یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انصاف در داوری- سخنی با س. ن. بی ریا - کیومرث داودی انارکی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۴ شهريور ۱٣۹۱ -  ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲


نقد وبررسی هر نظری وقتی اعتبار به دست می اورد که مبتنی بر بررسی مستند و بیغرضانه ان باشد. این نقد در عین حال که صراحت دارد و بی پرده است ولی باید از اغراض بدور وحاوی نکاتی درس اموز باشد نه اظهاراتی که مبتنی بر واقعیت نیست و راه به جایی ندارد و فقط برای گل الود کردن فضای بحث مورد استفاده قرار میگیرد. در سایت اینترنتی اخبار روز مقاله ای در پاسخ نوشته ای به اقای خلیق توسط س.ن.بی ریا شنبه ۴ شهریور ۱٣۹۱ منتشر گردیده که می تواند شاهدی بر این شیوه نقد باشد .راقم این سطور مایل است فقط دو وجه از مقاله مزبور بعنوان مشتی از خروار را مورد ارزیابی قرار دهد.

ا-ایدئولوژی و فلسفه سیاسی

ایشان در ابتدای مقاله خود نوشته اند: "شما عبارت «میتوان جریان چپ ایدئولوژیک بودو...» را بمعنای اعتقاد آقای خلیق به چپ فاقد ایدئولوژی فـرض کرده و بحث خود را ادامه داده اید. گزینش معنای دلبخواه ازحرف و سخن طرف مقابل واین معنای دلبخواه را محور بحث انتقادی قرار دادن در بهترین حالت نه فقط تنهائی به قاضی رفتن که ارائه مدرک جعلی بـــه قاضی ونتیجتاَ خشنود و راضی برگشتن است و نتیجه عملی آن نیز ظاهر شدن درنقش مدرس فلسفه، وآموزش الفبای فلسفه با نقل قول تعریف «ایدئولوژی» و «جهان بینی» از منابع مفروض به دیگران است. شرط اول در اقناعی وسالم وسازنده ماندن بحث تلاش واقعی هر دو طرف بحث در درک منظور و معنای سخن دیگری است. «جریان جپ ایدئولوژیک» بودن یک مطلب است و جریان چپ دارای ایـدئولوژی معین بـودن مطلبی دیگر".
نگارنده با نظرنویسنده مقاله هم اوایی دارد که باید در چارچوب منظور وسخن گوینده نظر وی مورد بررسی ونقد قرار گیرد. ان چه ایشان از نظر اقای خلیق فهمیده اند ان است که که اقای خلیق «جریان چپ ایدئولوژیک» بودن را قبول ندارند ولی "جریان چپ دارای ایـدئولوژی معین بـودن" را می پذیرند. ان چه به اقای خلیق و سازمان متبوعشان بر می گردد ان است که ایشان سالهاست بدون انتشار یک جزوه دو صفحه ای، معتقدند که "ایئولوژی مارکسیسم نامکفی است و لنینیسم هم یک انحراف ویک خطای بزرگ تاریخی بوده است". سازمان متبوعشان نیز از کنگره دوم خویش با صراحت اعلام کرده است که:
"سازمان ما یک سازمان ایدئولوژیک یعنی سازمانی که از نظام فکری فلسفی خاصی پیروی کند نیست ودر تدوین وتنظیم برنامه وخط مشی سیاسی و تشکیلاتی خود از مجموعه اندیشه و دانش پیشرو معاصر بهره میگیرد" واین در حالی است که در اخرین سند که در پلنوم وسیع سازمان در سال ۱٣۶۵ بر اعتبار ایدئولوزی مارکسیسم-لنینیسم صحه گذاشته ودر بخش مبارزه در راه وحدت جنبش کمونیستی وکارگری ایران نوشته اند
مبارزه در راه وحدت همه پیروان سوسیالیسم علمی در حزب واحد طبقه کارگرایران بر اساس مارکسیسم-لنینیسم و انترناسیونالسم پرولتری حول برنامه و اساسنامه مشخص"را باید در دستور کار قرار داد.
