سخنان کی روش سر مربی تیم ملی بعد از شکست در برابر تیم لبنان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۴ شهريور ۱٣۹۱ -
۱۴ سپتامبر ۲۰۱۲
همشهریآنلاین: کارلوس کیروش در یک گفتگوی مشروح به انتقادات فوتبالیها پاسخ داد و تاکید کرد: خیلی از افراد سعی کردند با این قدمهای جادویی به هدفشان برسند و برخی باشگاهها سعی کردند از یک شعبده باز استفاده کنند و به همین دلیل است که به نتیجه نرسیدند و سرانجام این شد که شعبده باز به سیرک برگشت!
به گزارش همشهریآنلاین، پس از باخت تیم ملی ایران مقابل لبنان منتقدان و پیشکستوتان فوتبال کشور به کارلوس کیروش تاختند و حتی او را لایق نیمکت تیم ملی ایران نداستند. کارلوس کیروش در گفتگویی به تمامی این انتقادات پاسخ داده و تاکید کرده است که به دنبال حقیقت و پیشرفت است چون شعبده بازی جواب نمیدهد. مهمترین بخشهای گفتگوی سرمربی تیم ملی کشورمان با فارس در زیر آمده است:
من به همه انتقادها احترام میگذارم، اما باید رو به جلو حرکت کنیم و آماده شکست حریفان باشیم. اکنون ۴ امتیاز داریم و صدرنشین گروه ما یعنی کره ۷ امتیازی است بنابراین اگر کره جنوبی را در تهران شکست دهیم ما هم ۷ امتیازی خواهیم شد. هدف ما این است که با کسب امتیازهای لازم به جام جهانی صعود کنیم.
واکنش به اولین ایران باخت از لبنان در طول تاریخ؛ امیدوارم در بازیهای بعدی پیروزیهای تاریخی کسب کنیم. درسی که از این بازی میتوانیم بگیریم، این است که رو به جلو نگاه کنیم و به آینده امیدوارتر باشیم و با سعی و تلاش بیشتر نتایج بهتری کسب کنیم.
باید اعتراف کنم اصلا از این نتیجه راضی نیستم. باید مسئولیت این شکست را بر عهده بگیرم. در درجه اول خودم مسئولیت ناکامی برابر لبنان را بر عهده میگیرم بعد سایر اعضای کادر و بازیکنان باید مسئولیت این شکست را پذیرا باشند. هیچ بهانه و توجیهی نیست و باید مسئولیت این شکست را بر عهده بگیریم. این به این معنا نیست که با این شکست روحیه خود را از دست دادهایم بلکه واقعیت این است که با شکست برابر لبنان قویتر شدهایم.
از این بعد مطمئنا متحدتر خواهیم شد و با این شکست درس گرفتیم که بهتر کار کرده و تلاش را مضاعف کنیم. اگر میخواهیم به جام جهانی برویم باید متحدتر و یکدلتر از قبل باشیم. از خودمان راضی نیستیم و هواداران مستحق این نتیجه نبودند و همچنین بازیکنان هم مستحق این شکست نبودند. لبنان استحقاق برد نداشت. ما به اندازه کافی، هم خوب بازی کردیم و هم روحیه بردن داشتیم اما متاسفانه گاهی اوقات فوتبال بازی عادلانهای نیست. گاهی میبری که مستحق پیروزی نیستی و گاهی هم میبازی که شایسته آن شکست نیستی. در بازی با لبنان چنین شرایطی برای ما رقم خورد.
من هم با حضور بازیکنان جوان موافق هستم. وقتی بازیکنان جوانی مثل یعقوب کریمی، رضا حقیقی و ... را به اردو میآورم یعنی من هم دوست دارم به آنها میدان دهم.
واکنش به منتقدانی که تاکید دارند بازیکنان ضعیف هستند و برخی باید تغییر کنند؛ بازیهای مقدماتی برای صعود به جام جهانی مثل مسابقات دوومیدانی نیست و این نکتهای است که باید به همه بگویم. مرحله مقدماتی جام جهانی مثل یک دو طولانی مدت ماراتن است. تاکنون در این مرحله ۱۱ بازی رسمی انجام دادهایم و این یک پروسه طولانی است. از این ماراتن هنوز ۵ بازی یعنی ۱۵ امتیاز برای ما باقی مانده است. در حال حاضر ۴ امتیاز داریم و طبق محاسبات من برای صعود به جام جهانی ۱۲ یا ۱٣ امتیاز نیاز داریم. هدف اول ما صعود به جام جهانی است و بعد میخواهیم در آن مسابقات عملکرد خوبی داشته باشیم. در پایان هیچ اهمیتی ندارد که ما این امتیازها را در کره، لبنان یا جای دیگری کسب کرده باشیم. بدون شک در ادامه راه، تیمها امتیاز از دست خواهند داد و این فرصت برای ما به دست میآید تا از اشتباههای حریفان استفاده کنیم و امتیازهای لازم برای صعود را به دست آوریم. ما در این ماراتن چند طوفان خواهیم داشت.
آیا انتظار طوفان در بیروت را داشتید؟؛ صادقانه میگویم خیر؛ واقعاً چنین انتظاری نداشتم. همه باید بدانند شکست در لبنان قلب ما را آزرد و واقعا ناراحتمان کرد. وقتی می گویم در آینده بهتر خواهیم شد به این دلیل است که روحیه ما در لبنان لطمه دید و همین موضوع باعث شده در ادامه جنگجوتر و پرتلاشتر برابر حریفان به میدان برویم و صعود کنیم. در تیم به نیروهایی نیاز داریم که جنگجوتر و مبارزه طلبتر باشند و با شکست برابر لبنان این روحیه در بین بازیکنانم ارتقا یافته است بازیکنانی که در ادامه این روحیه جنگجویانه و قهرمانانه را نداشته باشند در تیم من جایی نخواهند داشت ولی باور کنید در دیدار برابر لبنان ما چنین بازیکنانی نداشتیم و همه خوب جنگیدند.
اگر اجاز بدهید کمی هم از حس طنز استفاده کنم چون اگر لبخند نزنیم دیگر زندگی هیچ معنایی نخواهد داشت و میمیریم. لبنان آقای دیوید کاپرفیلد را درون دروازه داشت و هر طوری که نگاه میکنید این دروازه بان شعبده بازی کاملی داشت و هر ضربهای که به سوی دروازهاش زده میشد با شگردهای دیوید کاپرفیلد آن را دور میکرد. همان طور که میدانید کاپرفیلد کشتی و هواپیما غیب میکرد و دروازه بان لبنان هم مقابل چشمان ما گلهای ما را ناپدید میکرد! فکر میکنم تنها دلیلی که دست خالی از لبنان برگشتیم شاهکار دروازهبان لبنان بود اما دوباره تاکید میکنم باید بهتر باشیم و هیچ بهانه و توجیهی هم نداشته باشیم.
اگر به این نتیجه برسم، تغییرات را در تیم ایجاد خواهم کرد اما برای این کار باید دلایل منطقی و خوبی داشته باشیم. با دلایل احساسی باز هم به نتیجه نخواهیم رسید پس باید منطقیتر باشیم و از احساس دوری کنیم. مسیری که برای صعود به جام جهانی داریم طولانی است و در راه امکان رخ دادن چنین اتفاق هایی وجود دارد.
با یک باخت نباید احساسی رفتار کنیم چون در این صورت هرگز به هدف نخواهیم رسید. این مسابقات سختی است. شما به نتیجه بازی اردن و استرالیا نگاه کنید که اردن توانست این تیم قدرتمند را شکست دهد. همین استرالیا که به اردن باخت چند روز قبل از آن توانسته بود با نتیجه سنگینی لبنان را شکست دهد و بعد از همین باخت بود که مردم و رسانههای لبنان به شدت از تیم ملی کشورشان انتقاد میکردند. رضا عنتر همان مهاجمی که به ایران گل زد به شدت مورد انتقاد بود. مطبوعات لبنان انتقاد میکردند که چرا عنتر خوب بازی نمیکند اما همین بازیکن با گل ٣ امتیازی لبنان را برابر ایران پیش انداخت. در فوتبال اروپا دیدید که رئال مادرید به تیم ختافه که در حومه شهر مادرید است باخت اما ٣ روز بعد آمد و بارسلونا را در فینال سوپرکاپ برد و قهرمان شد.
