سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش ملی- دمکراتیک کردستان و استراتژی سیاسی


کاوه آهنگری


• رابطه فی ما بین احترام و امنیت در ایران از زمان آغاز حکومت پهلوی به بیراهه کشانده شده و کوردها در ایران همچون یک کلیت فرهنگی- اجتماعی از امنیت و احترام برخوردار نیستند. بر این باورم که هر کنشگر یا حزب و سازمان سیاسی، لازم است بخشی از نیرو و وقت خود را به حل مساله کورد در ایران اختصاص دهد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣ مهر ۱٣۹۱ -  ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۲


دفاع از سیاستهای جنبش ملی- دمکراتیک کردستان دشوار نیست. یکی به این دلیل که دارای قدمت تاریخی- سیاسی زیادی است و با حدود هفت دهه مبارزه به شیوه‌ی مدرن آن – تحزب- و حضور در صحنه سیاسی ایران- در قالب مدرن و ممتد خود- و بیش از صد و پنجاه سال بصورت پراکنده، به خواستی تاریخی- عینی و لاجرم تبدیل گشته و در خودآگاه و ناخوداآگاه مردمان این خطه عجین گشته است. تاریخ مبارزاتی مردم کردستان بیانگر این ادعاست که امکان شناخت کافی را برای علاقه‌مندان و کنشگران سیاسی فراهم کرده‌است. دیگری اینکه همیشه جنبش کردستان، از خاستگاه کردستانی بودنش سیاست را دنبال کرده و پس از این همه سال گفتمان ملی دمکراتیک آن شکل گرفته و برای همه آشنا است. با نگاهی به حزب دمکرات کردستان که بانی و پرچمدار این جنبش در هفت دهه گذشته بوده، میبینیم که همیشه با گفتار و گفتمان سیاسی مشخص و مدون در میدان بوده و هست و بدون تردی خواهد بود. مبنای کار آنهم فلسفه اشتراک است، اشتراک در ساختن و اداره، اشتراکی که مبتنی بر ایمان به دمکراسی، آزادی و برابری در ایران است.
چرا اشتراک؟ بدین دلیل که زندگی انسانها به هم مربوط و در هم تنیده است، نمیتوان نسبت به سرنوشت همدیگر بی‌تفاوت باشیم به این دلیل که '' این مشکل من نیست'' و '' من فقط مسئول خودم هستم و در قبال دیگری هیچ مسئولیتی ندارم'' و .... غیره. تازمانی که ما با هم زندگی میکنیم، ما – یعنی همه انسانها- نسبت به هم مسئول هستیم و نمیتوانیم فارغ از درد و رنج همدیگر و تنها در فکر خود باشیم. تقبل و تحمل دیگری در کنار خود و احساس مسئولیت نسبت به دیگران همان باورمندی به فلسفه اشتراک در اندیشه سیاسی جنبش ملی- دمکراتیک کردستان است. با نگاهی گذرا به جوامع، می‌بینیم که آزادی انسانها و ملتها به هم گره خورده و این به معنی درهم‌تنیدگی سرنوشتشان با همدیگر است. پس چه بهتر همه با هم برای اعتلای آزادی و نهادینه کردن دمکراسی و برابری تلاش نمائیم. چنین سرنوشتی احترام و رعایت متقابل می‌طلبد و این مهم بدون کار و تلاش همگانی میسر نمی‌گردد. چنین پروژه‌ای بلند مدت به یک استراتژی نیازمند است تا در بستر آن پراکتیزه گردد، آنهم دمکراسی، آزادی و برابری.
دمکراسی برای حزب دمکرات کردستان همیشه به مثابه یک استراتژی سیاسی و زهدان خلق تمامی تاکتیک و تصمیمگیریهای سیاسی بوده و خواهد بود. اگر خواهان گذاشتن خشتی بر روی خشتی دیگر هستیم، اگر خواهان ساختن کشورمان هستیم، قبل هر چیزی باید به دمکراسی ایمان آوریم و تنها و تنها در سایه‌ دمکراسی است که پروژه‌ی آزادی و برابری به ثمر خواهد نشست.

• دمکراسی چیست؟
دمکراسی بعنوان ظرفی که مجال و امکان حضور آزادانه و برابر را برای تمامی اعضای مردمان ایران زمین فراهم می‌نماید. آزادی به معنی دانستن حد و حدود خود و شناخت حق و حقوق دیگری و برابری هم تکمیل کننده '' مثلث تندرستی سیاسی'' برای ایران خواهد بود. جهت شروع چنین پروژه‌ی ارزشمندی، به اتحاد و همگرایی نیازمندیم. بدون تردید خود اتحاد می‌بایست مبتنی بر سه‌ پایه‌ی ذکر شده‌ باشد. اتحاد بدون دمکراسی به فرقه گرایی منجر خواهد شد. عده‌ای با هم متحد خواهند شد- با خود- و دیگران را غیر خودی خواهند نامید. اساسا اتحاد با غیر خود معنی پیدا خواهد کرد. اتحاد با خود و حذف دیگران به یک کنش محفلی محدود خواهدگردید. اتحاد بدون برابری به دیکتاتوری منتهی خواهد شد. دو جوهره اصلی اتحاد توافق و رضایت است، در غیر این صورت اتحاد بدون توافق و رضایت، با زور و استبداد به انجام خواهد رسید و این در واقع همان استبداد است نه اتحاد. اتحاد بدون آزادی اسارت و بندگی برای عده‌ای و تخریب شیوه‌ همزیستی مسالمت‌آمیز را بدنبال خواهد داشت. به همین دلایل اتحاد باید بر مبنای این سه پایه برقرار گردد و این ساختنی است که سازشی بزرگ میطلبد.

