شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران آغاز شد
•
شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد صبح پنجشنبه با حضور حدود ۵۰ نفر از سران کشورها و مقامات بلند پایه از حدود ۸۰ کشور جهان در سالن اجلاس سران در تهران آغاز شد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۹ شهريور ۱٣۹۱ -
٣۰ اوت ۲۰۱۲
اخبار روز: شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد صبح پنجشنبه با حضور «حدود ۵۰ نفر از سران کشورها» از جمله روسای جمهور، پادشاهان، روسای دولت و مجلس، همچنین مقامات بلند پایه از حدود ٨۰ کشور جهان در سالن اجلاس سران در تهران آغاز شد.
به گزارش خبرنگار مهر، در آغاز این مراسم آیت الله خامنه ای سخنرانی کرد، همچنین محمد مرسی، رئیس جمهور مصر به عنوان رئیس اجلاس عدم تعهد در طول سه سال گذشته سخنرانی کرده و سپس ریاست سه ساله را جنبش را به ایران تحویل داد. بعد از آن محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور کودتایی ایران در جایگاه ریاست جنبش نشست.
اجلاس سران عدم تعهد تا روز جمعه ادامه خواهد داشت.
سران عدم تعهد در این اجلاس پیش نویس بیانیه را که وزرای خارجه عدم تعهد به تصویب رسانده اند، تأیید خواهند کرد و این بیانیه در مراسم پایانی اجلاس سران عدم تعهد قرائت خواهد شد.
جنبش عدم تعهد در سال ۱۹۶۱ میلادی برابر با ۱۳۴۰ خورشیدی در اوج جنگ سرد و فضای دوقطبی بین غرب و شرق تشکیل شد.
در ۱۹۶۱ اولین اجلاس سران عدم تعهد با حضور مارشال یوسیپ بروز تیتو رهبر یوگسلاوی، قوام نکرومه رهبر غنا، جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر، جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند و احمد سوکارنو رهبر استقلال اندونزی در کنفرانسی که در شهر بلگراد در کشور یوگسلاوی برگزار شد و این سازمان موجودیت خود را اعلام کرد.
اجلاس شانزدهم سران عدم تعهد از روز یکشنبه در سطح کارشناسی در تهران آغاز شد . روز های سه شنبه و چهارشنبه نیز اجلاس وزرای عدم تعهد برگزار شد و اجلاس سران نیز از امروز آغاز شد.
مصر راه جدیدی را تجربه می کند
خبرگزاری ایسنا گزیده ای از سخنان محمد مرسی رئیس جمهور مصر را منتشر کرده است. در این گزارش و گزارش سایر خبرگزاری های داخلی بخش مربوط به سوریه در سخنان محمد مسری سانسور شده است.
رییسجمهور مصر اعلام کرد: مصر یک دولت مردمی و قانونی است و دموکراسی جدیدی را تجربه میکند که فرزندان این کشور با اراده خود توانستند آن را به دست آورند.
محمد مرسی که در اولین حضور بینالمللیاش ،به عنوان رییس دورهای جنبش غیرمتعهدها سخن میگفت، اظهار کرد: موضوع انقلاب مصر در ۲۵ ژانویه نقطه عطفی برای بهار عربی بود . قبل از انقلاب مصر انقلاب تونس را داشتیم و بعد از انقلاب ما انقلابها در لیبی و یمن بود .
وی گفت: انقلاب مصر توانست اهداف خود را محقق کند و حاکمیت مردمی را محقق سازد.
مرسی گفت: جنبش غیرمتعهدها توانسته در گذشته مشارکت فعالانهای با حضور مصر داشته باشد. در زمان عبدالناصر که توانست اراده ملت مصر را محقق سازد و هیمنه خارجی را بشکند و جنبش غیرمتعهدها جان گرفت.
رییس جنبش غیرمتعهدها در سه سال گذشته ادامه داد: امروز دور هم جمع شدیم و در لحظه مهم تاریخ معاصر خود هستیم. بعد از انقلاب مسالمتآمیز ملت مصر در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ مصریها توانستند شرایط خود را تغییر دهند و به منافع جدید خود برسند. با فضل خدا و همبستگی میان ملت توانستیم از مرحله دشوار انتقال عبور کنیم و چالشها را با یکپارچگی و وحدت از سر بگذرانیم و در این میان انقلابی مسالمتآمیز را به ثمر رساندیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش از ایران به خاطر برگزاری شانزدهمین اجلاس غیرمتعهدها قدردانی کرد .
مرسی همچنین از جمهوری کوبا به دلیل تلاشهایش برای فعال کردن این جنبش در نه سال گذشته قدردانی کرد و به اعضای جدید تروئیکای غیرمتعهدها –بولیوی و ونزوئلا تبریک گفت و همچنین از میزبانی و از ریاست ونزوئلا به عنوان ریاست هفدهمین اجلاس کشورهای جنبش غیرمتعهدها استقبال کرد.
ریاست جنبش غیرمتعهدها در سه سال گذشته همچنین به بانکیمون دبیرکل سازمان ملل و ناصر عبدالعزیز رییس فعلی مجمع عمومی سازمان ملل برای حضور در شانزدهمین اجلاس غیرمتعهدها خوشامد گفت.
مرسی در ادامه به بررسی چالشهای مقابل جنبش غیرمتعهدها اشاره کرد و گفت: ملتهای مصر و فلسطین به دنبال آزادی عدالت و کرامت هستند.
رییسجمهور مصر گفت: سیستم بینالمللی کنونی با تجربیات زیادی مواجه شده است و باید از صلح و ثبات بینالمللی محافظت کند. برخی از کشورهای عضو با خطرات داخلی و خارجی غیرقابل مثالزدنی و زیادی مواجه هستند. مظاهر نژادپرستی و تظاهر را تجربه میکنند و حتی برخی از کشورهای توسعه یافته نیز با تغییر آب و هوایی و یا آفات فقر و تنگدستی مبارزه میکنند.
محمدمرسی در ادامه سخنانش در نشست سران اجلاس غیرمتعهدها تاکید کرد: عدم تعهد باید ایفای نقش محوری خود را در این لحظات حساس انجام دهد تا بتواند اهداف جنبش را در زمانی که با مسائل و مشکلاتی زیادی روبرو است برای دستیابی به استقلال و تمامیت ارضی خود ادامه دهد.
وی گفت: اصول دهگانه جنبش حمایت از منافع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دینی ملتهای عضو را باید دنبال کند و نقشه سیاسی و روابط میان کشورها و ترکیب بینالمللی که باید داشته باشد را دنبال کند. جنبش توانسته است اصول خود را حفظ کند و از اصول اساسی و ریشهای خود منحرف نشده است. جنبش توانسته است از منافع کشورهای در حال رشد حمایت کند و با استقلال در ایجاد چتر حمایتی وسیع بینالمللی موفق شود و نظام بینالمللی جدیدی را ترسیم کند. آنچه که همچنان به دنبال حفظ اصول آن هستیم و میخواهیم از کشورهای تازه استقلالیافته حمایت کنیم و اهداف جدید جنبش را براساس اصول مثبت و مخالفت با بلوکبندی پیش ببریم و مفهوم صحیح استقلال را نشان دهیم.
مرسی با اشاره به عنوان اجلاس مبنی بر صلح در سایه اراده مشترک جهانی اظهارکرد: این عنوان به روشنی نشان میدهد که عدم تعهد باید با تمام قدرت پشت سر این شعار باشد باید به دنبال جهان عدالتمند پیش رویم، آیا این شعار میتواند تحقق یابد؟ این آن چیزی است که برای رسیدن به آن تلاش میکنیم و مصمم هستیم که در سیستم بینالمللی فعال و کارآمد باشیم.
مرسی تاکید کرد: مصر جدید بعد از انقلاب مبارک خود در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ از سیستم جهانی میخواهد که براساس عدالت حرکت کند و کشورهای در حال رشد را از فقر و وابستگی رها کند و به دایره قدرتمند و آرامش و مشارکت واقعی در جایگاه جهانی برسد و این فقط با حرکت براساس قوانین دموکراسی سیستم جهانی ممکن است. باید چندجانبهگرایی را در سیستم سیاسی حاکم کنیم.
رییس جمهور مصر تاکید کرد: نباید قبول کنیم که ریشههای بینالمللی براساس نظام چند قطبی باشد باید اصول چند جانبهگرایی را در مدیریت روابط بینالملل قبول کنیم بر این اساس مصر معتقد است که یکی از اصول اساسی نظام و سیستم جدید جهانی که میخواهیم اساسا در تقویت همکاری کشورهای در حال توسعه و اصلاح نهادهای مدیریت جهانی باشد که عدالت مشارکت در تصمیمگیری را تضمین کند، در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی.
وی گفت: اولین گام اصلاح و توسعه شورای امنیت به صورت همه جانبه است تا بتوانیم فعالیت بیشتری در اداره جهان داشته باشیم. به نحوی که مصوبات و قطعنامههای آن اعتبار بیش از پیش داشته باشد.
مرسی در ادامه به مسائل آفریقا اشاره کرد و گفت: استعمار ظلم تاریخی بود که در آفریقا وجود داشت که مورد قبول نیست.
وی تاکید کرد: باید نقش مجمع عمومی در سازمان ملل فعال شود و همکاری آنها را در مسائل امنیت و ثبات بینالمللی افزایش دهیم که سازمان ملل بیان کننده آرا ونظریات اکثریت کشورها باشد همانطور که در ماههای گذشته نمونههای زیادی را در شورای امنیت داشتهایم.
رییسجمهور مصر در ادامه سخنرانی خود در شانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد تاکید کرد: شورای امنیت باید بتواند با بحرانهای بینالمللی به خوبی مقابله کند.
محمدمرسی درباره حق وتو نیز گفت: حق وتو نباید مانع دستیافتن به راهحلها برای بحرانهای بینالمللی شود.
مرسی در ادامه به بحران سوریه اشاره و تاکید کرد: بحران سوریه قلب ما را به درد آورده است.
رییسجمهور مصر همچنین، به مساله فلسطین اشاره کرد و گفت: مساله فلسطین از ابتدا در راس اولویت جنبش غیرمتعهدها بوده و است تا بتوانیم به راهحل عادلانه و همهجانبه دست پیدا کنیم و ملت فلسطین بتوانند به حقوق قانونی خود که حق تامین سرنوشت و تشکیل دولت مستقل است، برسند.
رییس جنبش عدم تعهد در سه سال گذشته، ادامه داد: امروز میخواهیم حمایت و پشتیبانی سیاسی خود را نسبت به شناسایی دولت مستقل فلسطین و سازمان ملل متحد به عنوان یک کشور دائم و عضو این سازمان اعلام کنیم. بویژه به دنبال آن هستیم تا موضوع زندانیان سیاسی فلسطینی که در شرایط سخت هستند و توسط اشغالگرها این وضعیت به آنها تحمیل شده است را حل کنیم. ما با توجه به احکام بینالمللی و حقوق بشر، میخواهیم که این احکام درباره ملت فلسطین محقق شود.
مرسی از بیانیه نشست وزیران خارجه جنبش عدم تعهد در شرمالشیخ قدردانی کرد و افزود: در این بیانیه اشاره شد که زندانیان فلسطینی در وضعیت اسفناکی در زندانهای اسرائیل به سر میبرند. جنبش ما همبستگی خود را با زندانیهای فلسطینی اعلام میکند و از هرگونه تحرک در شورای امنیت سازمان ملل برای عضویت فلسطین به عنوان کشوری مستقل در این سازمان حمایت میکند.
رییسجمهور مصر همچنین از احزاب و گروههای فلسطینی خواست تا وحدت صفوف خود را حفظ کنند و گروهها با افکار مختلف به صلح و آشتی ملی رجوع و به دنبال اختلافات کوچک میان خود نباشند و به جای آن بر مقاومت علیه اشغالگر پافشاری کنند. ما مخالفت خود را از اقدام اخیر دشمن صهیونیستی نسبت به ممانعت از ورود برخی وزرای عضو جنبش غیرمتعهدها، در پنجم اوت سال جاری اعلام میکنیم.
وی با بیان اینکه "ما میخواهیم مصر آینده شکوفایی داشته باشد"، اظهار کرد: از دانشجویان مصری که به دنبال عدالت هستند، حمایت و همبستگی خود را در راستای رویت یک نظام دموکراتیک که بیانکننده نگاه کلیه گروهها و اقشار سوری و مبتنی بر عدالت باشد، بیان میکنیم. باید از ورود به یک جنگ داخلی و نزاع طایفی و قومی در مصر جلوگیری کنیم.
مرسی خطاب به مخالفان دولت سوریه گفت: مخالفان باید صفوف خود را متحد کنند؛ به گونهای که همه جریانها را در بر گیرد و مخالفتی در میان آنها نباشد. ما کاملا آمادهایم از این مساله حمایت کنیم. همه طرفها در بحث سوریه باید جلوی خونریزی را بگیرند و سوریهای آزاد و جدید را بسازیم و وارد یک مرحله سازندگی در این کشور شویم.
رییسجمهور مصر اضافه کرد: ما در اجلاس مکه ابتکار عملی را ارائه دادیم که از همه طرفهای درگیر در مساله سوریه میخواهد راهحل مناسبی برای خروج از بحران سوریه را پیدا کنند. خونریزی در سوریه بر گردن همه ماست و باید آن را درک کنیم که این خونها متوقف نمیشود جز از طریق یک دخالت کارآمد از سوی همه ما.
وی در ادامه، به برخی دیگر از چالشهای پیشروی جنبش عدم تعهد اشاره و بر نقش محوری جنبش در اجلاس بازنگری معاهده NPT در ۲۰۱۰ و نیز پیشنهاداتی که در رابطه با خاورمیانه عاری از سلاح هستهیی پس از آن مطرح شده است تاکید کرد و افزود: با وجود توافق بر سر عاریسازی همه منطقه از سلاح هستهیی و دیگر سلاحهای کشتار جمعی، اما چالشهایی فراروی ماست که تحقق یک منطقه عاری از سلاح هستهیی را دشوار میکند. همه کشورها در خاورمیانه به معاهده NPT پیوستهاند، جز اسرائیل. بر ما واجب است تا در موضع خود نسبت به عاریسازی منطقه از سلاح هستهیی پافشاری کنیم و ثابت قدم باشیم.
مرسی درباره حق استفاده از انرژی صلحآمیز هستهیی خاطر نشان کرد: مصر در موضع خود مبنی بر حق استفاده از انرژی صلحآمیز هستهیی برای همه کشورها توام با احترام به تعهدات بینالمللی از جمله معاهده NPT تاکید دارد.
وی در ادامه تاکید کرد: ما باید همکاری خود را در چارچوب جنبش غیرمتعهدها، گروه ۷۷ و چین برای تحقق اهداف مشترکمان در راستای توسعه کشورهای در حال توسعه و همکاریهای جنوب ـ جنوب داشته باشیم.
رییسجمهور مصر در بخش دیگری اتز صحبتهای خود به موفقیت برزیل در زمینه توسعه پایدار اشاره کرد و گفت: برزیل اقدامات و مصوبات خوبی در چارچوب همکاریهایش با کشورهای دیگر داشته است و توانسته فضای بینالمللی خوبی برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی فراهم سازد.
مرسی همچنین، بر مساله جوانان و ساختن آیندهای بهتر برای آنها تاکید کرد و درباره مسایل مربوط به زنان گفت: مساله زنان یکی از موضوعات مهم است و باید اندیشههای نژادپرستانه را از بحث زنان دور کنیم.
متن کامل سخنان آیت اله خامنه ای
به شما میهمانان گرامی، سران و هیاتهای نمایندگی کشورهای جنبش عدم تعهد و نیز دیگر شرکتکنندگان در این اجلاس بزرگ بینالمللی خوشامد میگویم.
ما در اینجا گرد آمدهایم تا به هدایت و کمک پروردگار، حرکت و جریانی را که در شش دههی قبل با هوشمندی و موقعیتشناسی و شجاعت چند تن از رهبران سیاسیِ دلسوز و مسئولیتپذیر پایهگذاری شد، به اقتضای موقعیتها و نیازهای امروز جهان ادامه دهیم و بلکه به آن جانی تازه و تحرکی دوباره ببخشیم.
میهمانان ما از مناطق جغرافیائی دور و نزدیک در اینجا گرد آمده و متعلق به ملیتها و نژادهای گوناگون و دارای تعلقات اعتقادی و فرهنگی و تاریخی و وراثتیِ متنوعند؛ ولی همان طور که «احمد سوکارنو» یکی از بنیانگذاران این جنبش در کنفرانس معروفِ باندونگ در سال ۱۹۵۵ گفت، مبنای تشکیل عدم تعهد، نه وحدت جغرافیائی یا نژادی و دینی، بلکه وحدت نیاز است. آن روز کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، به پیوندی که بتواند آنها را از سیطرهی شبکههای اقتدارگرا و مستکبر و سیریناپذیر مصون بدارد، نیازمند بودهاند؛ امروز با پیشرفت و گسترش ابزارهای سلطهگری، این نیاز همچنان پابرجا است.
من میخواهم حقیقت دیگری را مطرح کنم:
اسلام به ما آموخته است که انسانها با وجود ناهمگونیهای نژادی و زبانی و فرهنگی، فطرت همسانی دارند که آنها را به پاکی و عدالت و نیکوکاری و همدردی و همکاری فرا میخواند و همین سرشت همگانی است که اگر از انگیزههای گمراهکننده به سلامت عبور کند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالی خداوند رهنمون میگردد.
این حقیقت تابناک دارای چنان ظرفیتی است که قادر است پایه و پشتوانهی تشکیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت - توأماً - گردد و شعاع معنویت را بر همهی فعالیتهای مادّی و دنیائی انسانها نفوذ دهد و بهشتی دنیائی - پیش از بهشت اخرویِ موعود ادیان الهی - برای آنان فراهم آورد. و نیز همین حقیقت مشترک و همگانی است که میتواند شالودهریز همکاریهای برادرانهی ملتهائی باشد که از نظر شکل ظاهری و سابقهی تاریخی و منطقهی جغرافیائی، شباهتی به یکدیگر ندارند.
همکاریهای بینالمللی هرگاه بر چنین شالودهای استوار باشد، دولتها ارتباطات میان خود را نه بر اساس ترس و تهدید یا افزونطلبی و منافع یکجانبه یا واسطهگریِ افراد خائن و خودفروش، بلکه بر پایهی منافع سالم و مشترک، و برتر از آن، منافع انسانیت بنا میکنند و وجدان بیدار خود و خاطر ملتهای خود را از دغدغهها آسوده میسازند.
این نظم آرمانی در نقطهی مقابل نظام سلطه قرار دارد، که در قرنهای اخیر قدرتهای سلطهگر غربی، و امروز دولت زورگو و متجاوز آمریکا، مدعی و مبلّغ و پیشقراول آن بوده و هستند.