اکنون زمان آن است که مسئولیت پذیر باشیم و راهکارهای مناسب پیدا کنیم اما شما نگاه کنید برای دیدار با لبنان به یک باره پولادی، جباری، دژاگه، حیدری، قوچان نژاد، آندو و نوروزی را نداشتیم. وقتی در چنین سطحی تیم ملی ٨ بازیکن خود را ندارد بدون شک دچار مشکل میشود و به همین دلیل مجبور بودیم از بازیکنانی که تجارب بین المللی فراوان در رده ملی داشتند استفاده کنیم تا بتوانند به ما کمک کنند. ما حتی قاضی را هم نداشتیم که قبل از بازی با لبنان مصدوم شد.
وقتی مقابل ٣۵ هزار تماشاگر لبنانی مقابل آن هم فشار بازی میکنید باید از نفراتی استفاده کنید که هم از نظر روانی آماده چنین میدانی باشند و هم تجربه بالایی در رده ملی داشته باشند. ما باید با بازیکنانی در چنین میدانهایی بازی کنیم که بالغ و محکم و مقتدر هستند و وقتی لباس تیم ملی کشورشان را بر تن میکنند دیگر هراسی از این ندارند که مقابل ٣۵ هزار هوادار لبنانی بازی کنند.
بازیکنان جوان میتوانند کمک زیادی به شما در این مسیر پر پیچ و خم کنند؛ مطمئن باشید اگر قرار باشد در ترکیب تیم ملی تغییراتی رخ دهد من این کار را انجام خواهم داد. یادآوری میکنم یک سال پیش چه کسی بازیکنی به نام یعقوب کریمی را به تیم ملی دعوت کرد؟ چه کسی پیام صادقیان را از ذوب آهن به تیم ملی دعوت کرد؟ چه کسی مهدی نظری و شجاع خلیل زاده را دعوت کرد؟
وقتی کارلوس کیروش با تیمهایی مثل موزامبیک بازی رسمی برگزار میکند برای این نیست که تجارب خودش را برابر چنین تیمهایی بالا ببرد، بلکه با چنین تیمهایی بازی می کنیم تا تجربه بازیکنان جوانی که به تیم دعوت کردهام بالا برود. میخواهم این ستارههای جوان برابر چنین تیمهایی آبدیده شوند و در ادامه در دیدارهایی مانند اردن و بحرین و لبنان به تیم ملی کمک کنند.
به من میگویند باید با تیمهایی مثل آرژانتین و برزیل و پرتغال بازی کنیم. آیا مقابل چنین تیمهایی میتوانم شجاع خلیل آزاد و پیام صادقیان را به میدان بفرستم؟ آموزش و حرفهای شدن، این نیست که برابر تیم های بزرگ پدیدههای جوان را به میدان بفرستم.
میخواهم به برخی منتقدان یادآوری کنم یک سال پیش وقتی بازیکنان جوان را به تیم ملی دعوت میکردم همینها میگفتند چرا این بازیکنان جوان را دعوت میکنی؟! بنابراین تکرار میکنم تا بیشتر متوجه شوند؛ در تیم دو خیابان داریم که در یک مسیر در حال حرکتند. مسیر اول خیابانی است که بازیکنان با تجربه هستند و میتوانند امروز به ما کمک کنند و خیابان دوم، مسیری است که بازیکنان جوان در آن هستند که در آینده نزدیک و دور به ما کمک خواهند کرد. آنها با کسب تجربه، کمک حال ما خواهند شد و در موازات خیابان اول در حال حرکت هستند.
قبول دارید سن تیم کیروش برای صعود به جام جهانی کمی بالاست؛ ما در این تیم نفرات جوان زیادی داریم که در کنار با تجربهها کار می کنند. علیرضا حقیقی ۲٣ سال سن دارد. شجاع خلیل زاده ۲۲ ساله است که الان به دلیل مصدومیت در جمع ما نیست. آرش افشین و میلاد فخرالدینی ۲۲ ساله هستند. یعقوب کریمی، میلاد غریبی، رضا حقیقی، امید نظری و پیام صادقیان هم بسیار جوان هستند و من آنها را به طور کامل زیر نظر دارم. این گروه دوم بازیکنانی هستند که اهداف میانمدت و بلندمدت ما را تعیین میکنند و در آینده به ترکیب اصلیها اضافه خواهند شد اما شما نمیتوانید با قدمهای جادویی برای آینده آماده شوید. شما باید برای آینده با قدمهای مثبت، بینش و برنامه ریزی صحیح آماده شوید. خیلی از افراد سعی کردند با این قدمهای جادویی به هدف شان برسند و برخی باشگاهها سعی کردند از یک شعبده باز استفاده کنند و به همین دلیل است که به نتیجه نرسیدند و سرانجام این شد که شعبده باز به سیرک برگشت!
بعد از ۲ سالی که در ایران بودهام به این نتیجه رسیدهام که ایرانیها مردمانی سخت کوش و مردان روزهای سخت هستند و برای روزهای سخت همیشه آمادهاند. ما یک شکست تلخ را پشت سر گذاشتیم و مسئولیت آن را میپذیرم اما اگر بخواهم حقیقت را به شما بگویم این است که من خیلی آرام هستم و کاملا تمرکز دارم که کارهای دیگر را برای تیم ملی ایران انجام دهم.
زمانی که شما میبرید همه چیز آسان است و دوستان زیادی هم دارید. در شرایط شکست است که واقعا میتوانی ببینی چه کسانی با شما هستند و چه کسانی هستند که به شما کمک می کنند متحدتر شوید. الان است که میتوانی ببینی جنگجوها چه کسانی هستند و کدام افراد برای پیروز شدن تلاش خواهند کرد. چنین شرایطی واقعا مفید است چون راحتتر میتوانم ببینم چه کسانی دوست و غمخوار من هستند.
یک واقعیت وجود دارد که نباید آن را انکار کرد و آن این است که این شکست در زمان مناسبی برای ما رقم نخورد. روزی شکست خوردیم که ٨ بازیکن خود را در اختیار نداشتیم. بدون شک غیبت آنها به تیم ما ضربه زد ولی باز هم میگویم اینها توجیه نیست و تیم من و بازیکنانم کاملا آماده بودند لبنان را ببرند. آنها بازی منطقی و غیر احساسی خوبی در بیروت داشتند. آیا این بدان معناست که به لحاظ تکنیکی و تاکتیکی هم شاهد بازی خوبی برابر لبنان بودیم؟ بدون شک پاسخ من خیر است.
یک موضوع دیگر هم آزاردهنده است و آن این است که در چند بازی اخیر، تیم ملی به یک شکل گل میخورد. سانتر از جناحین و گشوده شدن دروازه ایران.
در تیم من، ما با هم میبریم و با هم میبازیم. دفاع در تیم من کار تیمی است و حملات تیم من نیز تیمی است. وقتی گلی میخوریم من به عنوان سرمربی انگشت اشاره را به سوی هیچ کس نمیبرم و کسی را متهم نمیکنم. وقتی گل میزنیم دوست دارم همه جشن بگیریم؛ از رحمتی گرفته تا نفراتی که روی نیمکت نشستهاند. در ۱۱ بازی که انجام داده ایم فقط ۶ گل خوردهایم. در ۲۱ بازی ۱۱ گل خوردهایم و میانگین گلهای خورده ما ۴/۰ تا ۶/۰ است. از لحاظ معیارهای بین المللی وقتی میتوانید تیم خوبی تشکیل دهید که تیم شما به طور میانگین کمتر از هفت دهم گل بخورد ولی وقتی یک تیم چنین گلی را در یک بازی میخورد نمیتوانیم بگوییم به لحاظ تیمی عملکرد خوبی داشتهایم. بدون شک در این نقطه باید بیشتر کار کنیم به خاطر اینکه به اعتقاد من مشکلی نیست که با تلاش کردن حل نشود.
همه انتقادها را از اشخاص مختلف قبول میکنم، اما در تیم من که تیم ملی ایران است هیچ شخص خاصی متهم نمیشود و من اولین نفری هستم که شکست را میپذیرم. قبول میکنم روی اشتباهات فردی گل خوردیم و در فوتبال اشتباه امری طبیعی است و بدون آن گلی رد و بدل نمیشود. گلی که از لبنان خوردیم به این دلیل بود که آمادگی تیمی نداشتیم ولی میتوانیم در آینده این مشکل را حل کنیم.
٨ سال پیش شما ٨ بازیکن شاغل در اروپا داشتید که در بهترین شرایط بازی میکردند، اما لبنان نسبت به گذشته خیلی پیشرفته کرده است.
شاید من مشکل فراموشی پیدا کردهام، چون خاطرم هست که جام جهانی ۲۰۰۲ در کره و ژاپن برگزار شد. حالا لبنان، کره را شکست داده پس اسم این شکستها را چه باید گذاشت؟ وقتی اردن برابر استرالیا به برتری میرسد شما چه نامی برای این شکست انتخاب میکنید؟
استرالیا، ژاپن و کره در رده بندی فیفا از ایران بالاتر هستند، اما آنها هم به تیمهای ضعیف باختهاند پس نیاز نیست کسی عجله کند. شکست برابر لبنان خیلی بد و تلخ بود چون انتظار داشتیم که الان ۷ امتیازی باشیم. خیلی مهم است این مسئله را مطرح کنم که بازیکنان واقعا ناراحت هستند چون معتقدند با وجود تلاش آنها نتیجه ناعادلانه بود. میدانیم مردم، فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ و مسئولان از ما حمایت میکنند و به همین دلیل از نتیجه فوق العاده ناراحت هستم. مسابقه و مبارزه اصلی ما مقابل سایر تیمها است. بین خودمان هیچ مبارزهای نداریم بنابراین باید روی حریفان تمرکز کنیم.
فراموش نکنید بازیکنان ایران اگر لژیونر بودند در گذشته بودند و ربطی به شرایط حال ندارد. در حال حاضر این مورد دیگر مصداقی ندارد. آن بازیکنان وقتی در گذشته میرفتند و در محیطهای کاملا رقابتی مبارزه میکردند، خیلی آماده میآمدند و به تیم ملی ایران کمک میکردند. آنها هر آنچه لازم بود را در فوتبال جهان آموزش میدیدند. شرایط حضور در چنین محیطی که هر روز باید تلاش کنی و بجنگی را داشتند. به همین دلیل است که من هم به بازیکنانی مانند علی کریمی و جواد نکونام بازی میدهم تا به نفرات جوانتر نشان دهند بازی کردن در آن سطح چه چیزهایی نیاز دارد. شما هرگز نمیتوانید چنین تجاربی را با پول بخرید، بلکه باید سخت تلاش کنید و برای رسیدن به هدف تان مبارزه کنید. چطور توقع دارید بازیکنان جوان ما که گاهی اوقات مقابل ٣۰۰ هوادار بازی میکنند را در یک تورنمنت بزرگ مانند مرحله مقدماتی جام جهانی به میدان بفرستم.
اگر بگویید بازیکنان در زمین عملکرد خوبی نداشتند قبول میکنم، اما بیانگیزه بودن آنها را نمیپذیرم.
دو سال پیش گفتم باید لیگ ایران با کیفیت و منظمتر باشد. من گفتم چرا بازیکنان ایرانی مانند ۱۰ سال پیش نمیتوانند به اروپا بروند. چرا پیش از این ایران بازیکنان متعددی در لیگ های اروپایی داشت، اما اکنون هیچ بازیکنی در اروپا ندارد؟ آیا الان همه مربیان و باشگاههای اروپایی کور شدهاند و دیگر بازیکنان ایرانی را نمیبینند؟ روزی که بتوانید پاسخ درستی برای این سوال پیدا کنید، راهکارهای لازمی هم برای آن پیدا خواهید کرد. ۲ مسئله در این زمینه وجود دارد.
مسئله اول این بود که یک ماه بعد از حضور در ایران گفتم باید سطح رقابتی لیگ را بالاتر بیاوریم. اگر این اتفاق رخ دهد بازیکنان با کیفیتی خواهید داشت.
