سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

از نخبگان ایرانی تا نخبگان کرد!


ابراهیم فرشی


• خواب تکرار وضعیت جنوب کردستان (اقلیم کردستان) که‌ دو حزب همه‌ قدرت را قبضه‌ کنند، واقعیت پیدا نخواهد کرد... بنابراین خود را در جایگاه‌ نمایندگان مردم کرد به میل خود قرار دادن، بحران و تشتت بیشتر به همراه خواهد آورد. باید به سرنوشت و خوشبختی مردم اندیشید نه آنچه دو حزب جنوب کردستان پیشه خود کردهاند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۶ شهريور ۱٣۹۱ -  ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۲


جامعه‌ از هم گسسته‌، پراکنده‌، ناهمگون، بی اعتماد و بیگانه‌‌ از هم ایران، در روزهای اخیر برگ دیگری از این تاریخ را به‌ نمایش گذاشت. یک بخش از دو بخش حزب دمکرات کردستان ایران و یک بخش از چهار بخش سازمان زحمتکشان کردستان ایران(کومله‌)، با دور زدن بخش های دیگر این دو جریان، احزاب، فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخل و خارج کردستان، توافقنامه‌ای را مبنی بر همکاری با همدیگرامضاء کردند، که در شرایط عادی می بایست به آنان تبریک گفت. اما این دو جریان در شرایطی به‌ چنین توافق سریعی دست یافته‌اند که عاجز از حل مشکلات داخلی گروه های خود و دیگر بخشهای دو طیف دمکرات و کومله هستند. این اتحاد هر چند با موافقت برخی که عمداتا" به حلقه این دو جریان مربوط هستند، مواجه شد، در همانحال با انتقادات جامعه‌ فعال کرد در داخل و خارج نیز روبرو گشت. این توافقنامه‌ رسوبات فکری، سیاسی، فرهنگی و تشکیلاتی غیردمکراتیک گذشته‌ را در خود مستتر دارد و بعداز گذشت بیش از سی سال نتوانسته است، خود را از افکار و شگردهای سابق رها سازد:
- بیش از بیست سال است افراد و گروهای مختلف فعال در عرصه‌ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کردستان در داخل و خارج در تلاش بوده‌ و هستند تا در سطح کردستان جبهه‌ای فراگیر بوجود بیایید، برای این منظور بارها افراد، شخصیت ها و گروه‌ های کرد در داخل و خارج به این احزاب و جریانهای کردی از جمله آقایان مصطفی هجری و عبداله مهتدی مراجعه کرده و خواستار راهگشایی برای رسیدن به این هدف شدند. اما به‌ دلایلی که‌ مشخص نیست این دو جریان از اقدام جدی خودداری کرده‌ و بجای آن در مسیرانشقاق و انشعاب گام برداشتند، تا جائیکه‌ امروز به‌ طور رسمی دو جریان به‌ اسم دمکرات و ۴ جریان به‌ اسم کومله‌ وجود دارد که به این تعداد باید گروها و دسته‌های منفصل ولی وابسته‌ به‌ حلقه‌ فکری و سیاسی دمکرات و کومله را اضافه کرد. اتحاد اخیر دو جریان که‌ آقایان مهتدی و هجری نمایندگی آنرا دارند، محصول طبیعی روند سیاسی، دیالوگ و گفتگو در جامعه‌ کردستان نبوده‌، بلکه تلاش برای‌ آلترناتیوسازی در سه وجه کردستانی، ایرانی و جهانی در رابطه با کردستان است، حذف دیگران و جهش از مشکلات درون سازمانی را هدف قرار داده است. سئوال برانگیز آنکه‌ این دو جریان هنوز روابط غیرمعقول را با‌ دیگر بخش های دمکرات و کومله پیش می برند.‌ این اتحاد قبل از اینکه‌ مسرورکننده‌ باشد، سئوال برانگیز است.
- با توجه‌ به‌ مسائل فوق، انتشار این بیانیه‌ موجی از انتقاد کردها را موجب شد که‌ در رسانه‌های کردی و شبکه‌های اجتماعی بازتاب یافت، اما شروع موج نامسئولانه‌، مغرضانه‌ و دشمنانه‌ افراد وابسته‌ و منفرد سازمانهای سراسری در راستای تخطئه‌ خواستهای مردم کرد و دیگر مردمان غیرفارس، پیشبرد روند انتقاد، بحث و گفتگو را دچار اخلال کرد و جو عمومی رسانه‌ها مسموم شد، در چنین شرایطی نگاه‌ ها از این دو جریان برگشت و به‌ درستی به‌ دفاع از خواسته‌های مردم کرد و دیگر مردمان این سرزمین معطوف شد.
- برگشت نگاه‌ منتقدین کرد از این دو جریان بطرف جریانهای سراسری و افراد تمرکزگرا، تضاد و نه‌ همگرایی مرکز و مناطق را عیان تر کرد و از طرف دیگر نقش و اهمیت و جایگاه این مناطق در آینده‌ این سرزمین را به‌ نمایش گذاشت، ‌همچنین بی خبری و بیگانه‌ بودن سازمانهای سراسری و فعالین منفرد سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی را نیز به‌ صورت عریان رو کرد و نقش مثبت و منفی و گاها" مخرب برخی از آنان را عیان ساخت. نمایان شدن پیچیدگی سیاسی و مسئولیت سیاسیون مرکز و مناطق، وجه دیگر این رویداد در دو سوی مرکز و مناطق بود. اگر این مجموعه‌ در جریان مباحثات و انتقادات جامعه‌ روشنفکری کردستان قرار می داشتند، که سالهاست به زبان کردی جریان دارد،‌ می توانستند منطقی تر و مفیدتر به‌ روند بحثها بپیوندند. ناآگاهی تاریخی نخبگان ایران از این سرزمین و مردمانش آنها را به‌ موضعگیری ذهنی کشاند، هرچند بسیاری نه‌ بر اساس عدم آگاهی بلکه‌ بر بستر درک و ایدئولوژی خود، با ملل غیر فارس و خواسته هایشان به‌ مخالفت و دشمنی می پردازند.
- دو جریان حزب دمکرات و کومله‌ که‌ تاریخ خونینی را پشت سردارند، هنوز نتوانسته‌اند اعتماد مردم و جامعه‌ فعال کردستان را دوباره‌ به‌ دست آورند، تا آنهنگام که‌ مسائل فی مابین دمکراتها، کومله‌ها و بخش خارج از حلقه‌ این دو جریان و روشنفکران و فعالین سیاسی، مدنی، اجتماعی و فرهنگی داخل و خارج حل نشده‌ و اعتماد جایگزین بی اعتمادی نشده،‌ هر اتحادی از این دست به‌ پیچیده‌تر کردن اوضاع کمک خواهد کرد.
- در این روزهای اخیر در برابر بیانیه «حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، سرآغاز هر کارپایهء سیاسی است!» از طرف فعالین کرد دو بیانیه منتشر شد که هر دو دیدگاههای ماورای امضاء کنندگان توافقنامه را ارائه کردند، یکی بر ناممکن بودن ِ ماندن در چهارچوب مرزهای ایران اشاره می کند و دیگری زندگی برابر حقوقی در ایران را مد نظر دارد. انتشار همین دو بیانیه نشان از وجود خطوط سیاسی دیگر در سطح جامعه کردستان دارد، که به این دسته و گروه ها باید دیگر سازمانها و احزاب کردی داخل و خارج را اضافه کرد. این واقعیت که جامعه کردستان از نظر سیاسی همه گونه است و به تنهایی از این دو نیرو تشکیل نشده است خود گویای بی توجهی نخبگان ایران از طرفی و حذف آنها از طرف امضاء کنندگان توافقنامه می باشد. به همین دلیل از بیست سال پیش تلاش برای تشکیل جبههای از همه نیروها در جریان بوده، که توافق اخیر نشان از قطع این پروسه از طرف این دو جریان دارد.
- نکته‌ بسیار مهم و گرهی جایگاه‌ اصلی مبارزه‌ و نیروهای اصلی مبارزه‌ در کردستان و هر جای ایران است. دو جریان فوق الذکر دو جریان مقیم خارج هستند و در دوره‌ اخیر بیش از یک ربع قرن است که‌ از جامعه‌ و مردم کردستان دور هستند. اگر آنها در سال ۵۷ و ۵٨ اکثریت آرای مردم را کسب کردند، امروز در صورت انتخابات آزاد آن نیروهایی اکثریت را بدست خواهند آورد که‌ در طول سی سال اخیر در تمام شرایط سخت و مرگبار در کنار مردم بوده‌اند و اکنون در زندانها و یا خارج از زندان در محرومیت کامل به‌ مبارزه‌ و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، مدنی و فرهنگی وعلمی خود عیلرغم همه‌ فشارها، ادامه می دهند. دو جریانی که‌ توفقنامه‌ همکاری را امضاء کرده‌اند در بهترین حالت نماینده‌ گروههای خودشان هستند، زیرا کسان دیگری غیراز آنها نیز مدعی دمکرات و کومهله بودن، هستند، این منازعه هنوز پایان نپذیرفته است. ثروت گذشته‌ که‌ رای مردم باشد به‌ تنهایی به‌ آنان تعلق ندارد و اصولا" استناد نمودن به این گذشته در این رابطه، نشان از انجماد فکر و اندیشه و ایستا دیدن جامعه و زمان دارد. جمعیت امروز کردستان بیش از دوبرابر آن سالهاست، جمعیت شهری امروز سه‌ برابر جمعیت شهری سابق و جمعیت روستای امروز از سه‌ چهارم به‌ یک چهارم تقلیل پیدا کرده‌، جمعیت بیسواد و باسواد و تحصیل کرده به‌ نسبت آن سالها درست وارونه‌ شده‌ است. تغییرات فکری، سیاسی، فرهنگی افراد و جامعه‌، تغییرات طبقاتی و ظهور اقشار مدرن و اقشار ثروتمند که کیسه مشترک با بازار سایر نقاط و تنیده در سیستم سیاسی و اداری جمهوری اسلامی ایران هستند، واقعیت امروز جامعه کردستان است. همین قشر اخیر منافع مشترک خود با رژیم کنونی را دنبال می کند و صد البته بخشی از روشنفکران و نخبگان برخاسته از این قشر خادمین رژیم در عرصههای مختلف هستند که در این زمینه نمونه به اندازه کافی وجود دارد. باید به‌ این مسئله‌ باور داشت در شرایط بازشدن فضای سیاسی و یا رفتن جمهوری اسلامی، احزاب جدیدی در کردستان و سراسر ایران شکل خواهند گرفت، درست همانطور که‌ در ترکیه‌ این اتفاق افتاد. خواب تکرار وضعیت جنوب کردستان (اقلیم کردستان) که‌ دو حزب همه‌ قدرت را قبضه‌ کنند، واقعیت پیدا نخواهد کرد، حتا اگر تراژدیهای میان حزبی سال ۵۷ به‌ بعد تکرار شود. بنابراین خود را در جایگاه‌ نمایندگان مردم کرد به میل خود قرار دادن، بحران و تشتت بیشتر به همراه خواهد آورد، که باید جلو آنرا گرفت. باید به سرنوشت و خوشبختی مردم اندیشید نه آنچه دو حزب جنوب کردستان پیشه خود کردهاند.

ابراهیم فرشی
سپتامبر ٢٠١٢- آلمان‌ 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست