•
چه وهم انگیز است
مشق ِ شب
در وانفسای التهاب ِ ماه
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۷ مرداد ۱٣۹۱ -
۷ اوت ۲۰۱۲
نیزارهای بد یُمن
بویی از شیرینی نبرده اند !
هیچ صفتی وصفشان
و هیچ اقبالی
در اندیشه ی جذبشان نیست
گویی در اعماق قلبی فرو می روند
تا ریشه ی امید را
به یکباره بُرون کِشند
و دیگر تمام !
بََلَمهای به دار کشیده شده
رویای پارویی را می بینند
برای نجات
که فرسنگها دور از حیات است
و تنها سهمشان
پاره چوبهای شناور بر امواج
و دیگر هیچ !
چه وهم انگیز است
مشق ِ شب
در وانفسای التهاب ِ ماه
وقتی که ابرهای قاصد
تکه تکه های خیال را
لیقه ی مُرکّب ِ آسمان می کنند
و بچه های زمان
سعی در ربودن ِ گوی خورشید
دهان ِ دریا باز مانده است
و صدفها از تعجب
سنگی را در مشتشان مدام می غلتانند
آیا صبرشان را
پاسخی می شنوند ؟
برگ ریزان که می شود
کسی هر روز
در ساعتی خاص
پشت ِ حباب شیشه ای لحظه ها
سوت می زند
انگار بهار را جَلد بام خانه اش می خواند
و سرود ِ نسیم را
ما بین نیزارها و درختان
در گوش اتفاقی ناشناخته
زمزمه می کند
زیر پای پنجره
خاک انتظار ریخته است
درد را تنها
ساعت آویخته بر همان دیوار می داند
که اَرّه های کوتاه و بلندش را
یک به یک در کالبد ِ تصاویر مه گون روی شیشه
فرو می برد
همچون گرگی که با چشم باز می دَرد
با خبر از لذّت لطافت برّه
وآنگاه تصاویر تک به تک
فرو می پاشد
بر تمام دریا
و بین نیزارها
-
تخته پاره هایی
به سوی بلم ران
غوطه ورند
ششم مرداد ماه ۱٣۹۱
|