بیست و سومین سالگرد ترور دکتر قاسملو
•
۲۳ سال پیش، دکتر عبدالرحمن قاسملو دبیرکل وقت حزب دمکرات جهت یافتن راهی مسالمت آمیز برای حل مسئله کرد در پای میز مذاکره با نمایندگان جمهوری اسلامی ترور شد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۲ تير ۱٣۹۱ -
۱۲ ژوئيه ۲۰۱۲
سوسن محمدخانی غیاثوند: ۲٣ سال پیش، دکتر عبدالرحمن قاسملو دبیرکل وقت حزب دمکرات جهت یافتن راهی مسالمت آمیز برای حل مسئله کرد در پای میز مذاکره با نمایندگان جمهوری اسلامی به همراه دو تن از یارانش ترور شد.
«ضیافت مرگ در وین» عنوان مستندی است از سیروس ملکوتی که به مسئله ترور دکتر عبدالرحمن قاسملو، رهبر حزب دمکرات توسط عوامل جمهوری اسلامی می پردازد. این مستند از شبکه تیشک، ارگان رسمی حزب دمکرات کردستان ایران پخش گردیده است.
پیتر پیلز که سابقاً نماینده ی حزب سبزها در پارلمان اتریش بوده و نیز در شورای امنیت داخلی کشور اتریش عضویت داشته در این مستند ضمن اشاره به دخالت احمدی نژاد، ریاست جمهوری فعلی ایران در ترور دکتر عبدالرحمن قاسملو تصریح می کند: دلائل فراوانی دال بر دست داشتن احمدی نژاد در این قتل وجود دارد.
وی همچنین اظهار می دارد: به نظر من برای یک شکایت برعلیه احمدی نژاد در وین این شواهد و دلائلی که داریم کافی می باشد.
نماینده ی اسبق پارلمان اتریش با اعلام اینکه بسیاری از اینها ([دخالت کنندگان در قتلهای وین، پاریس و برلین]) دارای مقامات بالایی در شورای امنیت ملی ایران هستند، اضافه می کند: من بر این باورم که اتریش باید این قتلها را همچنان پیگیری کند. برخی از ملاحظات سیاسی را دیگر از میان بردارند تا اینکه ما بتوانیم قاتلها را در وین به پای دادگاه بکشانیم.
این عضو سابق شورای امنیت داخلی کشور اتریش، احمدی نژاد را یک مسئله خاص معرفی می کند و می افزاید: ایشان به خاطر مقامی که دارند دارای مصونیت دیپلماتیک هستند که دستگیرکردنشان ممکن نیست ولی من امیدوارم پیشرفتهایی در ایران صورت گیرد که بعد از اینکه احمدی نژاد این پست را ترک کرد در وین به دادگاه کشیده شود.
پیتر پیلز در این مستند همچنین مدعی همکاری بعضی از مقامات اتریشی با ایران در جریان قتل دکتر قاسملو می شود.
سال گذشته، کاوه قریشی روزنامه نگار کرد نیز طی گزارشی در سایت روزآنلاین نوشت: موضوع دست داشتن محمود احمدی نژاد در ماجرای قتل قاسملو تا این لحظه از سوی منابع رسمی دولت اتریش تایید نشده است.
اما پیتر پیلز در مستند «ضیافت مرگ در وین» صراحتاً می گوید: تروریستها دو گروه بودند که یکی از اعضای گروه دوم که نقش اساسی هم در این جریان داشت، رئیس جمهور امروز ایران محمود احمدی نژاد بود.
برخی صحبتهای مطرح شده در این مستند و نیز بخشهایی از گزارشِ سال گذشته ی کاوه قریشی، روزنامه نگار کرد در ذیل می آید:
هیوا بهرامی، مسئول ارتباطات خارجی حزب دمکرات کردستان ایران در اتریش:
[۲٣] سالِ پیش دکتر قاسملوی فقید به منظور گفتگو [جهت یافتن] یک راه حل سیاسی برای مسئله کردستان به وین آمد که با نماینده های جمهوری اسلامی مذاکره کند. متاسفانه همان طور که همه می دانیم این مذاکره به یک حمام خون مبدل شد که جان دکتر قاسملو و یارانش را گرفت.