واین نظر و نگاه تا استانه کنگره اول سازمان با شدت و ضعف های معینی در اسناد بجا مانده از سازمان قابل ردیابی است.
ایشان چنین ادامه می دهند که: "من اولی را برای تمیز دادن صحیح از یکدیگر، ترجیحاَ «جریان چپ مکتبی» مینامم. ازاصطلاح «چپ ایدئولوژیک»، «حزب یا سازمان ایدئولوژیک» که بویژه در دودهه اخیر متداول گشته برخورد "مکتبی" با مقوله ایدئولوژی و جهان بینی مستفاد میشود. بدین معنا که برخی «احزاب»، «سازمانها» و «جریانات سیاسی» جهت استفاده ابزاری، ایدئولوژی معینی را به "چماق مکتبی" تبـدیل میکنند.
ان چه از مجموعه سخنان نویسنده مقاله در ورای این گرد وخاک غلیظ میتوان یافت، احتمالا درک مذهبی نویسنده مقاله از ایدوئولوژی در مورد خاص وتعمیم ان به هواداران و اعضائ حزب توده ایران درشکل عام ان است. با قاطعیت کامل و به شهادت اسناد متعدد چنین موردی واقعیت ندارد.
مارکس،انگلس و لنین دراثار مختلف و به دفعات متعددتوضیح داده اند که مارکسیسم مذهب نیست،نظریه قشری و جامدی نیست که احکام ان یکبار برای همیشه تنظیم شده باشد.بعکس ،ماتریالیسم مارکسیستی ماهیتا نظریه ای است ضد دگماتیک.اگر مارکسیسم بصورت علم در امده درست بهمین سبب است که بنیان گزاران ان دعوی سیستم سازی و ایین اوری نکرده و مدعی نشده اندکه فلسفه و نظریات انها ما فوق علوم قرار گرفته و از دستبرد زمان و تغییرات برای همیشه در مصون و در امان است.ماتریالیسم مارکسیستی خود سراسرفروتنی در برابر علم است.در واقع با تصدیق به این حقیقت که جهان خارج در ورائ "من" و بدون"من" وجود داردو برای وجود خود نیازی به "من"نداردبنا بر این هیچگاه نباید تصویر کمابیش بغرنحی را که که علم در هر دوران تاریخی از جهان می سازد با خود جهان اشتباه نمود.ماتریالیسم دیالکتیک به ما می اموزدکه واقعیت تمام ناشدنی،بغرنج وذوجوانب است.بنا بر این هر ساخته علمی موقتی و گذرا است و خواه نا خواه باید جای خود رابه ساخته کامل تر،غنی تر،موثرتر،و حقیقی تر از خود بدهد.
رفیق طبری دراین مورد می نویسد :" مارکسیسم مجموعه ای از جزمیات لایتغیر نیست،دگم نیست،علم است،با ان که یک سیستم فکری است ولی جامد نیست،سیستم فکری رشد یابنده است و با ان که مارکس وانگلس ولنین در ایجاد وگسترشان سهمی شگفت انگیز دارند مارکسیسم امروزی ثمره تنها اندیشه انان نیست،بلکه در غنا وبسط جنبش های کارگری ودانشمندان واندیشوران انقلابی سراسرجهان شرکت دارند،بعلاوه از منبع عتوم طبیعی واجتماعی و اسلوبی دم بدم از جهت احکام ومقولات و استدلالات و استنتاجات خود غنی تر وغنی تر می شود.نامبرده در ادامه این مقاله می افزاید:
"مارکسیسم از همان اغاز پیدایش ،ابدا دعوی مطلقیت نکرد،صاحب نظران بورژواتمایل شگفتی داشتند که خود راکاشف حقایق کل و جدید بیانگارند.،وبدینسان "بیکران را در اغوش کشند"و"بیشمار را بشمارند".مارکس وانگلس وانگلس و لنین بار ها تصریح کردهاند که اموزش انها تنها راهنمای عمل است.

۲-موضع حزب توده ایران در قبال جنبش اصلاحات وجنبش سبز
س-ن-بی ریا مینویسند:
"رفقای سازمان با «رای سفید» در «انتخابات» شرکت کردند وآرشیو «نامه مردم» را ورق بزنید تا ببنید که «کمیته مرکزی حزب توده ایران» تازه دو روز بعد از انتخابات بتاریخ چهارم خرداد اعلامیه داده وبه «استقبال» یا بهتر است بگویم «بدرقه»!!! «نه بزرگ مردم به نماینده ولی فقیه» رفته است. ..."چه انتظار پاسخی است از کســــی" !!!؟؟؟ وضعیت در ارتباط با «جنبش سبز» از اینهم بدتر است : در آستانه رویش «جنبش سبز»، "نامه مرم" فرقی بین موسوی و احمدی نژاد نمیبیند...."بــه کــدام در زدی کــه جوابــت نــداد خــلق"!!!؟؟؟ "

بر خلاف نظر س-ن-بی ریا ،دفاع حزب توده ایران از جنبش اصلاحی دوم خرداد در اسناد متعدد این حزب بازتاب یافته است ،در قطعنامه سومین پلنوم وسیع کمیته مرکزی که هم اکنون اسناد ان در سایت حزب موجود است چنین میخوانیم:
"در جریان دوم ۱٣۷۶ ،حزب ما از یکسو شاهد ان بود که نیروی عظیمی از توده ها به عرصه مبارزه کشیده شده اند واز سوی دیگر ضعف های جنبش خصوصا رهبری ان را میدید وبا توجه به تجربیات گذشته نمی توانست نگرانی های خود را نسبت به عاقبت کار پنهان نماید.بر کسی پوشیده نیست که انتخابات دوم خرداد ۱٣۷۶ در شرایط کاملا غیر دموکراتیک وبا حذف ٣٣۴ تن از ٣٣٨ تن نامزد انتخاباتی برگذار میشد.نه تنها حزب توده ایران به این روش و نسبت به این روند معترض بود بلکه بخش بزرگی از نیروهای ملی مذهبی نیز به روند انتخابات در کل خود معترض بودند.بعنوان نمونه کافی است یاداوری کنیم که در اطلاعیه ای که روز ۲٨ ارذیبهشت ۱٣۷۶ انتشار یافت فگروهی از رهبران نهضت ازادی وملیون از جمله مهندس عزت الله سحابی ،مهندس علی اکبر معین فر،ودکتر ابراهیم یزدی از مردم خواستند تا در اعتراض به حقوق مردم وقانون اساسی توسط "زورمندان برقدرت نشسته"در انتخابات رای سفید به صندوقها بریزند .... حزب ما در جریان انتخابات دوم خرداد ۱٣۷۶ ضمن افشای روشن و قاطع ناطق نوری بعنوان نماینده واپس گرایی و جناح انحصار گرا ،همچنین نمی توانست با نظر اقای خاتمی پیرامون امکان تحقق ازادی و جامعه مدنی درچارچوب ولایت فقیه موافقت کند.سیاست حزب ما در انتخابات دوم خرداد ۱٣۷۶ را می توان در چارچوب تشویق مردم به نفی نامزد مورد تایید ارتجاع وجناح انحصار گرا خلاصه کرد.(اسناد سومین پلنوم وسیع کمیته مرکزی-اردیبهشت ۱٣۷۹-صفحه ۲۰)

مواضع حزب توده ایران در قبال جنبش سبز یکی از درخشان ترین صفحات مبارزه این حزب است. کافی است ادمی جویی از انصاف داشته باشد و فقط به صفحات اول کتاب اعلامیه ها وبرخی مقالات حزب حزب توده ایران ازخرداد ۱٣٨٨ تا اسفند ۱٣٨٨ مراجعه نماید تا عیار این نوشته های موهوم را به رای العین ببیند واز قضاوت خود شرمنده شود.   نگارنده مایل است فقط چند نمونه از این مواضع را به رویت خوانندگان این مقاله برساند.

در اعلامیه انتخاباتی حزب که در تاریخ چهاردهم خرداد هشتاد و هشت ودرست یک هفته قبل از برگزاری انتخابات منتشر گردیده، ارایش سیاسی نیروها به روشنی دیده شده است. این اطلاعیه تحت عنوان "ضرورت همکاری و مبارزه مشترک نیروهای مدافع اصلاحات، ازادی وعدالت اجتماعی برای شکست نامزدهای اتخاباتی ولی فقیه وواپس گرایان حاکم"چنین می نویسد:
"در مقابل نامزد های اصلاح طلبان،محمود احمدی نزاد بعنوان نماینده بخش های نظامی-انتظامی ونزدیک به خامنه ای و محسن رضایی بعنوان نماینده نامزد بخش هایی از نیروهای اصولگرای مخالف احمدی نژاد،که معتقدند چهار سال دولت احمدی نزاد و شیوه عمیقا انحصار طلبانه ان به منافع انها نیز ضربه زده است،و در شرایط اختلاف نظر های جدی در صفوف نیروهای ذوب شده در ولایت مبنی بر بی کفایتی دولت احمدی نژاد در صحنه انتخاباتی حضور دارند"
و در ادامه این اطلاعیه چنین می افزاید:
"ان چه مسلم است این واقغیت است که اگر انتخابات بدون دخالت های وسیع و تقلبات گسترده نیروهای وابسته به سپاه،بسیج وگروههای قداره بند وابسته به دفتر ولی فقیه برگزار شود،افرادی نظیر احمدی نژاد ورضایی با شکست سنگینی روبرو خواهند بود.تمام شواهد وگزارش های رسیده حاکی از ان است که سران ارتجاع با علم به این واقعیت مترصدند تا با سازماندهی تقلبات گسترده یکی از نامزد های خود را از صندوق بیرون اورند.... بی طرف ماندن ونظاره گر حوادث بودن در اوضاع کنونی تنها به نفع سیاست های از هرجهت بحران زای دولت احمدی نزاد است"   در این اطلاعیه با صراحت در مورد رای به نامزد های اصلاح چنین میخوانیم:
"روند اصلاحات تنها ایجاد فرصت برای سازماندهی ورشد جنبش مردمی وتجهیز ان چنان نیروی اجتماعی استکه بتواند سر انجام اراده توده ها را به مرتجعان حاکم تحمیل کند.بر این اساس حزب ما روند انتخابات کنونی را نه در چارچوب رای دادن به موسوی یا کروبی ،بلکه تجهیز نیرو برای شکست محمود احمدی نزاد ومحسن رضایی بعنوان نامزد های رژیم ولایت فقیه می داند.رای دادن به نامزدهای اصلاح طلبان در شرایط موجود رای منفی دادن به رژیم ولایت فقیه ونامزدهای ان در انتخابات است."
س-ن بی ریا میتوانند به کتاب مزبور که هم اکنون در سایت حزب نگهداری می شود مراجعه و از موضع دقیق حزب در دفاع از جنبش سبز با خبر کردد. شاید در داوری خود تجدید نظر نمایند. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست