در سوگ الکساندر کوبورن ، قدرت رادیکال کلمه... ،
سهیل آصفی
•
در میان حجم وسیع اخباری که هر روزه از سوی جریان اصلی رسانه و بویژه ی فضای فارسی زبان بر سر همزبانان ما می ریزد،خبر خاموشی الکساندر کوبورن در هفتاد و یک سالگی و پس از جدال با یک بیماری دشوار طبعتا پژواکی نداشت. در روزهای گذشته بود که روزنامه نگاری رادیکال و موثر در جهان آخرین سکانس رزم را در آلمان کلید زد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲ مرداد ۱٣۹۱ -
۲٣ ژوئيه ۲۰۱۲
«چهارده مارس٬ یک ربع به ساعت ۳ بعد از ظهر٬ بزرگترین اندیشمند روزگار ما از اندیشیدن باز ایستاد. فقط دو دقیقه او را تنها گذاشته بودیم. همینکه به اتاق آمدیم٬ دیدیم که آرام روی صندلی خوابیده است. اما این بار برای همیشه...».
از سخنرانی فریدریش انگلس بر مزار مارکس در گورستان«های گیت» لندن
در میان حجم وسیع اخباری که هر روزه از سوی جریان اصلی رسانه و بویژه ی فضای فارسی زبان بر سر همزبانان ما می ریزد،خبر خاموشی الکساندر کوبورن در هفتاد و یک سالگی و پس از جدال با یک بیماری دشوار طبعتا پژواکی نداشت. در روزهای گذشته بود که روزنامه نگاری رادیکال و موثر در جهان آخرین سکانس رزم را در آلمان کلید زد. در چند خط پرشتاب از او یاد می کنم. بیش از نیم قرن تجربه ی قلم زدن در نشریات مختلف از جمله "نیشن" ،"صدای دهکده"و بنیان گذاری "کانترپانچ" تنها سویه ای از تکاپوی الکساندر کوبورن برای معنا دادن به واژه ی "ژورنالیسم" در جهان آشفته ی پیرامون بود. در اسکاتلند زاده شد. در ایرلند و در بستر یک خانواده ی چپگرا بزرگ شد . درس های خود را از روزنامه نگاری کمونیست کلود که پدرش بود خوب فرا گرفت و از سال ۱۹۷۲ در ایالات متحده بالید. در فاصله ی کوتاهی بود که "کانترپانچ" به یکی از پرمخاطب ترین نشریات مستقل و رادیکال در ایالات متحده تا امروز تبدیل شد. به دلیل قلم زدن پیرامون مکانیزم سلطه ی اسرائیل بارها در مظان اتهام "ضد یهودیت" قرار گرفت. بارها نوشت و گفت درست است که امروزه لابی اسراییل در آمریکا، بیش از دهه های گذشته زیر سئوال می رود، اما اینهمه در مجموع تنها موج های نازکی تلقی می شوند که بر سطح اقیانوس وسیع حمایت کنگره آمریکا از بازهای اسراییلی افتاده باشد. وی ابایی نداشت از اینکه در میان جدال های ارباب جمعی رسانه صریحا بگوید که«دفتر مجله نیوریپابلیک در واشنگتن به پست سفارت اسرائیل متصل است»! تا پای جان در برابر نقشه ی تجاوز ایالات متحده و همپیماناش به عراق و افغانستان زیر نام "دموکراسی" و "مبارزه با تروریسم"ایستاد و قلم زد. در فراز های پایانی زندگی از همان اپتدا موج متاخر اوباما را با دیده ی تردید نگریست و نتایج پیشبینی های دقیق خود را بعدتر بیان کرد.
وی در یکی از گفتگوهای اخیر خود ضعف رئیس جمهور "دموکرات" ایالات متحده را در برابر رقبای جمهوری خواهش نشانه ی "ترسویی سیاسی فاجعه بار" اوباما و حقیقت حرکت در آن سیستم عنوان می کند. وی میراث رئیس جمهوری برآمده از "آیپک" را "ملالت دیگری برای مردم امریکا" می داند.
الکساندر کوبورن پیرامون بحران اخیر در سوریه ،مبارزات مردمی و دخالت محرز امپریالیستی برای دامن زدن به بحران به صراحت در مقالات خود در کانترپانچ نوشت :«هر چه بیشتر سلاح در اختیار گروههای مسلح مخالف دولت سوریه قرار داده شود, احتمال حل مسالمت آمیز بحران سوریه و آتش بس کمتر می شود.»
سالی پیش و در روزهایی به همین گونه بود که الکساندر کوبورن پیرامون بحران در یک رژیم دیکتاتوری دیگر و دمیدن بر شیپور "مداخله ی بشردوستانه" ی ناتو و پنتاگون در این باره نوشت:«نیازی به فهم ویژه ای ندارد که حدس بزنیم تحولات به سمت بدی پیش می رود. عدم فروپاشی رژیم قذافی طبق برنامه تعیین شده، احتمالِ جنگ زمینی را فزایش می دهد ، ناتو برای حفظ اعتبار خود این کار را می کند و به سمت جنگ زمینی می رود، و لیبی به سمت بالکانیزه شدن پیش می رود...»
آنگونه که بارها نوشته و مورد تحلیل قرار گرفته است یکی ازجلوه های امپریالیسم در جهان امروز «امپریالیسم خبری» است. امپریالیسم خبری نیز درحقیقت به معنی سلطه جویی انحصاری در شریانهای خبررسانی جهان است. بی هیچ تردیدی الکساندر کوبورن و دیگرانی چون او بودند که الگوی روزنامه نگاری مستقل و ضد نظم جهانی موجود را که هیچ "بی طرف" نیست،صاحب نگاه سامان مند به هستی،مسلح به "آگاهی طبقاتی" و ایدئولوژی است را در طول همه ی این سالها رقم زدند. در طول همه ی این سالها بسیاری از روزنامه نگاران مترقی جهان در مکتب کوبورن آموختند و در صف حامیان اصلی نود و نه درصدی های امروز ایستادند.روزنامه نگاری مستقل و متعهد جهان،ورای جزوه های "بی طرف" جریان اصلی رسانه و کارمندان متبحر رسانه ی آن که زیر عنوان "روزنامه نگار" و"خبرنگار" چیزی جز تکنیسن های متبحر رسانه های جریان اصلی نیستند و با همه ی توان آگاهانه و ناآگاهانه مشاطه گری نظم جهانی موجود را بر عهده گرفته اند در سوگ مرگ الکس دقایقی را سکوت کرده و با باور به قدرت کلمه برای دگرگونی بنیادین وضع موجود چشم به روز دیگر دوخته است...از الکساندر کوبورن ،تنها دخترش "دیزی" باقی مانده است و انبوهی از نوشته و تحلیل و اندیشه. مرگ الکس در روزهای گذشته با موجی از ابراز همدردی از سوی بخش بزرگی از تحولخواهان و روزنامه نگاران رادیکال در جهان روبه رو شده است و این روزها چه بهتر از مرور واپسین نفس های هری مگداف،وقتی جز تنی چند از نزدیک ترین رفقایش و یوهان سباستین باخ کس دیگری بر بالینش حضور نداشت:«۱۰۰ سال دیگر؟ میدانی که ۱۰۰ سال در تاریخ یک دورهی کوتاه زمانی است. ۱۰۰ سال در حدود زمانی است که من زندگی کردهام، و در دورهی زندگی من چیزها چندان تغییری نکرد. از ۶ میلیارد جمعیت کنونی جهان، ۲ تا ٣ میلیارد نفر در فقر مفرط زندگی میکنند. مرگ صدها میلیون نفر در طول سال به سبب نداشتن آب بهداشتی، نداشتن بهداشت، نداشتن ۲۵ سنت برای واکسن زدن، مرگی ناگزیر نیست. و آن سوی دیگر این تصویر مردمی است که از گرسنگی میمیرند. مردمی که در فقر زندگی میکنند، و این عامل مسلط در جهان امروز است. مردم باید تغییر کنند. طی ۱۰۰ سال؟ تردید دارم، شاید بیشتر مثلاً ۵۰۰ سال. و همچنان که مردم تغییر میکنند و وضعیت جدیدی رقم میزنند، نظام اقتصادی که مسئول این وضعیت است نیز باید تغییر کند. اما این تغییر ضروری است و در باور من این تغییر باید رخ دهد.»
(تا آخرین نفس های هری مگداف،گلادیز و پرسی برزیل در مانتلی ریویو
ترجمه: پرویز صداقت)
برلین ،جولای ۲۰۱۲
|