کردها از هر ایرانی ایرانی ترند - سۆران کرباسیان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۰ شهريور ۱٣۹۱ -
۱۰ سپتامبر ۲۰۱۲
اخیرا تفاهم نامهای بین حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومهله کردستان ایران به امضای طرفین رسیده است. جدا از آنکه متن تفاهم نامه دارای اشکالاتی بلحاظ حقوق اتنیکی میباشد و نیز میتوانست بعنوان یک طرح پیشنهادی از طرف آنان به تمامی احزاب شرق کردستان ارائه شود، اما باز میبینیم که با عکس العملی بدور از انصاف از جانب یکسری احزاب و افراد ایرانی مواجه شده است.
مرزهای جغرافیایی خاورمیانه طی دو جنگ جهانی دچار تغییرات فاحشی شد. این سیاست هم نه بر اساس حقوق اتنیکی ملتها، بل بر اساس حفظ منافع ابرقدرتها و برنامههای آتی آنان برای منطقه انجام گرفت. تقسیم ملت کرد و خاک کردستان بین پنج کشور هم، بنا به خواست آنان نبود و هر چند نمایندگانی از طرف ملت کرد خواهان یک کشور مستقل کردستان بودند، اما احیای مطالبات این ملت به برنامههای آتی ابرقدرتها موکول شد.
تقلای ملت کرد برای ایجاد یک کشور مستقل پیشینهای وزین دارد. تقسیم خاک کردستان، سیاست آسیمیلهکردن و خدشهدارکردن فرهنگ و تاریخ ملت کرد، تقسیم ناعادلانه بودجه کشور، عدم اجازه یادگیری و تحصیل بزبان مادری، کشتار الیت و روشنفکران کرد، قتل عام و ترور رهبران کرد و اشاعه ترس و سیاست کشتار ذهن از طرف حکومتهای مرکزی هیچگاه نتوانست که خواست قلبی و باور ملت کرد را از آنان جدا کند.
تاریخ نشان داد که در اولین فرصتی که بعد از جنگ جهانی دوم برای ملت کرد پیش آمد، شرق کردستان به همیاری جنوب، غرب و شمال خاک اجدادیش، اعلام دولت مستقل کردستان را کرد. جمهوری کردستان که بر اساس تدابیر رهبران و خواست ملی ملت کرد، در شهر مهاباد اعلام شد، اکنون نیز زیباترین سنبل تاریخی برای مبارزات آزادیخواهانه این ملت شمرده میشود.
معادلات سیاسی برندگان آن جنگ هم باز به بهای پایمال شدن حقوق اتنیکی ملتهای کرد، ترک ساکن آذربایجان، ارمنی، آشوری، ترکمن و عرب الاحواز و بلوچها و ... طرح ریزی شد. شروع جنگ سرد و تئوری شکست خورده اتحاد جماهیر شوروی تأثیر بسزایی در سیاست ملل منطقه گذاشت، بشیوهای که خواست استقلال ملت کرد بسوی خودمختاری سوق داده شد.
پیروزی انقلاب ١٩٧٩ این باور را در شرق کردستان بوجود آورده بود که بعد از برکنارکردن و اخراچ همیشگی شاهنشاه عاری از مهر، آنان نیز میتوانند از حقوق اتنیکی خود برخوردار شوند. روزنامههای منتشر شده کیهان، اطلاعات، نامه مردم، کار، جمهوری اسلامی و ... همه اثبات این راستی را میکنند که برنامههای حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان کومله کردستان ایران در چهارچوب پروژه خودمختاری به طهران ارائه شد، اما پتنسیل و درک انسانگرایانه در قبال مطالبات ملت کرد در مرکز یافت نشد. روشنفکر مأبانی چون آقای بنی صدر و ... بشیوهای پیش نویس قانون اساسی را تدوین کردند که اکثریت حقوق اتنیکی ملل (علل خصوص ملت کرد) در نظر گرفته نشد، تنها اشارهای به تدریس و تحصیل به زبان مادری شد که همچنان بعد از ٣٤ سال بر روی کاغد مانده است.
کشتار سیاسی کردها بشیوهای مغرضانه از سوی دولت موقت و جمهوری اسلامی ایران پیاده شد. جنگی ناخواسته را بر کردستان تحمیل کردند و در جوار آن حمله وحشیانه، هر از گاهی به مردم سیویل و بیگناه کرد در شهرها و روستاها حمله میکردند و با قتل عام آنان سعی در خفهکردن احزاب و الیت کردستان و اشاعه ترس و رعب داشتند. سیاست طهران تنها به حذف احزاب کردستان از شرکت در سیاست کشور و ناچارکردن آنان به ترک خاک شرق کردستان و سیاست تبعیض ضد کرد خاتمه نیافت، بل در پی سرکوب خواست ناچیز خودمختاری برنامههای ترور برون مرزی را شروع کردند. ترور صدها آزادیخواه کرد در خاک عراق بدون آنکه مسلح باشند و یا کوچکترین تهدیدی به امنیت ملی ایران وارد کرده باشند، بشیوهای سیستماتیک و برنامهریزی شده انجام گرفت. رهبران و نخبگان شرق کردستان را در خیابانهای وین و برلین بشیوهای بیشرمانه ترور کردند و در داخل کردستان هم انواع فیلتر را سد راه جوانان کردستان کردند تا نتوانند از راه تخصص خود بکاری مشغول باشند. ملت کرد، ملت ترکمن، ملت عرب از با شرفترین ملتهای ایران بودند که به پیش نویس قانون اساسی ضد بشری جمهوری اسلامی ایران رأی ندادند و بسان جناحها و آقایانی نبودند که در پی تأمین پست و جایگاه خود در کنار جمهوری اسلامی ایران ایستادند و در برابر آنهمه کشتار و بی عدالتی سکوت پیشه کردند.
بهایی که ملت کرد در شرق کردستان برای حفظ شرافت و کرامت خود داده است بسیار زیاد است و بعضی از گوشههای آن هیچگاه جبران نخواهد شد. هر جناح و شخصی که بخواهد در مورد ملت کرد صحبتی بمیان آورد، لازم است بسیار هوشمندانه و با درک تاریخ تلخ و اسفناک آن ملت، آنهم بر اساس قوانین و کنوانسیونهای بین المللی برخورد کند.
موضعی که اخیرا علیه تفاهم نامه میان حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومله کردستان ایران بشیوهای عجولانه و بدور از تدابیر سیاستی انسانی گرفته شده است، جدا از آنکه بر ضد مطالبات و حقوق اتنیکی ملت کرد محسوب میشود، نشان از یک آپارتاید فاحش جنایی علیه بشریت میباشد. این گونه موضع گیریها حتی تهدیدی جدی علیه صلح و آشتی منطقه میباشد. در این برهه خطیر، تدابیری انسانی شمرده میشوند که به حذف هر گونه تبعیض و استعمار ملتها یاری کند.
انکار حق تعین سرنوشت ملت کرد و حق آزادی انتخاب آنان از سوی این گونه جناح بدان معنیست که هیچ تفاوتی میان حزب فاشیستی رستاخیز، سیستم شاهنشاهی پیشین و نظام بربر و جنایتکار جمهوری اسلامی ایران با خود آنها وجود ندارد.
ایرانی که از آن سخن میرانید برای من کرد، مفهومی جز کشتارگاه بشری، جولانگاه تحقیر کرامت انسانها، سرزمینی با تاریخی دروغین و جعلی، رهبرانی همیشه وابسته به ابرقدرتها و دزدی و غارت سامان ملتهای تحت ستم ندارد. آنزمان که ندا در خیابانهای طهران بدست جلادان جمهوری اسلامی ایران کشته شد، احساس تأسف کردم، اما زمانیکه یک پاسدار یا عسکر ترک بر خاک کردستان گام بر میدارد، احساس میکنم که قلب زخمیم را لگدمال میکنند. این سادهترین شیوهایست که میتوانم احساس خود را با آن بیان کنم. کردستان خاک اجدادی من است و تاریخ من با ایران سرشار است از ترور پدران و نیاکانم، هویت ملی و کرامت انسانیم.
آینده ایران و حفظ موقت خطوط مرزی آن تنها به نگرشی مدرن و انسانگرایانه تمامیت خواهان بستگی دارد. آزادی و امنیت همیشگی ملت کرد هم تنها در چهارچوب کردستانی مستقل ضمانت میشود. خواست ملی این ملت هم به رفراندومی دمکراتیک سپرده میشود و اعلام آن هم بدست رهبران کرد.
رهبران کرد نیز باید کیاست بخرج دهند، ملت کرد پتنسیل تکرار انفال، حبلچه، قارنا، قلاتان، درسیم و ... را ندارند.
|