هرچند تا به امروز هم بسیاری از این حرکت دکتر قاسملو انتقاد دارند ولی من معتقدم که دکتر قاسملو خطرات این سفر را هم می شناخت و می دانست که شاید سفری بدون برگشت باشد ولی آن موقعیتی که سال ۱۹٨۹ برای جنبش آزادیبخش کردستان و بخصوص برای حزب دمکرات پیش آمده بود، دکتر قاسملو را مجبور کرد تن به این مذاکره بدهد.
دکتر میرو علیار، مسئول روابط بین الملل حزب دمکرات کردستان ایران:
حزب دمکرات به درستی به قضیه ی کرد به عنوان یک مسئله سیاسی می نگرد که راه حل نظامی ندارد و باید تنها از طریق سیاسی حل بشود. راه حلهای سیاسی را آدم کجا می جوید؟ روی میز مذاکره. به چه طریق آدم به راه حلهای سیاسی می رسد؟ از طریق گفتگو و مذاکره.
مسئله دوم در این رابطه؛ حزب دمکرات مبارزه می کند برای تحقق و تامین حقوق سیاسی، ملی و فرهنگی خلق کرد در یک ایران دمکراتیک. در داخل مرزهای ایرانی دمکراتیک. و اگر به مسئله از این زاویه بنگریم راه حل تنها مذاکره هست.
هیوا بهرامی، مسئول ارتباطات خارجی حزب دمکرات کردستان ایران در اتریش:
دکتر قاسملو قبل از اینکه یک شخصیتی باشد که اعتقاد داشته باشد از طریق جنگ می شود مسائل سیاسی را حل کرد، صرفاً به خاطر روشنفکریش، به خاطر آکادمیک بودنش، به خاطر آن آشنایی ای که با فرهنگ غرب داشت، آدمی بود که [اطمینان داشت] مسئله کردستان و به طور کلی مسائل سیاسی ایران را فقط از راه صلح و از راه گفتگو می شود حلشان کرد.
دکتر میرو علیار، مسئول روابط بین الملل حزب دمکرات کردستان ایران:
مذاکره اتفاق افتاد. یک سال بود که جنگ ایران و عراق پایان گرفته بود. جمهوری اسلامی که اوایل می توانست به عنوان غالب و به عنوان پیروزمند، جنگ را خاتمه بدهد، شروع کرد به ماجراجویی و دیدیم که عملا به شکست ایران انجامید. عراق در این جنگ پیروز شد در حالیکه ایران می توانست پیروز باشد.
پس ۱: جمهوری اسلامی به عنوان مغلوب از جنگ خارج شده بود. ۲- به علت اصرار و پافشاری رژیم جمهوری اسلامی بر ادامه جنگ و خودداری از پذیرفتن آتش بس بر مبنای قطعنامه ۵۹٨ سازمان ملل، ایران در خارج ازکشور به یک انزوای سیاسی افتاده بود. قابل فهم و قابل لمس است دولتی که در این حالت قرار می گیرد هم در سطح داخل و هم در سطح خارج به یک پیروزی سیاسی نیازمند است و وضعیت ایران را هم آنوقت اگر در نظر بگیریم، بسیار بسیار بسیار وخیم بود. اقتصادی ورشکسته، صدها هزار کشته و معلول جنگ، میلیاردها دلار هزینه جنگ شده بود، برنامه سیاسی وجود نداشت، نارضایتی در بین مردم مرتب گسترده تر می شد. در این بین دولت یک دولت مغلوب به یک پیروزی سیاسی احتیاج داشت و مسئله کرد آنوقت یکی از مسائل و مشکلات جدی جامعه ایران بود. البته مسئله کرد همیشه یک مسئله حاد بود. با حل مسئله کرد می توانست هم در سطح بین المللی به برون رفت خود از انزوای سیاسی کمک بکند و هم در سطح داخلی. چون آنوقت بسیاری از نیروهای سیاسی از خودمختاری کردستان پشتیبانی می کردند. کردستان در واقع تنها سنگر آزادی بود.
هیوا بهرامی، مسئول ارتباطات خارجی حزب دمکرات کردستان ایران در اتریش:
[دکتر عبدالرحمن قاسملو] با این اعتقاد حاضر شد با نمایندگان رژیمی مرتجع مثل رژیم جمهوری اسلامی ایران پای میز مذاکره [بنشیند] و حتی این گفتگوها را خیلی جدی گرفته بود.
آدم وقتی گوش می دهد به این مذاکرات به کاسِتهایی که بعداً به ما تحویل داده شدند می بیند که دکتر قاسملو می خواهد به یک پاسداری که فقط یادش دادند بکشد، بفهماند که مشکل کرد چه مشکلی است؟ مشکل حزب دمکرات کجاست؟ سعی بکند مسئله [و] در واقع مشکلات آن موقع ایران را برایشان شرح بکند و نشان بدهد راه حلها کجا هستند و چطور می شود اینهارا حل کرد؟
دکتر عبدالرحمن قاسملو، دبیرکل وقت حزب دمکرات:
... شما یک قانونی را می گذارید که اصلا آن اشکالات گریز از مرکز را به کلی از بین... . شما یادتان نرود که بلوچها در آنطرف هم زندگی می کنند. آذربایجانیها در شوروی هم زندگی می کنند. عربها در عراق هم زندگی می کنند. ترکمنها در شوروی هم زندگی می کنند. تمام ملیتهای ایرانی یک طرفشان آنور است. کردها که در ترکیه و عراق هستند. یک روز این مسئله بلای بزرگی برای کشور ما خواهد شد اگر ما از حالا در فکرش نباشیم و حلش نکنیم. به جای اینکه این نیروی گریز از مرکز را تقویت کنیم یک کاری بکنیم که اینها جذب بشوند و من فکر می کنم هیچ ضرری جمهوری اسلامی نمی کند که این کار را بکند.
خسرو بهرامی، عضو کمیته مرکزی حدکا و مسئول تشکیلات کمیته خارج حزب:
من نوارهای آن به اصطلاح مذاکره را گوش کردم. سه تا نوار هستند. متاسفانه همانطور که اشاره کردید بیشتر حالت یک نمایش را دارد تا یک مذاکره سیاسی. دکتر قاسملو در صحبتهایش به مسائل سیاسی ایران، به موقعیت ایران و مسئله خودمختاری کردستان اشاره می کند. بحثهای خیلی جدی و سیاسی. در عوض طرف مقابل که صحرارودی بیشتر صحبت می کند، می بینیم که دارد با کلمات بازی و بیشتر وقت کشی می کند تا اینکه به مسائل سیاسی و یا محتوای سیاسی مذاکره بین حزب دمکرات و این به اصطلاح نمایندگان جمهوری اسلامی اشاره کند. این هست که صحبتها بیشتر از طرف نمایندگان جمهوری اسلامی وقت کشی است تا اینکه بخوان [جدی] روی مسائل سیاسی بحث کنند.
دکتر میرو علیار، مسئول روابط بین الملل حزب دمکرات کردستان ایران:
[دکتر قاسملو]، منافع کل ایران را هم در نظر داشت. چون بالاخره ما آن موقع که می گوییم راه حل مسئله کرد در چارچوب ایرانی دمکراتیک یعنی اینکه ما مصالح کل ایران را در نظر می گیریم. و اگر نظامی مردمی و نظامی معتقد به مصالح کشور سرکار بود می بایست این کار را می کرد چون این به نفع تمام ایران بود.
کریم پیروتی:
نهار را با دکتر قاسملو خوردیم. بعدا به خانه برگشتیم. گفت پس یک مقدار استراحت بکنم. استراحتی کرد. بعد یک قراری داشتیم. حدود ساعت سه [به] وزارت داخله رفتیم. دکتر ... پیش صدراعظم بود. تلفن زد گفت متاسفانه یک مقدار طول می کشد. یک مقدار کار دارم. منتظر باشید الان برمی گردم. دکتر قاسملو گفت نه من یک قرار دارم. نمی توانم صبرکنم. پس برویم.
ما نتوانستیم آنجا بایستیم. منم نمی دانستم واقعا کجا قرار دارد. من [از] این قرار اطلاع نداشتم. گفت من را ببر به هتل هیلتون. من ایشان را بردم تا نزدیکیهای هتل هیلتون. آنجا که پیاده شد به من گفت یک ساعت و نیم دیگر بیا اینجا ما را دوباره بردار.
خسرو بهرامی: عضو کمیته مرکزی حدکا و مسئول تشکیلات کمیته خارج حزب:
دکتر قاسملو به من گفت که به رفقای حزبی بگویم شب [در] خانه من باشند و شب می خواست همه را ببیند. این بود ساعت ۷ قرار شد که دوستمان کاک علی پیروتی، دکتر قاسملو را از هتل هیلتون [به] خانه بیاورد.
کریم پیروتی:
خلاصه من برگشتم رفتم دکتر قاسملو را بیاورم. جای ملاقات که رسیدم دیدم با کاک قادری سر ملاقاتشان نیامدند. یک ده دقیقه ای منتظر شدم بازهم نیامدند. من از این جریان یک خرده دلواپس شدم.
چرا اینها نیامدند؟! هر موقع دکتر قاسملو قراری داشته [به موقع] همیشه سر قرارش و اینها [حاضر بوده]. در این مورد خیلی دقیق بود. دور که زدم دیدم از پشت، خیابانهای پشتی را پلیس همه بسته. صدها پلیس آنجا هستند و خیابانها از جلو بسته شده. من فوراً از این جریان مشکوک شدم و گفتم شاید اتفاقی برای دکتر قاسملو افتاده باشد. چون سرقرارش نیامده. اینجا این همه پلیس این خیابانها را اشغال کرده.
خسرو بهرامی: عضو کمیته مرکزی حدکا و مسئول تشکیلات کمیته خارج حزب:
ساعت هفت که ایشان رفتند دکتر قاسملو را بیارورند به من زنگ زد، گفت بیا اینجا شلوغ است و می گویند اتفاقی افتاده است. گفتم بپرس ببین چی شده. گفت می ترسم. می گویند ترور شده. خانه ی ما پر بود از بچه های حزبی. همه آنجا بودند. منم به یکیشان گفتم من یه کم کار دارم. یک ساعت می روم و زود بر می گردم. به یکی از بچه ها گفتم من را ببر هتل هیلتون. در حینی که رفتیم گفت چیه؟! گفتم همچین زنگی به من زده شده و احساس می کنم دکتر قاسملو ترور شده. موقعی که آنجا رسیدیم دیدم پر مردمه و رفیق ماهم شوکه شده بود. حتی نمی توانست از پلیس هم بپرسد [که چی شده] از بس که شوکه شده بود. رفتم از پلیسها پرسیدم گفتم چه اتفاقی افتاده؟ من منتظر دوتا سیاستمدار کردم. گفت کیا؟ گفتم دکتر قاسملو و عبدالله قادری آذر. این بود که رئیس بخش کمینال پلیس که آنجا حضور داشت دکتر کسله، با ایشان صحبت کردم و گفت متاسفانه ترور شدند.
کریم پیروتی:
کارت شناسایی کاک عبدالله قادری توی دست یکی از این پلیسها بود. گفت یکیشان این [است]. من نگاه کردم گفتم این جزو کشته شدگانه؟ گفت اره . نگاه کردم دیدم کارت شناسایی کاک عبدالله قادری به زبان فرانسه [هست]. کاک خسرو با پلیسها [به] بیمارستان رفت [تا] اونیکه زخمی [شده بود را] شناسایی بکند. من با یکی دیگر از رفقایم رفتیم بالا تا کشته ها را شناسایی بکنیم. تا من رفتم بالا دیدم بله دکتر قاسملو و کاک عبدالله شهید شدند.
خسرو بهرامی: عضو کمیته مرکزی حدکا و مسئول تشکیلات کمیته خارج حزب:
من این را باید عرض کنم همانجا که بودم در همان شب با دکتر کسله صحبت کردم. گفتم چه می گویید؟ نظرتان چیست؟ سه تا. ... بعد معلوم شد دکتر فاضل هم آنجا ترور شده. گفتم سه نفر کرد اینجا اعدام شدند و سه نفر نماینده ی جمهوری اسلامی هم هیچیشان نشده؟ گفت همه چی به روشنی معلوم [است]. سه تا کرد اعدام شدن و سه نفر نماینده ی جمهوری اسلامی چیزیشان به آن صورت نشده. یعنی در واقع تایید کرد که این سه نفر عامل ترور دکتر قاسملو و همراهانش بودند. پلیس بعد از این جریان [به] من گفت یک نفر زخمیه، بیایید که او را شناسایی کنید. منم با پلیس به یکی از بیمارستانهای وین رفتم. آنجا [فرد] ناشناسی را دیدم که تا آن لحظه او را ندیده بودم. صحرارودی بود. او از طرف دست و چانش یک کم زخمی شده بود. زخمش سطحی بود. من گفتم که این را نمی شناسم [و] تا حالا ندیدم. بعد از آن برگشتم [و به] پلیس مرکزی وین آمدم که آنجا با بزرگیان روبرو شدم. نفر دیگری از تروریستها. بزرگیان که به طرف من آمد گفت آقا منو گرفتن. ایرانی هستین؟ گفتم بله. گفت منو گرفتن نمی دونم واسه چی؟! من از قیافه ی ریش و پشم این فهمیدم که باید جزو همان هیات باشد. گفتم که تو قاتل دکتر قاسملویی. نمی دونی چرا؟!
دکتر میرو علیار، مسئول روابط بین الملل حزب دمکرات کردستان ایران:
من تماس گرفتم با نماینده ی حزب در سلیمانیه. جریان را به اطلاعش رساندم. اوهم مثل من شوکه شد. اوهم مثل من یک حالت بسیار ناراحت کننده ای برایش ایجاد شد. ولی فوری جریان را به زنده یاد دکتر شرفکندی خبرداد. ... اطلاع دارین زمانیکه قتل اتفاق افتاد، ترور اتفاق افتاد، قاتلین در واقع در دست پلیس اتریش بودند و آن زمان دولت اتریش عملاً و به طور آشکار در امر دستگاه قضایی دخالت کرد و از تشکیل دادگاه برای رسیدگی به این قتل فجیع، به این ترور سیاسی جلوگیری کرد. دلیلش هم این بود از طرف ایران، از طرف جمهوری اسلامی تحت فشار قرارگرفت. بسیاری از شواهد این را اثبات می کند که دولت اتریش نمی خواست دادگاهی صورت بپذیرد، دادگاهی صورت بگیرد. من چندتا نمونه اجازه بفرمایید عرض کنم. مثلاً بعد از اتفاق ترور در حالیکه رفقای ما را انگشت نگاری کردند ولی مال قاتلها را تقریبا چند ساعت بعد از اتفاق ترور انگشت نگاری کردند و متخصصین این را می گویند که در واقع این انگشت نگاری که بعد از چند ساعت انجام می گیرد دیگر قابل استفاده نیست. یا مثلا نتیجه ی تحقیقات کارشناسی بالستیکی، همان جریان تیراندازی، سه ماه بعد به مراجع قضایی تحویل داده شد. چهار ماه بعد از اتفاق افتادن ترور، حکم بازداشت قاتلین صادرشد. یعنی همه ی اینها نشان می دهد که دولت اتریش دخالت کرد. مسئله سیاسی بود که از تشکیل دادگاه ترور دکتر قاسملو، کاک عبدالله و دکتر فاضل جلوگیری کرد.
خسرو بهرامی: عضو کمیته مرکزی حدکا و مسئول تشکیلات کمیته خارج حزب:
تا آنجایی که منم به یاد داشته باشم پلیس کار خودش را کرد و این دادگستری و دخالتهای جنبی سفارت جمهوری اسلامی ایران و وزارت خارجه اتریش بود که نگذاشتند مسائل به آن صورتی که باید و شاید روشن بشود.
دکتر میرو علیار، مسئول روابط بین الملل حزب دمکرات کردستان ایران:
آنوقت دولت ایران، دولت جمهوری اسلامی از سه طریق دولت اتریش را تحت فشار قرارداد که از تشکیل دادگاه جلوگیری کند. اول اینکه تهدید کرد که شهروندان اتریشی، تبعه ی اتریشی که در ایران به سر می برند ممکن است جانشان به خطر بیفتد. دولت جمهوری اسلامی مسئولیتی در قبال جان اینها نمی تواند به عهده بگیرد. طریق دوم این بود که تهدید کرد روابط اقتصادی را با اتریش قطع می کند. روابط تجاری را با اتریش قطع می کند و قراردادهایی که با دولت اتریش بسته بودند را لغو می کند.
پیتر پیلز، نماینده ی سابق حزب سبزها در پارلمان و عضو شورای امنیت داخلی اتریش:
این یک استراتژی است که در ایران به یک سنت مبدل گشته است. رژیم ایران این چنین می پندارد که تمام انسانهایی که در ایران متولد می شوند، ملک شخصی این رژیم هستند. یعنی اگر رژیم بر این باور باشد که این انسان را باید کشت این را یک حق قانونی خود می داند. این قابل قبول نیست. کماندوهای سپاه پاسداران هیچ وقت این جرات را به خود نمی دهند یک سیاستمدار اتریشی را در اتریش به قتل برسانند. ولی بر این باورند که می توانند انسانهای ایرانی را در اتریش به قتل برسانند. در جریان قتل دکتر قاسملو، واقعیت این بود که در آن زمان بعضی از مقامات اتریشی با ایران همکاری کردند و زمینه ی فرار تروریستها را هم فراهم نمودند. امروز می دانیم که این قتل خیلی پیشتر برنامه ریزی شده بود. یک کماندوی آماده شده برای این کار در نظر گرفته شده بود. این تروریستها دو گروه بودند که یکی از اعضای گروه دوم که نقش اساسی هم در این جریان داشت، رئیس جمهور امروز ایران محمود احمدی نژاد بود. اگر ما بخواهیم زنجیره وار به دستور دهندگان اشاره کنیم می بینیم که بسیاری مقامات دولت ایران در قتلهای وین، پاریس و برلین دخالت داشتند. امروز بسیاری از اینها دارای مقامات بالایی در شورای امنیت ملی ایران هستند و من بر این باورم که اتریش باید این قتلها را همچنان پیگیری کند. برخی از ملاحظات سیاسی را دیگر از میان بردارند تا اینکه ما بتوانیم قاتلها را در وین به پای دادگاه بکشانیم. احمدی نژاد یک مسئله خاصی است. ایشان به خاطر مقامی که دارند دارای مصونیت دیپلماتیک هستند که دستگیرکردنشان ممکن نیست ولی من امیدوارم که پیشرفتهایی در ایران صورت گیرد که بعد از اینکه احمدی نژاد این پست را ترک کرد در وین به دادگاه کشیده شود.
دکتر میرو علیار، مسئول روابط بین الملل حزب دمکرات کردستان ایران:
من دسترسی به آن اطلاعات ندارم و آقای پیلز خودش عضو کمیته امنیت پارلمان اتریش هست و ایشان [نیز] همه ی آن اطلاعات را مسلما در اختیار ما نمی گذارد. ایشان هم به احتمال بسیار زیاد مصالح کشور خودش را در نظر می گیرد. تا آنجایی که من اطلاع دارم و پلیس اتریش در این باره اظهارنظر کرده، این شخص اطلاعات بسیار دقیقی در دست دارد و با آن اطلاعاتی که از آن زمان در دست اتریش هست مطابقت می کند. این به نظر من به اوضاع سیاسی بستگی دارد. ولی من اینجا به یک مسئله ای اشاره کنم. تا حالا اتفاق نیفتاده که قتل سیاسی روشن شده باشد. شما ملاحظه بفرمایید قتل کندی، قتل اولاف پالمه، قتل نخست وزیر یکی از ایالت های آلمان، قتل دکتر قاسملو و در این میان مسئله ی میکونوس، دادگاه میکونوس یک استثناء بود.
پیتر پیلز، نماینده ی سابق حزب سبزها در پارلمان و عضو شورای امنیت داخلی اتریش:
بله دلائل فراوانی دال بر دست داشتن احمدی نژاد در این قتل وجود دارد. بخصوص شخص احمدی نژاد که سرپرست گروه دوم بود از طرف چندین نفر در وین مشاهده گردیده است. در واقع یکسری شواهد در این باره در دسترس هستند. برخی از این شاهدها تا به حال مورد بازجویی قرارگرفتند ولی برخی دیگر می خواهند هویتشان پنهان بماند. به نظر من برای یک شکایت برعلیه احمدی نژاد در وین این شواهد و دلائلی که داریم کافی می باشد.
دکتر میرو علیار، مسئول روابط بین الملل حزب دمکرات کردستان ایران:
سال ۱۹۹۰ خانم قاسملو به عنوان شاکی خصوصی شکایتی مطرح کرد. به این شکایت ترتیب اثر داده نشد. از طرف دادگاه استان رد شد و چندماه قبل [سال ۱۹۹٨] دادگاه عالی اتریش این حکم دادگاه استان را تایید کرد. دلیلش هم این بود که خانم قاسملو نه فقط به سهل انگاری دولت اتریش و مقامات قضایی اتریش در امر تحقیقات اعتراض کرده بود بلکه درخواست از سرگیری تحقیقات را کرده بود. این را رد کردند. هردو مورد را رد کردند. اولی را به این دلیل گفتند که دولت اتریش دخالتی در امور قضایی و ترور نداشته. و مورد دوم را هم رد کردند. گفتند که هیچ دلیل و مدرک جدید که بتواند شروع یک تحقیقات جدید را توجیه کند در دست نیست. این مدارک را ما نداریم و نمی توانیم دادگاه را تشکیل بدهیم یا عذرمی خوام تحقیقات را شروع بکنیم.
پیتر پیلز، نماینده ی سابق حزب سبزها در پارلمان و عضو شورای امنیت داخلی اتریش:
برای تشکیل یک دادگاه باید متهمین نیز در دسترس باشند. در حال حاضر متهمین در تهران هستند. برخی از اینها را فراری دادند و برخی که خود را در وین پنهان کرده بودند بعدها توانستند فرار کنند. امروز هیچ کدام از این متهمین در وین نیستند. اگر در ایران تغییراتی به وجود بیاید و یک نظام دمکراتیک و قانونمند برسرکار بیاید آن گاه حکومت اتریش می تواند تقاضای استرداد این متهمین را به ایران ارائه دهد. تا آن زمان مطمئناً کار آسانی نیست.
دکتر میرو علیار، مسئول روابط بین الملل حزب دمکرات کردستان ایران:
یک مسئله ی بسیار جالب دیگر اینجا وجود داشت که اصلا به مسئله ما مربوط نبود ولی در واقع ما قربانی آن مسئله شدیم و آن هم مسئله ای بود با نام مسئله نوریکوم. نوریکوم یک کارخانه اسلحه سازی است. کارخانه ی اسلحه سازی اتریش. در جریان جنگ ایران و عراق، نوریکوم با اطلاع دولت وقت اسلحه به عراق می فروشد. ایران از جریان اطلاع پیدا می کند. اینجا من یک پرانتز باز کنم. قانون اتریش، دولت و کارخانه های اسلحه سازی اتریشی را منع می کند که به طرفهایی، به دولتهایی اسلحه بفروشند که در حال جنگ با یکدیگر هستند. یعنی هم دولت اتریش و هم کارخانه های اسلحه سازی اتریش در واقع نقض قانون کرده بودند. ایران از این مسئله اطلاع پیدا می کند. دولت اتریش را تهدید می کند که اگر به آنها هم اسلحه ندهند و عین همین اسلحه ها را نفروشند افشاگری می کند. آن زمان دولت اتریش به ایران هم اسلحه فروخته بود. در جریان این معاملات مبلغ قابل توجهی پول گم شد. روزنامه های اونوقت نوشتند در حدود یک میلیارد دلار. معلوم نبود این پول به کجا رفته. و این به عنوان یک عامل فشار در دست جمهوری اسلامی بود.
پیتر پیلز، نماینده ی سابق حزب سبزها در پارلمان و عضو شورای امنیت داخلی اتریش:
با به دست آمدن هر دلیل و شواهد جدید این یک وظیفه ی دادستانی است که باید تحقیقات را در این باره ادامه دهد. برای تحقیقات حضور متهمین در وین لازم نیست ولی اگر یک دادگاهی صورت گیرد باید متهمین حتما در وین حضور داشته باشند. دادستانی باید به تحقیقات خود در این باره ادامه بدهد تا زمانی که بشود این متهمان را در وین به دادگاه کشاند. کاری هم که باید اتحادیه اروپا در رابطه با ایران انجام بدهد این است که از ایران بخواهد همه ی متهمان به قتل را به دادگاههای اروپا استرداد دهد.
***
کاوه قریشی، روزنامه نگار کرد نیز سال گذشته طی گزارشی در سایت روز آنلاین نوشت:
۲۲ تیرماه امسال سالگرد ترور عبدالرحمان قاسملو، شخصیت شناخته شده کرد و رهبر حزب دمکرات کردستان ایران بود؛ شخصی که روایت های بسیاری در مورد نحوه کشته شدن وی وجود دارد.
بر اساس روایت حزب دمکرات کردستان که در بیشتر پژوهش های تاریخ معاصر ایران مورد استناد قرار گرفته، عبدالرحمن قاسملو روز ۲۲ تیرماه ۱٣۶٨ در حالی که برای دستیابی به راهحل مسالمت آمیز مساله کرد در ایران با تنی چند از نمایندگان حکومت جمهوری اسلامی در وین بر سر میز گفتگو برای مذاکرات صلح نشسته بود، به دست نمایندگان دولت کشته شد.
اما منابع جمهوری اسلامی می گویند، آقای قاسملو در همین تاریخ توسط گروه ناشناسی در پایتخت کشور اتریش کشته شده است.
اطرافیان رهبر پیشین حزب دمکرات کردستان می گویند عبدالرحمان قاسملو درماههای آخرمعتقد بود که مساله کردستان راه حل نظامی ندارد و برای حل این مساله باید به راه حل های سیاسی و مسالمت آمیز توسل جُست.
پرونده ترور عبدالرحمان قاسملو در حال حاضر در مراکز حقوقی دولت اتریش در جریان است و هنوز مختومه اعلام نشده .
هلن قاسملو، همسر چک تبار رهبر ترور شده حزب دمکرات از شاکیان اصلی این پرونده، سال گذشته در مصاحبه ای با اشاره به مشکلات حقوقی پرونده ترور همسرش گفته بود: "بعد از سال ۱۹۹۵ مسئله وین خوابید و برای پیگیری مجدد و بازگشایی نقاط تاریک قضایی پرونده نیاز به مدارک جدی، تازه و محکمه پسند هست."
او ابراز امیدواری کرده بود تا زمانی که در قید حیات است پرونده ترور همسرش را به نتیجه برساند.
پرونده ترور عبدالرحمان قاسملو آنطور که همسر وی نیز اشاره کرده برای مدتی خاموش ماند، اما بعد از دور اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، برخی رسانههای اتریش با مطرح کردن اینکه رئیس دولت در ترور قاسلمو دست داشته است، یکبار دیگر موضوع ترور رهبر حزب دمکرات را مطرح کردند.
آنزمان پیتر پیلس، نماینده حزب سبزها در مجلس اتریش شهادت یک تاجر اسلحه آلمانی را ارائه کرد که طبق آن، او مدت کوتاهی قبل از ترورعبدالرحمان قاسملو سلاح سبک به سفارت ایران در اتریش فروخته است.
تاجر آلمانی این شهادت را در مقابل کمیسیون ضد مافیا در آوریل سال ۲۰۰۶ میلادی ادا کرده بود. او گفته بود هنگام تحویل اسلحه سه نفر ایرانی حضور داشتند که یک نفر از آنها محمود احمدی نژاد بوده است.با این حال موضوع دست داشتن محمود احمدی نژاد در ماجرای قتل قاسملو تا این لحظه از سوی منابع رسمی دولت اتریش تایید نشده است.
چند سال پیش نیز همزمان با دستگیری برخی دیپلماتهای ایرانی در اربیل کردستان عراق توسط نظامیان آمریکا که متهم به دست داشتن در انتقال تسلیحات و کمک به درگیریهای داخلی عراق بودند، رسانههای اتریش احتمال دادند یکی از دستگیر شدگان، از عوامل ترور قاسملو در اتریش است.
این احتمال نیز از سوی دولتهای اتریش و آمریکا تایید نشد؛ با این حال پرونده ترور عبدالرحمان قاسملو بعد از دو دهه جنجال در محافل عمومی جهانی و داخلی، هنوز مختوم اعلام نشده است.
عنوان اصلی مقاله: بررسی ترور دکتر قاسملو توسط جمهوری اسلامی و نقش احمدی نژاد در آن
سوسن محمدخانی غیاثوند
Kurdnews4@gmail.com
|