یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

«دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال ایران» به کجا می روند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۴ تير ۱٣۹۱ -  ۴ ژوئيه ۲۰۱۲


اخبار روز: «دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال ایران»، در بیانیه ای که به مناسبت گسترش «افغان ستیزی» در ایران منتشر کرده اند، برخی از گروه های چپ را به شدت مورد حمله قرار دارند. «دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال ایران» که خود را یک گروه «دانشجویی - سیاسی» می داند، در اطلاعیه ی خود «فرقه‌های عقب مانده مارکسیست لنینیستی» و «وارثان وطن‌فروشان حزب توده» را به «بی‌وطنی و دشمنی» با ایران متهم کرده و نوشته است این گروه ها «آرزوی نابودی و تجزیه ایران را علنا بیان می‌کنند»!
این گروه که به نظر می آید مطالعه ی جدی ای در مورد مواضع گروه های مختلف چپ و مارکسیست ها در ایران ندارند و قرائت های رسمی حکومت و مکتب نئولیبرالیسم را تکرار می کنند، احتمالا آن ها را با گروه های تجزیه طلب که یکی از ویژگی ها و خصوصیاتشان دشمنی شدید با گروه های چپ است، اشتباه گرفته اند. متن این بیانیه را به نقل از «بامدادخبر» در زیر می خوانید:



ایران، از دیرباز به علت موقعیت جغرافیایی و فرهنگی خود، محل رفت و آمد تمدن‌های مختلف بوده است. ایران از یک سو، بار‌ها و بار‌ها مورد هجوم اقوام و تمدنهای مختلفی بوده‌اند که وجه مشترک تمامی آن‌ها بیگانگی کامل آن‌ها با فرهنگ و زبان بومی این مرز و بوم بوده است. اعراب، مغول‌ها، ترکان آسیان میانه که به دفعات به فلات ایران زمین هجوم می‌آورده‌اند و «می‌کشتند و می‌سوختند و می‌بردند و می‌رفتند». در این میان رفتار ایرانیان، نه مقابله به مثلی خشونت آمیز که رفتاری توام با مدارا و تعامل بود. چنان که بسیاری از این حکام بیگانه و لشکریان‌شان، بعد از مدتی تحت تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانیان قرار می‌گرفته‌اند. در دوران جدید نیز، ایران از معدود کشورهای خاورمیانه بوده است که بسیاری از سیاحان و گردشگران خارجی در سفرنامه‌های خود، در کنار جنبه‌های انتقادآمیز فرهنگ ایرانیان از دید خود، به میهمان نوازی مردم ایران حتی در دوردست‌ترین مناطق اشاره می‌کنند. اما اتفاقات چند ماه اخیر که نه بر بیگانگانی با فرهنگ و زبانی متفاوت که بر مهاجرانی هم زبان و هم فرهنگ با ایرانیان از سوی مقامات دولتی حکومت جمهوری اسلامی و گاه بخش‌هایی از جامعه، روا داشته شد، باعث واکنش‌هایی درست و به جا از سوی همسایگان هم‌زبان‌مان شد.

مساله اما این است که حکومت فعلی ایران همچون گذشته، کمترین مسوولیت اخلاقی و انسانی در قبال هیچ یک از تعهدات بین المللی خود ندارد و مانند کوه‌نوردی دیر رسیده که نتوانسته قله‌ها را فتح کند، در حال فتح تمامی گودال‌ها و چاله‌های سیاه و کثیف است. متاسفانه حکومت ایران، اگرچه از بعد از جنگ‌های داخلی افغانستان میلیون‌ها افغانی جنگ زده و پناهجو را به ایران راه داد اما از‌‌ همان ابتدا، هیچ کمکی و هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت معیشتی و رفع نیازهای انسانی این پناهندگان نکرد. حق مالکیت، حق تحصیل، حق کار و… از ابتدایی‌ترین حقوقی بودند که از بسیاری از مهاجران افغان دریغ شد و طبعا برخی از آنان نیز که فرصت‌های ابتدایی برای زندگی انسانی را از دست دادند، تن به هر کاری برای رفع نیازهای اساسی مثل غذا و سرپناه و… می‌دادند و ناهنجاری‌های اجتماعی که از این مساله به وجود آمد، هم دامن افغانی‌های پناهجو و هم دامن شهروندان ایرانی را گرفت. همین بی‌مسوولیتی مدیران و حاکمان ایران بود که بعضا باعث بروز اصطکاک میان شهروندان ایرانی و همسایگان افغانی‌شان شده است. شکافی که خصوصا در میان طبقاتی از ایرانی‌ها که آن‌ها نیز درگیر رفع نیازهای ابتدایی خودشانند و افغانی‌های مهاجر بیشتر هم دیده می‌شود. اعدام‌های غیر قانونی و مجازات‌های غیر انسانی که برای اتباع افغان در نظر گرفته می‌شد، جدیدا با رفتار بدوی و غیراخلاقی دیگری از سوی مسوولان همراه شده است. محرومیت‌هایی از قبیل منع عبور و مرور و نقض «اصل برائت» و… که وهن به ساحت انسان‌هاست.

ما، دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران، ضمن محکوم کردن این رفتارهای بدوی و غیرمسوولانه از سوی حکومت ایران، هشدار می‌دهیم که ادامه چنین رفتار‌ها و اظهارنظرهای نفرت برانگیزی می‌تواند میان دو ملت که از لحاظ فرهنگی و زبانی، بیشترین اشتراکات را با یکدیگر دارند، فاصله‌ای بیندازد که به سود هیچ‌کدام از دو کشور نیست. مشکلات فرهنگی و اقتصادی در میان بخش‌هایی از جامعه هم که باعث رفتارهایی بدوی و قبیله گرایانه می‌شود، باز ریشه در عدم آموزش صحیح، نادیده گرفتن مساله‌ای به نام حق پناهندگان و… در دستگاه‌های آموزشی رسمی دارد که آن نیز بر عهده حکومت جمهوری اسلامی است. ما ضمن ابراز تاسف از این رفتار‌ها و پوزش از مردم سرزمین افغانستان، بابت رفتارهای بد حاکمان سرزمین‌مان، معتقدیم که هر دو ملت، با این حجم عظیم اشتراکات فرهنگی و زبانی، باز هم در کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت و آنچه بار دیگر، عامل نزدیکی این دو ملت خواهد بود هیچ چیزی جز «برقراری دموکراسی» و «حق حاکمیت مردم» نیست. ضمنا تاکید می‌کنیم که مردم ایران در طول تاریخ، تقریبا هیچ‌گاه با هیچ فرهنگ بیگانه‌ای، هیچ اقلیتی از ارمنیان، یهودیان و مسیحیان از هر نوع، برخوردهایی از جنس آزار و نفرت جمعی بروز نداده‌اند و اگر موردی بوده است، استثنایی و ناشی از تحریکات فرقه‌ای یا مذهبی بوده است و این هیچ ارتباطی با ملی‌گرایی مسالمت‌جوی انسان ایرانی ندارد.

ما همچنین به جریان‌های تجزیه‌طلب مرتجع و فرقه‌های عقب‌مانده مارکسیست لنینیستی، وارثان وطن‌فروشان حزب توده و بازماندگان گروه‌های مسلح تروریست، که شورمندانه بی‌وطنی و دشمنی خود با ایران را تبلیغ می‌کنند و این ماجرا‌ها را بهانه‌ای ساخته‌اند تا نوای شوم ایران‌ستیزی‌شان را رسوا‌تر فریاد بزنند و آرزوی نابودی و تجزیه ایران را علنا بیان می‌کنند هشدار می‌دهیم که از تجربیات شکست خورده سابق‌شان درس بگیرند و از ایجاد هزینه‌های جدید برای ملت ایران پرهیز کنند که این بار، کسی با آن طناب به چاه‌های مصیبت‌بار تاریخ نخواهد افتاد و اینان تنها کوس رسوایی خود را بلند‌تر می‌زنند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست