•
واکنش قطب سوم به تروریسم اسلامی جاری٬ باید از حالت خشم منفعل به خشم فعال تبدیل شود· قطب سوم سال ۲۰۱۱ با قطب سوم مقهور شدهی سال ۲۰۰۱ تغییر کیفی دارد· چه در خاورمیانه و چه در غرب٬ این قطب به پا خواست٬ انقلابات کرد٬ جنبش ۹۹ درصدی براه انداخت٬ اعتصاب کرد و همچنان به اعتراضات میلیونی خود به هسته اصلی مشکلات٬ یعنی قدرت سیاسی٬ ادامه میدهد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱ مهر ۱٣۹۱ -
۲۲ سپتامبر ۲۰۱۲
اسلام سیاسی به دو شاخه اصلی تقسیم شده است· هر دو شاخه تمام مختصات اسلام سیاسی٬ یعنی سرمایه داری اولترا راست٬ مذهبی٬ ضد زن٬ ضد کودک٬ ضد کارگر٬ ضد آزادی بیان و تروریست در سیاستهای داخلیشان٬ رو به مردم ساکن کشورهای اسلام زده٬ را دارند· آنچه که طی بیش از یکدهه گذشته تحت الفظی بعنوان تروریسم اسلامی بکار برده میشود عملیات تروریستی آنها در مقابل غرب است· هدف این عملیات نهایتا سهم خواهی بورژوائی خاورمیانه از سیستم جهانی سرمایه داری٬ برای انتگره شدن و یک فونکسیون متعارف بود و هست· حال٬ یک جناح از اسلام سیاسی سوت پایان تروریسم (تا آنجا که به حملات تروریستی علیه غرب برمیگردد) را با حاکمیت در مصر٬ با سهم گرفتن در قدرت سیاسی در تونس و لیبی پسا انقلابات ٢٠١١ زده است و دیگری به سردمداری جمهوری اسلامی همچنان به جنگ تروریستی با غرب تکیه دارد· ضرورت تروریسم اسلامی جمهوری اسلامی با غرب در دنیای پسا انقلابات خاورمیانه در اصل مشکلات داخلی است· اگر مردم در کمین سرنگونی جمهوری اسلامی نبودند٬ احتمال اینکه احمدی نژاد از طرف خود غرب بعنون گورباچوف ایران قالب زده شده و قهرمان "صلح" جمهوری اسلامی با غرب شود کم نبود· مشکل حزب الله لبنان نیز داخلی است اما با کمی تفاوت· با کنار زده شدن از دولت٬ حزب الله با سرمایه گذاری روی کارت ضد اسرائیلی خود هنوز به تروریسم اسلامی بعنوان یک گروه فشار نیاز دارد· حماس اما٬ در حل تناقضات خود با غرب و اساسا اسرائیل به شاخه "سیاسی" (مصری٬ ترکیه) اسلام سیاسی پیوست· خلاصه اینکه٬ یکی از شاخه های اسلام سیاسی ظاهر پرو غرب دارد و دیگری ظاهر ضد غرب·
باید بخاطر داشت که سر اصلی و بزرگتر تروریسم اسلامی رو به "داخل" است· رو به مردم ساکن کشورهای اسلام زده است· هدف غائی سرمایه داری برهبری اسلام سیاسی٬ خصوصا پس از برسمیت شناخته شدن و انتگره شدن آن در سیستم جهانی سرمایه داری٬ سود دهی بیشتر است· قوانین ضد زن٬ ضد کودک٬ ضد کارگر٬ ضد بشر اسلامی دقیقا در خدمت بردگی مزدی و کار ارزان بکار برده میشوند· اسلام سیاسی هژمونی طبقاتی خود در جوامع اسلام زده را با قول بازدهی سود کلان از کانال تروریسم اسلامی (از جمله قوانین شریعه) و بر گردهی کار ارزان داده است· آیا یک حکومت مذهبی اسلامی میتواند هم پرو غرب باشد و هم در سرمایه داری جهانی انتگره شده٬ یک روند متعارف تولید و بازتولید سرمایه را پشت سر بگذراند؟ جواب به این سوال بنظر من سیاه و سفید نیست· اما در هرصورت٬ معضل ما هم نیست· ما ضد سرمایه داری با هر قالبی هستیم٬ نه مشاوران سرمایه داری جهانی·
اسلام سیاسی در موضع تدافعی
اسلام سیاسی صرفنظر از هر جناح و شاخه اش بنظر میاید که در یک باتلاق کثیف خودساخته بدام افتاده است که هر چه برای نجات خود دست و پا میزند بیشتر فرو میرود· برجسته ترین بروزات سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی در اثبات این ادعا عبارتند از:
١) به سخره گرفتن تمام شئونات سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی و نظری اسلام در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی· اگر چه این مصاف طلبی قدمتی بابعاد عمر جمهوری اسلامی دارد اما از سال ٨٨ بدلیل عدم مشروعیت کامل جمهوری اسلامی سطح علنی این بروزات به اوج تازه ای رسید و الهام بخش انقلابات ٢٠١١ در خاورمیانه شد
٢) انقلابات خاورمیانه که تروریسم اسلامی را حاشیه ای و بهمراه آن مبانی سیاسی٬ اجتماعی٬ فرهنگی اسلامی را زیر ضرب قرار داد؛ بحدیکه اسلام سیاسی باید در قبای "دمکراتیک" و مدل ترکیه ای موقعیت خود را حفظ و مقبولیت خود برای سرمایه داری در مصر٬ لیبی و تونس را باثبات برساند
٣) موقعیت شکنندهی حکومتهای جمهوری اسلامی و اسد در سوریه به یمن انقلاب سوریه و جنبش ضد جمهوری اسلامی در ایران
٤) اعتراضات عریان در مصر و در ادامه گلشیفته و سایر سلبریتی های غربی + اقدامات حمایتی کادرهای حزب کمونیست کارگری یکی از بروزات گرایش رادیکال علیه کلیت اسلام سیاسی ضد زن بود
٥) فتوای قتل شاهین نجفی٬ که بنوبه خود انعکاس یک اعتراض وسیعتری به اسلام و اسلام سیاسی در جامعه ایران بود٬ به عکس خود تبدیل شد و تمسخر شئونات اسلامی را به اوج تازه ای رساند· این علنی ترین جلوه به سخره گرفتن مبانی اسلام سیاسی و در عین حال یک بروز فرهنگی بود
٦) تروریسم اسلامی بدنبال فروکش کردن انقلابات ٢٠١١ خاورمیانه سعی کرد خود را جمع و جور کند٬ یار گیری کند٬ دوباره از حاشیه به میداندارسیاست در خاورمیانه تبدیل شود٬ فیلم "بی گناهی مسلمانان" را بهانه کرد و علیه آن فتوا داد· با اینکار عملا تیر به پای خودشان زدند چون نه تنها نتوانستند حامی ای (بجز جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان که احتمالا مهندسین این ماجرا بودند) در خاورمیانه بیابند٬ که در میان افکار عمومی غرب هم که برایشان مظلوم نمائی میکردند٬ منزوی تر شدند·
٧) جمهوری اسلامی با اعلام قانونی کردن ازدواج یا صحیح اش٬ تجاوز به کودک قصد داشت بالصطلاح میخ اسلام را در مقابله به امواج سهمگین اخیر ضد اسلامی در ایران بکوبد· این کار به لعن و نفرین همه کس در همه جای دنیا به جمهوری اسلامی و قوانین اسلامی تبدیل شد و امروز به وسیله ای برای تمسخر اسلام و محمد·
موارد انتشار کاریکاتورهای محمد در فرانسه و باز تولیدش در مصر پتانسیل گسترش وسیع اقدامات مشابه را دارد که در هر صورت این اقدامات نتیجهی اقلام وپیشرویهای لیست شدهی بالاست· یک انفجار سیاسی٬ فرهنگی و اجتماعی در راه است که با سرنگونی جمهوری اسلامی قدمهای نهائیش برداشته میشود و این امر را به فرجام خواهد رساند· دوره ای که آغاز شده است دوره ای شعف انگیزاست· داریم به انتهای تونل میرسیم٬ نه فقط نورش را میبینیم که گرماش رو حس میکنیم· باید به استقبال این دوره بریم
بسیج قطب سوم
این دوره اما بخودی خود به پیش نخواهد رفت و به سرانجام نخواهد رسید· تنها با حضور فعال قطب سوم٬ یعنی توده مردم٬ و نه دولتها٬ به پیش خواهد رفت· چرا؟ عملکرد تروریسم اسلامی در تمام طول حیاتش همیشه در تقابل با قطب دیگر تروریسم٬ میلتاریسم غربی٬ معنی پیدا کرده است· غرب و حالا دول"دمکرات اسلامی" از عملکرد تروریستی اسلام سیاسی بعنوان اهرم فشار علیه مردم٬ چه در غرب و چه در شرق٬ استفاده میکنند· چه غرب و چه دول مصر٬ لیبی٬ تونس که در تمایز با مشوقین و سردمداران تروریسم اسلامی یعنی جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان٬ به بهانهی "توهین به مقدسات و مسلمانان" سعی در برقراری قوانین اسلامی در فردای انقلابات خاورمیانه و به این معنا در تدراک شکست دادن انقلابات ٢٠١١ هستند· دول غربی٬ خصوصا آمریکا٬ در انطباق با این سیاست از نفس ممنوعیت توهین به مقدسات جانبداری میکند و به این ترتیب به اسلام سیاسی در کشورهای متحول پسا انقلاب خاورمیانه چراغ سبز میدهد· منفعت دیگر غرب در پذیرش ممنوعیت توهین به مقدسات مذهبی٬ طبق معمول٬ حمله ای به آزادی بیان در کشورهای غربی است·
واکنش قطب سوم به تروریسم اسلامی جاری٬ باید از حالت خشم منفعل به خشم فعال تبدیل شود· قطب سوم سال ٢٠١١ با قطب سوم مقهور شدهی سال ٢٠٠١ تغییر کیفی دارد· چه در خاورمیانه و چه در غرب٬ این قطب به پا خواست٬ انقلابات کرد٬ جنبش ٩٩ درصدی براه انداخت٬ اعتصاب کرد و همچنان به اعتراضات میلیونی خود به هسته اصلی مشکلات٬ یعنی قدرت سیاسی٬ ادامه میدهد· این قطب٬ ضمن اینکه تروریسم اسلامی را با حرکتهای سیاسی و اجتماعی خود٬ از وسط معادلات سیاسی به حاشیه راند٬ اما با آن تعیین تکلیف٬ و تصفیه حساب قطعی نکرده است· قطب سوم به یک پرچمدار احتیاج دارد تا معادلات پیچیدهی این رودروئی را شفاف ترسیم کند· این پرچم را ما٬ کمونیسم کارگری٬ از همان سپتامبر ٢٠٠١ بلند کردیم· فرق امروز با سپتامبر ٢٠٠١ در وجود قطب سوم فعالی است که میتوان آن را علیه دو قطب تروریستی به میدان آورد· "کار هرکوله" ای سال ٢٠٠١ برای بمیدان کشاندن این قطب٬ امروز به یمن انقلابات و اعتراضات ضد حکومتی٬ ضد سرمایه داری در سراسر جهان به یک کار سهل تر٬ یعنی پرچمداری و سازماندهی این قطب تنزل پیدا کرده است·
ما باید خود را برای یک فراخوان بین المللی و توده ای علیه سیاستهای تروریستی اسلامی و حمایت دول غرب و شرق از آنها آماده کنیم· پیروزی قطب سوم در گرو تحرک آنست·
|