درآمدی بر پیشینه و جایگاه زنان
پریسا تربتی
•
در طول تاریخ در برتری اجتماعی زن و مرد یک نوع وارونگی روی داده است بطوریکه ابتدا زنان بابهره مندی از موهبت بیولوژیکی طبیعت پیش آمدند و بعدها مردان با برخورداری از وضعیت اجتماعی که زنان بوجود آورده بودند جای آنان را گرفتند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۹ مرداد ۱٣۹۱ -
٣۰ ژوئيه ۲۰۱۲
مردان همیشه برتر نبوده اند
پیشینه ی تاریخی مادرسالاری، همواره از مسائل قابل بحث درجامعه ی بشری است هم اکنون نیزبسیاری از روشنفکران در پذیرفتن اینکه جامعه ی بدوی، جمع باور بوده و سیستم «برادری» قبیله یی را بنیان نهاده واین برادری بر پایه ی مادرسالاری بوده و جایگاه رهبری در دست زنان بوده است اکراه دارند. برخی بر این پندار نادرستند که جامعه ی مادرسالاری، تصویر وارونه یی از جامعه ی مردسالار و طبقاتی امروزی بوده با این تفاوت که به جای برتری مردان فرمانروایی از سوی زنان بوده است. این درحالیست که این واقعیت را نادیده گرفته اند که مادرسالاری یا «کمونیسم ابتدایی» فرمانبرداری بخشی از جامعه را از سایر بخشها نپذیرفته و از بروز سرکوب از سوی مردان جلوگیری به عمل آورده است. جوامع مردسالار و مذهبی زن ستیز، از نابرابری جنسی بین زن و مرد حمایت می کنند و درگیر این دگماتیسم هستند که مردها در اقتصاد، فرهنگ، سیاست و زندگی روشنفکرانه برترند و زنان نقش زیردست و فرمانبردار را بازی می کنند ومدت زمان کوتاهی است که عده یی معدود به لطف وعنایت مردان زندگی بیرون ازخانه وآشپزخانه ونظافت راتجربه وازانحصارگری مردان نجات یافته اند.نابرابری جنسی ،نشانه ی آشکار جامعه ی دینی ومردسالاروطبقاتی بوده است وتاامروز نیز ازپشتیبانی دولت،دین وجامعه اعم اززن ومرد برخوردارند.برپایه ی این وضعیت ادعاهای نادرستی درباره ی برتری اجتماعی جنس مرد همچون اصلی ثابت وابدی رواج یافته است ودر نظرها چنین نهادینه گشته که برتری اجتماعی مردان به سبب برتری طبیعی آنهااست وبرتری مردان پدید ه یی اجتماعی ودرطول دوره ی خاصی ازتاریخ نبوده بلکه این برتری ،تابع قانون طبیعت می باشد ونیرومندی فیزیکی وویژگی های روانی ،موهبتی است که طبیعت به مردان بخشیده درنتیجه زنان،ازنظراجتماعی پایینترند زیراازنظرطبیعی ازمردان دررده ی پستتری قرار دارند .زنها مادرند وتنها نقش ووظیفه ی زایشی دارند واینگونه به رده ی پستترمحکوم گشته اند.این ادعاها ازصحت وسقم برخوردار نیستندو تاریخ طبیعی واجتماعی زنان،ازسوی جوامع دینی ومردسالار وزن ستیز دچارتحریف شده است به این ترتیب که زنان رابه رده ی پایینتر ومردان را به بالاترین نقطه ورأس کشانید و حق شرکت زنان در وظایف برتراجتماعی را پایمال کردند وتأکید اصلی رابروظایف حیوانی ـ مادری گذاشتند.دستبرد به پیشینه واقعی زنان مقام انهارا تنزل داد و تنها به عنوان شهروند درجه دو حق زندگی رابه آنها داد.
مردها همیشه جنس برترنبوده اند.زیرا رهبری صنعتی،روشنفکری وفرهنگی ،درجامعه ی بدوی دردست زنان بوده است وبرخلاف نظرعامه، رهبران اجتماعی وفرهنگی جامعه زنان بوده اند.جامعه ی بدوی برپایه ی مادرسالاری سازماندهی شد وهمانطورکه ازنامش پیداست نظامی بوده که زنان رهبران آن بودند اما تفاوت این دو سیستم اجتماعی، فراتراز وارونگی نقش رهبری دو جنس است.رهبری زنان درجامعه ابتدایی برسلب حق از مردان پایه گذاری نشده بلکه برعکس، جامعه ی بدوی از نابرابری اجتماعی وزیردست شمردن بخشی از جامعه یا تبعیض چیزی نمی دانست وکاملا برابر خواه بود.درواقع بارهبری زنان بود که مردان از وضعیت عقب افتاده به نقش اجتماعی وفرهنگی بالاتررسیدند.
انسان ازعالم حیوانات برخاست طبیعت به یکی ازدوجنس،یعنی جنس زن اندام ونقش مادری رابخشیدو این برخورداری بیولوژیکی پل رسیدن به عالم انسانی را فراهم ساخت.جنس ماده ی نژاد انسانی بود که کار مراقبت ومسئولیت غذا دادن ،پرستاری و حمایت از خردسالان را به عهده داشت.همان طور که بنیان گذاران فلسفه ی علمی بیان کرده اند همه ی جوامع خواه در گذشته یا حال برپایه ی کار بنا شده اند. تنها توانایی زنان درزایش نبود که نقش سرنوشت ساز را بازی کرد زیرا حیوانات ماده نیز کار زایش راانجام می دهند.آنچه برای نژاد انسانی سرنوشت ساز بود اینست که مادری منجربه کار شد وباهم آمیزی مادری و کار بود که نخستین سیستم اجتماعی بشر پایه گذاری شد.مادران بودند که نخستین بار ،کارکردن را درپیش گرفتند ودرنتیجه راه رسیدن به انسانیت را هموار کردند.آنها تولیدکنندگان ،کارگر وکشاورز اصلی بودند یعنی پیشروان زندگی علمی،فرهنگی وروشنفکری.زنان در نقش «تولیدگرـ زایشگر» فعالیت می کردند.نمی خواهیم نتیجه گیری کنیم که زنان گونه ی برترند،زنان ومردان از تکامل طبیعی پدید آمده هریک مسئولیت گریز ناپذیر خودرا دارند.
موثرترین راه برای اثبات پیشینه ی درخشان زنان اینست که سابقه ی کاری آنان را مرور کنیم:
در دوره ی جمع آوری خوراک،تقسیم کار بین دو جنس زن ومرد بوجودآمد .سرشت این تقسیم کار بر پایه ی تفاوت بین دوجنس درروشهاونوع جمع آوری موادغذایی بود.مردان شکارچیان شکارهای بزرگ بودند کاری تمام وقت که آنهارابرای مدتی کوتاه یا طولانی از خانه یا چادر دور می ساخت و زنان به گردآوری فرآورده های گیاهی دراطراف چادر یامحل سکونت خودمی پرداختند.اطمینان بخشترین اندوخته ی غذایی راکه سبزیهابودند رازنان فراهم ساختند.اما زنان،شکارچی هم بودند شکارچی شکارهایی که به آنها شکارکند یا کوچک می گویند.علاوه بربیرون آوردن ریشه های خوراکی ،پیازهاوگیاهان از خاک،به جمع آوری کرم حشره،حشره های کوچک،مارمولک ،جانوران نرم تن،جانوران کوچک مانند:خرگوش صحرایی وجانوران کیسه داروغیره می پرداختند.این کار زنان اهمیت بسزایی داشت زیرا بیشترشکارهای کوچک را زنده به محل زندگی خود می آوردند وبرای نخستین بارزمینه برای تجربه ها وآزمایشهادرباره ی رام کردن وخانگی کردن حیوانات فراهم می گشت.پس مهمترین تکنیک رام کردن حیوانات به دست زنان شروع شد که سرانجام دردامپروری به اوج خودرسید وریشه ی این خانگی کردن حیوانات در مهرمادری بود.جنبه یی ازفعالیتهای زنان گردآورنده ی خوراکی به کشف خانگی کردن حیوانات انجامیدو جنبه ی دیگر آن به کشف کشاورزی منجرشد.زنان بودند که یکی ازقدیمیترین ابزاربشری بیل یاچوب دستی زمین کنی را برای کندن زمین ابداع کردند تامواد غذایی به دست آورند.
با سپری شدن زمان زنان آموختندچگونه بادورریختن علفهای هرزوناهمگون باغچه ونگاهداری از گیاهان رویان،به کاشتن تخمها وپدیدارشدن گونه های جدیدی ازگیاهان وسبزیجات فایق آیند.کشف کشاورزی واهلی کردن حیوانات این امکان را به نوع بشر داد تا از دوره ی جمع آوری خوراک بگذرد و به دوره ی تولیدخوراک برسد و این نمایانگرنخستین پیروزی بشر برای تدارک موادغذایی است که ثمره ی تلاش زنان بود.
الکساندرگلدن وایزر:
«درهمه جا نگاهداشت این بخش ازامورخانه(تهیه ی خوراک) باتلاشهای زنان به طرز منظم تری ازشوهران وپسران آنان صورت می گیرد.درواقع درمیان همه ی مردمان بدوی این یک صحنه آشناست که مردپس ازتعقیب کمابیش سخت شکار به خانه برگشته است ممکن است دست خالی وگرسنه رسیده باشد وغذا بخواهد که درچنین وضعیتی مانند بقیه ی خانواده بااندوخته ی سبزیجات نیازخود را برآورده می سازد.»(مردم شناسی)
میسون:
«نخستین پدیده ی خانگی کردن حیوانات تنهاپذیرفتن بچه ی درمانده است.بزغاله یا بره یا گوساله رابه خانه ی شکارچی می آوردند مادروفرزندان اوبه آنها غذا می دادندواز آنهامراقبت می کردند وحتی مادران با سینه ی خودبه انها شیرمی دادند.زنها بویژه در تماس با گونه هایی ازجانوران پشم دار وشیردهنده بوده اند.»(سهم زنان)
میسون:
«تحول در کشاورزی ابتدایی،اینگونه پیش آمد که نخست به جستجوی سبزیجات پرداختند سپس به نزدیک آنها نقل مکان کردندوعلفهای هرز رابیرون ریختند،بذرگیاهان راافشاندند ،آنهارا بادست کاشتند وسرانجام ازحیوانات درکشاورزی استفاده کردند»(سهم زنان)
همه ی حیوانات در طبیعت ازآتش بیم دارندوازآن می گریزند،کشف آتش دست کم نیم میلیون سال قدمت دارد یعنی پیش ازآنکه بشربه صورت یک انسان کامل درآید.تمام تکنیکهای آشپزی که پس ازکشف آتش بوجود آمد مانند: کباب کردن،آب پزکردن ،بریان کردن درتنور پختن و...رازنان بوجودآوردند وآن راگسترش دادند.اما آتش نمایانگرچیزهایی بیشترازاینهاست .آتش درجامعه ی بدوی ابزارابزارها بود؛می توان آن رابا کنترل واستفاده از نیروی برق وحتی انرژی اتمی درجامعه امروزی مقایسه کرد وزنان بودند که تمام صنایع ابتدایی رابه وجوداوردند وکاربردآتش به عنوان ابزاردر صنایع راکشف کردند.
نخستین زندگی صنعتی زنان پیرامون موادغذایی متمرکزشد.آماده سازی ،حفظ ونگاهداری غذا،به اختراع ابزارنیاز داشت:ظرفهای آشپزخانه ،صندوقچه ،اجاق یاتنور.زنان اولین سازنده ی انبارهای موقت ،انبارغله وانبار های بزرگ آذوقه بودند.برخی ازانبارهای غله را درزمین می کندندو دیواره های آنان رابا کاه می پوشاندند.درزمینهای نم داروباتلاقی انبارهارا روی دیرک های بالای زمین می ساختند.نیازبرای حفظ موادخوراکی ازآفات جانوری درانبارغله به خانگی کردن حیوانی دیگربه نام گربه انجامید.
میسون:
«ازنظرنقش زنان دراختراع غله وحفظ موادخوراکی از گزند جانوران موذی ،جهان بایداز زنان به خاطرخانگی کردن گربه سپاسگزار باشد...زنها گربه ی وحشی را برای حفظ انبار غله رام کردند.»(سهم زنان)
هم چنین زنان بودند که موادسمی وزیانمند راازمواد خوراکی جدا کردند.دراین فرایند آنها بیشترحرارت مستقیم رابه کارمی بردندتاآنچه راکه درطبیعت خوردنی نبود بصورت موادغذایی درآورند.زنها برای حفظ مواد ودخیره کردن نیازبه ظرفهایی با گنجایش وشکلهای متنوع داشتند بسته به چگونگی محیط طبیعی ظرفهااز چوب،پوست درخت،تارهای گیاهی پیلی دارو چرم ساختند که سرانجام به تکنیک ساخت ظرف سفالی با خاک رس پی بردند.شاید طناب بافی صنعت کوچکی به نظررسد اما نخستین حلقه ی زنجیره ی صنایعی بود که به صنعت بزرگ نساجی انجامید.از تکنیک بافندگی،صنعت سبدبافی پدیدار شد.این سبدهااز پوست درختان،علفها ،پوست حیوانات وریشه هاساخته می شد.مردان شکارمی کردند وزنان پوست حیوانات را دباغی می کردندوآن را حفظ می کردند وبه این طریق صنعت بزرگ چرم سازی را پایه گذاری کردند.زن جامعه ی ابتدایی یا نخستین سفالگر،خاک رااز روی زمین برداشت وازخاک رس دنیای جدیدی رابا فرآورده های صنعتی شکل داد ودر کنار آن هنرهای تزئینی نیزدردست زنان رشد کرد.زنها نه تنها درکار ساختمان سازی ومعماری دست داشتند به گاری کشی وبارکشی موادولوازم هم می پرداختند.
کشف کشاورزی بوسیله ی زنان وخانگی کردن گله های حیوانات زمینه ی آزادی مردان اززندگی شکاری رافراهم ساخت وآنها آزادشدند تادرزندگی صنعتی و فرهنگی جامعه شرکت جسته وتجربه کنند.با افزایش ذخیره ی موادغذایی جمعیت نیز افزایش یافت وچادرگاههای ایلی به دهکده ها تبدیل شدندوسپس به صورت شهرهای کوچک وبزرگ درآمدند.برخلاف زنها ،مردهااز گام نخست شروع نکردند ودرمدتی کوتاه نه تنها مهارتهای صنعتی زنان راآموختند بلکه شروع به اصلاح گسترده درابزار،وسائل وتکنولوژی نمودند وآغازگر مجموعه ی کاملی ازاختراعها ونوآوری شدند.همان شرایطی که آزادی مردان رافراهم کرد،سرنگونی مادرسالاری وبردگی زنها را به همراه آورد وهمینکه تولیداجتماعی به دست مردان افتاد دست زنان اززندگی تولیدی کوتاه شد وبه سوی وظایف بیولوژیکی مادری پس رانده شدند.مردان زمام اموراجتماع رابه دست گرفتند ویک سیستم اجتماعی تازه درخدمت نیازهای خودبنا کردند وبرخرابه های مادرسالاری ،جامعه ی مردسالاری بوجودآمد.
با نگرش به پیشینه ی کارزنان درسیستم اجتماعی دیرینه به این نتیجه می رسیم که هم زنان وهم مردان نقش خودرا درساخت جامعه وپیشبرد بشریت رابازی کرده اند، اما نه همزمان با هم و نه بطور یکسان. در دوره ی نخستین پیشرفت اجتماعی زنان بشریت را از قلمرو حیوانات بیرون کشیدند برداشتن نخستین گام که دشوارترین مرحله است را زنان متحمل گشته اند. زنان بنیاد اجتماعی را چنان استوار بنا نهادند که شهرنشینی و تمدن به شکل امروزی خود درآمد. در نهایت در طول تاریخ در برتری اجتماعی زن و مرد یک نوع وارونگی روی داده است بطوریکه ابتدا زنان بابهره مندی از موهبت بیولوژیکی طبیعت پیش آمدند و بعدها مردان با برخورداری از وضعیت اجتماعی که زنان بوجود آورده بودند جای آنان را گرفتند. نتیجه گیری درباره ی برتری مردان یازنان در خارج از چهارچوب فرایندهای واقعی تاریخ غیرعلمی است و اینکه زنان به طور طبیعی در رده ی پستتری از مردان قرار دارند بی اعتبار و افسانه یی بیش نیست.
|