در چند روز آینده، آن ها حالت تدافعی خواهند داشت بنابر این، ما می توانیم حالت تهاجمی داشته باشیم
محمدعلی اصفهانی
•
ما می توانیم و لازم است کاری کنیم که دبیرکل سازمان ملل ناچار شود که رسماً و علناً در خواست ملاقات با رهنورد و موسوی و کروبی را به «مقامات» نظام ارائه دهد. رد کردن تقاضای رسمی و علنی بان کیمون، در چنین شرایطی هزینه یی مضاعف برای نظام خواهد داشت
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
٣ شهريور ۱٣۹۱ -
۲۴ اوت ۲۰۱۲
بعد از مشخص شدن تقریبی ترکیب شرکت کنندگان اجلاس پنجم تا یازدهم شهریور در تهران، خوشبختانه دیگر نمی توان این اجلاس را اجلاس «سران» جنبش عدم تعهد نامید.
به نظر می رسد که کم ارزش ترین و نازل ترین اجلاس سه سال یکبار کشور های جنبش عدم تعهد، همین اجلاس امسال در تهران باشد.
بسیاری از کشور های شرکت کننده، نه در سطح سران، بلکه در سطوح پایین تر، و حتی شاید در سطح یک هیأت دیپلوماتیکِ کم و بیش معمولی، نمایندگان خود را به تهران می فرستند.
کار به جایی رسیده است که سخنگوی ستاد برگزاری این اجلاس رسماً گفته است:
ـ نام هر مقامی را که اعلام می کنیم، او از آمدن انصراف می دهد!
خون های پاک شهیدان، به خصوص شهیدان جنبش سراسری خرداد، و رنج و شکنج زندانیان سیاسی ـ عقیدتی، و استقامت و پایداری و سازش ناپذیری چهره های شاخص «جنبش سبز» در حصر خانگی بدتر از زندان، نقاب را به تمام و کمال از چهره ی اهریمنی نظام خلافت و ولایت برداشته است، و دیگر کمتر کسی را میل یا جرأت و توان نزدیک شدن به اوست.
در رابطه با برگزاری «آبرومندانه» ی این اجلاس، نظام دچار احساس شکنندگی و ضعف شده است، و ما با اندکی هوشیاری و تشکل می توانیم در ایام برگزاری اجلاس، از موضع تهاجمی خود بر موضع تدافعی او بتازیم.
به هارت و پورت هایشان نگاه نکنیم، و به این که از وزیر کشور تا ناجا و سپاه را برای تهدید مردم بسیج کرده اند، و «سردار رادان» کهریزکی را که در غروب عاشورای ۱۳۸۸ هنگام گفتگو در باب خطری که از بیخ گوش نظام گذشته بود رنگ به رخسار نداشت به میدان فرستاده اند که بگوید «برای تهران، چهار لایه ی نظامی و امنیتی تعریف کرده ایم، و پرسنل نیروی انتظامی در آماده باش صد در صد برای برگزاری هرچه باشکوه تر این اجلاس از بُعد امنیتی و انتظامی هستند.».
برگزاری هرچه با شکوه تر این اجلاس از بُعد امنیتی و انتظامی!
به هارت و پورت هایشان نگاه نکنیم. به وحشتشان از مردم نگاه کنیم که وادار به اعلام پنج روز تعطیلی کرده است اشان!
٭ ٭ ٭
در مورد ضرورت استفاده از فرصت اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران، برای قرار دادن شرکت کنندگان بالقوه و بالفعل اجلاس در برابر تعهدشان به حقوق زندانیان سیاسی ـ عقیدتی، نیازی به تکرار آنچه در مقاله ی «سران جنبش عدم تعهد را در ایران به تعهد وادار کنیم» نوشته ام نمی بینم.٭
اما در اینجا می خواهم اضافه کنم که با توجه به خبر بدی که دیشب در مورد عارضه ی قلبی مهندس موسوی، و بستری شدن او در بخش اورژانس بیمارستان قلب منتشر و تأیید شد، امروز دست ما برای تحت فشار قرار دادن شخص بان کیمون ـ که در جریان اجلاس به تهران خواهد رفت ـ باز شده است.
ما می توانیم و لازم است کاری کنیم که او ناچار شود که رسماً و علناً در خواست ملاقات با رهنورد و موسوی و کروبی را به «مقامات» نظام ارائه دهد.
رد کردن تقاضای رسمی و علنی بان کیمون، در چنین شرایطی هزینه یی مضاعف برای نظام خواهد داشت. هرچند که نظام قاعدتاً ناچار است که پرداخت این هزینه را بر قبول درخواست احتمالی او ترجیح دهد.
و رسوا تر و بدنام تر و بدسابقه تر شود.
و این، خوب است!
در تحمیل مطرح کردن چنین درخواستی بر بان کیمون، سرعت عمل ما، و احساس مسئولیت ما، نقشی تعیین کننده دارد.
تقدیم همراه با تشریفات رسمی و اداری خواسته ی مشترک سازمان های سیاسی و سازمان های مدنی، و تقدیم همراه با تشریفات اداری و رسمی خواسته ی مشترک چهره های به لحاظ جهانی شناخته شده ی ایرانی و غیر ایرانی، به دفتر بان کیمون، به خصوص اگر با آکسیون هایی در برابر دفاتر سازمان ملل متحد و دفتر شخص او همراه باشد، به اعتقاد من نتیجه بخش خواهد بود.
در همینجا می خواهم به خانم شیرین عبادی که اعتباری ویژه در محافل بین المللی و نزد شخص بان کیمون دارند پیشنهاد کنم که علاوه بر همراهی با دیگران، خود نیز به صورت مستقل وارد عمل شوند.
دیدار ایشان با بان کیمون، و یا یک تحصن حتی چند ساعته و سمبلیک از سوی ایشان در مقابل دفتر او، می تواند بسیار تأثیرگذار باشد.
مطرح کردن خواست دیدار با «همراهان جنبش»، مطلقاً به معنای نادیده گرفتن دیگر زندانیان سیاسی ـ عقیدتی نیست، و بیشتر به این خاطر است که بان کیمون را با توجه به وزن سیاسی آن سه تن در عرصه ی جهانی، در موقعیتی قرار دهد که او نتواند به راحتی از زیر بار مسئولیت خود با بهانه هایی که شاید هم برایشان توجیه حقوقی و سیاسی داشته باشد شانه خالی کند.
٭ ٭ ٭
برنامه هایی از سوی بچه های جنبش در نظر گرفته شده است که به جای خود خوب هستند.
اما فکر می کنم که اگر رهنورد و موسوی و کروبی آزاد بودند، مثل مورد ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ دعوت به یک راهپیمایی بزرگ سراسری می کردند، و بی شک دعوتشان همچون دعوت قبلی با استقبال وسیع مردم رو به رو می شد.
به یاد داریم که نظام، رسماً برگزاری آن راهپیمایی را ممنوع اعلام کرده بود و همه گونه چنگ و دندان نشان داده بود و خط و نشان کشیده بود؛ اما درایت سیاسی آن سه تن که حاضر به بازپس گرفتن دعوت خود نشدند و همچنان بر درخواست خود از مردم برای انجام آن راهپیمایی پای فشردند همه ی محاسبات دشمن را برهم زد.
کلمه ی «درایت» را از میان کلمات دیگری مثل «شجاعت»، «شرافت»، «پایداری»، «وفای به عهد» و از این دست برگزیده ام. چرا که درک این موضوع حیاتی که در آن روز ها از نفس نیافتادن جنبش تا چه اندازه به آن راهپیمایی نیاز داشت، بیش از هر چیز یک هوشیاری و درایت سیاسی را نشان می داد.
و این در حالی بود که تا پیش از آن، معمولاً رسم مهندس موسوی این بود که در هر جا که می بایست از جان دیگران مایه گذاشت، سخت احتیاط می کرد تا مبادا حتی یک قطره خون، اضافی بر زمین ریخته شود؛ و فقط در آنجا که پای مایه گذاشتن از خودش در میان می آمد بود که راحت و بی دغدغه، تصمیم می گرفت و به پیشباز خطر می رفت.
و رفت.
همچنان که شاهد بودیم و شاهدیم.
امروز ما کسانی را با صلابت و کارآیی کلام او برای دعوت از مردم به یک راهپیمایی سراسری نداریم.
اما چهره هایی شناخته شده و مورد احترام و برخوردار از نفوذ کلام را در میان زندانیان سیاسی داریم که اگر به صورت هماهنگ چنین دعوتی از مردم به عمل بیاورند با پاسخ مثبت مردم روبرو خواهند شد.
مهم این نیست که نگاه آن ها تا چه اندازه با نگاه ما هم افق باشد. مهم این است که افق بسته و مه گرفته ی جنبش، کمی باز تر و روشن تر شود.
نظام، در روز های برگزاری اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران، در موضع تدافعی قرار دارد، نه در موضع تهاجمی.
و درست در همین گونه فرصت های استثنایی است که می توانیم راحت تر از همیشه بر او بتازیم.
محکم و مطمئن به خویش.
بر او که متزلزل است و نا مطمئن از خویش!
۳ شهریور ۱۳۹۱
٭ سران جنبش عدم تعهد را در ایران به تعهد وادار کنیم ـ به همین قلم
www.ghoghnoos.org
|