از «پنجره ی آفتابگیر» تا «گلی کنار پنجره ای»
عسگر آهنین
•
زمان چقدر به سرعت دارد میگذرد
در برگهای تقویم ام
یک بار هم قرار ملاقات با تو نیست
از (پنجره ی آفتابگیر)
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
٣۱ مرداد ۱٣۹۱ -
۲۱ اوت ۲۰۱۲
پنجره ی آفتابگیر
زمان چقدر به سرعت دارد میگذرد
در برگهای تقویم ام
یک بار هم قرار ملاقات با تو نیست
فرصت برای عاشقی
به سمت ساعت صفر است
دارم دچار شبزدگی میشوم، عزیزم
جایی، کنار پنجره ی آفتابگیرت،
در آسمان آبی ذهنت به من بده.
۱۱ اوت ۲۰۱۲
در ساعت چهار بامداد
مردی، کنار پنجره ای، رو به آسمان
از لابلای شاخههای درختان، نگاه کرد:
امشب ستارگان بسیج عمومی دارند
آیا کسی که ذهنش آشیانه ی خورشید است،
پیغام مرا، از ستارگان شمالی
در ساعت چهار بامداد، می گیرد؟
او پنجره اش رو به کدامین ستاره است،
وقتی که تب زده در بستر خود غلت می زنم؟
دوم اوت ۲۰۱۲
گلی کنار پنجره ای
دیگر گلی کنار پنجره ای منتظرم نیست
تا من به خاطر آن پشت پنجره باشم
سرمای فاصله بی رحم است
گلهای تازه نفس را هم
پژمرده می کند.
در من توان تماشای جای خالی گلها نیست
برخیز وُ شاخه گلی پشت پنجره ات بگذار
شاید، تلافی شکست دلی باشد.
۱۹ ژوئیه ۲۰۱۲
|