میهمانان عزیز!
امروز آرمانهای اصلی جنبش عدم تعهد با گذشت شش دهه همچنان زنده و پابرجاست؛ آرمانهائی مانند استعمارزدائی ، استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، عدم تعهد به قطبهای قدرت و ارتقاء همبستگی و همکاری میان کشورهای عضو. واقعیتهای امروز جهان با آن آرمانها دارای فاصله است؛ ولی ارادهی جمعی و تلاش همهجانبه برای عبور از واقعیتها و دست یافتن به آرمانها، هرچند پُر چالش، لیک امیدآفرین و ثمربخش است.
ما در گذشتهی نزدیک، شاهد شکست سیاستهای دوران جنگ سرد و نیز یکجانبهگرائیِ پس از آن بودهایم. جهان با عبرتآموزی از این تجربهی تاریخی، در حال گذار به نظام بینالمللی جدیدی است و جنبش عدم تعهد میتواند و باید نقش نوینی ایفاء نماید. این نظام باید بر پایهی مشارکت همگانی و برابری حقوق ملتها استوار باشد؛ و همبستگی ما کشورهای عضو این جنبش برای شکلگیری این نظم نوین، از ضرورتهای بارز عصر کنونی است.
خوشبختانه چشمانداز تحولات جهانی، نویدبخش یک نظام چند وجهی است که در آن، قطبهای سنتی قدرت جای خود را به مجموعهای از کشورها و فرهنگها و تمدنهای متنوع و با خاستگاههای گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی میدهند. اتفاقات شگرفی که در سه دههی اخیر شاهد آن بودهایم، آشکارا نشان میدهد که برآمدن قدرتهای جدید با بروز ضعف در قدرتهای قدیمی همراه بوده است. این جابهجائی تدریجی قدرت، به کشورهای عدم تعهد فرصت میدهد تا نقش موثر و شایستهای را در عرصهی جهانی بر عهده بگیرند و زمینهی یک مدیریت عادلانه و واقعاً مشارکتی را در پهنهی گیتی فراهم آورند. ما کشورهای عضو این جنبش توانستهایم در یک دوران طولانی، با وجود تنوع دیدگاهها و گرایشها، همبستگی و پیوند خود را در چهارچوب آرمانهای مشترک حفظ کنیم؛ و این دستاورد ساده و کوچکی نیست. این پیوند میتواند دستمایهی گذار به نظمی عادلانه و انسانی قرار گیرد.
شرایط کنونی جهان فرصتی شاید تکرارنشدنی برای جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتوری چند کشور غربی اداره شود. باید بتوان یک مشارکت دموکراتیک جهانی را در عرصهی مدیریت بینالمللی شکل داد و تضمین کرد. این است نیاز همهی کشورهائی که مستقیم یا غیرمستقیم از دستاندازی چند کشور زورگو و سلطهطلب زیان دیدهاند و میبینند.
شورای امنیت سازمان ملل دارای ساختار و سازوکاری غیرمنطقی، ناعادلانه و کاملاً غیر دموکراتیک است؛ این یک دیکتاتوریِ آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است. با سوء استفاده از همین سازوکار غلط است که آمریکا و همدستانش توانستهاند زورگوئیهای خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند. آنها میگویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده میکنند؛ میگویند «دموکراسی»، و دخالت نظامی در کشورها را به جای آن مینشانند؛ میگویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بیدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهای خود میسازند.
در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجهی یک و دو و سه تقسیم میشوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین ارزان، و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمتگذاری میشود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیهی بشریت بیاهمیت دانسته میشود. شکنجه و ترور اگر به دست آمریکائی و صهیونیست و دستنشاندگان آنها صورت گیرد، مُجاز و کاملاً قابل چشمپوشی است. زندانهای مخفی آنها که در نقاط متعددی در قارههای گوناگون شاهد زشتترین و نفرتانگیزترین رفتارها با زندانیان بیدفاع و بیوکیل و بیمحاکمه است، وجدان آنان را نمیآزارد. بد و خوب، کاملاً گزینشی و یکطرفه تعریف میشود. منافع خود را به نام «قوانین بینالمللی»، و سخنان تحکمآمیز و غیرقانونی خود را به نام «جامعهی جهانی» بر ملتها تحمیل میکنند و با شبکهی رسانهایِ انحصاریِ سازمانیافته، دروغهای خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبی وانمود میکنند و در مقابل، هر سخن حقی را که افشاگر فریب آنها است، دروغ، و هر مطالبهی برحقّی را یاغیگری مینامند.
دوستان! این وضعیت معیوب و پر زیان، غیرقابل ادامه است. همه از این هندسهی غلط بینالمللی خسته شدهاند. جنبش ۹۹ درصدی مردم در آمریکا بر ضدّ کانونهای ثروت و قدرت در آن کشور، و اعتراض عمومی در کشورهای اروپای غربی به سیاستهای اقتصادی دولتهاشان نیز نشان لبریز شدن پیمانهی صبر و تحمل ملتها از این وضعیت است. باید این وضعیت نامعقول را علاج کرد.
پیوند مستحکم و منطقی و همهجانبهی کشورهای عضو جنبش عدم تعهد میتواند در یافتن و پیمودن راه علاج، تأثیرات عمیقی بر جای بگذارد.
حضار محترم!
صلح و امنیت بینالمللی از جملهی مسائل حادّ جهان امروز ما است و خلع سلاحهای کشتار جمعی و فاجعهبار، یک ضرورت فوری و یک مطالبهی همگانی است. در دنیای امروز، امنیت، پدیدهای مشترک و غیرقابل تبعیض است. آنها که سلاحهای ضد بشریت را در زرادخانههای خود انبار میکنند، حق ندارند خود را پرچمدار امنیت جهانی قلمداد کنند. این - بیشک - نخواهد توانست نیز امنیت را برای خود آنها به ارمغان آورد. امروز با تأسفِ فراوان دیده میشود که کشورهای دارندهی بیشترین تسلیحات هستهای، ارادهای جدّی و واقعی برای حذف این ابزارهای مرگبار از دکترین نظامی خود ندارند و آن را همچنان عامل رفع تهدید و شاخصی مهم در تعریف جایگاه سیاسی و بینالمللی خود میدانند. این تصور، به کلّی مردود و مطرود است.
سلاح هستهای نه تأمینکنندهی امنیت و نه مایهی تحکیم قدرت سیاسی است، بلکه تهدیدی برای این هر دو است. حوادث دههی ۹۰ قرن بیستم نشان داد که داشتن این تسلیحات نمیتواند رژیمی همانند شوروی سابق را هم حفظ کند. امروز نیز کشورهائی را میشناسیم که با داشتن بمب اتم، در معرض امواج ناامنیهای مهلکند.
جمهوری اسلامی ایران استفاده از سلاح هستهای و شیمیائی و نظائر آن را گناهی بزرگ و نابخشودنی میداند. ما شعار «خاورمیانهی عاری از سلاح هستهای» را مطرح کردهایم و به آن پایبندیم. این به معنی چشمپوشی از حق بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای و تولید سوخت هستهای نیست. استفادهی صلحآمیز از این انرژی، بر اساس قوانین بینالمللی، حق همهی کشورها است. همه باید بتوانند از این انرژی سالم در مصارف گوناگونِ حیاتی کشور و ملتشان استفاده کنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند. چند کشور غربی که خود دارندهی سلاح هستهای و مرتکب این کار غیرقانونیاند، مایلند توان تولید سوخت هستهای را نیز در انحصار خود نگه دارند. حرکتی مرموز در حال شکلگیری است تا انحصار تولید و فروش سوخت هستهای را در مراکزی با نام بینالمللی ولی در واقع در پنجهی چند کشور معدود غربی، تثبیت و دائمی کنند.
طنز تلخ روزگار ما آن است که دولت آمریکا که دارندهی بیشترین و مرگبارترین سلاحهای هستهای و دیگر سلاحهای کشتار جمعی و تنها مرتکبِ بهکارگیری آن است، امروز میخواهد پرچم مخالفت با اشاعهی هستهای را به دوش بگیرد! آنها و شرکای غربیشان رژیم صهیونیستیِ غاصب را به سلاحهای هستهای مجهز کرده و برای این منطقهی حساس، تهدیدی بزرگ فراهم کردهاند؛ اما همین مجموعهی فریبگر، استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای را برای کشورهای مستقل برنمیتابند و حتّی با تولید سوخت هستهای برای رادیوداروها و دیگر مصارف صلحآمیز انسانی، با هرچه در توان دارند، ستیزهگری میکنند. بهانهی دروغین آنان، بیم از تولید سلاح هستهای است. در مورد جمهوری اسلامی ایران، آنان خود میدانند که دروغ میگویند؛ اما سیاستورزی، آنگاه که کمترین اثری از معنویت در آن نباشد، دروغ را هم مجاز میشمرد. آیا آن که در قرن بیستویکم زبان به تهدید اتمی میگشاید و شرم نمیکند، از دروغگوئی پرهیز و شرم خواهد کرد؟!
من تأکید میکنم که جمهوری اسلامی هرگز در پی تسلیحات هستهای نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای چشمپوشی نخواهد کرد. شعار ما «انرژی هستهای برای همه، و سلاح هستهای برای هیچکس» است. ما بر این هر دو سخن پای خواهیم فشرد و میدانیم که شکستن انحصار چند کشور غربی در تولید انرژی هستهای در چهارچوب معاهدهی عدم اشاعه، به سود همهی کشورهای مستقل و از جمله کشورهای عضو جنبش عدم تعهد است.
تجربهی سه دهه ایستادگیِ موفقیتآمیز در برابر زورگوئیها و فشارهای همهجانبهی آمریکا و متحدانش، جمهوری اسلامی را به این باور قطعی رسانده است که مقاومت یک ملت متحد و دارای عزم راسخ، قادر است بر همهی خصومتها و عنادها فائق آید و راه افتخارآمیز به سوی هدفهای بلند خود را بگشاید. پیشرفتهای همهجانبهی کشور ما در دو دههی اخیر واقعیتی است که در برابر چشم همگان قرار دارد و رصدکنندگان رسمی بینالمللی مکرراً بدان اذعان کردهاند؛ و این همه در شرائط تحریمها و فشارهای اقتصادی و تهاجم تبلیغاتی شبکههای وابسته به آمریکا و صهیونیسم اتفاق افتاده است. تحریمهائی که یاوهگویان، آن را فلجکننده نامیدند، نه تنها ما را فلج نکرده است و نخواهد کرد، بلکه گامهای ما را محکمتر، و همت ما را بلندتر، و اطمینان ما را به درستی تحلیلهای خود و نیز به توانائی درونزای ملتمان راسختر کرده است. ما یاری خداوند را در این چالشها بارها و بارها به چشم دیدهایم.
میهمانان گرامی!
لازم میدانم در اینجا از یک مسئلهی بسیار مهم سخن بگویم؛ که اگرچه مربوط به منطقهی ما است، ولی ابعاد گستردهی آن از این منطقه فراتر رفته و سیاستهای جهانی را در طول چندین دهه تحت تأثیر قرار داده است و آن، مسئلهی دردآور فلسطین است. خلاصهی این ماجرا آن است که یک کشور مستقل و دارای شناسنامهی روشنِ تاریخی به نام «فلسطین»، بر اساس یک توطئهی وحشتناک غربی با سردمداری انگلیس در دههی ۴۰ قرن بیستم، از ملت آن، غصب و به زور سلاح و کشتار و فریب، به جماعتی که عمدتاً از کشورهای اروپائی مهاجرت داده شدهاند، واگذار گردیده است. این غصب بزرگ که در آغاز با کشتارهای جمعیِ مردم بیدفاع در شهرها و روستاها و راندن مردم از خانه و کاشانهی خود به کشورهای هممرز همراه بود، در طول بیش از شش دهه همچنان با همین جنایتها ادامه یافته است و امروز هم ادامه دارد. این، یکی از مهمترین مسائل جامعهی بشریت است.
سران سیاسی و نظامی رژیم غاصب صهیونیست، در این مدت از هیچ جنایتی پرهیز نکردهاند؛ از کشتار مردم و ویران کردن خانهها و مزارع آنان و دستگیری و شکنجهی مردان و زنان و حتّی کودکان آنان، تا تحقیر و توهین به کرامت این ملت و سعی در نابودی و هضم آن در معدهی حرامخوار رژیم صهیونیستی، و تا محورهای بیانات در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهددوحمله به اردوگاههای آنان در خود فلسطین و در کشورهای همسایه که میلیونها آواره را در خود جای میداده است. نامهای «صبرا» و «شتیلا» و «قانا» و «دیر یاسین» و امثال اینها با خون مردم مظلوم فلسطین در تاریخ منطقهی ما ثبت شده است. اکنون نیز پس از شصت و پنج سال، هنوز همچنان همین جنایتها در رفتار گرگان درندهی صهیونیست با باقیماندگان در سرزمینهای اشغالی ادامه دارد. آنها پیدرپی جنایتهای جدیدی میآفرینند و منطقه را با بحران تازهای روبهرو میکنند. کمتر روزی است که خبری از قتل و جرح و زندانی کردن جوانهائی مخابره نشود که به دفاع از وطن و کرامت خود برخاسته و به ویرانگری مزارع و خانههای خود اعتراض کردهاند.
رژیم صهیونیستی که با به راه انداختن جنگهای فاجعهبار و کشتار مردم و اشغال سرزمینهای عربی و سازماندهی تروریسم دولتی در منطقه و جهان، دهها سال ترور و جنگ و شرارت به راه انداخته، ملت فلسطین را که برای احقاق حق خود به پا خاسته و مبارزه میکنند، تروریست مینامد و شبکهی رسانههای متعلق به صهیونیزم و بسیاری از رسانههای غربی و مزدور نیز با زیر پا گذاشتن تعهّد اخلاقی و رسانهای، این دروغ بزرگ را تکرار میکنند. سردمداران سیاسیِ مدعی حقوق بشر نیز چشم بر این همه جنایت بسته و بدون شرم و پروا، از آن رژیم فاجعهآفرین حمایت کرده و در نقش وکیلمدافع آن ظاهر میشوند.
سخن ما آن است که فلسطین متعلق به فلسطینیها است و ادامهی اشغال آن، ظلمی بزرگ، تحملناپذیر و خطری عمده برای صلح و امنیت جهانی است. همهی راههائی که غربیها و وابستگان آنها برای «حل مسئلهی فلسطین» پیشنهاد کرده و پیمودهاند، غلط و ناموفق بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما راهحلی عادلانه و کاملاً دموکراتیک را پیشنهاد کردهایم: همهی فلسطینیها، چه ساکنان کنونی آن، و چه کسانی که به کشورهای دیگر رانده شده و هویت فلسطینی خود را حفظ کردهاند، اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی، در یک همهپرسیِ عمومی، با نظارتی دقیق و اطمینانبخش شرکت کنند و ساختار نظام سیاسی این کشور را انتخاب نمایند و همهی فلسطینیانی که سالها رنج آوارگی را تحمل کردهاند، به کشور خود باز گردند و در این همهپرسی و سپس تدوین قانون اساسی و انتخابات، شرکت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد.
در اینجا مایلم پندی خیرخواهانه به سیاستمداران آمریکائی که تاکنون همواره به عنوان مدافع و پشتیبان رژیم صهیونیستی در صحنه حاضر شدهاند، بدهم: این رژیم تاکنون برای شما دردسرهای بیشمار داشته است؛ چهرهی شما را در میان ملتهای منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شریک جنایات صهیونیستهای غاصب معرفی کرده است؛ هزینههای مادی و معنوی که در طول سالهای متمادی از این رهگذر به دولت و ملت آمریکا تحمیل شده است، سرسامآور است؛ و احتمالاً در آینده اگر همین روش ادامه یابد، هزینههای شما سنگینتر هم خواهد شد. بیائید به پیشنهاد جمهوری اسلامی دربارهی همهپرسی بیندیشید و با تصمیمی شجاعانه، خود را از گره ناگشودنی کنونی نجات دهید. بیشک مردم منطقه و همهی آزاداندیشان گیتی از این اقدام استقبال خواهند کرد.
میهمانان محترم!
اکنون به سخن آغازین باز میگردم. شرائط گیتی حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخیِ بسیار مهم است. انتظار میرود که نظمی نوین در حال تولد یافتن باشد. مجموعهی غیرمتعهدها حدود دو سوم اعضاء جامعهی جهانی را در خود جای داده است و میتواند در شکلدهی آینده نقشی بزرگ ایفاء کند. تشکیل این اجلاس بزرگ در تهران نیز خود حادثهای پرمعنا است که باید در محاسبات به کار آید. ما اعضاء این جنبش با همافزائی امکانات و ظرفیتهای گستردهی خود میتوانیم برای نجات جهان از ناامنی و جنگ و سلطهگری، نقشی تاریخی و ماندگار بیافرینیم.
این مقصود فقط با همکاریهای همهجانبهی ما با یکدیگر امکانپذیر است. در میان ما، کشورهای بسیار ثروتمند و نیز کشورهای دارای نفوذ بینالمللی کم نیستند. علاج مشکلات با همکاریهای اقتصادی و رسانهای و انتقال تجربههای پیشبرنده و تعالیبخش، کاملاً امکانپذیر است. باید عزمهامان را راسخ کنیم؛ به هدفها وفادار بمانیم؛ از اخم قدرتهای زورگو نترسیم و به لبخند آنان دل خوش نکنیم؛ ارادهی الهی و قوانین آفرینش را پشتیبان خود بدانیم؛ به شکست تجربهی اردوگاه کمونیستی در دو دهه پیش، و شکست سیاستهای به اصطلاح لیبرال دموکراسی غربی در حال حاضر - که نشانههای آن را در خیابانهای کشورهای اروپائی و آمریکایی و گرههای ناگشودنی اقتصاد این کشورها همه میبینند - با چشم عبرت بنگریم. و بالاخره سقوط دیکتاتورهای وابسته به آمریکا و همدست رژیم صهیونیستی در شمال آفریقا و بیداری اسلامی در کشورهای منطقه را فرصتی بزرگ بشماریم. ما میتوانیم به ارتقاء «بهرهوری سیاسی جنبش عدم تعهد» در مدیریت جهانی بیندیشیم؛ میتوانیم برای تحول در این مدیریت، سندی تاریخی تهیه کنیم و ابزارهای اجرائی آن را فراهم نمائیم؛ میتوانیم حرکت به سمت همکاریهای موثر اقتصادی را طراحی و الگوهای ارتباط فرهنگی میان خود را تعریف کنیم. بیشک تشکیل دبیرخانهی فعال و پرانگیزهای برای این تشکیلات، خواهد توانست به حصول این مقاصد کمکی بزرگ و پر تأثیر تقدیم کند.
متشکرم.
|