نامه کنشگران ملی- مذهبی خارج از کشور به سران کشورهای غیرمتعهد
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۵ شهريور ۱٣۹۱ -
۲۶ اوت ۲۰۱۲
کنشگران ملی – مذهبی خارج از کشور نامه ای خطاب به سران کشورهای غیر متعهد نوشته اند که به دوزبان فارسی و انگلیسی منتشر شده است. به گفته یکی از اعضای هیئت اجرایی این تشکل سیاسی، متن انگلیسی این نامه برای بعضی از سران جنبش غیر متعهدها نیز ارسال شده است.
به گزارش سایت ملی – مذهبی ، کنشگران ملی- مذهبی خارج از کشور ضمن یادآوری و تجلیل از فلسفه جنبش غیر متعهدها در باره مفهوم نوین استقلال چنین توضیح داده اند که : اگر در گذشته استقلال حکومت ها وعدم وابستگی کشورها مورد نظر بود، امروزه دامنه آن، استقلال ملت ها را نیز در برابر حکومت های خودکامه در برمی گیرد. امروزه فعالین سیاسی واجتماعی نه تنها استقلال حکومت ها در صحنه بین المللی را طلب می کنند، بلکه خواستارحقوقی هستند تا ملت ها نیز با استقلال رای بتوانند آزادانه در اداره کشورشان مشارکت کنند ومانع اعمال زور حاکمان برای ایجاد خفقان و ممانعت آنها از استقلال فکری و فعالیت سیاسی ملت شوند. ملتی که استقلال عمل و حق اظهار نظر درامور کشورخودش را نداشته باشد، چگونه می تواند فهم درستی از استقلال در صحنه جهانی داشته و ایجاد رابطه سالم با دیگر کشورها را مفهوم عمیق تری از همه کس ستیزی بداند؟
کنشگران ملی – مذهبی خارج از کشور در بخش دیگری از نامه خود خطاب به سران کشورهای غیر متعهد نوشته اند : از شما سران کشورهای غیر متعهد انتظار می رود در مدت حضورتان در تهران ازحکومتگران ایران بخواهید به شما اجازه دیدار با سران جنبش سبز، آقایان موسوی و کروبی و سایرآزادگان اسیر را بدهند تا واقعیت ها را بهتر بشناسید. شما که به خاطرتلاش برای استقلال ملت ها شناخته شده اید شایسته نیست باسکوت تان توجیه گر و تایید کننده حکومتی باشید که به بهانه واهی مبارزه با بیگانگان و پاسداری از استقلال کشور به سرکوب ملت خود می پردازد.
متن کامل این بیانیه به دو زبان فارسی و انگلیسی در زیر آمده است:
عالی جنابان، سران کشورهای غیر متعهد
حضور شما در ایران را در این ایام بسیار حساس و سرنوشت ساز که خیزش های مردمی منطقه را فرا گرفته و ملت های ستم کشیده ای برای نجات خود بپا خواسته اند ، برای شرکت در اجلاس سران کشورهای غیر متعهد، خوش آمد می گوییم.
جنبش کشورها ی غیر متعهد که اولین کنفرانس خود را در سال ۱۹۶۱ برپا کرد، گام بلندی در راه استقلال بسیاری از کشورهای جهان سوم برداشت و اتحاد آنان را به نیرویی مستقل در جهان تبدیل کرد و دست آورد غرور آمیزی در راه استقلال ورهایی از وابستکی ازقدرت های بزرگ عرضه نمود. اما با رشد ملت ها و جامعه بشری و توسعه مفاهیم سیاسی و اجتماعی، دیگر نه دموکراسی را می توان درحکومت اکثریت محدود ساخت و نه شعار “همه انسان ها برابرند” با دیدگاه “توماس جفرسون” پاسخگوی نیازهای این زمانه می باشد.
استقلال نیز چنین است، اگر در گذشته استقلال حکومت ها وعدم وابستگی کشورها مورد نظر بود، امروزه دامنه آن، استقلال ملت ها را نیز در برابر حکومت های خودکامه در برمی گیرد. امروزه فعالین سیاسی واجتماعی نه تنها استقلال حکومت ها در صحنه بین المللی را طلب می کنند، بلکه خواستارحقوقی هستند تا ملت ها نیز با استقلال رای بتوانند آزادانه در اداره کشورشان مشارکت کنند ومانع اعمال زور حاکمان برای ایجاد خفقان و ممانعت آنها از استقلال فکری و فعالیت سیاسی ملت شوند. ملتی که استقلال عمل و حق اظهار نظر درامور کشورخودش را نداشته باشد، چگونه می تواند فهم درستی از استقلال در صحنه جهانی داشته و ایجاد رابطه سالم با دیگر کشورها را مفهوم عمیق تری از همه کس ستیزی بداند؟
انقللاب با شکوه ومردمی ایران در سال ۱۳۵۷، ایران را تبدیل به یکی از مستقل ترین کشورهای جهان کرد، اما دیری نپائید که قشری محدود از جامعه، انقلاب را در انحصار خود گرفت و هر روز با تسلطی مستبدانه فضای سیاسی کشور را تنگتر کرد تا سرانجام در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ با استفاده ازنیروی نظامی و امنیتی در انتخاباتی شبه کودتائی و سراسر فریب و تقلب، بساط آزادی را در کشور درهم چید و از هیچ ستم و اجحافی دریغ نکرد.
به این ترتیب هزاران نفر زندانی و بعضا زیرشکنجه کشته شدند. سرکوبگران با تسویه ای استالینی رجالی را که انقلاب را به ثمر رسانده و سی سال کشور را اداره کرده بودند عامل بیگانه و جاسوس خارجی خوانده و با دادگاه های نمایشی، آزادگان اصلاح طلب را به حبس های طولانی محکوم کردند. آنها به امید آنکه جنبش سبز را، که پیشگام بهار عربی وجوشش مردمی در منطقه بود، در نطفه خفه کنند، دو کاندیدای ریاست جمهوری را، به رغم سوابق طولانی شان درمهم ترین پست های سیاسی پس از انقلاب، در خانه های امن زندانی کردند.
اینک پس از ثلث قرن، انقلابی که می توانست الهام بخش مبارزات مردمی و اصلاحات بنیادینی در منطقه باشد، چندان بی اعتبار شده که رهبران خیزش های مردمی در منطقه می کوشند حساب خود را از انقلاب ایران جداکنند تا هم هویت شناخته نشوند.
از شما سران کشورهای غیر متعهد انتظار می رود در مدت حضورتان در تهران ازحکومتگران ایران بخواهید به شما اجازه دیدار با سران جنبش سبز، آقایان موسوی و کروبی و سایرآزادگان اسیر را بدهند تا واقعیت ها را بهتر بشناسید. شما که به خاطرتلاش برای استقلال ملت ها شناخته شده اید شایسته نیست باسکوت تان توجیه گر و تایید کننده حکومتی باشید که به بهانه واهی مبارزه با بیگانگان و پاسداری از استقلال کشور به سرکوب ملت خود می پردازد.
ملت ایران با تمام بی عدالتی وظلمی که تحمل کرده، هم چنان بر مبارزات قانونی و مسالمت آمیزخود پای می فشارد و بر این باور است که هر گامی در افشای واقعیت آنچه در ایران می گذرد، در راستای سلامت مبارزات ملت های منطقه است و سنگری مستحکم در مقابل سیاست های تجاوزگرانه دولت های استعمارگر و ایادی شان در منطقه می باشد که می کوشند خیزش های مردمی منطقه را به انحراف بکشانند و بهاری را که امید است از بیداری ملت ها حاصل شود به خزان تبدیل کنند. سیاستی که حاصلش یا تسلط حکومتهای مستبد خواهد بود یا وابسته به ابر قدرت ها، که هردو آفت استقلال واقعی ملت ها خواهند بود. رسالتی که از سران کشورهای غیر متعهد در این زمان انتظار می رود، تلاش برای تحقق استقلال ملت ها ست، نه بسنده کردن به استقلال حکومتها.
کنشگران ملی مذهبی خارج از کشور
۴ شهریور ۱۳۹۱
|