• مساله کورد
قسمت عمده مشکلات ما از تعریفی است که از چند دهه پیش بر ایران و ایرانی نه در سایه‌ی آزادی بلکه با زور تحمیل گشته‌است. نبود شناخت کافی، دامنه و حد وحدود تعاریف را دچار کجی و نادرستی کرده است. برای همین لازم است یک بار دیگر ایران را آنچنانکه هست، نه آنچنانکه میخواهیم، تعریف کرده و با مسائل و مشکلات سیاسی پیش‌رو با دیدی دمکراتیک- استراتژیک برخورد کنیم. علت نرسیدن به یک پلاتفرم مشترک- بخشا- از نبود شناخت کافی نسبت به همدیگر ناشی میگردد که جلوی بوجودآمدن یک دیالوگ شفاف و سازنده را نیز مسدود کرده‌است. ناگفته نماند که عده‌ای به دلیل ' در خود ماندن ' دچار انحصار در فکر و اندیشه گشته‌ و توانایی روبرو شدن با تنوع عظیم ایران زمین و یافتن فرمول و مکانیزم متناسب با آن را ندارند. انحصار در ساحت اندیشه، نقصان در ارائه‌ راهکار توسط این گروه را به همراه داشته‌است. به گمان من فرم و ساختار سیاسی و حقوقی فعلی نه تنها جوابگوی ایران و ایرانی نیست، بلکه هستی آن را به رذالت کشانده و در نهایت مردمان ایران زمین را در بدترین شرایط خود قرارداده‌ است. جهت آزادکردن پتانسیل موجود در ایران که قسمی از آن نادرست بکارگرفته میشود و قسمت اعظم آن سرکوب میگردد، بهتر است به فکر طرح ریزی و پی‌ریزی ساختار سیاسی متناسب با زیرساختهای فرهنگی – اجتماعی ایران بود. تنها در این صورت است که ایران- به معنی واقعی - برای همه ایرانیان وطن خواهد بود. بعلاوه تغییر و تحولات جهانی و منطقه‌ایی و همچنین دگردیسی رخداده در داخل کشور در چند دهه‌ی گذشته نیز ما را بر آن میدارد که بار دیگر دمکراتیک با هم به گفتگو بنشینیم و طرحی نو دراندازیم. بدون تردید نسل سیاسی کنونی، موظف و متعهد به ادای دین خود به ایران و فرزندان این سرزمین است. وظیفه ما است که برای پی‌ریزی زیرساختهای یک زندگی مسالمت آمیز و ارتقاء تلرانس تلاش نمائیم. برای حل مسایل ایران بهتر است بدور از هرگونه دیدگاه ایدئولوژیک و پیشداوری و بصورت دمکراتیک با هم در تعامل باشیم. هدف هم بنیان نهادن یک سیستم سیاسی – اداری‌ ارگانیک است که در مقابل اندیشه‌های مکانیکی، تک ساحتی، هژمونی‌طلب و بنیادگرا قرار میگیرد.
در چند هفته گذشته فضای سیاسی میان سیاسیون خارج از کشور بشدت تشنجی شد. بخش اعظم آن به مساله کورد در ایران و آینده ایران برمیگردید. فارغ از تمامی موجهای خبری و هیجانهای سیاسی به باور من مساله کورد در ایران یکی از مسایل پیش‌رو است که لازم است راه حل مناسب و دمکراتیکی برای آن یافت. تمامیت ارضی، امنیت و احترام در رابطه با کردستان در ایران باهم در ارتباط هستند و نمیتوان از پرداختن به آن خود داری کرد، نه به خاطر آنکه خوشایند یا ناخوشایند کسی است بلکه بیشتر بدین خاطر که خودآگاهی سیاسی کوردها در ایران غیر قابل حذف است و نمتوان خواسته‌های برآمده از این خودآگاهی سیاسی را اهمال کرد.
رابطه فی ما بین احترام و امنیت در ایران از زمان آغاز حکومت پهلوی به بیراهه کشانده شده و کوردها در ایران همچون یک کلیت فرهنگی- اجتماعی از امنیت و احترام برخوردار نیستند. بر این باورم که هر کنشگر یا حزب و سازمان سیاسی، لازم است بخشی از نیرو و وقت خود را به حل مساله کورد در ایران اختصاص دهد چون این مساله‌ایست که ناگزیر و باید برای آن راه حلی دمکراتیک و شایسته بدست داد و چه بهتر از هم اکنون به فکر شروع یک سری دیالوگ سازنده و دمکراتیک باشیم.

کاوه آهنگری
سپتامبر ٢٠١٢ 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست