یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کناره‌گیری مهدی موبدی از شورای مرکزی حزب مشروطه ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۶ تير ۱٣۹۱ -  ۶ ژوئيه ۲۰۱۲


از : مهدی موبدی عضو شورای مرکزی حزب مشروطه ایران
به: اعضای محترم شورای مرکزی حزب
به: اعضای محترم حزب مشروطه ایران
به: آقای دکتر اکمل رایزن حزب
موضوع : کناره‌گیری از شورای مرکزی حزب مشروطه ایران
‌تاریخ : ۴/۷/۲۰۱۲

به آگاهی دوستان حزبی و اعضای شورای مرکزی می‌رسانم از تاریخ یاد‌شده از عضویت در شورای مرکزی کناره‌گیری کرده و خود را از مسئولیت‌های مرتبط با آن مبرا می‌دانم.

***
توضیح :
خویشکاری من در دو دوره عضویت در شورای مرکزی، بالاتر از همه چیز، حفظ و رعایت منشور حزب و اولویت‌های آن بوده است. من جز با رای کنگره و بر اساس منشور و قطعنامه‌ها، هیچ "خط مشی" که بخواهد توسط "اکثریت" در شورای مرکزی تصویب شود و ناقض منشور و قطعنامه‌ها باشد را نمی‌پذیرفتم و آن را بیرون از حدود اختیارات نهاد نامبرده می‌دانسته‌ام.
خرسندم زمان‌هایی ‌که در "اقلیت" محض بوده‌ام با تمام توان بر منشور حزب و قطعنامه ها پافشاری کرده و بر پیمان‌ خود در حفظ اولویت‌های منشور حزب وفادار مانده‌ام.

شوربختانه پس از درگذشت زنده‌یاد همایون، تازش به مواضع گذشته حزب آغازید. جریان سلطنت‌طلب حزب، نابردبار بود و تاب آن نداشت تا کنگره آینده شکیبا باشد تا هر آن‌چه را می‌خواست در آن‌جا "رسمی" و "دمکراتیک" کرده و دست‌کم، ساده‌ترین پرنسیپ‌های سازمانی را رعایت بکند.

دستاویز زنگ‌زده‌ی "دمکراسی در شورای مرکزی" که در برابر ایستادگی "ما" بکار می‌رفت و به بهانه‌ی آن،‌ منشور و قطعنامه‌ها را زیر پا می‌گذاشت، در کنار همراهی "بدنه" حزب یا حداقل سکوت تایید‌آمیز آنها، رویکردهای حزب مشروطه ایران را نسبت به گذشته بطور کلی دگرگون کرد. اکنون کار بجایی رسیده است که شورای مرکزی استراتژی نادرست و خطرناک شاهزاده را "درست" می‌خواند و بدون این‌که رسما" اعلام کند، به جرگه آلترناتیوسازان پیوسته است.

برای من استقلال حزب مشروطه از همان آغاز پیوستن‌م به حزب، با ‌اهمیت و بهمان میزان مورد تردید بوده است. این حزب هیچ‌وقت نتوانسته و نخواسته کلمه‌ای در انتقاد از آقای پهلوی، بطور رسمی ابراز دارد.

سکوت حزب در مورد خطاهای ویرانگر و خطرناک آقای پهلوی که قرار بود "یار" تمامیت ارضی و یگانگی ملی باشد و "بار" آن شده است ادعای هموندان حزبی را در مورد ناسیونالیسم دفاعی و یا مخالفت با حمله نظامی، به زیر سئوال برده و در بهترین حالت "مشروط" کرده است. احتمال این هست در شرایط مناسب، بعضی از "مشروط" ها نیز به گذشته بپیوندند!

برای من روشن است، و مصاحبه‌های اخیر شاهزاده نشان می‌دهد که "بند ٣" منشور حزب با اولویت‌های آن در تضاد افتاده است. البته، برای آنها که استراتژی حزب را با "دمکراسی" شورای مرکزی تعیین می‌کنند و استراتژی شان با استراتژی شاهزاده یکی است مشکلی وجود نخواهد داشت.

پس از یکسال‌و‌نیم بحث و گفتگو، و بویژه گفتگویی که پنج ساعت به‌درازا کشید بار دیگر روشن شد هیچ روزنه‌ی امیدبخشی وجود ندارد.

همان‌طور که پیش از این گفته‌ام، ناچار بودم که تفاوت نگاه آقای همایون را با روشی که حزب بعد از ایشان در پیش گرفته است در مقالاتی روشن سازم. اگر علاقه بسیار من به آقای همایون – و بیش از آن به منشوری که آینده ایران باید باشد – نبود، این مقالات نوشته نمی‌شد. می‌دانم که عده‌ای از انتشار این مقالات خشنود نیستند. من بهیچ‌وجه آهنگ آزردن کسی را نداشته‌ام. من با جریانی روبرو بودم که به آسودگی، بدون این که خم به ابرو بیاورد و گرفتار "عذاب وجدان" بشود، هم از نام او بهره برد هم به دیگران پز او را ‌داد و ذره‌ای هم از او یاد نگرفت. بطور منطقی بر علیه‌ش بود، - از همان اول بر علیه‌ش بود- این جریان زمانی که میدان را از او خالی دید، سر بلند کرد و زمانی‌ که با ایستادگی روبرو شد به ناراست‌گویی و شیوه‌های غیر اخلاقی دست یازید. ناگزیر شدم تفاوت آشکار منشور حزب با منشور پادشاهی دوستان را برجسته بکنم.

در پایان این نوشته و شاید آخرین نوشتار حزبی، نگرانی و تاسف خود را از راهی که حزب پیش گرفته است و سرانجام آن، ابراز داشته و امیدوارم جسارت و ایستادگی همه‌ی ما در برابر سیاست‌بازان بازاری منش، جاخوش‌کردگان ناشایسته و قدرت‌طلبان مغالطه‌گر افزون بگردد. ما با کنش و کردار خود، ساخته می‌شویم

پاینده ایران  


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست