یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

شورش گرسنگان علیه رژیم جمهوری اسلامی
مجری سیاستهای خانمانسوز صندوق بین المللی پول


ارژنگ سپاسی


• در ماه جولای ۲۰۱۱، یک سند به نام "ایران – روزشمار اصلاح سوبسیدها (یارانه ها)" به نویسندگی ۳ نفر توسط گروه کاری صندوق بین المللی پول منتشر شد. سند فوق بعنوان یک جمعبندی تجربه ایران برای استفاده سایر کشورها منتشر شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۹ مهر ۱٣۹۱ -  ۱۰ اکتبر ۲۰۱۲


مقدمه
در ماه جولای 2011، یک سند به نام "ایران – روزشمار اصلاح سوبسیدها (یارانه ها)" به نویسندگی 3 نفر به نامهای دومینیک گیوم، رمان زیتک و محمدرضا فرزین، معاون وزیر اقتصاد و رئیس ستاد اجرای طرح "هوشمندانه" یارانه ها توسط گروه کاری صندوق بین المللی پول منتشر شد. در لینک (1) می توانید متن کامل این سند را بیابید. (در صفحه آخر این نوشته نیز، صفحه اول این گزارش را به زبان انگلیسی آورده شده است). اگر چه در صفحه اول این سند گفته شده که مسولیت این سند بعهده نویسندگانش می باشد، ولی اگر به لیست مقالات و سندهای منتشره از سال 2008 صندوق بین المللی، که در زیرنویس های مقاله قبلی من به نام "کاهش ارزش ریال، نتیجه اجرای سیاستهای صندوق بین المللی پول یا اجرای تحریمها" آورده شده، رجوع شود (2)، بسیار روشن است که صندوق بین المللی پول در اسناد مختلف خود نسخه قطع سوبسیدها را برای جمهوری اسلامی پیچیده و سند فوق بعنوان یک جمعبندی تجربه ایران برای استفاده سایر کشورها منتشر شده است. خصوصا در سند صندوق بین المللی پول که در آگوست 2011 منتشر شده (3)، هیات مدیره صندوق بین المللی پول تمام توصیه های جمعبندی فوق را تایید نموده و باز هم رژیم جمهوری اسلامی را تشویق به اجرای کامل طرح خانمانسوز قطع سوبسیدها می کند. در نوشته زیر به تفصیل به شرح این جمعبندی می پردازم به چند دلیل: اول اینکه راه حل سرمایه جهانی برای بحران اقتصادی رژیم جمهوری اسلامی، چیزی به غیر از فلاکت و بدبختی نیست و نتایج آن در شورش های گرسنگان در حال آشکار شدن است. برای کسانی که اطلاع نداشته و ناخواسته بدنبال سراب حل بحران اقتصادی رژیم جمهوری اسلامی در چارچوب نظام سرمایه داری هستند، این مساله باید روشن شود که راه حل اقتصادی حل بحران رژیم، بجز فقر و بدبختی نصیب مردم نخواهد کرد. دوم، نمایان شود که چگونه صندوق بین المللی پول با حقه بازی و فریب و دادن آمارهای دروغین، برنامه های خانمانسوز خود را به جوامع مختلف ارائه می دهد و نشان داده شود که چه فاصله عمیقی بین واقعیت و نظریات ارائه شده در این برنامه ها وجود دارد. سوم نشان داده شود که آنچه در ایران در سال 2010 بدنبال سرکوب جنبش انقلابی مردم در سال 2009 انجام شد، نسخه ایست از پیش پیچیده شده که نئومی کلاین، نویسنده کانادایی در کتاب خود بنام شوک تراپی اقتصادی (4)، در مورد خصوصی کردن ها در کشورهای مختلف توضیح داده است. اجرای قطع سوبسیدها و دیگر نسخه ها برای شوک تراپی اقتصاد سرمایه داری در ایران، بدون سرکوب و شکنجه و کشتار غیرممکن است. اجرای طرح قطع سوبسیدها در ایران بعد از سرکوب خونین و وحشیانه سال 2009 بار دیگر صحت این نظریه را تایید می کند که سرمایه داری در ایران بدون سرکوب و کشتار قادر نیست راه حل خود را بر مردم تحمیل کند. امیدوارم که فعالین اجتماعی در ایران پی ببرند که در چارچوب حفظ نظام سرمایه داری، هر راه حلی بجز تحمیل نکبت و فلاکت بیشتر بر مردم، چیزی به ارمغان نخواهد آورد. تاکید بر این مساله، شاید بتواند مانع از عوامفریبی نیروهایی شود که در اپوزیسیون درون و بیرون از رژیم تلاش دارند همین سیستم فلاکت و بدبختی را بازسازی کنند. به عبارت دیگر، روشن شود که جناحهای مختلف بازسازی سرمایه داری در ایران اختلافشان نه بر سر چگونگی ایجاد بهشت سرمایه داران، بلکه بر سر این است که چه کسی کلید دار دروازه این بهشت شود.

مقدمه سند "ایران – روز شمار اصلاح سوبسیدها"
این سند با مقدمه ای آغاز میشود که بیشتر به شرح فرستادن موشک به کره مریخ شباهت دارد. سند فوق مقدمه اش چنین آغاز میشود: "روز شنبه، 18 دسامبر 2010 ساعت 9 شب بوقت تهران، رئیس جمهور احمدی نژاد در یک برنامه تلویزیونی به نام "گفتگو با ملت" آغاز برنامه ای را اعلام می کند که وی آنرا بزرگترین جراحی اقتصادی ایران در تاریخ مدرنش مینامد. بعد از نیمه شب 19 دسامبر، وسایل ارتباط جمعی ایران آغاز به انتشار اطلاعیه هایی را نمودند که در آن جزئیات قیمتهای جدید سوختهای مایع را اعلام می کردند. در عرض 24 ساعت، قیمتهای جدید گاز طبیعی، برق و آب اعلام شد. در همین زمان، نزدیک به 80 در صد از جمعیت ایرانیان زیر پوشش کمکهای دولتی قرار داشتند که از ماه اکتبر 2010 آغاز شده بود و بحسابهای مخصوصی از شهروندان واریز میشد." سند بعد از این نقل قول در ادامه به شرح این عملیات می پردازد و به نقل از روزنامه وال استریت ژورنال مینویسد، که همزمان با ایران، دولتهای پاکستان و بولیوی نیز سعی کردند، قیمت های فراورده های نفتی را افزایش دهند، اما با شورش مردم مواجه شده و عقب نشینی نمودند، سپس می افزاید: "این طرح قطع سوبسیدها، که بعنوان طرح "هوشمند کردن یارانه ها" مطرح شد، ایران را اولین کشور در میان تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت در دنیا نمود که موفق شد بزرگترین طرح قطع سوبسیدهای غیرمستقیم به محصولات نفتی را به اجرا بگذارد و آنرا با کمکهای نقدی به مردم جایگزین نماید. تخمین زده می شود که این افزایش قیمت نزدیک به 50 تا 60 میلیارد دلار سوبسید دولتی را قطع می کند. در ماه دسامبر 2011، یعنی یکسال بعد از اجرای افزایش قیمت ها، خانواده های ایرانی مبلغی حدود 30 میلیارد دلار بصورت نقد دریافت می کنند و مبلغی حدود 10 تا 15 میلیارد دلار برای پیشرفت صنایع و پربازده کردن آنها و کم مصرف کردن انرژی اختصاص داده شده است." تمام نقل قولها در گیومه ترجمه مقدمه سند است که بر خلاف تاریخ سند که جولای 2011 است، به نظر می رسد بعد از دسامبر 2011 نوشته شده است.
به این ترتیب اولا روشن می شود که جمهوری اسلامی اولین دولت در میان همه دولتهای صادرکننده نفت در دنیا بوده است که توانسته است برنامه تحمیل گرسنگی، فقر و فلاکت بر مردم را در کشورش بطور موفقیت آمیز به اجرا در آورد. این سند با افتخار اعلام می کند که جمهوری اسلامی اولین کشوری است که توانسته است این طرح را بدون مواجه شدن با شورشهای مردمی به اجرا در بیاورد و هدف از نوشتن این سند را جمعبندی تجربه موفقیت آمیز اجرای این طرح برای استفاده دیگر کشورها میداند. بی جهت نیست که خامنه ای، در سخنرانی اش در دفاع از احمدی نژاد با افتخار وی را مجری بزرگترین طرح اقتصادی در دنیا تعریف می کند. آنچه را که احمدی نژاد توانست به اجرا بگذارد، رفسنجانی و خاتمی پس از آغاز اجرای آن، مجبور به عقب نشینی شدند. طرح خانمانسوز قطع سوبسیدها، هم در زمان رفسنجانی و هم در زمان خاتمی میخواست به اجرا در بیاید که با اولین علامتهای شورش مردم، مجبور به عقب نشینی شدند. اجرای این طرح فقط پس از اجرای کشت و کشتار و سرکوب سال 2009 که جامعه را منکوب کرده بود، امکان پذیر بود.

تجزیه و تحلیلهای بعدی" روز شمار اصلاح سوبسیدها"
روزشمار اصلاح سوبسیدها در ادامه به نقش نفت در اقتصاد ایران می پردازد. در این قسمت مینویسد که اگر چه در آمد نفت در جی دی پی واقعی ایران از 40 درصد در سال 1960 به 10.5 در صد در دهه گذشته نزول پیدا کرده، ولی در آمدهای حاصل از صدور نفت، 72 درصد کل درآمدهای حاصله از صادرات را در ایران تشکیل میدهد. سپس به اهداف حاصله از اصلاحات سوبسیدهای نفتی می پردازد و معلوم نیست بر اساس کدام آمارگیری نتیجه گیری می کند که "در سال 2008، فقط عده معدودی ضرورت رفرم در قیمتهای فراورده های نفتی در ایران را مورد سوال قرار میدهند". مقاله پس از این استدلال "دندان شکن" که هر کسی را قانع می کند، به قانون مصوبه مجلس و بحثهای آن در سال 2008 می پردازد که تحت عنوان "اصلاح هوشمندانه سوبسیدها" در مجلس مطرح میشود و پس از تظاهرات مردم در ماه ژوئن 2009 کمی بعقب می افتد و دوباره از پاییز 2009 بعد از سرکوب اولیه تظاهراتهای مردم، دوباره در مجلس به جریان می افتد و در 5 ژانویه 2010، مجلس این طرح را به تصویب می رساند. نکته جالب توجه این است که این گزارش از تاریخچه این طرح که به زمان رفسنجانی میرسد و تلاش وی برای اجرای این طرح که با شورش مردم مجبور به عقب نشینی شد، سخنی نمی گوید. گزارش سپس به دوره آمادگی برای اجرای این اصلاحات اشاره می کند. در این گزارش اشاره شده است که طرح مجلس بسیاری از جزییات را به عهده مجریان این طرح میگذارد. این گزارش سپس اشاره می کند که دولت برای اجرای این طرح، ابتدا سعی می کند نرخ تورم را پایین بیاورد. برای اینکار دولت تورم را که در نیمه سال 2008 به 30 درصد میرسید، در نیمه سال 2010 به 7 درصد کاهش داد. بعبارت دیگر سند پیش بینی می کند که با اجرای این طرح، تورمی بزرگ بوجود خواهد آمد. علاوه بر این دولت نرخ برابری ریال با دلار را نیز با تزریق در آمدهای نفتی به بازار ثابت نگه میدارد. بعبارت دیگر سند پیش بینی می کند که ارزش ریال پس از اجرای این طرح بشدت سقوط خواهد کرد. در این گزارش پس از اینکه به در آمدهای دولت از محل قطع سوبسیدها اشاره می کند، نحوه قیمت گذاری قیمت نفت و فراورده های نفتی پس از اجرای این طرح را توضیح می دهد. در ادامه به حقه بازیهای این طرح برای آرام نگه داشتن مردم می پردازد و از جمله به اجرای طرح دادن یارانه ها به هر نفر مبلغی در حدود 40 دلار در چند ماه قبل از اجرای طرح قطع سوبسیدها می پردازد. این گزارش اجرای این طرح حقه بازانه را بهترین وسیله برای جلوگیری از شورش مردم در زمان اجرای طرح سوبسیدها میداند. گزارش بعد از اشاره به نحوه اجرای این طرح و همچنین چگونگی کمک به صنایع که دچار ورشکستگی نشوند، به مهمترین قسمت این طرح یعنی آغاز اجرای آن می پردازد.

روز شمار آغاز اجرای طرح قطع سوبسیدها
گزارش فوق در فصل جدیدی تحت عنوان، "اجرای اصلاحات"، ابتدا یک قسمت را به این اختصاص می دهد که چگونه روز و ساعت اجرای طرح دقیقا مشخص شد. مشخص شدن این روز از این لحاظ مهم بود که اولا بایستی بصورت مخفی نگه داشته میشد و از طرف دیگر تمام وسایل ارتباط جمعی و ارتش و سپاه و بسیج و پلیس برای عملیات علیه مردم بصورت آماده باش در میامدند. درگزارش گفته شده است که فقط 4 نفر، یعنی رئیس جمهور، معاون وی، وزیر اقتصاد و معاون دیگر رئیس جمهور که مسول ستاد عملیات است (یکی از نویسندگان این گزارش)، مسول تعیین روز و اجرای طرح بودند و رئیس جمهور اختیار کامل برای تصمیم گیری در مورد اجرای این طرح را داشت. بعبارت دیگر تمام باندهای حاکم بر سر اجرای این طرح و مجری آن احمدی نژاد بتوافق رسیده بودند. هفته 13 دسامبر تا 21 دسامبر در این گزارش بعنوان هفته ای که ایران را تغییر داد، نامیده میشود. روز 13 دسامبر، وسایل ارتباط جمعی که همگی در دست دولتند، اعلام کردند که رئیس جمهور در روز شنبه 18 دسامبر یک خطابه تلویزیونی با مردم دارد. روزهای 17 و 18 دسامبر، تمام وسایل ارتباط جمعی اعلام کردند که تمام ارگانهای دولتی برای اجرای طرح قطع سوبسیدها در آمادگی کامل بسر می برند. روز 17 دسامبر، دولت بخشی از کمکهای مالی ماهیانه را که از ماه اکتبر آغاز کرده بود، به حساب مردم ریخت. روز 17 دسامبر، در تمام نماز جمعه ها در رابطه با منافع اجرای طرح قطع سوبسیدها صحبت شد. گزارش در ادامه می نویسد: "درست چند دقیقه بعد از نیمه شب 19 دسامبر، وسایل ارتباط جمعی ایران اطلاعیه هایی را به چاپ رساندند که جزییات اصلاح سوبسیدها در آن درج شده بود. در روزهای بعد جزییات قیمتهای جدید برق، گاز و آب به چاپ رسید. در 28 دسامبر، وسایل ارتباط جمعی اعلام کردند که تمام خانوارها مبلغی در حدود 8 دلار برای جبران بالا رفتن قیمت نان دریافت خواهند کرد." گزارش روزشمار، در بخش دیگر خود تحت عنوان روزهای بعد از اجرای طرح قطع سوبسیدها، می نویسد که دولت با کنترل کامل، گزارشهای رسیده از نقاط مختلف را بررسی می کرد و هر کجا که لازم میدید، دست به مداخله میزد که جلو هر گونه مساله ای را بگیرد. دولت بودجه ای را برای عکس العمل در مقابل هر گونه بحرانی را اختصاص داده بود که فقط 0.5 درصد این بودجه به مصرف رسید و این طرح با موفقیت به اجرا در آمد.
گزارش در قسمت دیگر تحت عنوان "تغییرات در شرکتها و ثابت نگه داشتن اقتصاد در سطح کلان"، به قوت قلب دادن به دولت پرداخته و با کمال وقاحت اعلام می کند که این طرح فقط با حمایت قاطع مردم توانست به اجرا گذاشته شود. بعبارت دیگر گزارش فوق حقه بازی دولت برای فریب مردم را به حساب حمایت مردم از این طرح، که روحشان هم خبر نداشت چه چیزی میباشد، می گذارد. در قسمت پایانی گزارش با خوشحالی از عدم شورش مردم، به دولت نصیحت می کند که همین کنترل اولیه روی قیمت ها را نیز بردارد و بگذارد که بازار بطور کامل کنترل قیمت ها را بعهده بگیرد. سپس به دولت در مورد اصلاح روند تولید کارنجات توصیه هایی را ارائه می دهد.

نتیجه گیری
همانطوریکه در گزارش فوق آمده است، انچه که تحت عنوان "طرح هوشمندانه یارانه ها" در ایران به اجرا در آمد، نسخه ایست آماده شده از طرف سرمایه جهانی که در کشورهای مختلف با اجرای کودتاها و کشتارهای مختلف به اجرا در آمده است. نئومی کلاین در کتابش تحت عنوان "شوک دکترین"، پرده از اجرای این طرح در کشورهای مختلف بر میدارد. مطابق این گزارش، این طرح برای اولین بار در یک کشور نفت خیز مثل ایران، توسط دولت جمهوری اسلامی توانست بصورت موفقیت آمیز به اجرا در بیاید. این گزارش سعی دارد با جمعبندی این تجربه، برای اجرای آن در دیگر کشورها رهنمودهای عملی بدهد. این گزارش اشاره ای به تاریخچه این طرح نمی کند که از زمان رفسنجانی و بعد خاتمی، تلاش شده بود که این طرح به اجرا گذاشته شود. این گزارش هم چنین به زمان اجرای این طرح که پس از کشتار، شکنجه، کهریزک و خفقانی که بعد از جنبش انقلابی مردم در سال 2009 بر جامعه غالب شده بود، نمی کند. این گزارش اما نشان میدهد که تمام راه حلهایی که در چارچوب حفظ نظام سرمایه داری در ایران به اجرا در می آیند، بجز فقر و نکبت و بدبختی ارمغانی دیگر برای مردم بوجود نخواهند آورد. کلیه حکومتهایی که براساس اجرای این طرح ها روی کار بیایند، مجبورند که به دیکتاتوری برای سرکوب و تحمیل این طرحها به مردم روی آورند. بی جهت نیست که تمام جناح های اپوزیسیون سرمایه دارانه رژیم در داخل و خارج آن، انتقادشان نه به اجرای طرح قطع سوبسیدها، بلکه به مجریان بی عرضه آنست. جناح های مختلف سرمایه در ایران، دعواهایشان با یکدیگر نه بر سر چگونگی ایجاد بهشت سرمایه داران، بلکه بر سهم خواهی است. بیدلیل نیست که در انتقاداتشان به یکدیگر، اشاره ای نیز به صندوق بین المللی پول و طرحهای آن بعنوان مرجع تقلید سرمایه داران در دنیا نمی کنند و فقط یکدیگر را به بی عرضگی در اجرای همین طرح ها متهم می کنند.

ارژنگ سپاسی
9 اکتبر 2012
http://www.bozbozgandi.wordpress.com

زیرنویس ها:
1. www.imf.org
2. www.bozbozgandi.wordpress.com
3. www.imf.org
4. www.naomiklein.org

------------------------------------------------------
صفحه اول سند منتشره از طرف صندوق بین المللی پول
2011 International Monetary Fund WP/11/167
IMF Working Paper

Middle East and Central Asia Department
Iran—The Chronicles of the Subsidy Reform
Prepared by Dominique Guillaume, Roman Zytek, and Mohammad Reza Farzin1 2

Authorized for distribution by Enrique Gelbard
July 2011

Abstract
On December 18, 2010, Iran increased domestic energy and agricultural prices by up to
20 times, making it the first major oil-exporting country to reduce substantially implicit
energy subsidies. This paper reviews the economic and technical issues involved in the
planning and early implementation of the reform, including the transfers to households and
the public relations campaign that were critical to the success of the reform. It also looks at
the reform from a chronological standpoint, in particular in the final phases of the
preparation. The paper concludes by an overview of the main challenges for the second phase
of the reform.
JEL Classification Numbers: H23, H24, P30, Q40
Keywords: Energy, subsidy, oil dividend.
Author’s E-Mail Address: dguillaume@imf.org, rzytek@imf.org, farzin@mefa.gov.ir
This Working Paper should not be reported as representing the views of the IMF.
The views expressed in this Working Paper are those of the author(s) and do not necessarily
represent those of the IMF or IMF policy. Working Papers describe research in progress by the
author(s) and are published to elicit comments and to further debate.
1 Dr. Mohammad Reza Farzin, Deputy Minister of Economy and Finance and Head of the Subsidy Reform
Headquarters.
2 The authors would like to thank Iranian government and central bank officials for valuable factual clarifications
and comments. The views presented in this paper are solely those of the authors. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست