هدف استبداد دینی = عبور از هستی مردم! - بهنام چنگائی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۵ مهر ۱٣۹۱ -
۶ اکتبر ۲۰۱۲
آنچه را ما در آینه ی تمام قد رویدادهای کنونی از ساختار ولایت مطلق فقیه می بینیم بدون نیاز به تشریح و تفسیر بازتاب ترمز سست و در حال بریدن ماشین نظام فاسد و فرتوتی ست که در سرازیری سقوط و نابودی قرارگرفته و کنترل این (دستگاه درب و داغان ِقراضه) برای راننده آشفته و لرزان اش بیش از گذشته بسیار مشکل و یا شاید برای همیشه محال شده باشد.
در چنین وضعیتی ویژه یک فاز نبرد حذفی و نهائی در بین سران معترض و قطب تمامیت خواه اصواگرایان رژیم آغاز شده است، که ظاهرن باید با کنار نهادن پی در پی قهری جناح های ضعیف تر به سود تراکم صف ولایتگرا گره خورده باشد. این مصاف سرکردگی و راه حل پایانی، و نسبتن جبری و گریز ناپذیر می تواند سرنوشت مرگ و زندگی رژیم را تعین کند، فرجامی که بین جنگ جناح های درگیر از یکسو و تلاش برای یافتن فرصت تجدید قوا که تنها در سازش و مصالحه با غرب ممکن است از سوی دیگر، برای هر یک از طرف ها مدعی رهبری نقش حیاتی، تعین کننده اما مقطعی و موقت دارد، موقت و مقطعی زیرا با این بحران سرکردگی، رژیم هرگز توان باز یافت گذشته ی خود را نخواهد داشت و مدام در حال ریزش است و بیش از پیش معنویت صوری اش را هم در نگاه متوهمان از دست داده و پایگاه اجتماعی اش با تشدید روزافزون فشار براکثریت جامعه مزد بگیر که بیدادرس مانده اند، ویران شده و فشاراز پائین بعلت عدم توانائی کنترل تورم و گرانی بر مردم(شرایط) بیک بمب ضربه ای شباهت یافته که کسری بودجه و نبود کافی فروش و درآمد نفت برای تأمین مخارج جاری، همان ضربه ای ست که پایه های رژیم را یکی بعد دیگری در هم فرو ریخته و به انفجار می انجامد.
این آن واقعیتی ست که کل مدعیان نظام ولائی بر آن واقفند و سرآخر هم تنها یک راه در پیش پاهای سران گذاشته و مانده است: (مذاکره و سازش با غرب) و همین تلاش های زبونانه است که بین جناح های درگیر به (بحران اعتماد) رژیم دامن زده و تصور من بر این است که باند های رهبر و احمدی نژاد و موسوی ـ کروبی و هاشمی رفسنجانی و خاتمی، دستگیری فرزندان هاشمی و جوانفکر و بستن روزنامه ی شرق و جنجال طیف های ملی مذهبی و نشست های مکرر طیف های عمدتن راست در خارج برای جایگزین سازی بوده و همگی فعالیت های مخفی و علنی در داخل و خارج همه و همه در این راستا هستند و یکایک می دانند که تنها حمایت (غرب و آمریکا) یگانه راه (نجات موقت) و فرصت ممکن است که (آنان با هم) برای کسب آن به مسابقه برخاسته اند و غرب این فرصت طلائی را برنامه ریزی کرده بود که از آن اینک و در آینده بهره برداری خواهد کرد.
و این تصادفی نبود که چنین زمینه ای عمومی در چشم انداز دولت مردان همگام و همزمان شد با رفتن احمدی نژاد به نشست سالانه ی مجمع عمومی سازمان ملل متحد و از محموعه ی قرائن اینگونه می شود برداشت کرد که این دو(رهبر و رئیس دولت) و اعوان و انصار دور و نزیدیکشان هر کدام جداگانه و زیر پوشش مجمع سازمان ملل به اهداف برنامه ریزی شده خود جامه عمل بپوشانند و دقیقن هر کدام با بهانه ی خرید و ...همچون(رامین مهمان پرست) که غافلگیر شد، چنان کرده اند که می خواستند. در بین این ۱۶۰ نفر همراه اعزامی هر کدام (لابی) های خود با دول غرب را نیز داشته اند تا بنا بر مصلحت فرقه خود ولی بنام( نظام و حفظ نظام) در فاصله ی نشست های عمومی، جداگانه منویات سیاسی خود را توسط نمایندگان لابی جهت مذاکرات با دول غرب و در راس آن آمریکا گسیل کرده اند، بازی گل و گشاد دیپلماتیکی که عجالتن به وخامت او ضاع و شکندگی کشور و تقویت مواضع دشمنان هرچه بیشتر دامن زده است و بی گمان غرب فرصت یافته است تا با دست باز بدنبال جریان و عناصر مطیع خویش برای اعِمال برنامه های مستقل اش بدنبال انتخاب بگردد و تردید ندارد که آنها برای اهداف کوتاه و دراز مدت خود این عناصر را یافته اند.
به نظر می آید دست طرفین برای همدیگر رو شده ولی هیچکدام جرأت آشکار کردن علنی آنرا در پیشگاه مردم رو به طغیان ندارند و تمام بگیر و ببند کنونی و آتی جزو همین دسیسه های (کسب اعتماد)گروهی در برابر گروه دیگر و افشای روابط سری و مخفی در ارتباط با آلترناتیو سازی غرب در داخل نظام است و نه بیشتر! زیرا (هم رهبر و هم رئیس دولت و یا هر مدعی دیگری) می دانند که هیچکدام شانس جان بدر بردن در بین توده های بجان آمده بجز تعدادی ساده لوح و خوشبین پایگاه اجتماعی ندارند و به علت همین وقوف کامل از رشد بدبینی های سازش ناپذیر (مردم و سران)و امکان هر آن شورش های مردمی علیه (کل رژیم)ضرورت (صیانتِ نفس) اراده ی آنان را برای یافتن راه حل، (معطوف به خارج) کرده است تا شاید جهت تقلیل فشارها و ایجاد امید در میان مردم مورد تأئید غرب قرار گیرند.
شدت استیصال رهبری و دولت، ناشی از بحران های عمیق اقتصادی و سیاسی و جنگ دراز مدت آنان جهت تصرف مطلق قدرت است که گسیختگی و پراکندگی حوزه های تصمیم گیرهای خود سر(رهبر) آنها را بمراتب تشدید نموده است، تحریم و تورم و تهدید به احتمال جنگ، و سقوط درآمد نفتی، امکان خیزش و شورش دوباره در انتخابات پیشارو را فراهم می کند و ناتوانی صِرف دولت در پاسخگوئی، شرایط نگران کننده تری از تمام جهات تشدید کرده است و همه ی طرف های مدعی رهبری را ناگزیر به اتخاذ تدابیر (مخفی و علنی) بمیدان مبارزه ی (مرگ و زندگی) کشانده است.
"بحران چاره پذیر نیست"
جای تردید ندارد که هر دو باند مافیای حکومت اسلامی و دیگران امیدوار به غرب بوضوح می دانند که مجموعه ی بحران های سیاسی و اقتصادی در داخل و خارج برای دراز مدت فرصت تنفس و تجدید قوا برای مانورهای رذیلانهِ تازه به هیچکدام این فاسدان و جنایکاران (دولتی و غیر دولتی)نمی دهد و دقیقین و به تبع همین وافعیت است که هرکدام از آنها سعی دارند از منابع خارجی و کانال های(سیاه و سری) دول غربی و مستقیمن و ترجیحن آمریکا کسب اراده و قدرت کنند؛ امریکه از (دید مردم) نباید پنهان بماند. وعده ی توقف غنی سازی و تاکید به مذاکره با آمریکا توسط احمدی نژاد در مصاحبه اش می تواند رودستی غافلگیرانه ای باشد به خامنه ای که به اعتراض گسترده ای فرا روئید! و پاسخ خانم کلینتون نیز برای هرکدام آنها صریح بود: (همکاری کنید) تا تحریم ها متوقف شوند!
نتایج این روند (سرنوشت دستگاه دین دولتی) را، قطعن یکبار برای همیشه در دیدگاه کارگران و مزدبگیران و نیروهای مترقی و دمکرات روشن خواهد کرد و حتمن می تواند همزمان بخش متوهم به این نظام و مدعیان رنگین اصلاحطلبی را هم بیدار کرده و در خدمت سرنگونی این بساط جهل و جور و چپاول قرار دهد و همه خوشباوران و مصیبت دیدگان ببینند سران دغلکار نه بفکر مردم و کشور بلکه تنها و تنها حفظ و تصاحب ثروت و قدرت مردمان این کشور هدف و اساس حرکت و طمع هر یک آنان از دیروز تا امروز و فردا بوده و خواهد بود. ( نه بشتر و نه کمتر)!
بهنام چنگائی ـ ۱۴ مهر ۱٣۹۱
|