اختناق فرهنگی
محدودیت پژوهشگری در ایران
ه. مهرپور
•
به نظر میرسد که بنیادگران متعصب از هر چه نام بهائی و یا دگراندیشی است، بیمناکند و چون در محافل جهانی از توجیه سیاست های خصمانه خود بر علیه پیروان این آئین، ناتوانند، ترجیح میدهند که هر چه ممکن است از تماس استادان و دانشمندان و روشنفکران ایرانی هم با اینگونه کنفرانس ها جلوگیری به عمل آورند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲٣ شهريور ۱٣۹۱ -
۱٣ سپتامبر ۲۰۱۲
نهمین کنفرانس انجمن بین المللی مطالعات ایران شناسی از دوّم الی ششم اوت (۱۲-۱۶ مرداد) ۲۰۱۰ در شهر استامبول با حضور صدها دانشمند علوم اجتماعی، هنرمندان و پژوهشگران مطالعات ایران برگزار شد. این کنفرانس هر دو سال یکبار در یکی از شهرهای جهان برگزار می شود. (سابقا اکثراً در آمریکا و اروپا) ولکن امسال به منظور تسهیل حضور دانشمندان و پژوهشگران از جمهوری اسلامی در ترکیه که یکی از معدود کشورهائی است که ایرانیان بدون ویزا می توانند به آن سفر کنند، تشکیل شد وقرار بود بیش از ۷۰ محقق و دانشمند از دانشگاههای ایران در آن شرکت کنند و در باره جنبه های مختلف فرهنگ وهنر وجامعه ایران از دوران باستان تا ایران معاصر به بحث و گفتگو با همکاران وکارشناسان به پردازند.
از چند هفته قبل، متاسفانه تبلیغات سوء وسیعی در جرائد ایران خاصه کیهان بر علیه این کنفرانس انجام شد و حسین شریعتمداری سردبیر کیهان مرتبا با تمسخر و تقبیح این مجمع بزرگ بین المللی را منتسب به صهیونیسم وسلطنت طلبان نمود. از آنجمله اظهار داشت، که یکی از ۱۲۵ نشست این کنفرانس در مورد مطالعات بهائیت و بابی و یکی در بارهی چشم انداز تاریخی روابط ایران و اسرائیل می باشد.
خلاصه بواسطه این تحریکات و تلقینات مغرضانه سردبیر کیهان در مقام سخنگوی مقامات بالای حکومت، عده کثیری از پژوهندگان و اساتید برجستهی ایرانی که نیّت حضور در کنفرانس را داشتند از سفر منصرف شدند، معهذا جمعی با وجود همهی تبلیغات زهرآگین، مصمم به حضور در کنفرانس استامبول بودند ولکن باز حسین شریعتمداری با جسارت تمام اعلام داشت که از وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری خواسته که "به حضور کلیه پژوهشگرانی که قصد حضور در انجمن فوق را دارند، بدون کمترین ملاحظه ای، در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی خاتمه دهد (یعنی آنان را از خدمت وتدریس برکنار سازد). در پی این اقدام بود که بسیاری از پژوهشگران که مایل به شرکت در کنفرانس بوده و برنامه ریزی کرده بودند، در دقایق آخر، ترجیح دادند که حضور نیابند.
این تهدید وارعاب بی سابقه پژوهشگران و اخطار شدید و صریح به ممنوعیت حضور در یک کنفرانس تحقیقی و علمی بخشی از سرکوب وسیع و مداوم مقامات جمهوری اسلامی در محدود کردن دامنهی پژوهش های آزاد علمی دانشمندان ایرانی است.
بنابر اظهار مدیر اجرائی مرکز اسناد حقوق بشر ایران، "گیسونیا" "اعمال محدودیت در آزادی علمی ایرانیان از طریق ایجاد خفقان در گفتمان روشنفکران نه فقط بر پژوهشگران ایرانی و جامعه بین المللی بلکه بر جامعهی داخل ایران نیز اثر میگذارد. نقض آزادی دانشگاهیان جهت مشارکت در یک کنفرانس خلاف تعهدات بین المللی ایران است.
مادهی ۱۵ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی که ایران نیز بدان متعهد است، "مشارکت همه مردم در حیات فرهنگی که شامل توسعه تماس های بین المللی و همکاری در زمینه های فرهنگی مشتمل بر امور علمی می باشد را تضمین میکند." ۱
در اینجا باید پرسید که علت واقعی این تهدید وتحریم چه بوده؟ آیا مقامات اسلامی و بنیادگران از امکان بحث و گفتگوی آزاد و تبادل نظر در یک محیط علمی و آکادمیک درهراسند؟ آیا از تماس پژوهشگران وشرکت در مباحث مختلف ایران شناسی در زمینه های تاریخی، هنری، فرهنگی، فلسفی ... خطری متوجه اعتقادات جزمی آنان است؟ و بالاخره آیا مطرح کردن دو موضوع سمینار یعنی "مطالعات بابی و بهائی" و "چشم انداز تاریخی روابط ایران واسرائیل" در مجمع مزبور که جمعاً ۱۲۵ نشست مختلف را در بر می گرفته، عامل اصلی تصمیم مقامات در مورد "بایکوت" این کنفرانس علمی بین المللی بوده باشد.
البته بار اوّل نیست که مقامات جمهوری اسلامی، پژوهشگران ودانشمندان را از شرکت در چنین مجامع محروم میسازند. در سال قبل نیز جمعی از محققین و علاقه مندان به شرکت در کنفرانس یا سمینار بین المللی در دانشگاه تورنتو کانادا در بارهی "مقابله با دگراندیشی وبهائی ستیزی" با موانع و اشکالات قانونی و تهدید مسئولان، نتوانستند به کانادا سفر کنند و در بحث جامعه شناسی و مسائل تاریخی در رابطه با مبارزه با دگراندیشان فکری و اعتقادی در ایران شرکت نمایند.
به نظر میرسد که بنیادگران متعصب از هر چه نام بهائی و یا دگراندیشی است، بیمناکند و چون در محافل جهانی از توجیه سیاست های خصمانه خود بر علیه پیروان این آئین، ناتوانند، ترجیح میدهند که هر چه ممکن است از تماس استادان و دانشمندان و روشنفکران ایرانی هم با اینگونه کنفرانس ها جلوگیری به عمل آورند.
و امّا اختناق فرهنگی در ایران منحصر به شرکت یا عدم حضور در مجامع علمی جهانی نیست. یکی دیگر از مظاهر این امر را در ممنوعیت هزاران دانشجوی بهائی از تحصیل در دانشگاهها و مراکز علمی در ایران مشاهده می کنیم و البته این ممنوعیت شامل حال بعضی دگر اندیشان سیاسی نیز هست. افزونتر از آن وهنگامی که جامعه ستمدیده و محروم بهائی خود به فکر چاره اندیشی افتاده و به همت اساتید اخراجی بهائی و غیر بهائی به تاسیس موسسه آموزش عالی و یا دانشگاه خصوصی می نماید، یکباره با یورش و هجوم ماموررین امنیتی، مواجه شده و عدهی زیادی از معلمین و شاگردان آن موسسه علمی و آموزشی دستگیر و چندین تن از آنان به حبس های پنج و سه سال محکوم شده اند در حالی که تنها جرم آنان، آموزش و تعلیم جوانان مشتاق علم بوده که بناحق از ورود در دانشگاههای کشور ممنوع شده اند.
یک نمونه دیگر از نابرابری مذهبی و بنیادگرائی مقامات ایرانی در مورد بر خورد خصمانه با انتشار دائره المعارف ایرانیکا Iranika تحت سرپرستی استاد احسان یار شاطر است. علت این واکنش قرون وسطائی دراین مورد باز همان بغض وعداوت بیحد و حصر آنان است، چون در این فرهنگ یا دائره المعارف سترگ با روش علمی و تحقیقی در زیر عنوان بابی و بهائی مقالاتی از صاحب نظران و دانشمندان بر جسته در مورد تاریخ و آموزه های این نهضت و یا آئین اصیل که از ایران برخاسته، نقل شده که خوشایند خشک مغزان و متعصبین مذهبی نیست و لذا از پخش و انتشار آن در ایران جلوگیری می شود و در رسانه های عمومی با تحقیر و تمسخر از آن یاد می گردد.
این نوع اقدامات مقامات ایرانی که نمونه اخیرش، حذف بسیاری از رشته های علمی برای تحصیل دختران دانشجو است (مانند مهندسی معدن، نفت و ...) در محافل دانشگاهی جهان بازتاب وسیعی داشت. چند ماه قبل در مجلهی دانشگاهی معتبر ترین دانشگاه نروژ (NTNU ) مقاله ای تحت عنوان "آپارتاید آکادمیک در ایران" منتشر شد که نویسنده آن با شرح و تفصیل کامل از ممنوعیت دانشجویان بهائی در دانشگاه های ایران و توقیف بسیاری از استادان و دانشجویان دانشگاه BIHE آنلاین در دو صفحه کامل مجله خبر داده بود و با شدیدترین لحن این اقدامات مخالف عرف و حقوق بشر را تقبیح نموده و خواهان رفع تبعیض های آکادمی وعلمی در ایران شده بود.
حال باید دید عکس العمل مقامات ایران در برابر این همه انتقادات دانشگاهیان در شرق و غرب عالم نسبت به اعمال خصمانه و کوته نظرانه آنان نسبت به اقلیت های مذهبی و دگراندیشان، چیست و آیا باز مثل گذشته همه این مسائل و انتقادات جهانی را به استکبار و صهیونیسم و بر چسب هائی نظیر آن منتسب می کنند و یا روش خود را تعدیل و تصحیح نموده و با معیار های منشور حقوق بشر نزدیک می سازند.
ه – مهر پور
۱۸ اوت ۲۰۱۲
مراجع:
۱- نقل از ایران امروز سوّم اوت ۲۰۱۲
|