اصلاح طلبان و انتخابات پیش رو - شهریار رستمی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
٣ مرداد ۱٣۹۱ -
۲۴ ژوئيه ۲۰۱۲
با توجه به فضای سیاسی حاکم بر کشور و فقدان کمترین علامتی مبنی بر اراده کردن حاکمیت برای اصلاح روند گذشته به نظر میرسد بتوان ادعا کرد که علی خامنه ای به عنوان منبع و کانون توزیع قدرت در نظام جمهوری اسلامی تمایلی به واگذاری قدرت به اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو ندارد .
چه دلیلی میتواند علی خامنه ای را به پذیرش درخواست اصلاح طلبان برای در دست گرفتن قدرت وادارد و در واقع خواسته ی گروهی را بپذیرد که سه سال پیش پاسخ آنها را به واسطه ی طرح و مطالبه ی همان خواسته با داغ و درفش داده است ؟
چرا بازگشت کسانی به حاکمیت را بپذیرد که سالها به واسطه ی بودن در حاکمیت برای او دردسر آفریده و سه سال پیش برای رها شدن از شر آنها و پیاده کردن آنها از کشتی نظام هزینه ی سنگینی پرداخته است؟
اگر قرار بود قدرت را به اصلاح طلبان واگذار کند چرا همان سه سال پیش واگذار نکرده و به جای افزایش مشروعیت خود و بیمه کردن حکومتش حداقل تا ٨ سال به واسطه ی روی کار آوردن گروهی با گرایشات دموکراتیک تصمیم به تقابلی پرهزینه با آنها و حامیان کثیرشان گرفت؟
آیا مشکل شخص موسوی یا کروبی بود یا مساله کلیت جریان اصلاحات بود که تمایلی به قدرت گرفتن آنها نداشت؟
اگر اصلاح طلبان دیروز برای "پیشوا" در حکم مار بودند امروز که به مار زخمی بدل شده اند.
شاید تغییر و تحولات موسوم به بهار عربی هراسناک ترین چیزی باشد که بتوان به علی خامنه ای نشان داده و به این بهانه بتوان او را وادار به واگذاری حداقل بخشی از قدرت خود به اصلاح طلبان و تن دادن به اصلاح کرد با این استدلال که به او یادآور شویم اگر تن به اصلاح ندهد دیر یا زود انقلابی در راه است.
اما تجربه نشان داده که دیکتاتورها از سرنوشت یکدیگر درس نگرفته و هیچگاه تمایلی به کناره گیری اختیاری و مبتنی بر دوراندیشی از قدرت نداشته و همواره ترجیح داده اند تا آخرین لحظات مقاومت کرده و نهایتا بر اثر فشار از قدرت کناره گیری کنند و "سلطان" خوب میداند که واگذاری قدرت به اصلاح طلبان چیزی جز کناره گیری اختیاری و آرام آرام از قدرت نخواهد بود چون تجربیات گذشته حداقل این درس را برای اصلاح طلبان داشته که در صورت در دست گرفتن قدرت آن را حفظ کرده و سبب تداوم اصلاحات و مانع مقطوع النسل شدن آن و روی کار آمدن امثال احمدی نژاد شوند و در واقع آرام آرام اما به شکل مداوم قدرت غیر پاسخگوی علی خامنه ای و اقتدار گرایان را کاهش دهند و حاکمیت دوگانه را در نهایت به حاکمیتی یگانه و مبتنی بر ارا ده ی عمومی بدل کنند .
اما به نظر میرسد اگر اصلاح طلبان هوشمندانه بازی نکرده و بازی علی خامنه ای را بخورند حاکمیت بتواند علاوه بر جلوگیری از قدرت گیری اصلاح طلبان سبب توسعه اختلافات و احتمالا سوزاندن اعتبار سیاسی بخشی از آنها نیز بشود .
علی خامنه ای میتواند با گذاشتن شرط "موضع گیری در مقابل فتنه" که این روز ها از زبان برخی عناصر نظام نیز مطرح میشود ترک ایجاد شده در بدنه ی جنبش سبز را که با رای دادن خاتمی نمایان شد به شکافی عظیم بدل کند.
با وجود چنین شرطی در واقع اصلاح طلبان بدون لجن مالی کردن خود نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند.
در چنین شرایطی هر گروهی از اصلاح طلبان که بخواهند در انتخابات شرکت کنند ناچار به موضع گیری در برابر عملکرد گذشته خود و "فتنه ٨٨" و به تبع بر انگیختن واکنش فعالین جنبش سبز و متعاقب آن از دست دادن بخش بزرگی از پایگاه اجتماعی خود خواهند شد و در حقیقت بدون تضعیف قدرت خود نمیتوانند وارد عرصه انتخابات شوند .
در صورتی که کار به چنین مرحله ای نیز برسد بعید نیست که علی خامنه ای در صورت نیاز سناریوی گذشته را تکرار کرده و با دستکاری در آرا مانع پیروزی اصلاح طلبان حاضر در صحنه شده و آنها را به اعتراض وادارد .
اعتراضی که به نظر میرسد به واسطه ی تکراری بودن و خنک شدن دیگر نه برای حاکمیت و نه برای جامعه موضوعیتی نداشته و مضحک به نظر برسد .
مسال اینست که نه راهی برای دریافتن اراده ی حقیقی علی خامنه ای وجود دارد و نه جایی برای اعتماد به او و وعده های پنهانی اش.
به نظر میرسد اصلاح طلبان باید به جد مواظب حیله های علی خامنه ای بوده و با پذیرش شرط موضع گیری در برابر فتنه برای حضور در انتخابات، ناخواسته به آلت دست او و عامل تضعیف جنبش سبز بدل نشده سبب خود سوزی سیاسی خویش نشوند .
|