در بالا آمد – یعنی  از میسوری تا سکونت در اروپا  اولین دوره زندگی الیوت محسوب می شود. ازسال ۱۹۱۴ دوره جدید زندگی الیوت با سکونتش در انگلستان وآشنائی با محافل ادبی انگلیس آغاز می گردد. تا آنزمان پدرش مخارج او را تأمین می کرد ، اما ازدواج او در سال ۱۹۱۴سر آغازی در دفتر زندگی اش شد. حال اوبرای چرخاندن چرخهای  سنگین زندگی  می بایستی به عنوان دبیر دبیرستان و کارمند بانک مشغول کار شود.  ازدواجش با وی وین  یک شکست محض بود و به  مشکلات روحی او دامن می زد . وی وین بیمار روانی بود و الیوت خود نمی دانست چرا تن به ازدواج با او داده بود.  احتمالا به خاطر ضدیت با پدرو مادرش که از او انتظاراستاد فلسفه شدن در آمریکا را داشتند بود که او با وی وین   ازدواج کرد، چرا که  الیوت شخصأ دلش
 می خواست شاعری آزاد درکشور انگلستان باشد.
سال ۱۹۴۷ با وجودی که حدود پانزده  سال از جدائی الیوت از همسرش می گذشت ،  تراژدی  زندگی او  با مرگ وی وین  در تیمارستان به اوج خود رسید. درک الیوت از عشق ، آنطور که میلر توصیف می کند ،  عشقی ویکتوریانی (منصوب به ویکتوریا ملکه ) و توأم با تصویری مذهبی ،  مبتنی بر شیطانی بودن سکس -  یعنی همان تصویر ی که دانته  در  بئاتریس  بدست داده است ، بود. اما آنچه قابل توجه است ، این است که الیوت بهترین و ژرف ترین آثار ادبی خود را در طی همین سالهای بحرانی نوشته است.
 
 الیوت برای آشنائی با از را پاوند منشی ِ برنده جایزه نوبل  و. بی . یتز یپشقدم شد  و نه تنها با او طرح دوستی ریخت که او را به عنوان استاد راهنمای خود انتخاب کرد. یکی دیگر از شخصیت های مهم که در زندگی ادبی الیوت نقش بازی کرده است برتراند راسل فیلسوف است. دوستی الیوت و راسل تا آنجا پیش رفت که گاهی راسل عهده دار سرپرستی از وی ویی ین همسر بیمار الیوت می شد. در محله بلومبرگ با ویرجینیا وولف ، استفان اسپندر و تعداد دیگری نویسنده و منتقد آشنا شد. و سرانجام اینکه لندن و فضای سبز ترافالگار اسکوار و خیابان آکسفورد مکان خوبی برای شبگردی های الیوت بود.
 
 آنچه در کتاب بیوگرافی « آفرینش یک شاعر»  اثر ادوین میلردرتازگی دارد علاقه الیوت به سرودن اشعار پورنوگرافی ، بخصوص در سالهای دانشجوئی اوست. الیوت واحدی درباره نویسندگان رومی از جمله آپولیوس و پترونیوس انتخاب کرد و بدینوسیله با شاه بولو و ملکه اش و ملاقات ها ئی که  به صرف ناهار و گفتگوختم می شد ، آشنائی پیداکرد و به شعر کشید: " زنگ به صدا در آمد/ و کفتار های بریان شده را خوردند". کفتار های بریان شده جای کلام می آوردو ُ جای تردید و بحث : " دُم یا قسمتی که با حرف "پی " آغاز می شود و با
Hyenas .  
هم قافیه است ".
 
بنا به گفته میلر نوشته های الیوت تا حدودی محتاطانه ،  اما از وضع روحی اوموج می زنند. در خاتمه ، با تمام تصاویر و تفاسیر و تعاریفی که میلراز الیوت  ارائه میدهد دو مسئله را نامبهم  می گذارد: اشعار پورنوگرافی و شبگردی های الیوت.  و اینجاست که این پرسش پیش می آید : دلیل شبگردهای الیوت  چه بود؟ آیا او می خواست اضطراب درونی اش را خفه کند؟ آیا با شبگردی هایش افکارش را جمع و جور می کرد و به قالب شعر در می آورد؟
به اعتقاد من رازی در پرتره ارائه شده الیوت هست. رازی فراموش نشدنی : این سایه اوست که  از پنج شهر ، از سنت اوئیس تا لندن شبگردی کرده است.
 
استکهلم/ ۲۰۰۶/۰۷/۲۱
مطلب بالا به تاریخ  بیستم ماه  جولای  دو هزارو شش  در روزنامه  سونسکا داگ بلادت  ( اس و د)  به چاپ رسِده است .
توضیحات مهم : در قسمت اول این مقاله چند سطر از قلم افتاده که اینجا می آورم. این قمست می بایستی بعد از چهارمین بخش می آمد :  
الیوت گمنام شبگردی هایش را از خیابان های سنت لوئیس آغاز کرده و تا پنج شهر دیگر ادامه دادو اینگونه زندگی ادبی اش را پایه نهاد.آنچه در این مقاله می آید گوشه ای از کتاب « آفرینش یک شاعر»  اثر جیم ادوین میلر است .
Miller . James Edwin   " The Making of a poet " . Pennsylvia Sate University Press, ۴۶٨ page .
دوم اینکه نام صحیح  شاعر  تی اس الیوت  می باشد!
اسامی :
TS Eliot -  Jöran Mjöberg – Henri Bergson – Fitzgerald – Charles Maurras – Action Francaise – Richard Wagner – Oxford – E H Bradley – Marberg -  Vivien – Miller – Dante – Beatrice -  Ezra Pound –Bertrand Russell –Bloomsbury – Virginina Woolf – Stephan Spende – Trafalgar Square – Oxford Street – Edwin Miller – Apulius – Petronius – Bolo -