مسئله دوم این بود که از بازیکنان ایرانی خواستم وقت کشی و در جریان بازی تمارض نکنند. به بازیکنان گفتم که هر ٣ یا ۴ دقیقه بازی را قطع نکنید و بی دلیل خودتان را به زمین نیندازید. من دوست ندارم در مورد لیگ اظهار نظر کنم چون به عنوان سرمربی تیم ملی درست نیست چنین کاری انجام دهم، ولی کلا در مورد فوتبال آسیا صحبت میکنم. در مورد بازی ایران و لبنان صحبت میکنم؛ اگر داوران اجاره دهند بازیکنان لبنان که بیشتر از ۱۵ بار در نیمه دوم خودشان را زمین انداختند و تمارض کردند، به کارشان ادامه دهند و وقت کشی کنند، فوتبال آسیا هیچ پیشرفتی نخواهد کرد چون این رفتارها دروغهای بزرگی است برای یک مسابقه فوتبال.
در نیمه دوم هر ٣ دقیقه به دروغ خودشان را به زمین میانداختند و داور هم بازی را قطع میکرد. چطور افراد میتوانند مقابل تمارض بازیکنان لبنان، توپ را بیرون بزنند و ما هم این رفتار را بازی جوانمردانه بنامیم؟
آنها به من و تیم من دروغ میگویند و بازیکنان من باید برای بازی جوانمردانه توپ را به بیرون بزنند؟ من این رفتار را جوانمردانه و با صداقت نمیدانم. البته کلمهای در دل دارم اما از آن کلمه استفاده نمیکنم.
بارسلونا یا منچستریونایتد هم در میانه میدان بازیکنان با تجربه و پا به سن گذاشتهای دارند. سن بالای بازیکنان مشکل ما نیست، مهم ترین مسئله این است که بتوانیم کسانی که میتوانند بهترین بازیها را داشته باشند را به تیم ملی بیاوریم و آنها را در اختیار داشته باشیم. در میانه میدان نیاز به تجارب و بلوغ کامل داریم. ما حدادی فر را داریم که از مصدومیت برگشته، آندو محروم و جباری مصدوم بود و نیاز داشتیم بازیکنانی که آمادگی کامل تری داشتند برای ما بازی کنند. باید فرصتی هم بدهیم به بازیکنان میانی که ریکاوری کنند و دوباره به اردوی تیم ملی برگردند.
در ایران باید تعداد تیم های لیگ برتر به ۱۶ برسد. اگر اکثر مردم هم با نظر من موافق نیستند، مسئله ای نیست؛ من به نظر آنها احترام میگذارم. این نظر من است اما مسئولیت من نیست که بخواهم در لیگ ایران تغییر و تحول ایجاد کنم. وقتی به ایران آمدم این وظیفه من بود که تجربهام را در فوتبال ایران بگذارم و آن را با ایران تقسیم کنم. واقعا همین فکر را داشتم و اجراییاش کردم. اگر شما به تفکر من اعتقاد دارید یا مخالف آن هستید من به آن احترام میگذارم؛ اما توقع دارم شما هم به ایدههای من احترام بگذارید.
شما تلاش میکنید اما مردم از عملکرد تیم ملی راضی نیستند؛ مردم از لیگ هم ناراضی هستند اما من در این زمینه نمیخواهم صحبت کنم. در مورد تیم ملی باور دارم در مسیر درستی قرار داریم و در نقاط مختلف پیشرفتهای خوبی داشتهایم و من شاهدم که سیر صعودی خوب بوده و ما در مسیر موفقیت هستیم. در این مسیر به کمک بازیکنان مصدوم و غایب خود نیاز داریم. به این دلیل این مورد را میگویم که تیم ملی انگلیس هم وقتی ۹ بازیکن اصلی خود را ندارد بدون شک به مشکل برمیخورد.
فکر می کنید اگر بارسلونا بازیکنان کلیدی خودش مثل دنی آلوز، ژاوی، اینیستا، سانچس و ... را از دست بدهد آیا میتواند دوباره عملکرد موفقیت آمیزی داشته باشد؟ اگر رئال مادرید ژابی آلونسو، پهپه، خدیرا، رونالدو یا هیگوآین را از دست بدهد دوباره قدرتمند بازی میکند؟ پس بیایید آرامش خودمان را حفظ کنیم و احساسی تصمیم نگیریم.
شایعه نزدیک شدن امیر قلعهنویی به نیمکت تیم ملی؛ من تجارب کافی در این زمینه را دارم و بارها با چنین فضاهایی روبه رو شده ام. من که به بلوغ در فوتبال رسیدهام میدانم طرح چنین مسألهای دروغی بیش نیست و اهمیتی هم ندارد.
|