یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اتحاد جمهوری خواهان ایران: تلاشی بی فرجام؟
ارزیابی انتقادی از ۹ سال فعالیت اتحاد جمهوری خواهان ایران


احمد هاشمی


• مهمترین وظیفه مسئولین اجا باید این می بود که فصل مشترک برنامه ایی که مورد توافق گروه های اصلی تشگیل دهنده آن یعنی (چپ، لیبرال، سبز و ملیون مذهبی و غیرمذهبی دموکرات) را تدوین و موقعیت اجا را به عنوان سازمانی در طیف میانی اپوزیسیون خارج از کشور تثبیت میکرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۷ مهر ۱٣۹۱ -  ۲٨ سپتامبر ۲۰۱۲


پیشگفتار

با انتشار بیانیه و سپس برگزاری همایش برلین اجا پا به عرصه فعالیت سیاسی گذاشت. بیانیه اجا با همه نواقص آن چارچوب کلی یک سیستم مبتنی بر دموکراسی پارلمانی را در ایران توصیه میکرد.
برعکس سازمان های سنتی ، در ایران اجا خود را سازمانی باز و بلقوه تحول پذیر و یایبند به مکانسم های دموکراتیک در رابطه با دموکراسی درون سازمانی اعلام نمود.
اکنون بیش از ۹ سال از موجودیت اجا می گذرد. از همان ابتدا برعکس وعده ها، اجا ساختار سازمانی افقی و متمرکزی را بدون سلسله مراتب عمودی ( کمیته های کشوری و سازمان های جانبی ) تشکیل داد. گرچه در ادبیات سازمانی، رهبری اجا، اعضا را تشویق به تشکیل چنین کمیته های می نمود اما در عمل اتفاقی حاصل نشد.
استفاده از تکنولوژی اطلاعاتی مدرن از جمله اینترنت ازهما ن ابتدا مورد توجه اجا قرارگرفت. در مسیر استفاده از ابزار دیجیتال ، ساختار افقی و متمرکز اجا به سطح یک ارتباط سایبری تقلیل پیدا نمود و حتی در اینجا تلاش موئری در استفاده از اینترنت در جهت انتقال اطلاعات و ارتباطات با اعضا و پشتیبانان مشاهده نمی شود.
هیجان ناشی از تحولات اصلا حات در ایران در کنار سنت هیجان زدگی سیاسی سیاسیون ایران، موج وسیعی را به حمایت از بیانیه برانگیخت.
فروکش هیجانات از یکسو و از سوی دیگر فقدان یک تشکیلات مناسب، توقف در سطح بیانیه عدم تبین و پردازش الگوهای نظری و برنامه ای ، ناتوان از طرح گفتمان های دموکراتیک حول مهمترین مسائل مورد اختلاف، عدم توجه به مکانسیم های دموکراتیک برای مذاکره و نوسازی فکری نحله های نظری- سیاسی درون سازمانی باعث شده است که اجا در آستانه پنجمین همایش خود به جریانی با تعداد محدود از فعالین و گروهی مهمان تبدیل گردد.
بحران در اجا نشانگر بحران مزمن در اپوزیسون خارج از کشور است. بدون پذیرش وجودی این بحران و ارزیابی واقع بینانه از جایگاه و توان اپوزیسیون خارج از کشور و همچنین قوت ها و ضعف ها و فرصت ها و تهدید ها و تحلیل پیرامونی( درونی و بیرونی)و جهت گیری شفاف سیاسی نمی توان یک گام بجلو گذاشت.
در این گفتار تلاش می شود که فعالیت های اجا در پنج سطح شخصیت ها، ساختار، پروسه سیاست ورزی ،همایش و محتوا مورد ارزیابی قرار گیرد.

شخصیت ها

در رابطه با فعالیت جمعی سیاسی، شخصیت ها را می توان به دو دسته عمده فرد گرا و تیم گرا( جمع گرا) تقسیم نمود.
در رهبری های اجا صرفنظر از استئناها ، مجموعه ای از شخصیت های فردگرا گرد آمده بودند که باید به عنوان اکتور های جمعی اقدام می نمودند. آنها باید در درجه اول فعالیت جمعی را در میان خود برسر مسائل مورد اختلاف سازمان می دادند و امکان ائتلاف و همکاری نحله های نظری وسیاسی متفاوت را در درون خود فراهم می نمودند و سپس با ایجاد امکانات ، توسعه و باز سازی تشکیلاتی، هدایت فعالیت های مجموعه کسانی را که بیانیه را امضا نموده بودند فراهم کرده و اجا را به پیش هدایت کنند.
اما روند به گونه ای دیگری پیش رفت مجموعه از افراد فردگرا در راس تشکیلاتی افقی و متمرکز قرارگرفتند. با توجه به این حقیقت که اکثریت این افراد سالهای طولانی تحت نگرش نخبه گرایانه لنینی در راس سازمان های خود قرار داشتند نمی توانستند از امروز به فردا مکانسم های دموکراتیک در رابطه با دموکراسی درون سازمانی را سر لوحه فعالیت های خود قرار دهند. از سوی دیگر آنها ازمیان اپوزیسونی برخاسته اند که تاریخ آن ، تاریخ مبارزه ایدولوژیک ، تاریخ بحران و جدال بر سر خط مش های مختلف و انشعابات و در بسیاری موارد دشمنی ها و نقص حقوق انسانی بوده است و نتیجه طبیعی این شرایط درونی و بیرونی فاکتور های مانند عدم اعتماد، نفع شخصی، کسب قدرت به هر قیمت، ناتوانی در توافق، خودنمایی و تلاش برای پروفیل سازی شخصی و رقابت های فردی درونی بوده است.
   
ساختار

همانطور که گفته شد در اجا ساختار متمرکزی آن هم فقط در سلسله مراتب افقی تحت عنوان شورای هماهنگی ( مقننه) و هیئت سیاسی- اجرائی( مجریه) و هیئت داوران ( کنترل) شکل گرفت و ارگان های عمودی ( کشوری و محلی و جانبی ) در حرف باقی ماند.
تئوری و تجربه دررابطه با توسعه و نوسازی تشکیلاتی موید این است که چااش مهم تنظیم دموکراسی درونی در یک تشکیلات افقی غیر ممکن است. جواب به این سوال که اتوریته برای رهبران و یا حق مشارکت در تصمیم گیری برای اعضا این و آن نیست بلکه هر چه حق مشارکت بیشتر، در نتیجه تصمیم گیری کمتر. در رابطه با این فرمول باید هر سازمانی با توجه به شرایط مشخص تصمیم بگیرد
در حقیقت تلفیقی از دمکراسی نمایندگی و دمکراسی مشارکتی با توجه به شرایط مشخص هر سازمان می تواند راهگشا در امر تنظیم مناسبات درونی باشد.
از کستره دیگر پویائی یک سازمان در آن است که در آن امکان رقابت دمکراتیک وجود داشته باشد و افراد در سایه کارآئی و شایستگی در یک رقابت سالم، مشروعیت دمکراتیک برای انتخاب کسب کنند.
تجربه تلخ سانتالیزم دموکراتیک در احزاب چپ ایرانی که در حقیقت پسوند دموکراتیک تزئینی بیش نبود باعث شد که در سال های اولیه فعالیت اجا راه حل " همه باهم در رهبری" شکل گرفت مطابق اساسنامه مصوب همایش فرانکفورت تعداد اعضای شورای هماهنگی ۶۵ نفر بود که به انازه کافی متقاضی برای این کار وجود نداشت! در همان زمان اکثریت قریب به اتفاق انتقادات به شورای هماهنگی این بود که تنهاحدود بیش از۲۰ نفر از اعضای این شورادر جلساتی که احیانا ماهی یکبار شکل می گرفت حضور دارند. فقدان متقاضی باعث تقلیل اعضای شورا در همایش های بعدی شد اما این انتقاد هنوز باقی است که شورای تقلیل یافته هم با کثرت شرکت کننده کان همراه است. شورای هماهنگی با این کیفیت کاری از میان خود هیئت سیاسی- اجرائی را انتخاب می کند. آیا در چنین ساختاری که شورای منتخب همایش هایش اینچنین دچار رکود سیاسی است وجود انشعاب پدیده ای غیر مترقبه است؟
آیا در چنین ساختاری جای تعجب است که همه فعالیت های اجا از همایش گذشته تا به امروز( ٣ سال) فقط صدور چند اعلامیه و بیانیه از طرف هیئت سیاسی- اجرائی است؟
این امر بدیهی است که حتی در دموکراسی های پیشرفته نیز دموکراسی درونی در احزاب تاحدودی با محدودیت مواجه است اما همچنان که در قبل گفته شد از یکسو تلاش می شود با اهرم نما یندگی واز سو ی دیگر با نرم های دموکراسی مشارکتی تا حدودی دموکراسی درونی را رعایت نمود.
   دلایلی متعدد دیگری موجود است که ثابت می کند که این فرم تشکیلاتی از همان ابتدا محکوم به شکست بوده است.
الف – اجا از همان ابتدا تاکنون شرایط عینی و جایگاه خود را به عنوان یک سازمان تبعیدی و فراملی جدی نمی گیرد و تلاشی برای تجزیه و تحلیل موقعیت پیرامونی خود انجام نمی دهد .
پذیرش واقعیت یک سازمان در تبعید ، دریافت این حقیقت است که اکتور های فعال و پشتیبانان آن مدام تحت تاثیر متقابل کشور میزبان و وطن اصلی خود هستند. این تاثیر متقابل سازمان را از لحاظ کمیت و کیفیت فعالیت به یک جریان فراملی تبدیل می نماید.
بررسی ساختار تمامی سازمان ها و نهاد های مدنی و مدنی- سیاسی فراملی موید این است که فعالیت های فراملی را نمی توان در چارچوب یک ساختار ساده از نخبه ها برپا نمود پیچیدگی فعالیت ها وپیچیدگی مکانیسمهای دموکراتیک درون سازمانی ، ایجاد تشکیلاتی را در سطح افقی و عمودی طلب می کند.
فعالیت سیاسی و مدنی فراملی در سطوح و پروسه ها و علائق متفاوت شکل می گیرند و آن ها را فقط می توان در مجموعه کشوری و یا محلی سازماندهی نمود و سپس با سلسله مراتب عمودی و نمایندگی به یک جریان وسیع تبدیل کرد.
ب – تعیین چگونگی ساختار یک حزب یا سازمان ویا احیانا یک جبهه تنها به اراده فعالین متکی نیست بلکه به به پارامتر هایی از قبیل : سیستم انتخاباتی، سیستم حزبی، ساختار سایر احزاب، کانال های مالی، و همچنین به " فرهنگ سیاسی- اجتماعی" مربوط است.
طبیعی است که برای تعیین ساختار اجا باید به سیستم انتخاباتی ایران، سیستم های حزبی در ایران، ساختار سایر احزاب توجه می شد . اما فاکتور فرهنگ سیاسی- اجتماعی پیرامونی اجا در خارج و آسیب شانسی احزاب و سازمان های سیاسی در خارج از کشور نشانگر این است که ساختار ساده و متمرکز نخبگان سیاسی راه به جایی نمی برد.
تلاش های نافرجام اجا برای جمع آوری کمک های مالی میان اعضا و پشتیبانان نیز موید این نظر است که در این سیستم ساختاری امکان تامین منابع مالی و امکانات وجود ندارد.

پروسه سیاست ورزی

تمرکز فعالیت رهبری اجا از ابتدا تا کنون تنها به فعالیت های مجازی در شبکه سایبری است. تلاش مسئولین تنها در این است که برسر موضوعات روز بحث و جدل نموده و اعلامیه صادر نمایند.
با توجه به اینکه استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی مسئله گردش و انتقال اطلاعات را بسیار آسان نموده است اما از طرف مسئولین اجا کمترین تلاشی در این سال ها برای تامین مشارکت و تصمیم گیری ها اعضا مشاهده نمی شود.
مناسبات داخلی یک سازمان سیاسی نیز مانند سیاست در وجه عمومی پروسه ای از تضاد ها و ثوافقات در بستر منافع فردی و اجتماعی است در این رابطه انفعال و عدم تحرک سیاسی اعضا و پشتیبانان اجا نقش موثری در ناکامی اجا دارد.

پروسه سیاست ورزی باید در ذات خود تحول پذیر باشد. تحول پذیری سازمانی به معنی این است که هر سازمانی در عرصه های نظری، ساختار، عملکردها، رفتارها و نرم ها و همچنین شرایط موثر بر آنها به صورت برنامه ریزی شده دچار تغبیر و دگرگونی می شود. تحول سازمانی به صورت یک فرایند است و وقتی این فرآیند شروع و ادامه یافت، قابلیت سازمان در سازگاری با محیط متغیر سیاسی افزایش می باید. سازمان های موفق، سازمانهائی هستند که از قابلیت تحول پذیری بالائی برخوردار باشند.
تحول سازمانی بدون تحول افراد نمی تواند پدید آید. تحول به عنوان شروع همراه با تفکر و توسعه در دو رفتار جدید خود را نشان می دهد:
۱ـ توانائی برای پاسخ به چالشهای جدید
۲ـ یادگیری از اشتباهات
نیم نگاهی به سازمانهای سیاسی ایرانی در داخل و خارج نمایانگر این حقیقت است که تحول پذیری در آنها در همه عرصه ها بسیار محدود است،
عدم پاسخ به چالش های جدید و ناتوانی در یادگیری از اشتباهات باعث شد که در زمان برآمد جنبش سبز در ایران و در پی آن تلاش های گسترده نهاد های مدنی و شهر وندان ایرانی   در خارجچ از کشور اجا مانند تماشاگری نظاره گر این رویداد سیاسی بود. این واقعیت است که اعضا و پشتیبانان اجا مانند اغلب شهر وندان ایرانی ، حضور فردی پر ثمری در این رویداد داشته اند ربطی به سازمانگری اجا نداشته است.

همایش ها

محل نمایش تحول ناپذیری احزاب و سازمان ها ایرانی خارج از کشور و از جمله اجا در گنگره ها و همایش های آنها است. در زمانی کوتاه و با عجله و با کمترین تحقیق و تحلیل کارشناسانه تعدادی قطعنامه سیاسی و تشکیلاتی تهیه می شود و زمانی طولانی از وقت همایش به بحث و جدل بر سر این قطعنامه ها می گذرد و سرانجام به تصویب می رسد و در پایان همایش به بایگانی سپرده می گردد.

محتوا ی فعالیت ها

احزاب و سازمان ها ی ایرانی خارج از کشور و از جمله اجا در وجه عمومی فاقد جهت گیری مشخص و معین و تحلیل نظری – سیاسی منسجم ، شفاف و عملگرا هستند. بیانیه اجا در چارچوبی کلی از یکسو چگونگی و گیفیت یک سیستم دموکراسی پارلمانی را توضیح می دهد و از سوی دیگر مرز بیرونی نحله جمهوری خواهی را با نحله های سیاسی دیگر در ایران را ترسیم می کند.
واقعیت این است که مرز درونی نحله جمهوری خواهی دیگر این یا آن فرم جمهوری خواهی که متاسفانه بگونه ای تصنعی شکل گرفته است نیست .
مرز های درونی نحله جمهوری خواهی ائتلافی است از گرایشات نظری چپ، لیبرال، سبز و ملیون ( مذهبی و غیر مذهبی) دموکرات است. نیم نگاهی به کادر ها و اعضا و پشتیبانان نحله جمهوری خواهی این موضوع را روشن می کند. اجا نیز محل ائتلافی از افرادی با جهت گیری و گرایشات نظری چپ، لیبرال، سبز و ملیون ( مذهبی و غیر مذهبی) دموکرات است.

مهمترین وظیفه مسئولین اجا از نقطه نظر محتوایی باید این می بود که فصل مشترک برنامه ایی که مورد توافق گروه های اصلی تشگیل دهنده آن یعنی (چپ، لیبرال، سبز و ملیون مذهبی و غیرمذهبی دموکرات) را تدوین و با پراتیک سیاسی ناشی از آن موقعیت اجا را به عنوان سازمانی در طیف میانی اپوزیسیون خارج از کشور در غالب یک سازمان دموکراتیک (مدنی – سیاسی) تثبیت میکرد.
در شرایط فعلی همه گرایشات نظری نامبرده فاقد جهت گیری مشخص و معین و تحلیل نظری – سیاسی منسجم ، شفاف و عملگرا هستند. باوجود اینکه در خارج از کشور امکان تبین و پردازش الگوهای نظری و برنامه ای فراهم است همچنان که قبلا گفته شد فقدان تحول پذیری به رکود منجر شده است.
اگر این مهم در گذشته با دشواری کمتری ممکن بود ، اکنون بسیار دشوار گشته است. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست