در باره ی حزب و ایدئولوژی - س. ن. بی ریا
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۴ شهريور ۱٣۹۱ -
۲۵ اوت ۲۰۱۲
آقای بهزاد امیدی
میخواهم به چند نکته در ارتباط با این نوشته شما اشاره کنم *. صراحت لهجه را البته برمن خواهید بخشید. شماعبارت «میتوان جریان چپ ایدئولوژیک بودو...» را بمعنای اعتقاد آقای خلیق به چپ فاقد ایدئولوژی فـرض کرده و بحث خود را ادامه داده اید. گزینش معنای دلبخواه ازحرف و سخن طرف مقابل واین معنای دلبخواه را محور بحث انتقادی قرار دادن در بهترین حالت نه فقط تنهائی به قاضی رفتن که ارائه مدرک جعلی بـــه قاضی ونتیجتاَ خشنود و راضی برگشتن است و نتیجه عملی آن نیز ظاهر شدن درنقش مدرس فلسفه، وآموزش الفبای فلسفه با نقل قول تعریف «ایدئولوژی» و «جهان بینی» از منابع مفروض به دیگران است. شرط اول در اقناعی وسالم وسازنده ماندن بحث تلاش واقعی هر دو طرف بحث در درک منظور و معنای سخن دیگری است. «جریان جپ ایدئولوژیک» بودن یک مطلب است و جریان چپ دارای ایـدئولوژی معین بـودن مطلبی دیگر. من اولی را برای تمیز دادن صحیح از یکدیگر، ترجیحاَ «جریان چپ مکتبی »مینامم. ازاصطلاح «چپ ایدئولوژیک» ، «حزب یا سازمان ایدئولوژیک» که بویژه در دودهه اخیرمتداول گشته برخورد "مکتبی" با مقوله ایدئولوژی وجهان بینی مستفاد میشود. بدین معنا که برخی «احزاب» ، «سازمانها» و «جریانات سیاسی» جهت استفاده ابزاری، ایدئولوژی معینی را به "چماق مکتبی" تبـدیل میکنند. در این قبیـل «جریانات سیاسـی»، ایـدئولوژی نه دانشـی جهت کاربست آن درتبیین جهان پیرامونـی بلکه وسیله ای بـرای منکوب ساختن هرنـوع نواندیشـی، نوآوری وتحول فکری است. استفاده ابـزاری از «ایدئولوژی» از سوی «احزاب مکتبی» بسته به شرایط میتواند درونی یا بیرونی باشد. تاریخ جنبش کارگری، کمونیستی تجربیات نمونه وار روشن و متاسفانه ئلخ و پند آموزی برای ما در این زمینه به ارث گذاشته است. «جریان سیاسی مکتبی» با عّلّم کردن پرچم ایدئولوژی واستفاده ابزاری از آن در شرایطی، برای حصار کشیدن دور خود جهت مصون ماندن از«بلایای درونیِ»! نوآوری و نواندیشی استفاده میکند ودر شرایطی دیگر برای ایجاد حفاظ دفاعی درمقابل «حریف» و «رقیب بیرونی». کاربرد علمی مارکسیسم درتبیین جهان پیرامونی بمثابه یکی از دستاوردهای بشریت مترقی در علم جامعه شناسـی فرسنـگها از این نـوع «مکتب سازیها» فاصله دارد. نگاهی به مصوبات کنگره سوم حزب( که معلوم نیست چرا از آرشیو سایت رسمی حزب توده ایران حذف گردیده!!!؟؟؟) و مصوبات کنگره چهارم حزب دراین زمینه (در بندمربوط به «جهان بینی حزب توده ایران») که عینا در اسناد کنگره پنجم حزب نیز تکرار شده است و توجه به تفاوت ماهوی معنادار آنها در این زمینه نمونه وار است
در رابطه با «سانترالیسم دمکراتیک» حرف وحدیث فراوان است. در اینمورد نیز توجه آقای امیدی را به مقایسه مصوبات «کنگره سوم حزب توده ایران» و تغییراتـی که در مصوبات «کنگره چهارم» ــ در غیاب یک بحث نظری ــ وارد شده و در مصوبات «کنگره پنجم» تکرار گردیده است جلب میکنم(با اشاره به این نکته که تمامی این تغییرات بدون استثناء در جهت تحدید حقوق و افزایش وظایف اعضا وبرعکس افزایش اختیارات ارگانهای رهبری و تلقیل پاسخگوئی آنان در برابر اعضا میباشد.)؟
و اما موضوع بحث در ارتبط با «ائتلافها و اتحادها» بکلی از جنس دیگری است. پیش شرط هر نوع موفقیتِ هر چند جزئی در «وارد شدن در ائتلاف ها و شکل دادن اتحادها و همکاریها» داشتن ارزیابی وتحلیل سیاسی روشن ، دقیق ، صریح و صحیح از شرایط لحظه است. بدون این خمییرمایهُ اولیه هر نوع تلاشی دراین زمینه نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. در نزدیک به سی سال گذشته دو واقعه بس مهم ــ که به لحاظ اهمیت تاریخی با «انقلاب مشروطیت» و«انقلاب بهمن» قابل قیاس هستند ــ اتفاق افتاده است و در هر دو مورد چه «حزب» وچه «سازمان» توانائی ارزیابی بموقع و صحیح از شرایط لحظه را از خود نشان نداده اند. بدین ترتیب فرصتهای تاریخیِ وارد شدن در ائتلاف ها وشکل دادن اتحادها و همکاریها چه در مقطع تاریخی «جنبش دوم خرداد» و چه در جریان «جنبش سبز» به باد فنا رفته است. رفقای سازمان با «رای سفید» در «انتخابات» شرکت کردند وآرشیو «نامه مردم» را ورق بزنید تا ببنید که «کمیته مرکزی حزب توده ایران» تازه دو روز بعد از انتخابات بتاریخ چهارم خرداد اعلامیه داده وبه «استقبال» یا بهتر است بگویم «بدرقه»!!! «نه بزرگ مردم به نماینده ولی فقیهه» رفته است. ..."چه انتظار پاسخی است از کســــی" !!!؟؟؟
وضعیت در ارتباط با «جنبش سبز» از اینهم بدتر است : در آستانه رویش «جنبش سبز»، "نامه مرم" فرقی بین موسوی و احمدی نژاد نمیبیند...."بــه کــدام در زدی کــه جوابــت نــداد خــلق"!!!؟؟؟
نکته آخر اینکه نگارنده از لحن سخن آقای امیدی درباره کودکان تاجیکی مقیم دورتموند آلمان بر این تصور است که ایشان نیز همین دور و برها پیش ماها در خارج از کشور زندگی میکند ــ که جای هیچگونه ایرادی نیست ــ ولی در انتها با مخاطب قرار دادن طرف بحثش با کلمات «به امید دیدارتان در ایران» این تلقی را که ایشان از داخل کشور وارد این بحث شده تقویت میکند. اگر چنین باشد این روش کاری ناپسندیده و بد است و...."کار بد مصلحت آنست که مطلق نکنیم"ا
با آرزوی موفقیت
س.ن.بی ریا
* www.akhbar-rooz.com
|