• اکسیر جاودانگی
در شیشه ای از احساس
نوشیدنی در نهایت ِ خواهش
و سرخی شعله های سرکش ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۴ تير ۱٣۹۱ -  ۱۴ ژوئيه ۲۰۱۲

 
 

در مرز آتش و دود

آن هنگام که بودنت را به سوگ می نشینی

اشکباره ای

از ترنّم های گاه به گاه

حافظه ات را به مقصد امید

یاری می رساند

و دستها

خیمه های فراغت از حس ّ ِ سایش

و بطنها

پُر تپش

مثال ِ همان رود ِ خروشان

در بستر ِ فهم

پُر تلاطم و ضربه ناپذیر

فاصله را می شوید

چُنان که گویی

گرهی کور

به ناگاه چشم می گشاید

*

اکسیر جاودانگی

در شیشه ای از احساس

نوشیدنی در نهایت ِ خواهش

و سرخی شعله های سرکش

بر گونه های ماه

چُنان که هر لحظه دَم است و دَم

بی نیاز از بازدم

و چه زیبا زنده و زنده تر شدن

طراوتی در نهایت ِ بیداری

میان مرز ِ دلهره و اغماض

و جوششی در اوج

با حبابهایی در دل دریا

و صدفهایی

که دلبرانه لبخند می زنند

با شکوه ترین تصویر فریاد

در کشش ِ دو رأس

و سبک شدن

پَر کشیدن

و آفرینش خطوطی

در برگه های آسمان

به گنجایش ِ تمام سکوتهای منجمد

_ در بیراهه هایی

که دانسته گم شدن را آشنا ولی

بیزار است _

بزمگاهی

در شبانه های چشم

وقتی قلموی مژگان را

بر خیال آغشته می کند

و اثری بر بوم ِ سفید ِ مهتاب

که تکرارش

شور است و عطش

و هر بار قابی از طلای ناب

به یادگار بر ستون ِ خاطره

یک سر و یک بالین

دو جسم

و

یک جان



۱۵ تیر ماه ۱٣۹۱