همسایه ها و میراث استعماری ژاپن
اردشیر زارعی قنواتی
•
موج سراسری تظاهرات چینی ها در سرزمین مادری و هنک کنگ گویای این واقعیت است که پکن (هم چون موضوع حمل پرچم المپیک ۲۰۰۸ در سراسر اروپا که تجزیه طلبان تبتی را در مقابل ناسیونالیسم چینی قرار داد و امنیت درونی را بیمه کرد) در شرایط کنونی که واشینگتن تمرکز خود را بر مهار و اخلال در قدرت چین قرار داده است باز هم چین را برنده آزمون جزایر قرار خواهد داد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۱ شهريور ۱٣۹۱ -
۱ سپتامبر ۲۰۱۲
تنش در حوزه اقیانوس آرام و دریای شرق چین، بین ژاپن و همسایگان این کشور بالا گرفته است و پکن، سئول، پیونگ یانگ و تایپه هر کدام با اشاره به جزایری که مدعای ارضی نسبت به آن دارند، توکیو را به ادامه سیاست های دوران امپراتوری میلیتاریستی خود متهم می کنند. ابتدا سفر "لی میونگ باک" رئیس جمهوری کره جنوبی به جزیره "دوکدو" در ماه گذشته و تاکید وی بر حق حاکمیت ملی کره بر این جزیره خشم مقامات توکیو را برانگیخت و آنان همچنان بر حاکمیت خود بر این جزیره که در نزد ژاپنی ها "تاکه شیما" نامیده می شود، اصرار می ورزند. احضار سفیر کره جنوبی به وزارت امور خارجه ژاپن برای ابلاغ ناخشنودی توکیو نسبت به این سفر نه تنها از دامنه تنش ها کم نکرد که حتی مقامات و افکارعمومی کره ها بیش از پیش بر حاکمیت ملی خود تمرکز کرده و در المپیک لندن یکی از ورزشکاران کره یی با بالا بردن پلاکاردی بر این قضیه تاکید دوباره یی کرد. به تازگی زمزمه هایی نیز از سوی پیونگ یانگ شنیده می شود که آنان نیز بر حاکمیت ملی خود بر جزیره مورد مناقشه انگشت گذاشته اند و با توجه به رفتار خاص مقامات کره شمالی ورود آنان به جزیره می تواند وضع را از آنچه هست به مراتب پیچیده تر کند. تنش بین توکیو و همسایگان وقتی بالا گرفت و ابعاد فرامنطقه یی پیدا کرد که جنگ سرد چین – تایوان با این کشور بر سر جزایر "دیائو" و به قول ژاپنی ها "سنکاکو" با سفر چند گروه مدنی چینی- هنگ کنگی در روز چهارشنبه ۱۵ اوت ۲۰۱۲ به جزایر و با دستگیری ۱۴ تن از آنان توسط مرزبانان ژاپنی همراه شد. جزایر خالی از سکنه دیائو که از زمان باستان بخشی از قلمرو ارضی چین بوده است در سال ۱٨۹۰ میلادی توسط امپراتوری متجاوز ژاپن به اشغال درآمده و تا به امروز تحت تصرف آنان قرار دارد که همین امر همیشه اعتراض ارضی چین را به همراه داشته است. هر چند که چند روز بعد مقامات توکیو مجبور به آزاد ساختن این افراد شدند و در یک نمایش سازمان یافته یک گروه ملی گرا را برای برافراشتن پرچم ژاپن بر این جزیره با پوشش کامل رسانه یی رهسپار منطقه کردند اما معادله میراث استعمار امپراتوری ژاپن و ناخرسندی همسایگان همچنان به قوت خود باقی است. در این بین ایالات متحده به عنوان یک عامل سوم فرامنطقه یی نیز در جمع بازیگران حضور دارد که با توجه به اولویت های امنیتی این کشور که در راهبرد پنتاگون که توسط "لئون پانه تا" وزیر دفاع این کشور اعلان شده است "در ظرف ۱۰ سال آینده حوزه اقیانوس آرام بزرگترین اولویت ما بوده و ۶۰ درصد از ناوگان دریایی خود را در این منطقه مستقر می کنیم" نشاندهنده یک تنش در ابعاد بین المللی است. اینکه جنگ سرد ایدئولوژیک بین دو بلوک شرق و غرب پس از فروپاشی شوروی پایان یافت یک واقعیت نسبی است که هرگز ناقض این واقعیت عینی نیست که نوع جدیدی از جنگ سرد شروع گردیده که ریشه در ژئوپلتیک منطقه یی، ژئواکونومی جهانی و مهمتر از همه استفاده از تنش های بیرونی جهت مدیریت درونی جهت تثبیت حاکمیت ملی خواهد داشت.
موج سراسری تظاهرات چینی ها در سرزمین مادری و هنک کنگ گویای این واقعیت است که پکن (هم چون موضوع حمل پرچم المپیک ۲۰۰٨ در سراسر اروپا که تجزیه طلبان تبتی را در مقابل ناسیونالیسم چینی قرار داد و امنیت درونی را بیمه کرد) در شرایط کنونی که واشینگتن تمرکز خود را بر مهار و اخلال در قدرت چین قرار داده است باز هم چین را برنده آزمون جزایر قرار خواهد داد. اینکه در این بین افکارعمومی تایوان نیز در کنار برادران چینی خود روحیه ضدژاپنی پیدا کرده اند، موقعیت توکیو و متحد فرامنطقه یی آن را برای ادامه چینش پازل سیاسی – امنیتی اقیانوس آرام در وضعیت بغرنج و سخت تری قرار می دهد. پیوند خوردن تنش حول جزایر مورد ادعای چین، تایوان، کره شمالی و کره جنوبی در تقابل با میراث استعماری ژاپن و حمایت یکجانبه آمریکا از توکیو نه تنها محور رقیب پکن – پیونگ یانگ را در مقابل این دو کشور قرار می دهد که سئول – تایپه را هم در چینش پازل مدنظر واشینگتن برای مقابله استراتژیک با چین به هم خواهد ریخت. هر چند که گفته می شود که دلیل اصلی تنش موجود اثبات وجود ذخایر نفت گاز در جزیره دیائو است اما اصولا برای چین هدف اصلی در این مناقشه بیشتر بر مبنای تقابل ژئوپلتیک و ایجاد یک موازنه در روابط بلند مدت پکن – واشینگتن اولویت خواهد داشت. همچنین سیاستمداران زیرک چینی با راندن ژاپن به گوشه رینگ و ساخت یک پازل بدیل که همسایگان را در مقابل ژاپن قرار دهد می تواند موجب تثبیت هژمونی آنان و انزوای توکیو در منطقه مهم شرق آسیا تلقی شود که با توجه به رخدادهای اخیر در این مهم تا حدودی موفق عمل کرده اند. از طرف دیگر سلسله تظاهرات عمومی چینی ها در سرزمین مادری، هنک گنگ و تایوان یک "بیمه نامه بدنه" است که آینده تمامیت ارضی این کشور را تضمین می کند و هم اینکه پیوند بین ساخت سیاسی و ساخت اجتماعی را بیش از پیش مستحکم خواهد کرد. تنش کنونی بین چین و ژاپن بر سر جزایر مورد مناقشه با توجه به سیاست های کلان دو کشور و رفتار دیپلماتیک آنان تحت هیچ شرایطی به جنگ ختم نمی شود ولی این تنش در خدمت جنگ سرد منطقه یی کنونی است که متحدان بیشتری را پشت سر پکن جمع کرده و افکارعمومی داخلی را نیز در حمایت از خود به عرصه وارد می کند.
|