یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اگر تهران بلرزد...!


مزدک عبدی پور


• برخی از متخصصین اعتقاد دارند که دست کم ۲۵ سال در انجام زمین لرزه تهران تاخیر شده است و همین تاخیر موجب سنگین تر شدن و بالارفتن درجه زمین لرزه خواهد شد و تهران لرزشی با بیش از ۷ درجه در مقیاس ریشتر خواهد داشت و این میزان چند درجه از زمین لرزه بم بیشتر خواهد بود و همین ابعاد این فاجعه ملی را گسترده تر خواهد کرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۴ مرداد ۱٣۹۱ -  ۱۴ اوت ۲۰۱۲


بد نیست و لازم می دانم که به بهانه زلزله اخیر در استان آذربایجان شرقی که تعدادی از هم میهنان خوبمان جانشان را ازدست دادند و خرابیهای سنگینی به بار آمد، به زلزله بزرگ تهران بزرگ هم پرداخته شود... زلزله آذربایجان را نسبت به زلزله های فاجعه بار پیشین در رودبار و منجیل و بم را نمی توان فاجعه نامید و آمار جانباختگان و هزینه های ناشی از آن طبیعی می نماید و چیزی که دراین این باره بایست مورد توجه و انتقاد باشد این است که در اکثر مناطق جهان زمین لرزه با شدت ٦ درجه در مقیاس ریشتر شاید این گونه تلفات را نداشته باشد و ما شانش آورده ایم که نیروی زلزله اخیر آذربایجان از این مقدار بیشتر نبوده وگرنه شاید با یک فاجعه گسترده روبرو بودیم... اما هر بار که این حادثه دلخراش طبیعی گوشه ای از میهنمان را می لرزاند و جان تعدادی از هم میهنانمان را می ستاند بهانه ای برای پرداختن به موضوع زمین لرزه دهشتناک تهران بزرگ ذهن خیلی ها را با خود درگیر می کند، متخصصین و مسولین متعهد را به فکر چاره جویی می کشاند. فرصت نیست تا در این نوشتار کوتاه بحث علمی و تخصصی درباره احتمال وقوع و میزان وحشتناک هزینه های انسانی، اجتماعی و اقتصادی و حتا سیاسی فاجعه ملی پیش روی همه ما یعنی زمین لرزه تهران سخن بگوییم. مسلم است که همه ما تهران را یک کلان شهر با بحرانهای گوناگون زیست محیطی، خدماتی، فرهنگی و اجتماعی امنیتی می شناسیم... اما بایست گفت مهمترین بحران پیش روی این کلان شهر که دست کم تا ٨ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است بافت فرسوده شهری، ساختمان سازی ها و برج سازیهای سوداگرانه و بی برنامه دو دهه پیش بوده که موجب رشد سرطانی شهر تهران شده است و این همه می رود تا یک فاجعه ملی و انسانی پیش روی ما و جهان بگذارد!
تلاش های زود گذری در راستای مقاوم سازی و اشاعه فرهنگ بهینه سازی ساختمان و نظارت بر ساخت و ساز آغاز شده که متاسفانه بسیار دیر انجام شده است و از آنجا که تهران طرح جامع شهری ندارد و که در پی سیاست های غلط تمرکز گرایی پیش و پس ازانقلاب فرصت تنظیم و اجرای یک طرح جامع شهری را از پایتخت گرفته شده است و با توجه به مشکلات بسیاری که پیش روی اجرای طرح جامع وجود دارد اکثر متخصصین شهرسازی و عمرانی بر این دیدگاه هستند که چاره ای نیست تا پس از وقوع زلزله خوفناک تهران صبر کنیم و پس از زلزله تهران را از نو بسازیم!
اما مگر می شود دست روی دست گذاشت و چشم به راه فاجعه ملی ایران شد و در این باره شاهد کمترین آگاهی رسانی در رسانه ها و مراکز آموزشی عمومی نبود؟!
اجازه بدهید به گوشه ای از جزییات فاجعه پیش رو اشاره کنم... تهران روی ٥ گسل فعال شده و خطرناک قرار دارد که خطرناکترین آنها گسل "شمال تهران" است که بیش از ٢ میلیون نفر تراکم جمعیتی در این منطقه وجود دارد که تلفات و هزینه های سنگینی به بار خواهد آورد. آخرین زمین لرزه تهران نزدیک به ١٨٠ سال پیش بوده و در طی این مدت زمان طولانی متاسفانه انرژی و نیروی گسل های فعال یاد شده آزاد نشده است و به همین خاطر در صورت وقوع زمین لرزه فاجعه رخ خواهد داد!
برخی از متخصصین اعتقاد دارند که دست کم ٢٥ سال در انجام زمین لرزه تهران تاخیر شده است و همین تاخیر موجب سنگین تر شدن و بالارفتن درجه زمین لرزه خواهد شد و تهران لرزشی با بیش از ٧ درجه در مقیاس ریشتر خواهد داشت و این میزان چند درجه از زمین لرزه بم بیشتر خواهد بود (زمین لرزه بم بیش از ٢٦ هزار نفر جانباخته،٣٠ هزار مجروح و بیش از١٠٠ هزار بیخانمان داشت) و همین ابعاد این فاجعه ملی را گسترده تر خواهد کرد. برآورد گروه های مشاور ژاپنی در این باره حاکی از تخریب ٥٠ تا ٨٥ درصد ساختمانها و برجهای مسکونی است که با این حجم خرابی و بسته شدن راه ها امکان امداد رسانی از زمین با مشکل جدی روبرو خواهد شد و بایست در مناطق مختلف تهران محوطههایی باز که بتوان از طریق هوا و بالگرد امداد رسانی انجام شود، ایجاد کرد که امروزه شاهد برخی از این محوطه های باز و سبز در مناطق مختلف شهر تهران هستیم. برآوردهای گوناگونی از آمار کشته شدگان و جانباختگان اولیه زمین لرزه فاجعه آمیز تهران می شود که این آمار به حدی بالا خواهد بود که رقم چند صد هزار نفری و بعضا ملیونی و یا دست کم ٦ درصد مردم تهران را شامل خواهد شد... آمارهای غیررسمی حاکی از آن است که شهرداری تهران در کنار اتوبان کرج اقدام به احداث سولههایی و ذخیره سازی ٢ ملیون کفن! و احداث گورستان دستجمعی نموده است که این اخبار خود می تواند گویای عمق فاجعه پیش رو از نظر مسولین امر باشد سولههای گسترده دیگری در جنوب شهر برای اسکان فوری صدمه دیدگان و مردم بی خانمان ساخته یا در حال ساخت است که البته به هیچ وجه کافی نخواهد بود. زمان و ساعت و فصل وقوع زمین لرزه در بالا و پایین بودن آمار تلفات انسانی تاثیرگذار خواهد بود و اگر این پیشامد درساعات اولیه شب و یا فصل سرما باشد به مراتب ابعاد فاجعه گسترده خواهد شد و قطع شریانهای حیاتی شهر از سیستم آبرسانی، برق، شبکه گاز رسانی و ترکیدگی لولههای گاز و بروز آتش سوزی و دهها مورد دیگر همه و همه میتواند به گستردگی ابعاد این فاجعه ملی دامن بزند... این فاجعه به امنیت سیاسی و ملی ایران لطمه جدی وارد خواهد کرد و به طور موقت وزارتخانه ها در پی برنامه ریزی پدافند غیرعامل به سایر شهرها انتقال پیدا خواهد کرد و شاید پس از این موضوع انتقال پایتخت هم جدیتر دنبال شود و منطقی تر جلوه کند... حضور میلیونی مردم ایران که همگی بستگانی در تهران دارند عملیات امداد و نجات را با مشکل روبرو خواهد کرد و احتمالا ارتش نوار امنیتی گسترده ای در اطراف پایتخت ایجاد خواهد کرد و ده ها تصویر و تصور دیگر که در زمان وقوع فاجعه ضروری خواهد بود و بایست از پیش در باره آنها سازماندهی و برنامه ریزی شده باشند... حال با شرایطی که پیش رو ماست با نگاهی درست و بهره گیری از تجربه های موفق سایر مردم جهان بایست گروه ها و انجمن های خیریه و مردمی متخصص و متشکل، هر چند کوچک بهتر از سایر مردم و توده های گسترده و پریشان و ملتهب قدرت برنامه ریزی و امداد و نجات خواهند داشت را تشکیل و سازماندهی کرد. اما با روندی که مسولین امنیتی نظام در پیش گرفته اند و نسبت به هر گونه گروه و نهاد و انجمن مردمی بدبین هستند و اتفاقات چند سال گذشته سیستم دیکتاتوری را بیش از پیش از متشکل شدن هر گروهی اعم از خیریه و زیست محیط و فرهنگی و امداد رسانی و به وحشت انداخته است و فقدان این شرایط و گروهای حاصل از آن می بایست همه فعالان مدنی و اجتماعی را به این نکته ظریف و فوری متوجه سازد و از سازکارهای موجود و در دسترس مانند آموزشهای مجازی و سیستم سایبری و اینترنت، صفحه های اجتماعی اینترنتی در این باره بیشتر آگاهی رسانی و آموزش دهی نمایند و همگی بایست جدای از جنجال های زودگذر سیاسی به کارهای پایه ای و نهاد سازیهای مدنی ماندگار نزدیک تر شویم...

به امید آن روز

مزدک عبدی پور - کنشگر مدنی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست